علی امیدی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان با اشاره به 18 جولای، روز بینالمللی نلسون ماندلا، اظهار کرد: ماندلا در سال ۱۹۱۸ در خانوادهای مرفه متولد شد که این زمان از نظر تاریخی، همزمان با پایان جنگ جهانی اول است. پدرش رئیس قبیله بود و زندگی قابل قبولی از نظر اقتصادی داشت، صاحب چهار همسر بود که ماندلا از همسر سومش متولد شد.
وی ادامه داد: ماندلا پس از طی دوره نوجوانی، با توجه به امکانات خانوادگی به تحصیلات دانشگاهی روی آورد، ابتدا رشته علوم انسانی را انتخاب کرد، ولی بعدا تغییر رشته داد و رشته حقوق را برگزید. در محیط دانشگاه، با گروههایی که علیه تبعیض نژادی مبارزه میکردند، آشنا شد و راه مبارزه را انتخاب کرد. با توجه به اینکه ماندلا رشته حقوق را انتخاب کرده بود و معمولا دانش هر حوزه بر جهانبینی و خصلتهای رفتاری هر فرد تأثیر میگذارد، وی مبارزه مدنی را در پیش گرفت و معتقد بود که نظام حقوقی آفریقای جنوبی، ناعادلانه و مبتنی بر تبعیض نژادی است و باید آن را تغییر داد؛ بهترین راه برای تغییر نظام حقوقی نیز مبارزه مدنی است.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه زندگی ماندلا را میتوان به پنج مرحله تقسیم کرد، افزود: ماندلا ابتدا مبارزه مدنی را در پیش گرفت و بعد از اینکه متوجه شد از مبارزه مدنی یا همان نافرمانی مدنی نتیجهای حاصل نمیشود، مبارزه مسلحانه را انتخاب کرد. پس از آن به زندان افتاد و در مدت 27 سالی که در زندان به سر برد، از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. دوره زندان را میتوان دوران مبارزه قلمی ماندلا نامید، وی در این ایام، کتاب معروف خود به نام «راه دشوار آزادی» را تدوین کرد که میتواند راهنمای مبارزه علیه استبداد و تبعیض قرار گیرد.
امیدی اضافه کرد: در مرحله چهارم زندگی ماندلا، تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی منحل و وی به عنوان رئیسجمهور آفریقای جنوبی انتخاب شد. ماندلا برای دوره دوم ریاستجمهوری داوطلب نشد و عملا نقش ریشسفیدی سیاسی را در پیش گرفت و سرانجام در سال ۲۰۱۳ درگذشت. ماندلا در خانوادهای نسبتا مرفه رشد کرد، معمولا افرادی که در شرایط مادی مناسب زندگی میکنند، رادیکال و تندرو بار نمیآیند. آقای هاشمی رفسنجانی نیز با توجه به ساختار خانوادگی و اقتصادی خوبی که از آن برخوردار بود، در مقایسه با همرزمان خود، شخصیت میانهرویی به حساب میآمد.
وی با بیان اینکه اقوام مختلفی در آفریقای جنوبی زندگی میکنند، گفت: یکی از گروههای قومی در آفریقای جنوبی، هندیهای مهاجر هستند، حتی گاندی هم مدتی در آفریقای جنوبی به سر برد. به مرور زمان هندیها با سایر اقوام آفریقای جنوبی اختلاط پیدا کردند و به خاطر حضور آنها، در آفریقای جنوبی مکتبی با عنوان نهروئیسم شکل گرفت. فاز اول مبارزات ماندلا متأثر از مکتب نهروئیسم بود و با توجه به رشته تحصیلی، شرایط اقتصادی و خانوادگی و ایدئولوژی سیاسی نهروئیسم، ماندلا راه مبارزه و نافرمانی مدنی را در پیش گرفت.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بعد از جنگ جهانی دوم و شکلگیری وضعیت دو قطبی در نظام بینالملل، نهضتهای انقلابی تحت تأثیر مکتب سوسیالیسم قرار گرفتند و اینجا بود که ماندلا در فاز دوم، مبارزه مسلحانه را انتخاب کرد. قوام نکرومه، رهبر استقلال غنا متأثر از سوسیالیسم بود و به دلیل نزدیکی جغرافیایی غنا و آفریقای جنوبی، افکار وی تفکر ماندلا را نیز تحت تأثیر قرار داد و وی در فاز دوم مبارزات سیاسی خود، مبارزه مسلحانه را از طریق کنگره ملی آفریقا در پیش گرفت.
وی خاطرنشان کرد: ماندلا بهترین نوع حکومت را دموکراسی پارلمانی از نوع انگلستان قلمداد میکرد و معتقد بود در این نوع دموکراسی، دیکتاتوری فردی امکان رشد ندارد و موازین حقوق بشر بیشتر رعایت میشود. بعد از اینکه نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی سقوط کرد، ماندلا نسبت به سفیدپوستان راه قساوت را در پیش نگرفت، بلکه خویشتنداری و تحمل را پیشه کرد و حتی دکلرک که سالها ماندلا را به زندان انداخته بود، به عنوان معاون رئیسجمهور انتخاب شد. در واقع نوعی برابری نژادی و حقوقی میان تمام اقوام و نژادها برقرار کرد. ماندلا در سخنی منسوب به وی میگوید:«کسانی را که به من ستم کردند، بخشیدم، اما از یاد نبردم». فلسفه و پراگماتیسم سیاسی که به وی نسبت میدهند، بر محور مدارا و رواداری سیاسی قرار داشت.
امیدی تصریح کرد: میراث دیگر ماندلا، خروج از قدرت در اوج قدرت بود که بزرگی و رادمردی زیادی میطلبد. وی با وجود محبوبیت زیاد نه تنها در آفریقای جنوبی، بلکه در کل جهان، در دور دوم ریاستجمهوری شرکت نکرد و قدرت را به نسل جدید واگذارد. یکی از شاخصهای دموکراسی بالنده، جابجایی افراد و گردش نخبگان است که ماندلا به خوبی این شاخص را در آفریقای جنوبی محقق کرد.
وی با بیان اینکه میراث سوم ماندلا، مبارزه برای دموکراسی از طریق راههای مسالمتآمیز بود، گفت: دموکراسی در محیطی آرام و فاقد خشونت و خونریزی و ستم رشد میکند، در نتیجه ماندلا بعد از فاز دوم یعنی مبارزه مسلحانه، عملا مبارزه یا نافرمانی مدنی و جلوگیری از خشونت را در پیش گرفت که میتواند درس مهمی برای فعالان سیاسی در اقصی نقاط جهان باشد.
انتهای پیام