پوران درخشنده کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با بیان اینکه ما سالهاست از روزهای خوب سیما فاصله گرفتهایم، اظهار کرد: سیما بهترین دوران خود را در دهه شصت پشت سر گذاشت، اما این اتفاق مربوط به دوره کوتاهی نیست، به همین جهت ما تاکنون بسیاری از مخاطبان خود را از دست دادهایم. عدم شناخت صحیح از مخاطبان یکی از دلایل مهم این اتفاق است. تاثیرگذاری پیام، چند شرط اساسی دارد. به روز بودن، واقعی بودن، توجه به نیازهای اجتماعی و جذاب بودن پیام از جمله عواملی هستند که برای جذابیت یک سریال نمایشی به شدت به آن نیاز است اما متاسفانه عموما این پیششرطها در برنامههای سیما رعایت نمیشود.
وی افزود: سیاستهای غلط در برنامهسازی به دیدگاههای مسئولان سیما مربوط میشود آنها بر این باورند که باید ذائقه مردم را شکل دهند، درصورتیکه مردم به عنوان مخاطبان رسانه انتخابگرند، پس باید آنگونه که آنها میخواهند و نیاز جامعه است برنامهسازی کنیم. در حقیقت باید بگویم فرهنگ عامه مردم همانند یک دانشگاه عمومی است که سیما باید بر مبنای آن برنامهسازی کند. دلایل دیگری هم به عنوان عوامل افت برنامههای نمایشی و غیرنمایشی تلویزیون وجود دارد که در این زمینه به شدت تاثیرگذارند و باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرند.
کارگردان فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» ادامه داد: برنامههایی که در تلویزیون تولید میشود، عمدتاً تمام سنین را در بر نمیگیرد، بلکه در بسیاری از مواقع تنها برای یک یا دو قشر خاص تولید میشوند. همین موضوع به نوعی ما را از مخاطبان بسیاری محروم میکند. معضل دیگر هم به عدم پژوهش در کارهای تلویزیونی مربوط میشود. این معضل تا حدی شایع است که برخی سریالها با دو یا سه قسمت فیلمنامه جلوی دوربین میروند و بقیه سناریو در هنگام ساخت به دست عوامل میرسد! این امر بیانگر آن است که کار بدون پشتوانه تحقیقی ساخته شده و مسلماً نباید از آن توقع چندانی داشت.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا موفقیت برنامههای تلویزیونی در دهه 60 به بدون رقیب بودن سیما ربط ندارد؟ گفت: من این نکته را به هیچوجه قبول ندارم، چون در آن زمان کارها به واقع کیفیت بالایی داشتند. برای مثال در سال 69 سریال شوکران را با محوریت زنان معتاد تولید کردم. این مجموعه در آن زمان توانست تاثیرات بسیار خوبی در جامعه داشته باشد، اما متاسفانه دیگر چنین اتفاقاتی کمتر در برنامههای تلویزیونی رخ میدهد. دلیل موفقیت تولیدات دهه 60 در قدم اول جسارت در پرداختن به موضوعات بود و دوم اینکه افرادی که در سیما مشغول کار بودند بسیار حرفهای بوده و نیازهای مردم را به خوبی میشناختند.
درخشنده درباره نقش اسپانسرها در برنامهسازی این روزهای تلویزیون اظهار کرد: من هرگز موافق ورود اسپانسر در برنامهسازی نبوده و نیستم، چون وقتی اسپانسرها در حوزه مورد نظر ورود میکنند، تنها به فکر منافع خود هستند. اسپانسرها نه به نیازهای مخاطب فکر میکند نه اینکه اهدافی که تلویزیون برای برنامه سازی دارد را مورد توجه قرار میدهند. در حقیقت اسپانسرها تنها به سود شخصی خود فکر میکنند به همین جهت به تاثیر کار بر جامعه اهمیتی نمیدهند. در همین رابطه باید اضافه کنم مگر تلویزیون از راه تبلیغات درآمد کمی دارد که حالا بخواهد برای جبران کسری بودجه به اسپانسرها روی بیاورد.
این سینماگر ادامه داد: درباره مسائل مادی ذکر یک نکته را ضروری میدانم. آن هم اینکه بخش عمدهای از بودجه این سرزمین خرج دادن حقوق به کارمندان در سازمان میشود، درصورتیکه شاید این همه نیرو برای سازمان نیاز نباشد. این گفته را به خوبی در شبکههای خارجی میتوان مشاهده کرد که با نیروی مختصر توانستهاند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند، اما ما با این نیروی عظیم انسانی، گاهی اوقات در رقابت با شبکههای فارسی زبان ماهواره عقب میمانیم!
وی درباره الزام باز تعریف برخی خطوط قرمز برای بالای رفتن کیفیت تولیدات تلویزیونی اظهار کرد: به نظرم برخی محدودیتها که توجیه منطقی ندارد باعث شده، آثار نمایشی ما آن جذابیت لازم را نداشته باشد. این موضوعات به طور ویژه در حوزه خانواده نمود پیدا میکند، به ویژه که در تلویزیون، پیشگیری بسیار موثرتر از درمان است، پس نباید به خود ترس راه بدهیم، بلکه با نشان دادن معضلات به مردم بفهمانیم چه نیازهایی دارند و به چه طریق قادرند آنها را تامین کنند. سیما گاهی اوقات قادر است جلوتر از زمانه خود حرکت کند. در اینگونه مواقع سیما نقش آموزشی پیدا میکند و میتواند فرهنگساز باشد.
کارگردان فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» در پایان با بیان اینکه تلویزیون باید چشم خود را به روی سرمایههای خود نبندد، تاکید کرد: پیشتر هم گفتم که بسیاری از فیلمسازان خبره ما از تلویزیون دور شدهاند، درصورتیکه این افراد سرمایههای این رسانه هستند و سیما برای رشد آنها وقت و سرمایه کافی خرج کرده است، پس با دعوت مجدد از آنها اجازه دهیم تا خاطره خوش کارهای دهه 60 مجددا زنده شود، همچنین پیشنهاد میکنم از وجود جامعهشناسان و روانشناسان استفاده شود تا برای ایدهپردازی موضوعاتی مد نظر قرار گیرد که برای مردم جذابیت و تاثیرگذاری بیشتری دارد.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام