به گزارش ایکنا، جهان اقتصاد نوشت: چرا ایران باتوجه به داشتن پتانسیل لازم، در زمره کشورهایی است که به لحاظ شاخص جذب سرمایه گذاری خارجی جایگاه چندان مطلوبی ندارد؟
امروزه جلب سرمایه و سرمایه گذاری راهی مطمئن برای توسعه و پیشرفت اقتصادی با رشد متغیرهای واقعی چون تولید و اشتغال و فناوری است. شاخص های برجسته جهانی شدن اقتصاد در سه مقوله مهم خلاصه می شود: دگرگونی بازرگانی بین الملل، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و جریان سرمایه و سرانجام، دگرگونی های تکنولوژیک. کمابیش همه کشورها برای بهره گیری از مزایا و دور ماندن از زیانهای آن، اقدامات علمی پژوهشی وعملی چشمگیر در هر سه زمینه انجام دادهاند.
سرمایه گذاری خارجی عبارت است از به کارگیری سرمایه های خارجی در یک بنگاه اقتصادی تازه یا موجود پس از گرفتن پروانه سرمایه گذاری. سرمایه گذاری خارجی به دو شیوه مستقیم (FDI) و غیرمستقیم (FPI) انجام می گیرد.
سرمایه گذاری مستقیم شامل جریانهای بین المللی سرمایه با هدف ایجاد منافع پایدار برای سرمایه گذار در شرکت مستقر در یک کشور خارجی به شکل خرید یا ساخت کارخانه یا توسعه امکانات موجود از قبیل داراییها، کارخانجات و تجهیزات را شامل می شود.
اما منظور از نوع غیر مستقیم جریانهای سرمایه این است که کشور خارجی به صورت خرید اوراق بهادارموسسه و یا شرکت مالی، بدون شرکت مستقیم، به سرمایه گذاری پرداخته و سرمایه خود را در اختیار کشور میزبان قرار می دهد.
آنچه مشخص است سرمایه گذاری مستقیم برخلاف سرمایه گذاری غیرمستقیم، به مجموعه سرمایه پذیر نفوذ می کند و به حضور فیزیکی در کشور میزبان نیاز دارد.
اکثر اقتصاددانان دو روش عمده را که به لحاظ تجربی نیز مورد آزمون قرار گرفته اند جهت کسب سرمایه های خارجی عنوان نموده اند.
۱- وام گیری دولت از کشورها و نهادهای خارجی.
۲- جذب سرمایه های مستقیم.
اگرچه در شناسایی عوامل موثر در سرمایه گذاری در میان محققان اتفاق نظری وجود ندارد. اما به طور کلی می توان عوامل عمده ی موثر بر جلب سرمایه گذاری خارجی را به صورت خلاصه چنین برشمرد:
۱- انگیزه های اقتصادی، مالی و فنی۲- عوامل حمایتی و تشویقی۳- عوامل سیاسی و امنیتی۴- عوامل مقرراتی۵- عضویت در سازمانهای زیربط مثل: – سازمان تجارت جهانی (WTO)- صندوق بین المللی پول (IMF)
اگر بخواهیم به صورت خلاصه و موردی، آثار و فواید سرمایه گذاری خارجی را برشماریم میتوانیم موارد بسیاری را بیاوریم، اما مهمترین آنها عبارتند از:
۱- انتقال منابع انرژی ارزی به کشورهای میزبان۲- رشد و توسعه اقتصادی کشور۳- افزایش اشتغال و گسترش سرمایه انسانی۴- انتقال تکنولوژیهای تازه.
در گزارشی از سازمان ملل متحد که در سال ۱۹۷۶ منتشر شده، آمده است که کشورهای درحال توسعه برای توفیق در جذب سرمایه های خارجی باید برای انجام تغییرات بنیادی در زمینه های اجتماعی و سیاسی اقدام کنند. به نمونه های موفق می توان به کشورهایی چون سنگاپور ،مالزی،تایلند،ترکیه وبرزیل و…اشاره کرد.
وضعیت سرمایه گذاری خارجی در ایران
امنیت ، لازمه ی ماندن و پویایی سرمایه و سرمایه گذاری است و امنیت سرمایه گذاری تابع انواع قوانین و مقررات، شفافیت در بازارهای کالا، پول ،کار و سرمایه و شفافیت در فضای سیاسی و سیاست خارجی است.
درجه ریسک پذیری توسط نهادهای بین المللی با استفاده از شاخص های اقتصادی- اجتماعی هر کشور تعیین می شود. متاسفانه ایران به لحاظ ریسک سرمایه گذاری ،کشور پرخطر و با درجه ریسک بالاست و کشورهایی چون هنگ کنگ و سنگاپور از کم ریسک ترین کشورها محسوب میشوند.
از نظر علمای اقتصادی نیز، کلاسیک هایی چون شومپیتر معتقدند: دلایل عدم رشد و توسعه اقتصادی را نباید صرفاً در عوامل اقتصادی جست و جو کرد.
با در نظر گرفتن این مطلب مهم می توان موانع عمده توسعه سرمایه گذاری خارجی در ایران را به صورت موردی چنین برشمرد.
الف) موانع حقوقی:شاید بتوان موانع حقوقی موجود در ایران را مهمترین موانع جذب و توسعه سرمایه گذاری خارجی به حساب آورد چرا که قوانین به جای اینکه شرایط سرمایه گذاری در ایران را روشن و تسهیل نمایند، مبهم اند و با شرایط سختی همراهند. به همین خاطر سرمایه گذار یا هرگز موفق به سرمایه گذاری نمی شود یا با سختیهای زیادی روبه رو می شود که خود به عنوان یک عامل مهم بازدارنده از سرمایه گذاری سایرین خواهد شد. وجود قوانین دست و پاگیر حقوقی و قانونی به خصوص برای سرمایه گذاری خارجی محدودیتهای جدی در این زمینه ایجاد نموده است.
ب) موانع اقتصادی:در فضای باز اقتصادی می توان منتظر سرازیر شدن خیل سرمایه های خارجی به سمت کشور بود. در غیراینصورت مسیر سرمایه های خارجی به سمت و سوی دیگری تغییر خواهد یافت. موانع اقتصادی در ایران متاسفانه مانع ورود این سرمایه ها به کشور است.
همچنین است نبود بستر مناسب جهت اجرای قانونی خصوصی سازی در کشور که با عدم پس انداز و سرمایه کافی در بخش خصوصی و عدم مشارکت سرمایه گذاران مواجه شده است.
ج) موانع فرهنگی و اجتماعی: متاسفانه در ایران به دلیل داشتن سبقه ی تاریخی منفی در امر سرمایه گذاری همواره این موضوع با نوعی نگرش اخلاقی و ارزشی همراه بوده است به گونه ای که حتی پس از گذشت سالها از تجارب تلخ تاریخی هنوز این نگرش وجود دارد. البته دخالت و تبلیغات دولتمردان نیز باتوجه به کارکرد سیاسی آن در تشدید این بیزاری موثر بوده است.
د) موانع سیاسی: موانع سیاسی را می توان به دو بخش موانع سیاسی داخلی و خارجی تقسیم نمود.مادامی که دستگاه سیاسی به ثبات در تصمیم گیری و اجرا نرسد و امنیت و آرامش لازم را جهت رونق کسب و کار اقتصادی فراهم نسازد، هرگز نباید منتظر ورود سرمایه های خارجی به کشور شد. چرا که قانون نانوشته تجارت و سرمایه گذاری میگوید سرمایه به جایی میرود که امنیت حاکم باشد و امنیت اقتصادی مستلزم امنیت و ثبات سیاسی است. در مورد موانع سیاسی خارجی نیز میتوان به تحریم ها و محدودیتهایی اشاره نمود.
بنابراین پس از شناخت موانع باید در جست و جوی راههایی بود که جذب سرمایه های خارجی را در بهترین حالت ممکن سازد. برخی از این راهکارها عبارتند از:- بسترسازی فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و ایجاد یک باور ملی برای جذب سرمایهگذاری خارجی- استفاده از تجارب کشورهای موفق در امر توسعه همه جانبه به طور عام و توسعه سرمایه گذاری خارجی به طور خاص- با ایجاد امنیت اقتصادی، دخالت مطلوب دولت در فراهم نمودن زمینه ها و زیرساخت های لازم در جذب سرمایه گذاری های خارجی.- تقویت بخش خصوصی و کارآمدی قانونی مالکیت خصوصی- محدود شدن دخالت دولت پس از جذب سرمایه ها در حد نظارت معطوف به حمایت و پشتیبانی و همچنین جلوگیری از رانت و رانت خواری- تدوین و اجرای قوانین حمایتی و تشویقی از سرمایه گذاری خارجی- گسترش مراکز علمی و پژوهشی و پشتیبانی از تولیدکنندگان و کارآفرینان- حضور موثر و فعال ایران در کنوانسیونها و سازمانهای بین المللی در این خصوص.
مسلماً رشد اقتصادی هدف مطمئن یک اقتصاد پویاست. برهمین اساس تحقق چنین هدفی نیازمند تامین مالی و سرمایه کافی است. جذب سرمایه گذاری خارجی می تواند روشی موثر و کارآمد در این زمینه محسوب شود، اما جذب سرمایه گذاری خارجی نیازمند بسترسازی مناسب در زمینه های نهادی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … است.
متاسفانه هنوز شرایط لازم و کافی درباره جذب سرمایه گذاری خارجی در ایران با موانعی روبه روست. موانع سیاسی و اقتصادی- حقوقی و … اگرچه همه ی این موانع بیانگر این نکته مشترک هستند ، «اینکه سرمایه گذاری در ایران با پتانسیل بالایی که دارد ریسک است» اما این نکته سراسر ناامید کننده نیست. به شرطی که بتوان درجه ریسک پذیری آن را به صفر یا حداقل رساند. به طوری که امنیت اقتصادی را تضمین نماید و این امر میسر نخواهد شد مگر با مرتفع نمودن موانع، موانعی چون فقدان نظامهای پولی و مالی، قانون مالیات و …
چین، هند، مالزی و … نمونه هایی موفق هستند که مسیر توسعه خود را باور کرده اند. ایران نیز باید پتانسیل بالای خود را برای توسعه ی همه جانبه باور کند.
حسن نظری مدرس دانشگاه