توکل، دوراندیشی و پویایی توأم با امید است/ دفع بدفهمی از توکل
کد خبر: 3724513
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۳

توکل، دوراندیشی و پویایی توأم با امید است/ دفع بدفهمی از توکل

گروه معارف - مفهوم توکل به معنای نفی دوراندیشی و بی‌تحرکی و عدم فعالیت نیست، بلکه انسان متوکل دور اندیش و فعال است و در این راه به کمک خداوند امید دارد.

توکل، دوراندیشی و پویایی توام با امید است / دفع بدفهمی از توکل

به گزارش ایکنا از اصفهان، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی ایازی، محقق و پژوهشگر قرآن در تفسیر آیه ۲ سوره انفال که متن آن را در اختیار ایکنا اصفهان قرار داده، نوشته است:

«انَّمَا الْمُؤمِنُونَ الَّذينَ اذا ذُكِرَاللّهُ وَ جِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ اذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ اياتُهُ زادَتْهُمْ ايماناً وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ؛ مؤمنان تنها كسانى هستند كه هرگاه نام خدا برده شود دلهايشان بيمناك مى‌گردد و هنگامى كه آيات او بر آن‌ها خوانده مى‌شود ايمانشان فزونى مى‌گيرد و فقط بر پروردگارشان توكل دارند».

مفهوم توکل به معنای نفی دوراندیشی و بی‌تحرکی و عدم فعالیت نیست. نمی‌خواهد به تدبیر و برنامه داشتن و از عقل استفاده کردن پشت پا بزند. اگر بیکار است کار نکند، اگر بیمار است پیش پزشک نرود. توکل مفهومی پس از این مرحله دارد. آن کارها را انجام دهد و بعد به انتظار حمایت خداوند برود، زیرا گاه ما حتی با تنظیم برنامه و تدارک مقدمات باز اضطراب و دلهره داریم، یا از شدت غرور تصور می‌کنیم که همه کار ما درست است و نقش سنت‌های الهی را نادیده می‌گیریم. قرآن درباره پیامبر(ص) که پس از تأمل و مشورت و انجام مقدمات کار می‌فرماید: «فَاِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَی اللهِ». یا در خطاب به پیامبر پس از استواری می‌فرماید: «وَ لاتُطِعِ الکافِرینَ وَ المُنافِقینَ وَدَع أذیهُم وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ». تعبیر: « وَدَع أذیهُم» نیز اشاره به همین معنا دارد. در تأیید این معنا روایاتی است که از معصومان در تصحیح معنای توکل رسیده است. پيامبر اكرم (ص) گروهى را ديد كه براى كسب روزى به دنبال كشت و كار نمى‌روند، فرمود چه مى كنيد؟ گفتند ما متوكلين هستيم و بر خدا اتکا داریم. فرمود شما متوكّل نيستيد، بلكه متّكل يعنى سربار مردميد.
آثار توکل بر خدا در قرآن
. آثار توکل به حدّی عظیم است که تا انسان در این وادی گام ننهد نمی‌‌تواند به کنه حقیقتش برسد. برای نمونه به گوشه‌ای از این آثار که از قرآن برداشت می‌‌شود، اشاره می‌‌کنیم:
مهم‌‌ترین کارکرد دین معنابخشی به زندگی است. یعنی مشخص کردن جهت زندگی و تعیین هدف و برنامه. برای معنابخشی یکی از شرایط آن استواری و ثبات قدم و ایجاد آرامش است. بی‌تردید، توکل چنین نقشی ایفا می‌کند و اتکای به خداوند به انسان آرامشی می‌‌دهد که بر کلّیه شئون فردی و اجتماعی انسان تأثیر می‌‌گذارد.
1- قدرت برتصمیم گیری:
انسانى که بر خدا توکل دارد هرگز احساس حقارت و ضعف نمى‌کند؛ بلکه به اتکاى لطف خدا و علم و قدرت بى‌پایان او خود را پیروز و فاتح مى‌‏بیند و حتى شکست‌‏هاى مقطعى او را مأیوس نمى‏‌سازد.
«فَاِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَی اللهِ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُتَوَکِّلینَ؛ هنگامی که تصمیم گرفتی [ قاطع باش و ] توکل بر خدا کن زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد (آل‌عمران: 159).
«فَتَوَکَّل عَلَی اللهِ اِنَّکَ عَلَی الحَقِّ المُبینِ؛ پس توکل بر خدا کن که تو بر جایگاه حقِّ آشکار قرار داری. (نمل: 9)
یعنی با توجه به این پایگاه، بر خدا توکل کن و با عزمی راسخ و تصمیمی قاطع به کار خود ادامه بده .
2- ایجاد پشتوانه و احساس شجاعت:
منظور این است که وقتی احساس پشتوانه کند، نگرانی او برطرف خواهد شد. احساس او همراه با دلیری در کار به او قوت می‌‌دهد و کار را بدون تردید انجام می‌‌دهد. مقدمات کار را خوب انجام داده، در عین حال ترس و واهمه در درون او وجود دارد. در قرآن مصداق این فایده را در برخورد با دشمن می‌داند. زیرا در چنین مواردی گاه ترس از دشمن ایجاد وازدگی می‌‌کند و بسا ممکن است تسلیم دشمن شود. به همین دلیل خدا در خطاب به پیامبر می‌فرماید: «وَ لاتُطِعِ الکافِرینَ وَ المُنافِقینَ وَدَع أذیهُم وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ وَ کَفی بِاللهِ وَکیلاً؛ و از کافران و منافقان پیروی مکن و به آزارهای آن‌‌ها بی‌اعتنا باش و توکل بر خدا کن و همین بس که خدا حامی و مدافع [ تو ] باشد [ و با توکل بر خدای متعال از هیچ‌کس نهراس ]
این فایده در سخن گفتن و موضع گرفتن نیز مؤثر است. قرآن از زبان پیامبران چنین نقل می‌کند: «فَعَلَی اللهِ تَوَکَّلتُ فَاَجمِعُوا اَمرَکُم وَ شُرَکائَکُم ثُمَّ لا یَکُن اَمرُکُم عَلَیکُم عُمَّهً؛ من تنها بر خدا توکل می‌کنم، شما هم به اتفاق بتان و خدایان باطل خود هر مکر و تدبیری دارید همه را فراهم آورید و هیچ چیز از اسباب و وسایل بر شما مستور نماند (یونس: 71). یعنی شما هر چه در بساط دارید به میدان بیاورید و من هم با توکل بر خدا یک تنه به میدان شما و خدایان شما می‌‎‌آیم و از هیچ چیز باک ندارم.
این معنا هم در روایات منقول از معصومان آمده است، مثلا از پيامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند: كسى كه دوست دارد قوى‌ترين مردم باشد بايد بر خدا توكّل كند. همچنین از امام باقر (ع) روایت شده که فرمودند: كسى كه بر خدا توكّل كند مغلوب نمى‌شود و كسى كه به خدا پناهنده شود شكست نمى‌خورد. یا از اميرالمؤمنين (ع) فرمودند: ريشه قوّت قلب، توكّل بر خداست.
3- ترک گناه و عدم سلطه شیطان بر متوکلان
اثر دیگری که توکل برجای می‌¬گذارد، ترک گناه و تسلیم نشدن و همراهی نکردن با شیطان است. این اثر از دو جهت است. 1) یکی نفی سلطه دشمن است. یعنی دشمن دندان طمع از این افراد می‌‌کند. در مواقع بسیار در میان افراد مؤمنی که دشمنان قطع امید می‌‌کنند می‌گویند بابا او را ولش کن او دیگر فایده‌ای ندارد. چون به جائی رسیده که دیگر در او وسوسه کردن و فریب دادن فایده‌‌ای ندارد. گول زدن او ممکن نیست. 2) دیگری احساس خود شخص متوکل است که با چنین ایمانی جائی برای سلطه و حاکمیت شیطان را برجای نمی‌‌گذارد. به همین دلیل می‌‌فرماید: «اِنَّهُ لَیسَ لَهُ سُلطانٌ عَلَی الَّذینَ امَنُوا وَ عَلی رَبِّهِم یَتَوَکَّلُونَ؛ چرا که او [: شیطان] بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل می‌‌کنند تسلّطی ندارد. (نحل: 99)
به نظر می‌رسد که این آیه به هردو جهت از معنا دلالت دارد. «لَیسَ لَهُ سُلطانٌ عَلَی الَّذینَ امَنُوا» یعنی آنها فکر سلطه نمی‌‌کنند و همچنین در خود مؤمن چون توکل دارد، سلطنت شیطان محقق نمی‌‌شود.
«فَقالُوا عَلَی اللهِ تَوَکَّلنا رَبَّنا لا تَجعَلنا فِتنَهً لِلقَومِ الظّالِمینَ». گفتند: تنها بر خدا توکل داریم. پروردگارا! ما را تحت تأثیر گروه ستمگر قرار مده. (یونس: 85)
نکته قابل توجه این جمله باز مسئله نفی غرور است. یعنی انسان همواره باید خود را در معرض خطر ببیند و از خداوند بخواهد که با فتنه‌های ستمگران آلوده شویم و لذا ما را تحت تأثیر گروه ستمگر قرار مده. پس به هر اندازه که ایمان و توکل داشته باشی از زیر سلطه شیطان بیرون خواهی بود و در نتیجه از آلودگی و انحراف مصون خواهی ماند .
4- تأثیر ناپذیری از اقبال و ادبار مردم و عدم نگرانی از حوادث:
اگر انسان با جهان‌‌بینی توحیدی در زندگی معنوی قرار گرفت، با توكل به خداوند (تنها از او توفيق خواستن و تنها او را مؤثر دانستن) دیگر نبايد از اقبال و ادبار مردم متأثّر شود، زیرا كه همه چيز در دست قدرت اوست.
«فَاَعرِض عَنهُم وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ وَ کَفی بِاللهِ وَکیلاً؛ به آن‌ها اعتنا مکن و از نقشه های آن‌ها وحشت نداشته باش و توکل بر خدا کن و کافی است که او یار و مدافع تو باشد (نساء: 81).
«فَاِن تَوَلَّوا فَقُل حَسبِیَ اللهُ لا إلهَ اِلّا هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیمِ؛ اگر آن‌ها روی از حق بگردانند نگران مباش بگو خداوند مرا کفایت می‌کند، هیچ معبودی جز او نیست، بر او توکّل می‌کنم و او صاحب عرش بزرگ است و همه عالم در قبضه ی قدرت اوست و تمام قدرت‌ها در برابر قدرت او ناچیز است (توبه: 129).
«وَ ما تَوفیقی اِلّا بِاللهِ عَلَیهِ تَوکَّلتُ وَ اِلَیهِ اُنیبُ». و توفیق من جز به خدا نیست، تنها بر او توکل دارم و تنها به سوی او باز می‌گردم .
«وَ اِلَیهِ یُرجَعُ الاَمرُ کُلُّهُ فَاعبُدهُ وَ تَوَکَّل عَلَیهِ ...». و همه ی کارها به او باز می‌گردد، پس او را بپرست و بر او توکّل کن ...
پس با توکل به خداوند تنها از او توفیق خواستن و تنها او را مؤثر دانستن نباید از ادبار و اقبال مردم متأثر شد، که همه چیز در ید قدرت اوست.
انتهای پیام

captcha