نقد دیدگاه رشد اخلاقی «کلبرگ» و تبیینی بر رویکرد اخلاق مراقبتی
کد خبر: 3730660
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۸

نقد دیدگاه رشد اخلاقی «کلبرگ» و تبیینی بر رویکرد اخلاق مراقبتی

گروه اندیشه ــ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به تبیین و نقد مراحل شش‌گانه رشد اخلاقی از دیدگاه کلبرگ پرداخت و در ادامه رویکرد گلیکان با عنوان اخلاق مراقبتی را تشریح کرد.

نقد دیدگاه رشد اخلاقی «کلبرگ» و تبیینی بر رویکرد اخلاق مراقبتی

به گزارش ایکنا؛ نشست «اخلاق و جنیست» با سخنرانی مهرنوش هدایتی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سالن حکمت پژوهشگاه برگزار شد.

هدایتی در این نشست با بیان اینکه برخی رویکردها اخلاق را وظیفه‌گرا و استدلالی می‌دانند اظهار کرد: منظور از عقلانیت تنها منطق است، از آن رویکردها، رویکرد کلبرگ را توضیح می‌دهم که رویکردی مردانه است. کلبرگ معتقد است که عواطف منطق را خراب می‌کند، عواطف زنانه است و زن‌ها احساساتی هستند و به زن هم نباید مسئولیت داده شود. این یک نگرش است و یک نگرشی نیز وجود دارد که کاملا متضاد است که اصطلاحا هیومی نام دارد و معتقد است که عقل برده احساسات است و باید از آن تبعیت کند.

وی در ادامه با بیان اینکه در روانشناسی بحثی داریم که شناخت را مقدم بر هیجان می‌داند عنوان کرد: یعنی هیجان و عواطف مقدم بر تفکر است. رویکرد دیگری داریم که برعکس این رویکرد را می‌گوید؛ از این دسته نیز رویکرد گلیگان را می‌گویم و رویکرد سوم که می‌خواهم بیشتر توضیح دهم اخلاق به مثابه بلوغ و تفکر مراقبتی است که از امر هیجان و عاطفه صحبت می‌کنیم.

هدایتی بیان کرد: در رویکرد نخست، کلبرگ تحت تاثیر پیاژه بوده و او نیز تحت تاثیر فلسفه کانتی قرار داشته است؛ حاصل مصاحبه‌‌هایی که کلبرگ با جنس مرد انجام داد و بر آن اساس تحقیقش سامان گرفت، مراحلی بود که برای رشد استدلال اخلاقی مطرح شد.

وی افزود: کلبرگ برای این رشد اخلاقی، شش مرحله را برشمرد و به این نتیجه رسید که اغلب انسان‌ها به مرحله پنجم و ششم نمی‌رسند و تا مرحله چهارم رشد اخلاقی داریم و در جوامع پیشرفته که اطلاعات به وضوح به مردم می‌رسد و جامعه، آرمانی است که افراد به مراحل پنج و شش می‌رسند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به سطح اول این مدل اخلاقی بیان کرد: سطح اول، اصول اخلاقی پیش عرفی است که مربوط به سن زیر چهار سال است که مرحله خودمحوری نامیده می‌شود و در این سن کودکان اخلاقِ منع جهانی دارند که تصور می‌کنند در مرکز جهان هستند و خودمحوری دارند و می‌گویند من هستم که تعیین می‌کنم درست و غلط چیست.

هدایتی تصریح کرد: برای همین است که مفهوم طلاق و مرگ برای اغلب بچه‌ها در درازمدت آسیب ایجاد می‌کند؛ کودک زیر چهار سال این گونه تفکر می‌کند که گویا به وجود آمدن یک مشکل مانند طلاق والدین یا ... تقصیر او است، مرحله بعد از سن چهار تا هفت سالگی است که در این مرحله اطاعت بی‌قید و شرط وجود دارد، در این مرحله کودک فکر می‌کند که والدین خدایان زمینی هستند.

نقد دیدگاه رشد اخلاقی «کلبرگ» و تبیینی بر رویکرد اخلاق مراقبتی

وی در ادامه افزود: تا جایی که به مدرسه می‌رود و تا سن 10 سالگی است، که در این مرحله کودک برای کسب پاداش و پرهیز از تنبیه، اخلاق را رعایت می‌کند، البته برخی‌ از بزرگسالان نیز همین گونه هستند و در واقع در منفعت‌طلبی فیکس شده‌اند و هر چه خوب است گوش می‌کنند و اگر خوب نباشد گوش نمی‌کند، مثلا کمربند ایمنی را می‌بنند، چون ممکن است پلیس او را جریمه کند، نه این که اخلاق محور باشد و ممکن است بزرگسالان نیز به این مراحل نزدیک باشند.

هدایتی بیان کرد: مرحله بعد تا سن دوازده سالگی است که اصول اخلاق عرفی را داریم که این نیز دو مرحله دارد، تطابق میان فردی و تحسین و تایید طلبی، اخلاق را رعابت می‌کند چون دوست دارد آدم خوبی تلقی شود، حتی تعریف می‌کند که آدم خوبی به نظر برسد، از این مرحله انتهای دوزاده سالگی قانون محور است، چون به صورت یک قرارداد اجتماعی است و افرادی که خیلی افراطی قانون را رعایت می‌کنند و معتقدند که اگر یک نفر دزدی کرده، باید دستش را قطع کنیم.

وی در ادامه افزود: یا فرضا پلیس به راننده یک ماشین می‌گوید این مسیر را ورود ممنوع آمدی ولو این که آن راننده توجیه داشته باشد اما این پلیس کار خود یعنی جریمه را اعمال می‌کند، کلبرگ بررسی کرد و گفت در اکثر جوامع آدم‌ها تا اینجا می‌مانند و سطح بعدی پسا عرفی و پسا قرادادی است که وارد تحلیل منطقی خودمان شده‌ایم و آن چیزی که به عنوان دیتا داده شده، آن را بررسی می‌کنیم.

هدایتی تصریح کرد: اینجا احساس مسئولیت‌ پذیری هم خواهیم داشت، یعنی در یک مرحله بالاتری است و از آن بالاتر وجدان اخلاقی است که من برای جهان بزرگتری ایده و فکر دارم و من نسبت به انسان‌ها و حیوانات و ... نیز پلنی دارم که وجدان اخلاقی است. کلبرگ گفت باید از این مراحل عبور کنیم و در همه جوامع مثل هم است و باعث شده که به او اعتراضاتی صورت گیرد.

وی در ادامه به نقد این مدل اخلاقی کلبرگ که تحت تاثیر کانت نیز بوده پرداخت و بیان کرد: یکی از نقدها این است که اخلاق را در قضاوت اخلاقی و تعیین درست و نادرست می‌داند، همچنین یک اصل مهم را نادیده گرفته و آن این که کلبرگ از ما سؤال می‌پرسد که اگر در فلان شرایط باشید و این اتفاق بیفتد چه واکنشی نشان می‌دهید، که در این شرایط سؤال شونده نیز شعار قشنگ می‌دهد ولی در عمل اجرا نمی‌کند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: نمونه بارز این مورد بین خودمان این است که علی‌رغم اینکه با پارتی‌بازی مخالف هستیم، ولی وقتی در موقعیت قرار می‌گیریم، حتی به صورت ناهوشیار می‌خواهیم این کار را انجام دهیم، یعنی کلبرگ نتوانست بین پیام اخلاقی و بیان و رفتار اخلاقی تمایز قرار دهد و در واقع بیان اخلاقی افراد را بررسی کرد.

وی بیان کرد: دیگر این که کلبرگ موقعیت ثابت را می‌داد و می‌گفت آیا در این موقعیت دزدی می‌کنید یا خیر، اگر در مرحله چهارم اخلاقی بودیم، می‌گفتیم دزدی نمی‌کنیم که این نیز مورد نقد است، همچنین عدم توجه به مقتضیات اجتماعی و فرهنگی نیز از دیگر نقدهای این دیدگاه است، یک ‌چیزهایی در فرهنگ خاص ایرانی و تربیت ما، روی اخلاقیات ما تاثیر گذاشته است اما کلبرگ این را نادیده گرفت و یکی دیگر از چیزهایی که او نادیده گرفته، نقش همسالان است، این که محیط اطراف ما چگونه است.

هدایتی گفت: والدین نیز فرزند خود را در مدرسه‌ای ثبت نام می‌کنند که بچه‌های سالمی در آنجا هستند و این یعنی محیط کاملا اثرگذار است، کلبرگ به این اشاره کرد اما جایگاهی در این رشد به آن نداد که این روابط همسالان چگونه است و آخرین مورد، سوگیری جنسیتی است. کلبرگ معتقد بود مردها یکی یا دو مرحله از زنان جلوتر هستند؛ چون مدل مغز زنانه عاطفی و هیجانی است اما مدل مردانه منطقی است و مردها می‌توانند تا مراحل چهار و پنج بالا بروند، زن‌ها تا مرحله سوم بیشتر رشد نمی‌کنند و مردها تا مرجله چهارم بالا می‌روند و به مرحله پنج و شش نیز تعداد کمتری می‌رسند لذا وی سوگیری جنسیتی داشته است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه سخنان خود به دیدگاه گلیکان، دستیار کلبرگ پرداخت و بیان کرد: کلبرگ یک دستیار به نام گلیکان داشت که با هم اتفاقات ویتنام را به صورت پروژه پیش بردند و گلیکان متوجه اتفاقاتی شد و گفت زنان یک مرحله عقب‌تر نیستند، بلکه زنان مدلی از اخلاق را که بیان می‌کنند در واقع یک صدای زنانه است و به مراحل بالای رشد اخلاقی نیز می‌رسند؛ در واقع گلیکان آمد و برعکس کلبرگ با زنانی مصاحبه کرد که در موقیعت واقعی و در یک چالش واقعی اخلاقی قرار داشتند، چالش کلبرگ خیالی بود که اگر مثلا فلان شرایط باشد، یک فرد دزدی می‌کند یا خیر، اما گلیکان فرضا با زنانی که می‌خواهند سقط جنین کنند مصاحبه می‌کند و از دلیل این کار می‌پرسد و متوجه شد زنان به موضوعی خیلی بیتشر از مردان توجه می‌کنند و آن رابطه است.

وی تصریح کرد: زنان به رابطه فکر می‌کنند، رابطه با جهان اطراف مانند همسر و بچه‌های دیگر و ... و مدل‌های اخلاقی آنها در مورد مراقبت از یک نفر دیگر است، به جای این که فقط بگویند درست و غلط چیست، بر اساس این تحقیق، گلیکان سه وضعیت برای رشد اخلاقی مطرح کرد.

هدایتی در ادامه به تبیین این مراحل پرداخت و گفت: مرحله اول جهت یابی به سمت بقا است، کودک که به دنیا می‌آید تلاش می‌کند از خودش مراقبت کند، اینها را نیز می‌توان در خود دید، بعد گذرگاهی وجود دارد و اگر عبور کند وارد مرحله دوم می‌شود و او گفت، گذرگاه نخست این است که از خودخواهی به سمت اساس مسئولیت و به سمت دیگران حرکت کنیم.

وی بیان کرد: در این مرحله آدم‌ها به آن طرف بوم می‌افتند و مراقبت قراردادی است که خیلی فداکار می‌شوند و می‌گویند به دنیا آدم که به جهان خدمت کنم، این افراد خشنودساز دارند و می‌خواهند همه را راضی نگه دارند و همه نظام ارزشی آنها بر این است که خود را باید از بین ببرند.

هدایتی تصریح کرد: وضعیت سوم مراقبت جامع و یکپارچه است، وقتی یاد می‌گیرد که من خودم در یک موقعیت بزرگ هستم و آدم‌های جهان اطراف و ... نیز در این مجموعه هستند، مثلا فرد می‌گوید درست است که باید به بقیه کمک کنم، اما حواسم به خودم نیز هست و علت این کار را نیز می‌دانم، او می‌گوید زن‌ها به راحتی به این مرحله می‌رسند. اگر مادرهای قدیمی را یادتان باشد، معمولا در وضعیت دوم گیر می‌کردند و خیلی از ما مراقبت می‌کردند و فداکاری می‌کردند، بعدا که پیر می‌شد، به نوعی منت می‌گذاشت و اظهار بیچارگی می‌کرد.

وی در ادامه افزود: در وضیعت سوم به فرزند و همسرم خدمات می‌دهم، به جهانم خدمات می‌دهم اما می‌دانم انتخاب من است و لذت هم می‌برم و می‌توانم این کار را نکنم، اما انتخاب من این است که این را انجام بدهم و بعد منت هم نمی‌گذارم، این وضعیت بالغانه است.

هدایتی ضمن تأکید بر مولفه‌های اصلی این رویکرد تصریح کرد: یکی از مولفه‌های این رویکرد این که در آن نوعی عشق وجود دارد و خیلی‌ها به این مدل اخلاقی، اخلاق عشق و ارتباطی می‌گویند که فرد خودش را مجموعه‌ای از امور می‌داند؛ لذا در اینجا مسئله توجه مهم است، دوم فهم اخلاقی است، به این معنا که اگر من کسی را دوست داشته باشم، باید به این موضوع فکر کنم و دیگری هوشیاری ارتباطی است، این که مدام فکر می‌کنم می‌خواهم رابطه‌ام را با شما حفظ کنم یا این رابطه را بر هم بزنم.

وی در ادامه افزود: دیگر اینکه این رویکرد اخلاق مراقبتی بسیار فراگیر است، مثل مولکول‌های آب می‌ماند، هیچ آبی مولکولش فرد نیست و اینها مدام در حال حرکت در آب هستند و در حال برخورد با بقیه هستند و هر حرکت با حرکت دیگران همراه می‌شود، در واقع اگر حال یک نفر خوب باشد، کمک می‌کند که حال دیگران نیز بهبود یابد. همچنین می‌گوید در اخلاق مراقبتی باید روی مدل تفکر احساس مسئولیت داشته باشیم و بعد نسبت به جهانی که در آن هستیم احساس مسئولیت کنیم، علاوه بر این توجه به علایق شخصی نیز یکی دیگر از مولفه‌‌ها است، دقت کنیم و ببینیم هیجان‌های ما روی قضاوت‌هایمان چه تاثیری می‌گذارد و آدم‌ها تحت تاثیر چه عواطفی دست به یک کار می‌زنند.

نقد دیدگاه رشد اخلاقی «کلبرگ» و تبیینی بر رویکرد اخلاق مراقبتی
هدایتی تصریح کرد: در مدل اخلاقی که کانت و کلبرگ مطرح کردند، این طور بود که می‌گفت با اینها کاری نداریم، اگر فلان کس فلان گناه را کرده، باید او را کشت، اما در این مدل اخلاقی باید همه چیز را در نظر گرفت. در اخلاق مدیریتی فرد به عنوان یک مفهوم مجرد و مستقل دیده نمی‌شود، فردیت به عنوان مفهوم مستقل نیست که البته به این مدل نیز نقدهایی وارد شده است.

وی در انتها افزود: گفته‌اند گلیکان کمتر به بافت‌هایی که فرد در آن تربیت می‌شود توجه کرده است، این اخلاق در شرق بهتر می‌تواند رعایت شود، در این اخلاق مراقبتی، هیچ اصل کلی در نظر گرفته نمی‌شود و هر رفتاری جزئی مورد بررسی قرار می‌‌گیرد و در آن سوگیری و طرفداری وجود دارد، همچنین توجه، محبت و عاطفه نیز نقش اساسی را ایفا می‌کنند.

انتهای پیام

captcha