حجتالاسلام مهدی اژهای، استاد حوزه علمیه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره معنای حمد و تسبیح خداوند اظهار کرد: خداوندی که در کتب آسمانیِ تحریف شده است، شایسته حمد و ستایش نیست، ولی خدایی که قرآن کریم معرفی کرده، کمال مطلق و جمیع صفات کمال در او وجود دارد و از هر عیب و نقص و نیازی مبرا است. زمانی که توحید و یگانگی و بیعیب بودن خدا را فهمیدیم، باید او را منزه بدانیم و تسبیح کنیم.
تسبیح الهی یعنی مبرا دانستن خدا از هر بدی و نیاز
وی با بیان اینکه بشر موجودی خاکی است و توانایی فهم کامل خداوند را ندارد، افزود: بشر وجود خداوند را با فطرت خود قبول میکند، ولی فهمش راجع به خداوند محدود است. شرک و بتپرستی نیز نتیجه تلاش انسان برای دستیابی به یک تصور مادی از خداوند میباشد. قوم بنیاسرائیل نیز با وجود همه معجزاتی که از حضرت موسی(ع) دیده بودند، باز هم از آن حضرت میخواستند تا بتی مانند دیگر بتها برای آنها بسازد؛ پس باید خدا را از هر بدی و نیازی مبرا دانست که این کار تسبیح الهی نام دارد.
این استاد حوزه علمیه بیان کرد: حمد یعنی صفتی را در کسی ستودن، پس کسی که چیزی ندارد، اصلا قابل ستایش نیست. تمام مخلوقات فقیر و محتاج هستند و به همین خاطر قابل ستایش نیستند. حمد تنها به خدایی که کمال مطلق میباشد، تعلق دارد. هر که هر چه دارد، از خدا دارد و حمد مخصوص خداوند و تنها او شایسته ستایش و حمد است.
حجتالاسلام اژهای خاطرنشان کرد: فرض کنید کسی همیشه از نقاشی زیبایی تعریف کند، ولی هیچ وقت به نقاش آن اثر توجهی نکند، این با واقعیت مطابق نیست؛ ولی اگر نقاش آن اثر را شناخته و بداند که نقاشی خود به خود کشیده نشده، نقاش حقیقی را ستوده است. این عالم نیز نقاشی خدا میباشد؛ پس حمد و ستایش مخصوص خدا است و باید او را از هر صفت انسانی منزه بدانیم.
عمل به قانون خلقت یعنی ذکر و تسبیح خدا
وی با بیان اینکه خدای متعال احتیاجات هر مخلوقی را به بهترین شکل ممکن برای او فراهم کرده است، گفت: هر مخلوق زمانی که وظیفه جبری و طبیعی خود را انجام میدهد، در واقع خداوند را حمد و تسبیح میگوید، مثلا خورشیدی که با دقت و نظم در عالم حرکت میکند، حمد و تسبیح خدا را میگوید، به همین صورت گیاهان و ستارهها و تمام موجودات عالم نیز با عمل به قانون خلقت، ذکر خداوند را میگویند.
این استاد حوزه تصریح کرد: در آیه 44 سوره اسراء آمده است:«... وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ...؛ و هیچ چیزى نیست مگر اینکه خدا را همراه با ستایش او تسبیح مىگوید، ولى شما تسبیح آنها را درنمىیابید». کسانی که دید عرفانی و ملکوتی دارند، معتقدند که خداوند هیچ مخلوق بیشعوری نیافریده است و همه مخلوقات به میزان شعورشان حمد و سپاس خداوند را میگویند.
وی اضافه کرد: هر موجودی به غیر از وظیفه جبری که انجام میدهد، به میزان شعورش نیز خداوند را حمد و تسبیح میگوید. با توجه به داستانهای قرآن مانند هدهدی که برای حضرت سلمیان(ع) خبری از کشور همسایه آورد، متوجه میشویم که همه موجودات شعور دارند، فقط ما زبان آنها را نمیدانیم، ولی انبیا میدانند.
حجتالاسلام اژهای اظهار کرد: افرادی که اهل سیر و سلوک هستند، به اندازه فهمشان تسبیح موجودات را متوجه میشوند. از آخوند کاشی نقل شده که ایشان زمانی که به حمد و ستایش خداوند مشغول بوده، ذکر گلها را نیز میشنیده است. حاجیه خانم امین نیز در خاطراتشان نقل کردهاند شبها که مشغول ذکر گفتن میشدند، ذکر گلها را نیز میشندیدهاند.
وی تاکید کرد: تسبیح ملائکه تسبیح محض و غیر اختیاری است و انسان چون عقل دارد و مادی و شهوانی میباشد، تسبیح او اختیاری است.
شکر به معنای شناخت نعمتها و سپاس از داشتن آنها است
این استاد حوزه در خصوص تفاوت حمد و شکر گفت: بیان چیزی که موجودی از آن بهرهمند است، حمد نام دارد، ولی شکر یعنی نعمتی را شناختن و برای آن تشکر کردن؛ این شکر میتواند زبانی، قلبی یا عملی باشد، مثلا دانشآموزی با زبان از معلمش به خاطر دانشی که به او آموخته تشکر میکند که تشکری زبانی است. اگر قلبا از معلمش راضی باشد، قلبا از او تشکر کرده و اگر کاری برای معلمش انجام دهد، عملا تشکر کرده است.
وی افزود: انسان باید برای نعماتی که خداوند به او عطا کرده است، همواره خدا را به صورت زبانی شکر کند، معرفت داشته باشد، قلبا نعماتش را از خداوند بداند و شاکر باشد. شکر عملی نیز یعنی اینکه است که آن نعمت در راهی که خداوند فرموده، به کار گرفته شود؛ مثلا کفران نعمت چشم، نگاه به نامحرم است، ولی نگاه به کتاب و طبیعت و پدر و مادر و امثال اینها به صورتی عبرتآموز، شکر نعمت چشم است.
وی تصریح کرد: اگر کسی هر روز هزاران بار با زبانش خدا را شکر بگوید، ولی این زبان را در راههای مفید به کار نبرد، شکر عملی را انجام نداده است.
انتهای پیام