محمدعلی بصیری، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: با توجه به تقابلی که میان سرمایهداری غرب و اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت، با فروپاشی شوروی، جنبش مقاومت اسلامی جایگزین آن در این تقابل شد و تحولاتی که در منطقه خاورمیانه و به خصوص در کشورهای عربی رخ داده، عمدتا تحت تأثیر اسلام سیاسی و جبهه مهمتر از آن یعنی مقاومت اسلامی قرار داشته و عملا اسلام سیاسی و مقاومت اسلامی به یک پایه جنگ و صلح در منطقه تبدیل شده است.
وی افزود: تأثیر این جریان به گونهای است که امروز عمده اخبار، سمینارها، مقالات و کتب تمرکز خود را بر این جریان قرار دادهاند و یکی از مسائل و موضوعات مورد توجه رسانهها در سطح بینالمللی است.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان بیان کرد: نهضت مقاومت اسلامی شاید تا دستیابی به اهداف بلند مدت خود که همان نفی سلطه خارجی و استقلال و توسعه کشورهای اسلامی است فاصله زیادی داشته باشد، ولی بخشی از این اهداف که شامل طرد سلطه استعماری و دولتهای مستبد و به خصوص به زیر کشیدن دولتهای دست نشانده بوده، تا حدودی محقق شده، اگرچه تحقق آنها زمانبر، پرهزینه و دردسرساز است و جبهه مقابل نیز دست روی دست نمیگذارد تا شاهد این تحولات و حرکات باشد و با انواع برنامههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با نهضت مقاومت مقابله کرده و با استفاده از رسانههای تبلیغی تلاش میکند تا موتور محرکه این نهضت را متوقف یا انگیزه و اراده طرفداران آن را سلب کند.
مقاومت اسلامی، سلطه خارجی را ریشهکن ساخته است
بصیری ادامه داد: در مقایسه با گذشته که سلطه خارجی بدون مقاومت و دردسر در کشورهای اسلامی جریان داشته، امروز با وجود جنبش مقاومت اسلامی سخت و پر هزینه و در برخی از کشورها نیز متزلزل یا ریشهکن شده است.
وی با اشاره به مشکلات و موانع پیش روی نهضت مقاومت اسلامی گفت: در سطح خارجی میتوان به بسیج جریانات سلطه در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و حقوقی در قالب تروریسم اشاره کرد که مقاومت اسلامی باید آنها را مهار و کنترل کرده و منابعشان را محدود کند. از طرف دیگر، مقاومت با چالشهای منطقهای نیز مواجه است که میتوان به وجود جریانهای بدل و رقیب به اسم جریانهای اسلامی اشاره کرد که برخی از آنها اصیلاند و برخی نیز ساختگی و نیابتی هستند، مثل تقابل جریان مقاومت در سوریه و لبنان با داعش یا تقابل میان گروههای جهادی با داعش یا تقابل میان القاعده با جریانهای اسلام سیاسی ملی در کشورهایی نظیر یمن؛ در واقع این جریانهای بدل جبهه مقاومت را تضعیف کرده و به آن لطمه میزند.
چالشهای داخلی، جریان مقاومت را تضعیف میکند
استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان اضافه کرد: چالش داخلی که نهضت مقاومت اسلامی با آن دست و پنجه نرم میکند، رقابتهای شکننده میان رهبران و جناحهای درون این نهضت است، مثل شکافها و تنشهای موجود در جریانهای مقاومت اسلامی فلسطین و عراق که اگرچه مبانی و اصول مشترکی دارند، ولی در جریان رقابت برای دستیابی به قدرت و منابع به جان یکدیگر میافتند و حتی برخورد مسلحانه با یکدیگر داشتهاند. این چالش داخلی، جریان مقاومت را تضعیف میکند و در برخی کشورها باعث حذف آن شده است.
وی با بیان اینکه آموزش مهمترین راهکار برای تقویت جریان مقاومت اسلامی است، تصریح کرد: ارتقاء سطح اطلاعات و آموزش درون این جریان باعث میشود تا برای تحقق اهداف و برنامههای مشترک با یکدیگر همکاری کنند و اختلافات جزئی و حاشیهای را کنار بگذارند و بدانند که همکاری با یکدیگر برای مقابله با مشکلات و دشمن مشترک مهمتر از این اختلافات است. این همگرایی به معنای همسانی در مذهب و ملیت نیست، بلکه هر کدام باید استقلال مذهبی و ملیشان را حفظ کرده و حساسیتها نسبت به یکدیگر را کاهش دهند تا بتوانند به اهداف بلندمدت خود که همان مقابله با سلطه خارجی و استبداد داخلی و تلاش برای استقلال و پیشرفت کشورهای اسلامی است دست پیدا کنند.
انتهای پیام