کوروش زارعی بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره ارزشهای زیر پا گذاشته شده در سیما اظهار کرد: این نکته قابل کتمان نیست که ما در سیما با مشکلات عدیدهای مواجه هستیم. این نقیصهها در برخی مواقع به اندازهای حاد شده که وقتی ما به عنوان هنرمند در اجتماع قرار میگیریم با این نقد به وفور روبهرو میشویم که چرا تا به این اندازه محتوا آثار افول پیدا کردهاند؟ چرا تا به این اندازه روابط خانودگی در فیلمها متزلزل شده است؟ این سوالات که تعدادشان نیز بسیار زیاد است، نشان میدهد در تولیدات نمایشی ما به گونهای عمل کردهایم که هنجارشکنی رخ داده است.
وی افزود: بازخورد این هنجارشکنیها را ما به صورت کاملاً عیانی در جامعه پیرامون خود میبینیم. دلیل آشکار شدن مشکلات مفهومی در آثار سینمایی و تلویزیونی یک دلیل دارد آنهم اینکه مردم و فرهنگ ما اخلاقمحور است، البته با کمال تأسف باید بگویم که بیاخلاقی ما در حوزه تئاتر نیز نمود پیدا کرده است. این معضل تا به آنجا پیش رفته که بسیاری از خانوادهها پرهیز دارند از اینکه در سالنهای خصوصی به تماشای تئاتر بنشینند. این مسئله جدا از اینکه اعتراض مردم را در پی داشته به نوعی اعتراض پیشکسوتان و بزرگان تئاتر این سرزمین را هم به همراه دارد.
این بازیگر ادامه داد: مردم ما تشنه کار خوب و اخلاقمحور هستند برای همین وقتی سریالهایی نظیر «امام علی(ع)»، «سربداران» و «هزار دستان» برای چندمین بار روی آنتن میرود مشتاقانه آن را تماشا کرده و از دیدن آن لذت میبرند. برای همین برای اینکه بتوانیم مجدداً اخلاقیات را در آثارمان جا دهیم راهی نداریم به جز اینکه به فرهنگ بومی و دینی خود تکیه کنیم. در این میان باید تاکید کنم که سخنان مطرح شده به معنای نفی فیلمهای اجتماعی نیست، اما اینکه ما بخواهیم به بهانه توجه به معضلات مروج بیاخلاقی در خانواده باشیم. در همین رابطه به نقل قولی از حضرت امام (ره) اشاره میکنم که تکیه داشتند تلویزیون میبایست همانند یک دانشگاه عمل کند تا بتواند جریانسازی مثبتی داشته باشد.
وی درباره نقش و جایگاه اسپانسر در تولیدات نمایشی سیما گفت: وقتی حامی مالی، تأمین نیازهای مادی یک کار را قبول میکند مطمئناً توقعاتی دارد که اگر کنترل شده نباشد میتواند تبعات منفی به همراه داشته باشد. با این توضیح باید در این زمینه باید یک برنامهریزی منسجم در قالب قوانین ایجاد کرد تا همکاری اسپانسرها را در قالب چارچوبهای خاص عملی کند. در همین رابطه باید یک نکته را در نظر داشت آنهم اینکه قوانین به گونهای نباشد که حامی مالی از سرمایهگذاری منصرف شود، چراکه در اصل 44 قانون اساسی برای رونق فرهنگ و هنر تاکید ویژهای به روی خصوصیسازی شده است.
این بازیگر با بیان اینکه رهبر انقلاب از وضعیت موجود در حوزه فرهنگ بسیار نگران است، تصریح کرد: بارها رهبر معظم انقلاب درباره مشکلات فرهنگی تذکرات فراوان دادهاند، اما برایم عجیب است چرا توصیههای ایشان در حوزه فرهنگ آنگونه که باید مد نظر قرار نمیگیرد؟
این بازیگر در پاسخ به این سؤال که آیا خطوط قرمز در کیفیت کارهای نمایشی تأثیرگذار است؟ بیان کرد: هر کشور و فرهنگی برای خود چارچوب و خطوط قرمز خاصی خود را دارد. برای همین صرف وجود برخی قوانین را نباید به معنای محدودیت تعریف کرد. با این توضیح در کشور ما که پایه و اساسش متکی بر ارزشهای دینی و ملی است باید چارچوبهایی وجود داشته باشد تا بتوان جلوی برخی تحریفات را گرفت.
وی با بیان اینکه سطحی نگری را رایجترین آسیب کارهای دینی و ارزشی توصیف کرد و گفت: متأسفانه بیش از هر چیز من سطحینگری را آسیب رایج تولیدات نمایشی میدانند. برای همین به جای اینکه به دنبال خطوط قرمز و نقش آن در پایین آمده کیفیت کارها باشیم، بهتر است به روی چگونگی انتقال پیام در کارهای نمایشی خود باشیم. برای همین ضروری میدانم تا تفکر و اندیشه را همراه با کارهایمان کنیم تا سطحینگری در آثار نمایشی به پایین ترین حد ممکن برسد.
بازیگر فیلم «رستاخیز» ادامه داد: مشکل فرهنگی که ما از آن سخن میگوییم تنها منوط به هنرمان نمیشود، بلکه اقتصاد، سیاست و.... دیگر بخشها نیز به نوعی از این مشکل رنج میبرند. برای درک بهتر مثال میزنم. این روزها درباره مشکلات اقتصادی به وفور سخن گفته میشود، اما بخش عظیمی از این مشکل نشئت گرفته از نبود فرهنگ مصرف است، وگرنه میشد با بهرهگیری از فرهنگ مطلوب بر بسیاری از مشکلات فائق آمد. مثالی دیگر در این زمینه به مشکلات ترافیکی ما برمیگردد که به نظرم بیش از موضوعی، فقر فرهنگی باعث تشدید آن شده است.
وی با بیان اینکه تکمحوری هیچگاه منتج به اتفاقات خوب نخواهد شد، بیان کرد: متأسفانه یکی از آسیبهایی که این روزها در سینما و تلویزیون ما مشاهده میشود تکیه به روی فرد یا برنامه خاص است، البته اینکه از یک برنامه موفق حمایت شود، اقدامی مذموم نیست، بلکه تامینکننده سلیقه تماشاگران است، اما این اقدام نباید به صورتی باشد که همه توجهات به روی یک نفر خلاصه شود، زیرا ممکن است برخی خود محوریهای فکری در کار به وجود آید.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام