بشر بدون زحمت و با راحتی به جایی نمی‌رسد/ انسان در «بَأْساءُ و ضَّرَّاءُ» تعلم دارد
کد خبر: 3727355
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۴
آیت‌الله شیخ موحد:

بشر بدون زحمت و با راحتی به جایی نمی‌رسد/ انسان در «بَأْساءُ و ضَّرَّاءُ» تعلم دارد

گروه فعالیت‌های قرآنی ـ مدیر حوزه علمیه خواهران فارس در تفسیر آیه 214 سوره بقره گفت: خداوند سنتی دارد که بشر بدون زحمت و با راحتی در هیچ موضوعی به جایی نمی‌رسد.

بشر بدون زحمت و با راحتی به جایی نمی‌رسد/ انسان در «بَأْساءُ و ضَّرَّاءُ» تعلم دارد

به گزارش ایكنا از فارس، آیت‌الله علی شیخ موحد، مدیر حوزه علمیه خواهران استان فارس امروز، 12 تیرماه در جلسه تفسیر قرآن خود با اشاره به آیه 214 سوره بقره «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى یقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ؛ آیا گمان کردید داخل بهشت می‌شوید، بی آنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاری‌ها و ناراحتی‌ها به آن‌ها رسید و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: پس یاری خدا کی خواهد آمد؟! (در این هنگام، تقاضای یاری از او کردند، و به آن‌ها گفته شد:) آگاه باشید، یاریِ خدا نزدیک است»، گفت: در شأن نزول این آیه دو قول مطرح است.
وی افزود: برخی اوقات شأن نزول آیات در تفسیر آیه دخالت داشتند. یکی ابن عباس نقل می‌کند (عده‌ای از مفسرین شیعه و اهل سنت هم بیشتر این را نقل می‌کنند) که این آیه در موقعی نازل شده كه مسلمانان به مدینه آمدند و چون همه اموالشان را در مکه رها کرده بودند، چیزی نداشتند و به آن‌ها خیلی سخت گذشت. برخی دیگر می‌گویند این آیه در جنگ خندق نازل شده که در آنجا هم مسلمانان خیلی سختی کشیدند.

بشر بدون زحمت و با راحتی در هیچ موضوعی به جایی نمی‌رسد
آیت‌الله شیخ موحد به تفسیر آیه مذكور پرداخت و گفت:‌ خداوند سنتی دارد که بشر بدون زحمت و با راحتی در هیچ موضوعی به جایی نمی‌رسد. علت هم این است که از نظر فلسفی زحمت، انسان را پخته و آماده می‌کند و الا اگر بدون زحمت چیزی به کسی بدهند، هم ارزش شیء از بین می‌رود و هم آن فرد پخته نمی‌شود. لذا قرآن می‌فرماید «آیا گمان کردید داخل بهشت می‌شوید، بی آنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟!».
مدیر حوزه‌های علمیه خواهران فارس ادامه داد: خداوند در این آیه، دو بلا را ذکر می‌کند: «بَأْساءُ» ضررهایی است که از ناحیه دیگر به انسان می‌رسد. مثل ناامنی، جنگ. «ضَّرَّاءُ» ضررهایی است که از داخل برای انسان می‌آید. مثل خستگی، فقر. مردم این دو بلا را قبلاً داشتند. شما خیال می‌کنید غیر از آن‌ها هستید؟ و «زُلْزِلُوا...» به‌قدری این سختی‌ها ادامه داشته که حالت هیجانی به آن‌ها دست می‌دهد، همان زلزله‌ای که در آیه ذکر شده است. به اندازه‌ای که پیامبر(ص) می‌گوید خدا کجاست. وقتی که برخی انسان‌ها خیلی فشار زندگی را تحمل می‌کنند نعوذ بالله می گویند خدا کجاست. ظاهر مفهموم آیه این است که پاسخ داده می‌شود «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَریبٌ».

تعلم انسان، از مسیر زحمت است
وی با تأكید بر اینكه ناموس خلقت بر این قرار گرفته که بشر بدون زحمت به جایی نرسد، گفت: اکثر مفسرین علت را این دانستند که بشر قدرش را نمی‌داند. اما این تنها نیست و این علت درست نیست. علت آن است که انسان در مسیر زحمات است که تعلیم پیدا می‌کند. تعلم انسان، از مسیر زحمت است. یعنی انسان وقتی در زحمت افتاد دو چیز را متوجه می‌شود، یکی می‌فهمد چگونه زحمت او را می‌سازد، دیگر اینکه می‌فهمد صبر در برابر زحمت چه معنایی دارد.

انسان در «بَأْساءُ و ضَّرَّاءُ» تعلم دارد
آیت‌الله شیخ موحد گفت: در نظام و خلقت و بدن بشر این گونه است که در «بَأْساءُ و ضَّرَّاءُ» تعلم دارد و این‌ها برای او تعلیم است و یاد می‌دهد که چگونه می‌تواند در مقابل آن‌ها بایستد، لذا قرآن می‌گوید «آیا گمان کردید داخل بهشت می‌شوید، بی آنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟!» ولو اصحاب پیغمبر آخرالزمان هستید، باید این زحمت‌ها به شما برسد.

قصص قرآنی همواره پیام جاری و ساری دارد
مدیر حوزه‌های علمیه خواهران فارس با بیان اینكه قرآن هیچوقت قصه نمی‌گوید، مگر پیام جاری و ساری داشته باشد، یعنی چیزی که همیشه در بشر هست، گفت: قرآن از هر قصه‌ای یک قسمت را نقل می‌کند. مثلاً از داستان مفصل حضرت یوسف(ع) و برادرانش در آیه 90 و 91 سوره یوسف می‌فرماید «قالُوا أَ إِنَّکَ لَأَنْتَ یوسُفُ قالَ أَنَا یوسُفُ وَ هذا أَخی‏ قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَینا إِنَّهُ مَنْ یتَّقِ وَ یصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَقالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَینا وَ إِنْ کُنَّا لَخاطِئینَ؛ گفتند: آیا تو همان یوسفی؟! گفت: (آری) من یوسفم و این برادر من است! خداوند بر ما منّت گذارد هر کس تقوا پیشه کند، و شکیبایی و استقامت نماید، (سرانجام پیروز می‌شود) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند! گفتند: به خدا سوگند، خداوند تو را بر ما برتری بخشیده و ما خطاکار بودیم!».

قرآن می‌گوید عمل انسان نیست كه كسی را بزرگ و یا كوچك می‌كند
وی با یادآوری اینكه این پیام در بشر جاری و ساری است و فقط مربوط به زمان حضرت یوسف(ع) نمی‌شود، لذا آن‌را نقل کردند، گفت: بشر خیال می‌کند عمل او کسی را بزرگ می‌کند یا به زمین می‌زند. این یک پیام ابدی و همیشگی برای بشر است که قرآن آن را نقل کرده است. به محض اینکه اسلام می‌خواست مطرح شود، جنگ بزرگی بر او تحمیل شد. این‌گونه نیست که بشر خیال کند یک مسیر را بدون زحمت می‌تواند طی کند.

بهشت یعنی اینکه انسان احساس پیروزی کند
آیت‌الله شیخ موحد با بیان اینكه این نکته را از بین تمام تفاسیر، تنها فخر رازی به آن توجه کرده است، گفت: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ» جَنَّةَ مصداق پیروزی است، نه اینکه مراد یک باغی است. برخی می‌خواهند معاد جسمانی را منکر شوند ولی بهشت یعنی اینکه انسان احساس پیروزی کند و الا نمی‌شود کسی را با وعده نسیه سرحال کرد، مگر اینکه همین الان چیزی به او داده شود.
وی با تصریح اینكه احساس فعلی انسان، او را سرحال می‌کند، گفت: آیا مقصود قرآن تنها وعده نسیه قیامت است؟ نه! معنی آیه این است که شما از زندگی خود راضی باشید. «جَنَّةَ» یعنی روح باز؛ که انسان از کارش خوشحال باشد، این بهشت است. به تعبیر حاج‌ ملاّ هادی‌ سبزواری‌كوتاهی‌ و تقصیر كرده‌اند کسانی كه‌ می‌گویند: معاد فقط‌ روحانی است. معاد هم جسمانی و هم روحانی است. ولو اینکه ما ندانیم جسم در آنجا چگونه است. ما معاد جسمانی را قبول داریم. اما این آیه نسیه خدا نیست که با آن کسی را خوشحال کند. می‌گوید اگر بفهمید که در زندگی با زحمت به جایی می‌رسید، همین الان راضی می‌شوید و بهشت را جلوی خود می‌بینید.

مگر می‌شود پیامبر(ص) هم ناراضی باشد؟
مدیر حوزه‌های علمیه خواهران فارس بیان كرد: «وَ زُلْزِلُوا حَتَّی یقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ» مگر می‌شود پیغمبر(ص) معصوم هم ناراضی باشد؟ دو مقدمه در جواب این سئوال مهم داریم. این عبارت قرآن نعوذ بالله نمی‌شود خلاف باشد، کنایه هم نیست. حتماً پیامبر این را گفتند که «مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ» چطور می‌شود که پیغمبر(ص) از نصر خدا مأیوس می‌شود؟ و خدا هم پاسخ دهد «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَریبٌ»؛ یک مقدمه این است که اگر عنایت الهی نباشد، پیغمبران هم مثل بقیه مردم‌اند و فرقی نمی‌کنند. لذا در داستان حضرت یوسف(ع) در آیه 24 سوره یوسف می‌گوید «وی یوسف را قصد کرد، یوسف هم اگر برهان پروردگار خویش ندیده بود قصد او کرده بود، چنین شد تا گناه و بدکاری را از او دور کنیم که وی از بندگان خالص شده ما بود».

ظاهر قرآن، عصمت است
وی یادآور شد: ایرادی که سنی‌ها به شیعه‌ها می‌گیرند این است که می‌گویند شما ظاهر قرآن را رها کردید و ظاهر قرآن، عصمت نیست. که قطعاً حرف آن‌ها صحیح نیست زیرا ظاهر قرآن، عصمت است. چون قرآن به صراحت می‌گوید پیغمبران هیچ حرفی نمی‌زدند، مگر وحی. پس این کمال توحید است که اگر خدا نخواهد، پیغمبر هم مثل بشرهای دیگر است و وقتی فشار به آن‌ها بیاید می‌گویند «مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ».
آیت‌الله شیخ موحد اضافه كرد: یک جواب دیگر هم اینکه برخی لفظ را عوض کردند و گفتند «حَتَّی یقُولَ الرَّسُولُ» را یک تقدیر بگیریم. یعنی بگوییم «یمکن ان یقُولَ الرَّسُولُ» که بسیار غلط است. (چرا؟) ضمیر گرفتن در قرآن، خلاف است. لفظ قرآن حجت است. هرگز نمی‌توان گفت کلمه‌ای از «حَتَّی یقُولَ الرَّسُولُ» حذف شده باشد، لذا این غلط است. پس پیغمبران منهای اراده خداوند به اینجا می‌رسند که بگویند «مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ». حرف دوم که به‌نظر بهتر می‌آید، شدت را بیان می‌کند، یعنی سختی اینقدر شدید است که رسول هم می‌گوید «مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ» بنابراین «حَتَّی یقُولَ الرَّسُولُ» غایت زلزال را بیان می‌کند. یعنی اینقدر فشارهای بیرون و داخل سخت بود که رسول هم گفت «مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ» و بعد از آن خداوند پاسخ داد «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَریبٌ».

«قَریبٌ» قرآن غیر از قریب ماست
وی ادامه داد: «قَریبٌ» قرآن غیر از قریب ماست. قریب خدا یعنی چه؟ چرا انسان دور را نزدیک فرض می‌كند؟ قرآن که با کسی شوخی نمی‌کند. هر کس علم به توحید پیدا کرد، علم به نصر خدا همراه با آن است. اگر کسی اهل توحید شد، به نصر خدا هم پی می‌برد لذا «قَریبٌ» قطعاً به معنای نزیک است و همین معنایی که ذکر شد. وقتی شخصی در «بَأْساءُ» باشد، قطعاً نصر خدا را احساس می‌کند.
انتهای پیام

captcha