اندیشه پویا؛ پادزهر جمود
کد خبر: 3732062
تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۳۹۷ - ۰۶:۲۳
حکمت‌های امیر/ برداشت ۴۸

اندیشه پویا؛ پادزهر جمود

گروه معارف - بر اساس حکمت ۴۸ نهج‌البلاغه، اندیشه نیازمند جولان و حرکت است تا گرفتار جمود نشود و سنجیدن جوانب امر شرط حزم و دوراندیشی است؛ تنبلی و ترس و غرور ذهن را به جمود می‌کشد و در همان داشته‌های عادت شده و امن و مألوف متوقف می‌کند.

اندیشه پویا، پادزهر جمود

به گزارش ایکنا از اصفهان، در حکمت ۴۸ نهج‌البلاغه آمده است: الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ؛ پيروزى در دورانديشى و دورانديشى در به كارگيرى صحيح انديشه و انديشه صحيح به رازدارى است.
ظفر: چیرگی- غلبه – تسلط یافتن بر دشمن.
حزم: دوراندیشی و مطالعه عواقب کار – محکم‌کاری
اجاله: جولان دادن – اجاله الرای: جولان دادن فکر – مانند اسب که در اطراف میدان نبرد جولان می‌دهد، فکر خود را در اطراف مسئله و موضوع به چرخش درآوردن.
رای: فکر و اندیشه –نقشه – طرح- تدبیر و مقتضای عقل؛ نظر و دید(با رویت از یک ریشه‌اند) و به معنی اعتقاد و دیدگاهی است که فرد از راه تلاش فکری برمی‌گزیند.
حصن: بنا و جای استوار که به درون آن نتوانند رسید.
فضای کلی این سخن و کلمات به کار گرفته شده در آن، نشانه‌ای از فضای مبارزه و حضور دشمن در نزدیکی و خطری است که علی(ع) را به چنین توصیه‌هایی به یاران و سپاهیانش واداشته و راز پیروزی و غلبه بر دشمن را نشانشان داده است. می‌توان تلاش دشمن در جاسوسی و به دست آوردن اطلاعات از سپاه او را حس کرد و نگرانی علی(ع) از جوزدگی و بی‌تدبیری و تصمیمات نسنجیده یارانش را از خلال همین کلمات دریافت.
از سوی دیگر، اینکه در میانه چنین جوّی، او چون حکیمی دوراندیش و عمیق از اندیشه و رای و نظر سخن می‌گوید، نشانه اهمیتِ تفکر و احترام به رشد شخصیت انسان‌هایی است که در جبهه او حضور یافته‌اند. او چون سایر حاکمان فقط به فکر پیش بردن منویّات خود و استفاده ابزاری از انسان‌ها نیست؛ در دید علی انسان‌ها باید در جریان اقدامات و اعمالشان رشد کنند و در جایی دیگر این را به وضوح بیان کرده است که: فاعل الخیر خیر منه؛ این است که به جای درخواست اطاعت کورکورانه از یارانش، از آنها رای و نظر و دوراندیشی طلب می‌کند. او سربازانش را به تفکر فرا خوانده و شرایطِ تفکرِ ظفرنمون را هم نشانشان داده است که چیست و چگونه است و چه لوازمی نیاز دارد.
او به خوبی خطر جمود را در کنار خود و در بین سپاهیان حس می‌کند، این است که از هر فرصتی برای موعظه و تغییر این خطر بزرگتر همت گمارده است. جولان دادن فکر و ایجاد حرکت در ذهن و اندیشه اطرافیان، راهکار او در این راه است و پیروزی بر دشمن بهترین بهانه و انگیزه برای این پروژه تربیتی. اندیشه نیازمند جولان و حرکت است. اینکه جنبه‌های مختلف یک امر کاملا دیده شود و جوانب امر سنجیده گردد، شرط حزم و دوراندیشی است، تنبلی و ترس و غرور ذهن را به جمود می‌کشد و در همان داشته‌های عادت شده و امن و مألوف متوقف می‌کند. باید مسیر داده‌های ورودی را باز نگاه داشت و اطلاعات گسترده‌ای حول موضوع فراهم آورد و احتمالات و شقوق گوناگون پیرامون موضوع را بررسی و در نظر گرفت، تا غافلگیرِ شرایط و اسیر توطئه‌ها نشد.
گاه به جای اینکه توسن ذهن را در دشت واقعیات موجود یا محتمل به تاخت درآوریم، بر اثر تنبلی یا خستگی یا ترس از مواجهه با تازه‌ها و از دست رفتن خویش یا از دست دادن موقعیت‌های ذهنی یا فردی و اجتماعی خود سعی می‌کنیم تا آن واقعیات را به دست‌بوسی خود بیاوریم! و از آن‌ها تائیدیه بگیریم، این است که توهمی از واقعیات را به دور سر خویش به جولان در می‌آوریم؛ علی اما از ما می‌خواهد تا ذهن و فکرمان را به جولان در نزد واقعیات بفرستیم و این تفاوتی است که علی ما را به آن می‌خواند.
اما رابطه حرکت اندیشه و رای و نظر و طرح و نقشه با نگهداریِ سرّ در چیست؟ چگونه آن حرکت با این حبس و توقف سازگار شده است؟ شاید بتوان این‌طور فهمید که وقتی اسرار افشا شوند، موضوع مورد مطالعه، ثبات بیرونیش را از دست می‌دهد. چه آنکه در موضع تغییر و تبدیل توسط رقیب قرار می‌گیرد و ضعف‌ها و قوت‌های او و ما دیگر پنهان نمی‌مانند و نمی‌توان بر روی آنها طراحی و نقشه‌کشی کرد؛ به زبان دیگر طرح و عملیاتِ منوط به واقعیاتِ صحنه مبارزه، متزلزل و غیر قابل اتکا خواهند شد؛ لذا رای و نظر در آن موارد هم که مبتنی بر داده‌های میدانی است، دلالت و موضوعیت‌شان را از دست خواهند داد و تصمیم‌گیری در موردشان بلا وجه می‌شود. این است که بدون حفظ اسرار، ارزیابی و تفکر و طراحی و نقشه‌ریزی ناممکن است.
او می‌خواهد از این اعرابِ تندخوی بی‌صبر و قراری که ظرف وجودشان زود پُر می‌شود و خشم‌شان را لبریز می‌کند و ظرفیت ناچیزشان امکان درک معارف عمیق اسلام را به آنها نمی‌دهد، انسان‌های دوراندیش و صبورِ صاحب رای و عمیق و درّاک بسازد! عرصه نبرد بهترین عرصه‌ای است که آنها در آن هم انگیزه دارند و هم شاید به حرف‌هایش گوش بدهند.

یادداشت از داریوش اسماعیلی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان

انتهای پیام

 

captcha