به گزارش ایکنا؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه هفته گذشته شاهد برپایی نشستی علمی با موضوع بررسی روش و رویکرد تفسیر پرتوی از قرآن آیتالله طالقانی بود؛ این پژوهشگاه میزبان، رحمت توکل، استاد یکی از کالجهای آمریکا و فارغالتحصیل دانشگاه نیوجرسی بود.
وی در سخنانی در این نشست علمی گفت: بنده دو هزار صفحه این تفسیر را ۳۸ بار خواندم و نتبرداری کردم و در نهایت به زبان انگلیسی آن را ترجمه کردم و معتقدم در جهان اسلام متفکری به این قوت و قدرت علمی نیست. در تفسیر قرآن، کسانی مانند سیداحمدخان، سیدقطب و ... به قوت تفسیر مؤلف «پرتوی از قرآن» نیستند البته به شرط اینکه با رویکرد جامعهشناسی که بنده به آن نظر دارم آن را مطالعه کنیم.
توکل با اشاره به ۱۴ محور فکری در تفسیر پرتوی از قرآن با بیان اینکه معاد، انسان، تکامل، خدا و ... از جمله این موارد است که بنده هر کدام را به صورت مستقل در قالب کتاب منتشر کردهام، تصریح کرد: در قرن ۱۴ در مسیحیت، تحول مارتین لوتریسم ایجاد شد و از قرن ۱۶ تا اواخر قرن ۱۸ مباحث پیرامون این موضوع ادامه یافت تا اینکه هگل همه این داستانها را خلاصه کرد و بعد از وفات وی پیروانش به دو دسته تقسیم شدند که یک طیف از رویکردهای فکری ایشان به جامعهشناسی منجر شد؛ هگل مدرس حوزه مسیحیت بود و وقتی مباحث لوتر به او رسید سنتزی از این دو تفکر را ایجاد کرد.
توکل با اشاره به صفحه ۱۸۰ تا ۱۸۲ تفسیر پرتوی از قرآن با بیان اینکه او میگوید در جامعهای که کرامت انسانی حفظ نشود نفس متعالیه انسان سرکوب میشود و در چنین شرایطی انسان مصلح را هم سرکوب میکنند، تاکید کرد: برای تولید علم اسلامی میان حوزه و دانشگاه، مطالعه تفسیر طالقانی و پژوهش در آن واجب عینی و نه کفائی است.
نقد و نظر
اگرچه این سخنان در همان نشست نیز به صورت مختصر از سوی حاضران مورد نقد قرار گرفت و هرکدام در حد یک جمله و بعضا با کنایه مدعای مطرح شده را به چالش کشیدند و تعابیری مانند اینکه این تفسیر چه مشکلی از جوامع اسلامی را حل کرده که بینظیر تلقی شود، همچنین به نظر میرسد مولف با پیشفرض به سراغ واکاوی اجتماعی این تفسیر رفته است، اما ایکنا در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر بابائی، عضو هیئت علمی این پژوهشگاه، به تفصیل بیشتر به بررسی در این زمینه پرداخت.
حجتالاسلام بابائی در این گفتوگو بیان کرد: کیفیت ارائه آقای توکل در نشست علمی، مستدل نبود و صرفا ادعای فوق که این تفسیر بینظیر است مطرح شد که این تمجید هم اغراقگونه به نظر میرسد که نیازمند شاهد و دلیل است، لذا با این کیفیت این مدعا مورد پذیرش نیست.
وی با بیان اینکه هر تفسیری نقاط قوت و ضعفی دارد و اقتضای جلسه علمی تبیین علمی این نقاط قوت و ضعف است تصریح کرد: همان طور که از نام این تفسیر پیداست مرحوم طالقانی هدفش تفسیر به معنای مصطلح نبوده بلکه دنبال برداشتهای اجتماعی و سیاسی از قرآن با عنوان پرتوی از قرآن بوده است و خواسته بگوید که ما از شعاع قرآن کریم میتوانیم بهره ببریم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: حدس من این است که اگر این تفسیر بهدرستی بررسی شود از نظر تفسیری و با معیارهای تفسیری کامل، این معیارها رعایت نشده و در این تفسیر وجود ندارد، اگرچه نقطه امتیاز این تفسیر پرداختن به مسائل اجتماعی است که در آن دوره هم رواج خوبی در جوامع اسلامی یافته بود.
بابائی با بیان اینکه روش تفسیر پرتوی از قرآن، اجتهادی ناقص است، اظهار کرد: تفسیر اجتهادی کامل تفسیری است که از همه منابع مانند روایات، عقل و آیات دیگر قرآن بهره برده باشد، ولی این تفسیر اجتهادی ناقص است.
اجتهادی ناقص
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه در نقد هر تفسیر باید روش مطالعه ارائه دهیم که آقای توکل چنین کاری را نکردند بیان کرد: اینکه کسی از منظر خودش از یک تفسیری تعریف کند و دلیلی برای آن نیاورد از لحاظ علمی مورد قبول نیست.
وی افزود: در دوره آیتالله طالقانی، تفاسیری با رویکرد اجتماعی مانند فی ظلال و المیزان تاحدودی وجود داشته است که دارای جامعیت خوبی هستند همچنین در تفسیر نمونه نیز مباحثی وجود دارد.
بابائی همچنین با اشاره به برداشتهای مترجم تفسیر پرتوی از قرآن از واژههای قرآنی و تفسیر اجتماعی از این واژهها گفت: این برداشتها هم بیشتر مدعا بود و دلیلی برای آن ارائه نشد.
استاد و محقق حوزه و دانشگاه در پاسخ به این سؤال که اگر کسی بخواهد تفسیری با رویکرد اجتماعی بنویسد در دوره معاصر باید بیشتر به چه موضوعاتی بپردازد افزود: مسئله عدالت اجتماعی، حقوق زن، احکام کیفری و عدم سازگاری با حقوق بشر، مباحث حکومت اسلامی و فقه حکومتی، امر به معروف و نهی از منکر و عفاف و حجاب و جمع بین امر به معروف و اختیار... از جمله مهمترین موضوعات مورد نیاز است.