آسیب‌شناسی شعر آیینی؛ مصداق «امربه معروف» و «نهی از منکر»
کد خبر: 3737768
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۰

آسیب‌شناسی شعر آیینی؛ مصداق «امربه معروف» و «نهی از منکر»

گروه ادب ــ رضا اسماعیلی در یادداشتی آسیب‌شناسی شعر آئینی را مصداق امر به معروف و نهی از منکر دانسته و بر ضرورت این امر از نگاه شاعران بزرگ ادب پارسی تأکید کرده است.

آسیب‌شناسی شعر آیینی؛ مصداق «امربه معروف» و «نهی از منکر»به گزارش خبرنگار ایکنا؛ رضا اسماعیلی به مناسبت شهادت امام محمدتقی جوادالائمه(ع) یادداشتی را در آسیب‌شناسی شعر آئینی نوشته و آن را برای انتشار در اختیار این خبرگزاری قرار داده است. وی در این یادداشت تحریف، جهل، خرافه، غالی‌گری، سطحی‌نگری و ... را از آسیب‌های شعر آئینی عنوان کرده است. در ادامه مشروح آن از نظر می‌گذرد؛


امام محمدتقی(ع) می‌فرماید؛ «الاْ مْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما اءعَزَّهُ اللّهُ، وَمَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ. خصال صدوق: ص 42، ح 32؛ امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است، هر که آنها را یارى و اجرا کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى‌گیرد و هر که آنها را ترک و رها گرداند مورد خذلان و عِقاب قرار مى‌گیرد.»
استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری برای اولین بار با چاپ و انتشار کتاب «فریادهای شهید مطهری بر تحریفات عاشورا» در سال 1360 به بررسی تحریفات لفظی و معنوی عاشورا پرداخت و با جسارتی قابل ستایش راه نقد و آسیب‌شناسی «سلوک دینی» را هموار کرد. این کتاب ارزشمند بعدها به علت استقبال فراوان مخاطبان - به انضمام چند سخنرانی و یادداشت دیگر - با عنوان «حماسه حسینی» مورد تجدید چاپ قرار گرفت. بعد از انقلاب نیز«حماسه حسینی» بیش از پنجاه بار تجدید چاپ و به چندین زبان ترجمه شده است که بازنشر مکرر این اثر ارزشمند، مبین عطش جامعه دینی ما به چاپ و انتشار آثاری است که به نقد و کالبدشکافی عالمانه سلوک دینی می‌پردازند. تا پیش از انتشار این کتاب؛ ورود به این عرصه کاری سخت دشوار بود. اما چاپ و انتشار این اثر قابل ستایش تحلیلی و تحقیقی تا حدود زیادی راه آسیب‌شناسی و تحریف‌زدایی از دین و آیین را بر دغدغه‌مندان دینی هموار کرد.
امروز نیز با توجه به نیاز و ضرورتی که وجود دارد، بر ما و همه اصحاب فکر و فرهنگ است که برای حفظ این میراث گرانسنگ شیعی از گزند آفات - در حوزه‌های تخصصی خود - راه آن اندیشمند فرزانه را ادامه دهیم. با توجه به این که حوزه تخصصی شاعران و ذاکران اهل بیت(ع) شعر دینی و آیینی است، پالایش و پیرایش این حوزه از آفات، رسالت مقدسی است که شانه خالی کردن از زیر بار آن، به دور از تعهد و رسالت‌مداری یک هنرمند مسلمان است.
با وجود خط شکنی‌های استاد مطهری در این حوزه، متأسفانه در سال‌های اخیر ورود به حوزه آسیب‌شناسی شعر آیینی همواره با «اما و اگر» های فراوانی همراه بوده است. با کمال تأسف باید اعتراف کرد که بعد از گذشت چهل سال، امروز ما در حوزه آسیب‌شناسی دینی از استاد مطهری عقب‌‍تریم و گام‌های چندان بلندی برای تحقق این مهم برنداشته‌ایم. در حالی که آسیب‌شناسی - هم چنان که به پیشینه آن اشاره شد - مسئله جدید و نوپدیدی نیست و اگر بخواهیم آن را به زبان امروز ترجمه کنیم، همان «امر به معروف و نهی از منکر» است که در دین مبین اسلام یک تکلیف مسلم و از برجسته‌ترین واجبات الهی است، نه یک امر سلیقه‌ای که مشروط به موافقت یا مخالفت این و آن باشد. چون هدف اصلی یک آسیب‌پژوه چیزی جز تشخیص مصادیق «منکر» و تلاش برای اصلاح جامعه با دعوت به «معروف» نیست. برای مثال «بدعت» در دین یکی از بزرگ‌ترین منکرات است که در علم آسیب‌‍شناسی علاوه بر این که به عنوان یک «آسیب دینی» مورد واکاوی و کالبدشکافی قرار می‌گیرد، راه‌های مقابله با آن نیز شناسایی و پیشنهاد می‌شود.
سطحی‌نگری و توقف در «صورت دین» نیز از دیگر آفات و آسیب‌های دینی روز و روزگار ماست که پرداختن به آن از رسالت‌های یک آسیب‌پژوه دینی است. چنان که در حدیثی از امام صادق (ع) می‌خوانیم:« قَطَعَ ظَهري اثنانِ: عالِمٌ مُتَهَتِّكٌ ، و جاهِلٌ مُتَنَسِّكٌ ، هذا يَصُدُّ النّاسَ عَن عِلمِهِ بِتَهَتُّكِهِ ، و هذا يَصُدُّ النّاسَ عَن نُسُكِهِ بِجَهلِهِ: دو نفر کمر مرا شکستند؛ عالم بی دین و هتاک و نیز جاهل و نادانی که صرفا عامل به ظاهر دستورات دین توجه می‌کند/ عوالي اللآلي: 4/77/64.»
در دین مبین اسلام مبارزه با آفات و آسیب‌های دینی – منکرات – یک اصل مترقی و پویا و یک تکلیف الهی برای پاسداری و صیانت از اصالت و سلامت جامعه دینی است. چنان که پیامبر مکرم اسلام(ص) می‌فرمایند: «إذا ظَهَرَتِ البِدَعُ في اُمَّتي فَليُظهِرِ العالِمُ عِلمَهُ ، فَمَن لَم يَفعَل فَعَلَيهِ لَعنَةُ اللَّهِ:هرگاه بدعت‏ها در ميان امتم پديدار شوند - بدعت یعنی آن چیزی که جزء دین نیست ولی نام دین به خودش گرفته است و مردم خیال می‌کنند مال دین است - بر عالم است كه علم خود را آشكار سازد و بگوید. هر كس چنين نكند، لعنت خدا بر او باد.» (اصول کافی، ج 1 ،ص 54 - دانش‌نامه قرآن و حدیث: ج 15, ص122, ح 149.)
آسیب‌شناسی، رسالت همه پیامبران توحیدی
رسالت اصلی همه پیامبران توحیدی - از آدم تا خاتم - به نوعی آسیب‌شناسی و اصلاح‌گری بوده است. رسولان الهی، مصلحان و حکیمانی دردشناس بوده‌اند و رسالتی بالاتر از امر به معروف و نهی از منکر نداشته‌اند. چنان که پیامبر اکرم(ص) در حدیثی می‌فرماید: «مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ فَهُوَ خَلِیفَهُ اللَّهِ فِی الْأَرْضِ وَ خَلِیفَهُ رَسُولِه‏: هر کس امر به معروف و نهى از منکر نماید، جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست.» (مستدرک ‏الوسایل و مستنبط المسایل ج ۱۲، ص ۱۷۹ ، ح ۱۳۸۱۷) .
مولی الموحدین، حضرت امام علی(ع) نیز در این خصوص می‌فرمایند:« تمام واجبات حتی جهاد نسبت به امر به معروف و نهی از منکر مانند قطره ای است در برابر دریا». (نهج البلاغه، صبحی صالح، ص ۵۴۲ ، ح ۳۷۴)
حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نیز در وصیت نامه خود که خطاب به برادرش محمّدبن حنفيّه نوشته است، هدف اصلی قیامش را اصلاح امت جدش می خواند و می‌فرماید: «إِنّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا وَلا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصْلاحِ في أُمَّةِ جَدّي، أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهي عَنِ الْمُنْكَرِ وَأَسير بِسيرَهِ جَدّي وَ أَبي عَلِي بْنِ أَبيطالِب؛ من از روی شرارت و مفسده و يا برای فساد و ستمگری قيام نكردم، من فقط برای اصلاح در امت جدم از وطن خروج كردم. قصد دارم به معروف امر كنم و از منكر بازدارم و به سيره و روش جدّم و پدرم علی بن ابيطالب عمل کنم». (لمعات الحسین، ص۱۶، نفس المهموم ،محدث قمی، ص ۴۵،‌مقتل الحسین خوارزمی ج۱)
طلایه‌داران و رهبران انقلاب‌های بزرگ جهان نیز در زمره آسیب‌شناسان اجتماعی روزگار خود بوده و در مسیر اصلاح امور و رفع ناهنجاری‌های زمان و زمانه خود گام برداشته‌اند. رهبران نهضت‌های اسلامی در صد سال اخیر نیز همچون سید جمال الدین اسدآبادی، علامه اقبال لاهوری، سید قطب، عبدالرحمن کواکبی، میرزا رضای کرمانی، امام خمینی(ره)، امام موسی صدر، آیت الله طالقانی، دکتر شریعتی، علامه شهید مرتضی مطهری، و... نیز مصلح و آسیب‌شناس بوده‌اند. چنان که استاد شهید مرتضی مطهری در یکی از سخنرانی‌های خود با عنوان «احیای فکر دینی» می‌گوید: «ما اکنون بیش از هر چیزی نیازمندیم به یک رستاخیز دینی و اسلامی، به یک احیای تفکر دینی، به یک نهضت روشنگر اسلامی.» (مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 506)
شاعران بزرگ ادب پارسی، در قامت مصلحان اجتماعی
قله‌های سر به فلک کشیده شعر و ادب پارسی نیز – به شهادت آثارشان - پیش و بیش از هر چیز «مصلح اجتماعی» و «آسیب‌شناس» بوده‌اند، از جمله مولانا، سعدی، حافظ، خیام، و... به نظر شما جانمایه بیت‌های زیر از حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی چیزی غیر از «امر به معروف و نهی از منکر» و یا به زبان امروزی «آسیب‌شناسی» سلوک دینی جامعه است؟
آتش زهد ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
***
دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات
مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش
***
حافظا می‌خور و رندی كن و خوش باش ولی
دام تزوير مكن چون دگران قرآن را
***
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه و تزویر و ریا بگشایند
***
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند!
بخش اعظمی از بوستان و گلستان سعدی نیز آسیب‌شناسی اجتماعی و دینی است که در قالب حکایت‌های اخلاقی منظوم و منثور بیان شده‌اند. به حکایت زیر از باب دوم «گلستان» توجه کنید: «پادشاهی عابدی را طلب کرد. عابد اندیشید که دارویی بخورم تا ضعیف شوم مگر اعتقاد در حق من زیادت شود. آورده‌اند که داروی قاتل بخورد و بمرد!
آن‌ که چون پسته دیدمش همه مغز
پوست بر پوست بود هم چو پیاز
پارسایان روی در مخلوق
پشت بر قبله می‌کنند نماز!
همچنین حکایت زیر از باب چهارم «گلستان»؛ ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی‌‌خواند. صاحب دلی برو بگذشت. گفت تو را مشاهره چند است؟ گفت: هیچ. گفت پس این زحمت خود چندین چرا همی‌دهی؟ گفت از بهر خدای می‌خوانم. گفت از بهر خدای مخوان!
گر تو قرآن برین نمط خوانی/ ببری رونق مسلمانی
(گلستان سعدی، باب چهارم، در فوائد خاموشی، حکایت ۱۴)
ضرورت آسیب‌شناسی «شعر آیینی»
پرداختن به مقدمات فوق به دلیل این بود که بگوییم شعر آیینی هم مثل هر موجود زنده دیگری دچار تهدید و آسیب می‌شود، از همین رو برای بالیدن و قد کشیدن نیاز به مراقبت و پرستاری دارد. این موجود زنده نیز هر از گاهی به بیماری مبتلا می‌‎شود و برای بازگشت به سلامت به مداوا و درمان نیاز دارد. لازمه درمان هم تشخیص درست بیماری است. این که به درستی بدانیم چه میکروب یا ویروسی وارد بدن او شده و به چه درمانی نیاز دارد؟ شما وقتی ببینید کسی مریض شده، آیا بی‌تفاوت و آرام می‌نشینید و می‌گویید خودش خوب می‌شود، یا به دنبال تشخیص بیماری و راه درمان بر می‌آیید؟ در مورد موجود زنده‌ای به نام شعر آیینی هم همین حکم صادق است. یعنی وقتی می‌بینیم انواع و اقسام میکروب‌ها و ویروس‌ها وارد پیکره شعر آیینی شده‌اند و موجودیت و هستی او را تهدید می‌کنند، نمی‌شود دست روی دست بگذاریم و بگوییم خودش خوب می‌شود. اینجا دقیقاً جایی است که برای تشخیص بیماری و تجویز دارو، نیاز به «آسیب‌شناسی» داریم که «علم تشخیصِ درست بیماری» و اقدامی حیاتی در راستای مراقبت از سلامت جامعه دینی و شعر آیینی است.
برای مثال وقتی می‌بینیم که میکروب «غالی‌گری» مثل خوره به جان شعر آیینی روزگار ما افتاده و موجودیت، اعتبار و حیثیت آن را تهدید می‌کند، آیا می‌توانیم ساکت بنشینیم و چیزی نگوییم؟ تکلیف ما را اینجا امام حسین(ع) تعیین کرده است و ما نمی‌توانیم از انجام این تکلیف طفره برویم و شانه خالی کنیم. چنان که در فرازی از زیارت اربعین در باره فلسفه قیام عاشورا می‌خوانیم:
«و بَذلَ مُهجَتـَهُ فیکَ لیَستـَنقـِذَ عِبادکَ مِنَ الجَهالةِ وَ حَیرَةِ الضـَلالة: حسین علیه السلام خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.»
تحریف، جهل، خرافه، غالی‌گری، ظلم، بی‌عدالتی، قدرت‌طلبی، شهوت‌پرستی و... پیشخوان بیماری‌های خطرناک دینی و اجتماعی هستند. گاهی این بیماری‌ها - مثل غده‌های بدخیم سرطانی - در جسم و جان جامعه آنقدر ریشه می‌دوانند که برای ریشه کنی آنها هیچ راهی جز جراحی و شیمی درمانی وجود ندارد . جهاد و قیام امام حسین(ع) در برابر حکومت یزید که مثل یک غده بدخیم سرطانی داشت میراث پیامبر و جامعه اسلامی را به اضمحلال و مرگ تهدید می‌کرد، در آن روز و روزگار حکم جراحی و شیمی درمانی را داشت. امروز اما تکلیف ما چیز دیگری است. امروز میکروب‌ها و آفت‌هایی که سلامت شعر آیینی را تهدید می‌کنند با نسخه امر به معروف و نهی از منکر( آسیب‌شناسی) قابل درمان است. ولی اگر خدای نکرده در برابر تشخیص بیماری و درمان سریع آن تعلل و کوتاهی کنیم، هیچ بعید نیست که فردا درمان آن به عمل جراحی و شیمی درمانی نیاز داشته باشد.
ضرورت آسیب‌شناسی از منظر پدر شعر آیینی کشور
استاد محمدعلی مجاهدی که به حق عنوان «پدر شعر آیینی انقلاب» را بر پیشانی خود دارد، از شاعران دین‌شناس و روشن‌اندیشی است که سال‌هاست بر این موضع حق – آسیب‌شناسی شعر آیینی – پای می‌فشارد و با وجود همه سختی‌ها و دشواری‌ها، استوار و ثابت‌قدم در این مسیر روشن گام بر می‌دارد. من خود بارها و بارها از زبان این استاد ارجمند در حوزه آسیب‌شناسی شعر آیینی نکات قابل تأملی را شنیده‌ام که انفعال و بی‌تفاوتی جامعه ادبی ما نسبت به آنها می‌تواند جان و جهان شعر دینی و آیینی روزگار ما را به مخاطره اندازد. شایسته‌تر آن است که در این بخش فرازی از سخنان دردمندانه این استاد فرهیخته را با گوش جان بشنویم تا بیشتر به ضرورت آسیب‌شناسی و تحریف‌زدایی از ساحت ارجمند شعر آیینی پی ببریم:
«تصور کنید یک چشمه پر آب از صدر اسلام به صورت خودجوش،‌ معارف زلال اسلام و فرهنگ ناب عاشورایی و حسینی را ارائه کرده و در یک بستر تاریخی ۱۱۰۰ ساله در جریان بوده است. این جریان ۱۱ قرن بسترهای تاریخی را درنوردیده تا امروز به دست ما رسیده است. قهری است که این جریان هر خس و خاشاکی را که در سر راهش بوده،‌ همان گونه که آب جاری و سیار است، هر چه بیشتر از عمرش می‌گذرد،‌ حجمش بیشتر می‌شود و می‌بینید که مطالب گزافه، خرافه،‌ انحرافی و غیرمستند در آن بیشتر می‌شود. در اینجا وظیفه پژوهشگر متعهد در چنین مقطع تاریخی چیست؟ آیا باید مانند گذشتگان از کنار این مسائل در نهایت بی‌دردی عبور کرد یا به رسالت تاریخی خود در این برهه خطیر عمل کنیم؟ به هر حال باید این زلال را که دیگر همان زلال اولیه نیست و با مطالب دیگر آمیخته شده است، پالایش و پیرایش کنیم و مطالب مستند و دست اول قابل اعتماد را از مطالب متقن روایی و تاریخی بیرون بکشیم... متفکران دلسوز و متعهدی مانند «مطهری» در منابری که داشتند و تریبون‌هایی که سخنرانی کردند، چقدر نسبت به همین آلایش‌ها و مطالب مزاحم به ما هشدار دادند که ما به این سمت و سو نیاییم که از فرهنگ عاشورا یک فرهنگ ضدعاشورا بسازیم.
فرهنگ عاشورا سراسر سرشار از حماسه، ادب، گذشت، فداکاری، مروت، مناعت طبع، شهادت، ایثار و ... است. هیچ کس منکر این نیست که گریستن بر مصائب آل‌الله همان پاداش‌هایی که حضرات معصومین(ع) به آنها بشارت دادند را دارد. اما مسئله این است که در زمان ما که وهابیت بی‌نقاب به میدان آمده است و کیان و اعتبار شیعه را یکجا نشانه رفته، آیا باید مثل گذشته سکوت کرد و از کنار این مسائل در نهایت بی‌دردی گذشت و حرفی نزد؟ یا نشان دهیم که مطالبی که وهابیت به نام شیعه رواج می‌دهد و آن مطالب اغراق‌آمیز است و نسبت الوهیت دادن به حضرت علی(ع) و بانوی دو عالم و حضرت زینب(س) و دیگران با معیارهای اصیل و باورهای مسلم شیعی سازگاری ندارد و جزء مواردی است که باید از فرهنگ عاشورا حذف شود و جوهره قیام امام حسین(ع) را وارد کنیم.» (گفت و گوی اختصاصی با خبرگزاری قرآن، دوشنبه 10 مهر 1396)
تابوی نقدناپذیری «شعر آیینی»
اما مشکل اصلی در اینجاست که متأسفانه بسیاری با تقدس بخشیدن به شعر آیینی، ورود به عرصه نقد و آسیب‌شناسی این گونه ادبی را «گناه کبیره» می‌شمارند و می‌گویند خداوند خودش حافظ دین و آیینش هست و نیازی به دلسوزی امثال من و شما ندارد، «بگذارید خدا کار خودش را بکند!» اصلاح دین به من و شما چه ربطی دارد؟! با چنین منطقی، دیگر نیازی به آمدن 124 هزار پیامبر برای هدایت انسان نبود. اگر چنین حرفی درست باشد، باید از این به بعد کرکره «امر به معروف و نهی از منکر» را نیز پایین بکشیم و فارغ از درد دین سرگرم کار و زندگی خودمان باشیم! ولی این‌چنین نیست و اسلام مسلمان مسئول می‌خواهد و مسئولیت‌پذیری جز ذات دین‌داری و مسلمانی است.
متأسفانه در حوزه نقد و آسیب‌شناسی شعر آیینی و هیئت، جامعه ادبی ما موضعی کاملاً انفعالی و بی‌تفاوت به خود گرفته است. علت آن نیز مشخص است. یعنی به محض ورود به حوزه پر خوف و خطر آسیب‌شناسی شعر آیینی، گوینده، مظلومانه از سوی کسانی که خود را مسلمان‌تر از رهبر معظم انقلاب، عالمان دینی و پیش‌کسوتان شعر آیینی می‌دانند مورد تکفیر قرار می‌گیرد و سنگ‌باران هجمه‌ها و تهمت‌های سنگین و گوناگون می‌شود؛ تهمت‌هایی از قبیل وهابی، بی‌سواد، دشمن دین، مخالف عزای حسینی، مخالف گریه بر مصیبت کربلا و...! با این هجمه و هزینه سنگین جای تعجب نیست که این عرصه از حضور دلسوزان و دغدغه‌مندان خالی است و همه منتظرند تا «دستی از غیب برون آید و کاری بکند»!
مقام معظم رهبری، طلایه‌دار آسیب‌شناسی شعر آیینی
با عنایت به مطالبی که گفته شد، امروز ورود به حوزه «آسیب‌شناسی» به منظور تبیین و اصلاح تحریف‌های لفظی و معنوی قیام انسان‌ساز حسینی برای کسانی که دغدغه دین و آیین دارند، حکم یک تکلیف الهی را دارد؛ چرا که امروز آسیب‌شناسی شعر و ادبیات آیینی، حکم امر به معروف و نهی از منکر را دارد و مخالفت با آن، مخالفت با به جا آوردن یک واجب الهی و تکلیف دینی است. در حال حاضر نیز باعث افتخار جامعه ادبی ماست که مقام معظم رهبری در کسوت عالمی روشن‌اندیش و ادیبی فرهیخته؛ یکی از بزرگ‌ترین طلایه‌داران «آسیب‌شناسی شعر دینی و آیینی» روزگار ما هستند که باید از این بابت خدا را شاکر و سپاسگزار باشیم.
دیدارهای سالانه شاعران با رهبر معظم انقلاب کارکردهای فراوانی دارد که یکی از مهم‌‎ترین آنها «نقد و آسیب‌شناسی» است. ایشان طرح مسائل غیرمستند، غلط و خلاف آموزه‌های دینی و قرآنی را در شعر آیینی جایز نمی‌دانند و بر این دقیقه پای می‌فشارند که شعر اصیل دینی باید «متکی و مستند به معارف حقه‌ الهی» باشد. رهبر انقلاب تأکید دارند که در برابر بیان مطالب انحرافی و خرافی که باعث مخدوش شدن چهره اسلام و وهن خاندان رسالت می شود، نباید ساکت، بی‌تفاوت و منفعل بود و با مواخذه و تذکر به شاعر و مداح باید از تکرار چنین مسائلی پیشگیری کرد. تا آنجا که به یاد دارم، امین شعر انقلاب در تمام دیدارهایی که با شاعران و ذاکران اهل بیت در طول سالیان بعد از انقلاب داشته اند، هر گاه در حضور ایشان شعر یا مرثیه‌ای خوانده شده که با روح دین و آیین در تقابل بوده، بدون هیچ ملاحظه ای به شاعر و مداح آن تذکر داده و خواستار اصلاح شعر یا مرثیه شده‌اند. ما نیز باید از رهبر فرزانه انقلاب این درس را بیاموزیم و به دنبال پالایش و پیرایش شعر آیینی از انحرافات و ناخالصی‌ها باشیم تا این میراث ارجمند از گزند آفات و آسیب‌ها در امان بماند.
با آرزوی بالندگی و زایندگی هر چه بیشتر برای شجره طیبه شعر آیینی، این نوشتار را با فرازی دیگر از رهنمودهای حکیمانه و راهگشای مقام معظم رهبری درباره ضرورت پالایش و پیرایش شعر آیینی از کژتابی‌های مضمونی و اعتقادی و پایبندی به صدق واقعه در مرثیه‌خوانی به پایان می‌برم: «مدح و مصیبت ائمه (ع) بخش مهمی از شعر دینی است، اما در این بخش باید سخنان معقول، منطقی و برخاسته از نگاه و سلیقه‌ درست به‌ کار برده شود و از برداشت‌های عامیانه و سطحی، و بیان مسائل جعلی و توهمی پرهیز شود.» (از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با شاعران و ذاکران آیینی، پنج شنبه 5 اسفند 1395)
انتهای پیام

captcha