مهتاب رضاپور در گفتوگو با ایکنا از اصفهان درباره نقش دختران در جامعه اظهار کرد: برخی از مسائل مربوط به دختران مانند تحصیل، برخورداری از رشتههای تحصیلی همپایه پسران، ورود به اجتماع و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی یا حضور در ورزشگاهها و فضاهای مختلف پررنگ و به یک مسئله و دغدغه مهم برای دختران تبدیل شده است.
وی افزود: در مقابل، جنبههای شخصی زندگی دختران مانند نیازهای درونی و نقشی که میتوانند در خانواده داشته باشند، کمرنگ و حتی بیارزش شده و نوعی بیانگیزگی در میان دختران نسبت به ازدواج و قبول مسئولیت تشکیل خانواده، مسئولیتپذیری در مقابل همسر، باروری و فرزندپروری بروز پیدا کرده است.
این استاد دانشگاه و مشاور خانواده بیان کرد: گاهی زوجین حتی پس از 4 یا 5 سال زندگی مشترک تمایلی به فرزنددار شدن ندارند و سطح فرزند آوری در کشور به حدود 1 و 1/5 درصد رسیده است. از طرف دیگر، حضور اجتماعی دختران پررنگتر شده، مثلا تعداد دختران در مقاطع تحصیلی افزایش یافته است، به گونهای که در کنکور کارشناسی امسال حدود 60 درصد داوطلبان دختر بودند.
جنبههای اجتماعی هویت دختران پررنگتر شده است
رضاپور ادامه داد: بخشی از هویت دختران، کمرنگ و باعث شده تا خواستههای آنها بیشتر جنبه بیرونی داشته باشد، مثل حضور اجتماعی بیشتر، فرصتهای برابر اشتغال، بهرهبرداری از امکانات اجتماع یا حضور در ورزشگاه. در رابطه با این خواستهها میتوان این پرسش را مطرح کرد که دغدغه جدی چند درصد از بانوان، حضور در ورزشگاه است؟ در واقع امر، تعداد کمی از زنان به صورت جدی این دغدغه را دارند و این در حالی است که مسئله حضور بانوان در ورزشگاهها به صورت پررنگ در مباحث حقوق زنان مطرح شده و به آن دامن زده می شود.
وی با اشاره به اینکه برخی تبعیضهای موجود در جامعه نسبت به دختران، آنها را به سمت رفتارهای پسرانه سوق میدهد، تصریح کرد: بعضی از روانشناسان و روانپزشکان معتقدند که بخشی از تمایل زنان برای تغییر جنسیت از همین تبعیض ناشی میشود و این آمار متأسفانه رو به افزایش است، البته اگر سیستم هورمونی کسی مشکل داشته باشد، از نظر شرعی موظف به تغییر جنسیت است، اما روند فعلی میل به تغییر جنسیت بیشتر از تبلیغات نادرست و ایجاد نیازهای روانی کاذب ناشی میشود.
این استاد دانشگاه و مشاور خانواده گفت: بخشی از مشکلات، نیازها و خواستههای زنان، به تبلیغات و سرمایهگذاری در جنبههای مختلف برمیگردد و بخش دیگر آن ناشی از مشکلات خانوادگی و عدم آگاهی خانوادهها است، چرا که سیستم آموزش و پرورش و دانشگاهها نسبت به حقوق، نقش و تکالیف زنان اطلاعرسانی کافی را انجام نمیدهند.
ناآگاهی از حقوق و وظایف باعث بحران هویت در دختران میشود
وی اظهار کرد: من همیشه در کلاسهای دانشگاه شروط ضمن عقد مندرج در عقدنامهها را برای دانشجویانم میخوانم و جالب است که حتی دختران متأهل نیز از محتوای این شروط آگاهی ندارند و با شنیدن جنبههای مختلف و مثبت آن متعجب میشوند. متأسفانه این ناآگاهی، نتیجه کارکرد نادرست برخی از تریبونهای رسمی تبلیغی با اسامی مختلف اسلامی یا ایرانی است که مباحثی را بدون اسناد ملی و تاریخی معتبر مطرح کرده و به بحران هویت دختران دامن میزنند.
رضاپور با اشاره به حد و مرز مشخص شده برای دختران در متون اسلامی، اضافه کرد: در آیات قرآن، زن یک بار به عنوان انسان مورد خطاب قرار گرفته و در این حیطه وظایفی مانند مردان به او ابلاغ شده است، یعنی زن هم مانند مرد به رعایت فضایل اخلاقی، امر و از رذایل اخلاقی نهی شده است. در بخشی دیگر، زن به عنوان جنس خاص مورد خطاب قرار گرفته و حدود و شرایطی درمورد عفاف، حیا و عفت در رفتار، حجاب و ارتباط با مردان به او ابلاغ شده است.
وی درباره کنش اجتماعی دختران از منظر دین، گفت: در متون دینی، دختران، دلسوز، مهربان، همراه و همدل معرفی شدهاند که تربیت آنها نکات ویژهای دارد. برای مثال در تاریخ عاشورا آمده که حضرت زینب(س) در بارگاه یزید خطبه غرایی را قرائت کرده و حقانیت حضرت اباعبدالله(ع) را ثابت کردند. همانجا حضرت سکینه دختر بزرگوار امام حسین(ع) نیز خطبهای خواندند که براساس روایات وارده، در آن زمان بین 12 تا 19 سال داشتند؛ در واقع ایشان در سنین نوجوانی و در چنین موقعیتی توان صحبت کردن داشتند که بسیار خارقالعاده است، یعنی حضرت اباعبدالله(ع) دختری را تربیت کردند که در خطیرترین موقعیت نیز توانست از حقوق و باورهای خود، خانواده و دین خداوند دفاع کند و هراسی نداشته باشد.
محدودیتی برای کنش اجتماعی دختران وجود ندارد
این استاد دانشگاه تصریح کرد: از منظر دین، محدودیت ویژهای برای کنش اجتماعی دختران وجود ندارد و آنچه که به عنوان شرط در این رابطه قرار داده شده، رعایت حجاب و حیا و عفت است. با این شرایط نیز امروزه زنان زیادی در بخشهای مختلف جامعه مانند حوزه، دانشگاه، صنعت، علوم پزشکی یا هنر فعالیت میکنند.
وی گفت: برای الگوگیری از بانوان بزرگ صدر اسلام، همچون حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س)، بهتر است به دلیل تغییر شکل ظاهری زندگی، از جزئیات صرفنظر کرده و کلیات زندگی آنان مورد مطالعه قرار گیرد و با شناسایی موازین و ملاک های کلیدی، به سیره و روش این بانوان بزرگ تمسک پیدا کنیم.
رضاپور افزود: با توجه به سیره زندگی حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) درمییابیم که این بزرگواران محافل آموزشی برای زنان برگزار میکردند و همواره در پی علم و دانش بودند، یعنی در اینجا میتوان ملاک و میزان را علمآموزی و کسب آگاهی دانست. در دورههای بعد نیز از این نمونهها در میان بانوان میتوان یافت. آمنه بیگم مجلسی(سده ۱۱ قمری) از زنانی است که در ایران به درجه اجتهاد و قضاوت رسیدند و دختر محمدتقی مجلسی (پدر محمدباقر مجلسی)، عالم شیعه در عصر صفوی بود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: الگوگیری از زندگی حضرت زهرا(س) و دیگر بزرگان تنها محدود به کسب علم نیست. این بانوان هم در حوزه اجتماعی حضور فعال و حساس داشتند، چنانکه زهرا(س) در جنگ احد در کنار پیامبر(ص) بودند و یا در زمان حفر خندق برای جنگ حضور داشتند و هم در زمینه همسرداری و فرزندپروری به نقش ها و وظایف خود آشنا و متعهد بودند.
وی افزود: پس از فوت مرحوم مرضیه حدیدهچی دباغ، دانشجویی به من گفت که «آن مرحومه نمیتواند الگوی مناسبی برای زنان و دختران ما باشد، زیرا به جای رسیدگی به خانواده و مراقبت از فرزندان، با مستضعفان جامعه همراهی کرد و در کورههای آجرپزی فعال بود، یا زمانی که دخترش را در زندان شکنجه کردند، حساسیتی از خود نشان نداد». من به وی پاسخ دادم که شاید اگر زحمات امثال ایشان نبود، انقلاب اسلامی دیرتر و در مسیری متفاوت به ثمر میرسید. ما برای الگوگیری باید کلیات زندگی ایشان را استخراج کرده و مطابق شرایط روز، الگوی خود قرار دهیم. شرایط زمان ایشان ایجاب میکرد که آنگونه رفتار کند. در این زمان هم اگر ما به اصول ایشان مانند ظلمستیزی، ولایتپذیری و تعهد اعتقاد داشته باشیم، به گونهای متفاوت رفتار میکنیم.
رضاپور بیان کرد: برای الگوگیری از بزرگان، به ویژه ائمه(ع) باید کلیات زندگی ایشان را استخراج کرده و با شناسایی شاه کلیدها، اصول سازنده را در زندگی امروزین پیاده کنیم و در عین حال به توانمندیها و علایق خود نیز توجه داشته باشیم.
انتهای پیام