فرزند ادب باش/ تربیت نفس؛ مقدمه تربیت جامعه
کد خبر: 3732538
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۱

فرزند ادب باش/ تربیت نفس؛ مقدمه تربیت جامعه

گروه معارف - در روایتی از علی(ع) است که: «أفضل الأدب ما بدأت به نفسک» بافضیلت‎ترین تربیت‎ها این است که از خودت شروع کنی. اول برو خودت را تربیت کن؛ اگر توانستی، به سراغ دیگران برو! باز در روایت دیگری از علی(ع) داریم که فرمود: «من ساس نفسه أدرک السیاسه»، کسی که خودش را ساخته است، می‎تواند جامعه را بسازد و زمام امور جامعه را به دست بگیرد.

فرزند ادب باش/ تربیت نفس؛ مقدمه تربیت جامعه

به گزارش ایکنا از استان مرکزی، انسان به آن خاطر كه انسان است دارای حقوقی است و تربيت يكی از اين حقوق و بلكه مهم‌ترین آن‌هاست، شرف و كرامت انسانی ايجاب می‌کند كه او ساخته و پرورده شود و نيكو به عمل آيد. واژه‌ای مثل تربیت زمانی معنی و مفهوم اسلامی شدن را به خود می‌گیرد که در مدرسه تزکیه مطرح شود یعنی اگر مفهوم کلمه تربیت را از فرهنگ لغات عرب بدوی و جاهلی یا معاصر بدست آوریم در آن صورت معنی آن چیزی بیش از پرورش نخواهد بود ولی وقتی تزکیه که در تعلیم و تربیت اسلامی هدف تربیت می‌باشد را به‌عنوان هدف تربیت اسلامی موردتوجه قرار دهیم معنی و مفهوم تربیت از محدوده‌ تنگ و کوتاه آن در زبان(تازی) بیرون آمده و معارف ملکوتی و عرفانی تزکیه را به همراه خود می‌آورد و به‌صورت کلمه‌ای اسلامی و قرآنی و نه عربی متجلی می‌شود. در آن صورت مفاهیم عظیم و عمیق و وسیعی را در بر خواهد گرفت؛ زیرا در تعلیم و تربیت اسلامی کلمه تربیت با توجه به تحقق آن در مدرسه تزکیه و با توجه به نتایج و ثمرات تزکیه که حکمت می‌باشد، مطرح می‌گردد.
هدف غایی و مطلوب نظام تربیتی اسلام به‌نوعی به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای انسان و ایجاد تعادل و هماهنگی در آن‌ها در جهت رسیدن به کمال مطلوب یعنی شناخت«رب» به‌عنوان مدیر جهان و انسان و تن دادن به ربوبیت انحصاری خداوند با عمل نمودن به تعالیم پیامبر اسلام(ص) و اهل‌بیت(ع) به‌منظور وصول به مقام عبودیت و قرب الهی.
برنامه جامعی که اسلام به‌عنوان کامل‌ترین آیین الهی برای زندگی انسان به ارمغان آورده است به‌عنوان استوارترین و فراگیرترین برنامه زندگی بشر معرفی‌شده است. این برنامه‌ جامع، جاودانه و جهان‌شمول، دربرگیرنده‌ زندگی مادی، معنوی، دنیوی، اخروی، فردی و اجتماعی انسان است. خداوند خود در آیه‌ ذیل می‌فرماید ما چیزی از هدایت را فروگذار نکردیم. (وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ یُحْشَرُون)؛ و هیچ جنبده‏اى در زمین و پرنده‏اى که با دو بال خود مى‏پرد نیست مگر اینکه آن‌ها نیز مانند شما گروه‏هایى هستند و همه به‌سوی پروردگار خود محشور خواهند شد، ما در کتاب از بیان چیزى فروگذار نکردیم. حال که بر اساس قول خداوند، اسلام همه‌ جنبه‌های هدایت و تربیت انسان را بیان نموده وظیفه‌ ماست تا با عمل به آن به هدف اسلام که رسیدن به مقام انسان کامل و قرب الهی است برسیم؛ اما رسیدن به این مقام مستلزم چه چیزی می‌باشد؟
کسانی هستند که هدف و نیت خود را تربیت دیگران قرار داده‌اند که از آن‌ها به «مربی» تعبیر می‎کنند. مربیان می‎خواهند در هر محیطی آموزش‌دهنده و تربیت‌کننده باشند و غیر را تربیت کنند؛ اما این تربیت‌کنندگان باید دارای شرایطی باشند. اولین و اساسی‎ترین شرط این است که باید خودساخته باشند تا بتوانند دیگران را بسازند. روایات تحت عناوین مختلف این معنا را داریم که انسان ابتدا باید خودش و بعد دیگران را تربیت کند. کسی که خودش را نساخته و تربیت نکرده است، اگر بخواهد دیگری را تربیت کند، نه‌تنها فایده ندارد، بلکه گاهی اثر عکس هم دارد. کسی که خودش مؤدب به آداب شرع و عقل نیست، نمی‎تواند دیگری را مؤدب به آداب شرع و عقل کند.
در روایتی از علی(ع) است که: «أفضل الأدب ما بدأت به نفسک» بافضیلت‎ترین تربیت‎ها این است که از خودت شروع کنی. اول برو خودت را تربیت کن؛ اگر توانستی، به سراغ دیگران برو! حضرت در جمله‎ای دیگر می‎فرماید: «عجبتُ لمن یتصدى لصلاح الناس و نفسُهُ أشد شئ فسادا؛ در شگفتم از کسی که می‎خواهد زمام تربیت مردم را به دست گیرد و حال اینکه خودش ازنظر فساد و خرابی بدترین چیز است.» اول برو خودت را آباد کن؛ نمی‎خواهد دیگری را آباد کنی! باز در روایت دیگری از علی(ع) داریم که فرمود: «من ساس نفسه أدرک السیاسه»، کسی که خودش را ساخته است، می‎تواند جامعه را بسازد و زمام امور جامعه را به دست بگیرد. «سیاست» تدبیر جامعه و سازندگی در سطح کلان است.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «النفسُ مجبوله على سوء الأدب»، نفس ساختارش بر سوء ادب و بی‎تربیتی استوار است. «و العبدُ مأمورٌ بمُلازمه حُسن الأدب» و بنده هم از ناحیه خداوند مأمور است که نفس خود را خوب تربیت کند. «و النفسُ تجری بطبعها فی میدان المُخالفه» شهوت، غضب و وهم می‎خواهند به‌طور گسترده عمل کنند، یعنی هم از فرمان الهی و هم از فرمان عبد سرپیچی کنند، «و العبدُ یجهدُ بردها عن سوء المُطالبه»، درحالی‌که بنده مأمور است، نفسش را از خواسته‎های زشتش بازدارد. «فمتى أطلق عنانها فهو شریکٌ فی فسادها»، پس هر کس که مهار شهوت و غضب و وهم را رها کند، در فساد آن‌ها شریک است. «و من أعان نفسهُ فی هوى نفسه فقد أشرک نفسهُ فی قتل نفسه» و هر کس که به نفس، در خواسته‎هایش کمک کند و هر چه شهوت، غضب و وهم او می‎خواهد، به آن‌ها بدهد، در خودکشی‎اش شرکت کرده است، یعنی خودکشی کرده است.
نه‌تنها کار انبیا دعوت به دنیا نیست، بلکه تمام تلاش آن‌ها برای بازداشتن از دعوت نفس، یعنی بی‌بندوباری، شهوت و غضب و شیطان باطنی است. مأموریت انبیا این است که تقیید اطلاق شهوت و غضب کنند و تحدید موارد منافع دنیایی کنند. این‌طور نیست که هر جا نفس خواست، سر کند و هر جا که نخواست رو برگرداند. علی(ع) می‎فرماید: «ضبط النفس عند الرغب و الرهب من أفضل الأدب» آنجایی که شهوتت راغب است و آنجایی که می‎خواهد از خوبی رو برگرداند، مهارش را در دست بگیر! این عمل از بهترین تربیت‎هاست.
پس می‌توان چنین استنباط کرد که اولین شرط مربی این است که فرد باید خودساخته باشد و در حدی که ساخته‌شده، می‎تواند مربی باشد. خودساختگی در ابعاد گوناگون مطرح است. یکی از این ابعاد، مسأله نفس است، یعنی باید نفس خود را چه در بُعد شهوی، چه غضبی و چه وهمی تربیت ‌کرده باشد. سرآمد دعوت انبیا نسبت به ابناء بشر نیز همین«تأدیب نفوس» است یعنی اگر مربی خودساخته نباشد، تربیت بی‎فایده است.
در نهج‌البلاغه است که: «من نصب نفسهُ للناس اماماً فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره؛ هر کس بخواهد خود را زمام‌دار دیگری قرار دهد، باید پیش از تعلیم‌دادن به دیگران، به تعلیم خویش بپردازد.» تعلیم همان تأدیب است. «و لیکُن تأدیبُهُ بسیرته قبل تأدیبه بلسانه» و بعد که خودش را تربیت کرد و می¬‌خواهد مردم را تربیت کند، «باید اول آن‌ها را با کردار خویش تأدیب کند، نه با زبانش.» همین اعمالی که از او صادر می‌شود، قبل از آنکه بخواهد دهان باز کند و به زبان بیاورد روش می‎دهد. «و مُعلمُ نفسه و مُؤدبُها أحق بالإجلال من مُعلم الناس و مُؤدبهم؛ و آن‌که خود را می‎سازد و تربیت می‎کند، نسبت به کسی که می‎خواهد مردم را تأدیب کند، برای تجلیل سزاوارتر است»، حتی اگر شخصی که می¬‌خواهد دیگری را تربیت کند خودش را هم تربیت‌ کرده باشد، باز آنکه دارد خودش را تربیت می‌کند، برای تجلیل سزاوارتر است، چون خودسازی این‌قدر ارزشمند است.
خود را ادب کنید!
یادداشت از علی عقیلی
انتهای پیام

captcha