به گزارش ایکنا از لرستان، با توجه به آیات قرآن، نه داشتن ثروت دلیل بر خوشبختى و فضیلت است و نه فقدان آن نشانه بدبختى و رذیلت. اصولاً این دو با هم ارتباطى ندارد، زیرا ممکن است یک مسلمان صالح داراى ثروت و قدرت باشد مثل حضرت سلیمان که در آیه 35 سوره ص در رابطه با آن حضرت آمده است: «هَبُ لی مُلْکا لا یَنْبَغی لاحَدٍ مِنْ بَعْدى انَّکَ انْتَ الْوَهّابُ؛ پروردگارا حکومتى به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد که تو بسیار بخشندهاى» و دعاى او مستجاب شد و خداوند او را بر جنّ و انس و وحش و طیور و...مسلّط کرد و خداوند در آیه 36 سوره ص مىفرماید: «فَسَخَّرْنا لَهُ الرّیحَ تَجْرى بِامْرِه رُخاءً حَیْثُ اصابَ؛ ما باد را مسخّر او ساختیم تا بر طبق فرمانش به نرمى روانه شود و به هر جا که او مىخواهد برود».
از طرف دیگر، چهبسا افراد مؤمن و مخلصى که فقیر و تنگدست و گرفتار هستند و چهبسا افرادىکه معتقد به خدا و روز قیامت و... نیستند اما کاملاً از نظر زندگى در رفاه به سر مىبرند همانند فرعون که از مظاهر قدرت و نعمت در حد کمال برخوردار بود و در برابر فرعون، حضرت موسى(ع) است که از ترس مأموران او به مدین مىگریزد و در آنجا براى لقمه نانى جهت سد جوع دست نیاز به درگاه بىنیاز دراز مىکند و مىگوید: «...رَبِّ انّى لِما انْزَلْتَ الَىَّ مِنْ خَیرٍ فَقیرٌ؛ پروردگارا به آنچه برایم فرو فرستى از خیر نیازمندم». (سوره قصص، آیه 24)
آثار سوء قانع نبودن
کسىکه به آنچه خدا براى او مقدّر کرده است راضى نباشد خواه ناخواه چشم طمع به مال دیگران خواهد داشت که در نتیجه، دست نیاز بهسوى آنان دراز خواهد کرد و این خود موجب ذلّت و خوارى او خواهد شد.
مرحوم مجلسى در این رابطه مىفرماید: «والمراد الرّغبة إلى النّاس بالسّؤال عنهم وهی الّتى تصیر سببا للمذلّة و امّا الرّغبة إلى اللّه فهى عین العزّة؛ مقصود از میل و رغبتى که نکوهش شده و سبب ذلّت و خوارى انسان مىگردد آن است که دست بهسوى مردم دراز کند و از آنان چیزى بخواهد، اما سؤال کردن از خدا و توجّه و رغبت به پروردگار گذشته از اینکه ذلت آفرین نیست مایه سربلندى و عین عزّت است».
از دیگر نتایج آز و طمع، نگرانى و تشویش خاطر است؛ بنابراین، انسان باید همیشه در زندگى اعتدال و میانهروى را از دست ندهد و قناعت را پیشه خود سازد که در غیر این صورت، روى سعادت و خوشبختى را نخواهد دید.
پس میتوان گفت دست دراز کردن بهسوى این و آن از شرف و عظمت انسان مىکاهد، یعنى او را بدهکار و مردم را بستانکار مىکند، ولى بىاعتنا بودن به آنچه نزد مردم است از ثروت و نعمت، سبب عزّت و سربلندى او مىشود.
بهترین راه این است که به آنچه خداى متعال روزى و مقدّر فرموده است راضى باشیم و آنگونه که امام سجاد(ع) از خدا مىخواهد ما نیز از خدا بخواهیم و بگوییم: «اللّهمّ إنّى أعوذ بک من هیجان الحرص و سورة الغضب و غلبة الحسد و ضعف الصّبر و قلّة القناعة؛ پروردگارا به تو پناه مىبرم از هیجان حرص و صولت خشم و حمله حسد و ضعف صبر و کمى قناعت».
با اینکه خداوند متعال روزى را تضمین فرموده است اما از این نکته نباید غفلت ورزید که تضمین روزى بدان معنى نیست که روزى هر کس را در خانهاش مىآورند و یا از آسمان براى او مائده نازل مىکنند بلکه مقصود آن است که در عالم طبیعت منابع تأمین روزى جانداران پیشبینى شده است، چنانکه خداوند در آیه 10 سوره فصلت میفرماید: «...وَ قَدَّرَ فیها اقْواتَها؛ خداوند اقوات و روزى جانداران را در جهان به اندازه قرار داد» و در آیه 39 سوره نجم نیز فرموده است: «وَ انْ لَیْسَ لِلْإنْسانِ الا ما سَعى؛ براى انسان بهرهاى جز سعى و کوشش او نیست».
بنابراین، هر کس به اندازه استعداد و سعى و کوشش خویش به مقدّرش نائل مىشود و چنانچه کسى در خانه به انتظار روزى بنشیند و از گرسنگى بمیرد خودکشى کرده و گناهش به عهده خود اوست. از اینرو در تعلیمات اسلامى از کسانىکه دنبال روزى نمىروند و براى تحصیل آن تلاش نمىکنند مذمت شده است چنانکه امام باقر(ع) فرمود: «إنّى لا بغض الرّجل فاغرا فاه إلى ربّه فیقول ارزقنى و یترک الطّلب؛ من دشمن دارم کسى را که دهان خود را به سوى خدا باز کرده و مىگوید خدایا مرا روزى ده، در حالى که دنبال تحصیل روزى نمىرود» و در حدیث دیگرى فرمود: «إنى أجدنى أمقت الرّجل متعذّر المکاسب فیستلقى على قفاه و یقول: اللّهمّ ارزقنى و یدع أن ینتشر فی الارض و یلتمس من فضل اللّه فالذّرّة تخرج من جحرها تلتمس رزقها؛ من دوست ندارم کسى را که دنبال کسب و کار نمىرود و بر پشت مىخوابد: در خانه مىنشیند و مىگوید خدایا روزى مرا برسان، و براى اینکه از فضل: روزى خدا استفاده کند گامى برنمىدارد».آن گاه فرمود: مورچه براى اینکه روزى خود را تحصیل کند از لانهاش بیرون مىرود یعنى انسان نباید براى تهیه روزى از مورچه کمتر باشد.
آیات قرآن در رابطه با بینیازی از مردم
خداوند متعال در آیه 131 سوره طه فرموده است: «وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى؛ و زنهار بهسوى آنچه اصنافى از ایشان را از آن برخوردار کردیم [و فقط] زیور زندگى دنیاست تا ایشان را در آن بیازماییم دیدگان خود مدوز و [بدان که] روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است».
امام صادق(ع) درباره نزول آیه 131 طه فرمود: پیامبر اکرم(ص) وقتی این آیه را شنید راست نشست و فرمود: هرکس به خدا دل نبندد حسرت دنیا او را از پای درمیآورد و هر کس چشم از مال و ثروت مردم برندارد اندوه و حزنش طولانی شود و خشمش فرو نشیند و هر کس نعمت خدا را تنها در خوردنیها و نوشیدنیها ببیند عمرش کم و عذابش نزدیک میشود.
همچنین در آیه 88 سوره مبارکه حجر آمده است: «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لاتَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ؛ (بنابراین) هرگز چشم خود را به نعمتهاى (مادى) که به گروههایى از آنها (کفار) دادیم میفکن، و بهخاطر آنچه آنها دارند غمگین مباش و بال و پر خود را براى مؤمنین فرود آر».
در حقیقت دستور اول در مورد چشم ندوختن به نعمتهاى مادى است و دستور دوم درباره غم نخوردن در برابر محرومیت از آن است. این احتمال نیز در تفسیر جمله «وَ لاتَحْزَنْ عَلَیْهِمْ» داده شده است که اگر آنها به تو ایمان نمىآورند غمگین مباش، زیرا ارزشى ندارند و لیاقتى، ولى تفسیر اول با جملههاى قبل مناسبتر به نظر مىرسد.
به هر حال نظیر همین مضمون در سوره طه آیه 131 بهطور واضحتر آمده است: «وَلا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى؛ چشم خود را به نعمتهایى که به گروههایى از آنها دادهایم نیفکن، اینها گلهاى زندگى دنیا است (گلهایى ناپایدار که زود پژمرده و پرپر مىشوند) اینها بهخاطر آن است که مىخواهیم آنها را با آن بیازماییم، آنچه خدا به تو روزى داده است براى تو بهتر و پایدارتر است».
البته این مطالب و خطابات مخصوص آن حضرت نیست بلکه مانند مثل معروف، به در مىگویم تا دیوار بشنود، یعنى اى مسلمانان امکانات مادى دنیوى کافران و مشرکان و یا دیگران شما را غمگین نکند و افسوس زخارف دیگران را نخورید و به آنچه دارید، قانع باشید.
بعضى از مفسران جمله «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» را کنایه از نگاه طولانى گرفتهاند. ولى خواننده خود مىداند که منظور، نهى از رغبت و میل و تعلق قلبى است به آنچه که مردم از متاعهاى زندگى از قبیل مال و جاه و آوازه و شهرت دارند، از همه اینها بهطور کنایه تعبیر مىشود به نگاه نکردن، نه طولانى نکردن نگاه، فراز «وَ لاتَحْزَنْ عَلَیْهِمْ» مؤید این معناست.
روایات در رابطه با بینیازی از مردم
پیامبراکرم(ص) فرموده است: «بینیازی به فراوانی ثروت نیست، همانا بینیازی تنها در داشتن روحیه بینیازی است». امام علی(ع) نیز در این باره فرموده است: «در دل خود نیاز به مردم و بینیازی از آنان را جمع کن که نیاز تو به آنان در نرمی سخن و خوشروییات باشد و بینیازی تو از ایشان در پاک نگه داشتن آبرو و حفظ عزتت باشد».
امام صادق(ع) نیز فرموده است: «شرافت مؤمن به شبزندهداری و عزتش به بینیازی از مردم است و همچنین میفرماید: چون یکی از شما خواهد هرچه از پروردگارش درخواست کند به او عطا فرماید باید از مردم نومید شود و امیدی جز به خدا نداشته باشد و اگر خداوند این را از دلش بداند هرچه از خدا بخواهد به او عطا کند».
همچنین، امام سجاد(ع) فرموده است: «تمام خیر و نیکی را دیدم که در بریدن طمع از دست مردم است و هر که هیچ امیدی به مردم نداشته باشد و امرش را در هر کاری به خداوند واگذارد خدای عزوجل در هر چیزی او را اجابت کند».
امام صادق(ع) نیز در این باره فرموده است: «حاجت خواستن از مردم موجب سلب عزت و رفتن حیا میشود و نومیدی از آنچه در دست مردم است موجب عزت مؤمن در دینش است و طمع فقری است حاضر و آماده».
امام باقر(ع) نیز در این رابطه میفرماید: «ناامیدی و چشم نداشتن به دست مردم عزت دینی مؤمن است مگر گفتار حاتم را نشنیدی که میگوید چون به ناامیدی تصمیمگیری و دلت به آن آشنا گردد آنرا بینیازی یابی و طمع را فقر دانی» و امام علی(ع) نیز در این مورد فرموده است: «قناعت سرآمد بینیازیهاست».
و نیز نبی مکرم اسلام(ص) در پاسخ مردی که گفت: مرا به عملی راهنمایی کنید تا خدا مرا دوست بدارد، حضرت فرمود: زاهد در دنیا باشد تا خدا تو را دوست بدارد و نسبت به آنچه در دست مردم است بینیاز باشد تا مردم تو را دوست بدارند و امام صادق(ع) نیز فرموده است: «هرکس به آنچه خدا روزیش کرده قانع باشد از بینیازترین مردم است».
امام صادق(ع) فرمود: «من قنع بما رزقه اللّه فهو من أغنى النّاس؛ هر کس به آنچه خدا روزیش کرده قانع باشد از بىنیازترین مردم است» و نیز فرمود: «أغنى الغنى القناعة؛ برترین بىنیازیها قناعت است» و امیرمؤمنان علی(ع) نیز در این رابطه فرموده است: «القناعة رأس الغنى؛ قناعت سرآمد بىنیازیها است».
انتهای پیام