تبیین نقش متکلمان امامیه در کلام اسلامی با تاکید بر ردیه‌نگاری‌ها در عصر حضور
کد خبر: 3738677
تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۶

تبیین نقش متکلمان امامیه در کلام اسلامی با تاکید بر ردیه‌نگاری‌ها در عصر حضور

گروه اندیشه ــ مقاله «نقش متکلمان امامیه در کلام اسلامی با تاکید بر ردیه‌نگاری‌ها در عصر حضور» تأیف سیداکبر موسوی تنیانی در شماره 104 فصلنامه علمی ـ پژوهشی کلام اسلامی به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا؛ در بخش ابتدایی این مقاله نویسنده آورده است دانش کلام اسلامی در سده دوم و سوم هجری به صورت دانشی با قواعد و روش مشخص شکل گرفت. در این میان متکلمان شیعی با محوریت شخصیت‌هایی، چون هشام بن حکم، هشام بن سالم، مومن طاق و فضل بن شاذان نقش بی‌بدیلی در شکل‌گیری و گسترش آن بر عهده داشتند؛ به گونه‌ای که حتی در محافل علمی نسبت به متکلمان دیگر گروه‌های کلامی همانند معتزله، خوارج و مرجئه شناخته شده‌تر و از جایگاه برتری برخوردار بودند.

آنان با نظریه‌پردازی نوین در پرتو تعالیم اهل بیت (ع) و با نگارش آثار مهمی در موضوعات مختلف کلامی و پرورش شاگردانی بنام، در شکل‌گیری و تعالی علم کلام نقش آفرینی کردند. ردیه نگاری‌های عالمان شیعه در مباحث کلامی یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های نشان‌دهنده این حضور فعال و نقش آفرینی پر رنگ است. این ردیه نویسی‌ها علاوه بر نقد آراء و اندیشه‌های غیر مسلمانان نظیر مسیحیان، مانویه، هندوان و یهود، به نقد آرا و اندیشه‌های متکلمان جریان‌های اسلامی مانند معتزلیان، خوارج، مرجئیان و اهل حدیث نیز پرداخته است. این رویکرد از آن جهت که موجب بالندگی علم کلام و تاریخ اندیشه گردیده است به صورت ویژه مورد تحلیل قرار گرفته و تبیین شده است.

نگارنده در یکی از بخش‌های مقاله به بحث در زمینه جریان‌های اسلامی و گروه‌های درون دینی پرداخته که اندیشه و دیدگاه‌شان مورد نقد و بررسی اندیشمندان امامی دوران حضور قرار داشته است و می‌نویسد همزمان با فعالیت‌های کلامی متکلمان امامیه در عصر حضور، سایر جریان‌های فکری اسلامی نیز حضور پررنگ در ترویج و گسترش مباحث کلامی داشتند.

وی با اشاره به جریان معتزله آورده است جریان کلامی معتزله یکی از مقتدرترین جریان‌های تاریخی تفکر اسلامی محسوب می‌شود، پیدایش این مکتب کلامی به اواخر دوران امویان برمی‌گردد که در دوران خلافت عباسیان با حمایت خلفای عباسی بسیار رشد کرده و فراگیر شد. معتزلیان که به عقل‌گرایی شهره بودند زعامت بسیاری از محافل علمی در سده‌های دوم تا پنجم هجری را عهده دار بودند و پیرامون بسیاری از مسائل کلامی گفت‌وگو و نظریه پردازی می‌کردند. معتزلیان بر خلاف جبرگرایان به شکل افراطی از قدرت مطلق انسان در افعالش دفاع می‌کردند. در نظر گاه معتزله نه‌تن‌ها انسان در افعالش مجبور نیست بلکه او در کارهایش دارای اختیار تام و کامل است و خداوند باری تعالی قدرتی بر اعمال انسان ندارد.

متکلمان امامیه به پیروی از امامان اهل بیت (ع) از جمله نخستین گروه‌هایی بودند که در مقابل اندیشه معتزلیان قد علم کرده و دیدگاه آنان را همانند دیدگاه جبریه مورد انتقاد قرار دادند. ائمه (ع) با شعار «لا جبر و لا تفویض» به شدت در برابر فکر اعتزالی ایستادگی کرده و همانگونه که اندیشه در عصر امام رضا (ع) معتزلیان با حمایت مامون عباسی دوران طلایی خویش را سپری می‌کردند، آن حضرت همانند پدران بزرگوارش به مخالفت با اندیشه اعتزالی اهتمام ورزید، به عنوان نمونه امام رضا (ع) یونس، متکلم برجسته امامیه را از تاثیرپذیری از معتزلیان بر حذر داشته و کج‌فهمی معتزلیان را به وی یادآور گردید.

همچنین آن حضرت فهم آنان را از برخی از آیات قرآن ناصحیح دانسته است، اصحاب ائمه (ع) نیز در نقد جریان معتزلی کوشا بوده‌اند آنان افزون بر مناظره با رهبران معتزلی در رد اندیشه معتزله کتاب‌هایی را به نگارش درآوردند که در این زمینه می‌توان به کتاب «الرد علی المعتزله» مومن طاق و کتاب الرد علی المعتزله و کتاب الجبر و القدر هشام بن حکم اشاره کرد.

در میان متکلمان امامی عصر حضور بن شاذان نیشابوری تقریبا نقد‌های بیشتری متوجه معتزلیان ساخت و او نیز مورد انتقاد رهبران معتزلی قرار گرفت. منطقه خراسان یکی از مهمترین مناطق معتزلیان به شمار می‌رفته است، حتی گفته شده است که به دستور واصل بن عطا از بنیانگذاران معتزله بعضی از شاگردانش به خراسان رفتند و در آنجا فکر معتزلی را ترویج کردند.

از این‌رو بسیاری از خراسانیان به اعتزال روی آوردند؛ لذا فضل بن شاذان متکلم برجسته اواخر عصر حضور با آشنایی کامل آثاری در تخطئه آراء و اندیشه معتزلیان تالیف کرد آن آثار عبارتند از: ۱ ـ. کتاب «الرد الاصم» «نجاشی ۱۴۰۷، ۳۰۷» به احتمالی زیاد این اثر در نقد ابوبکر عبدالرحمن بن کیسان اصم یکی از مشهورترین رهبران معتزلی و از مخالفان شیعه در سده دوم هجری بوده است. اصم در مخالفت با شیعیان و اصحاب امامیه کتاب‌های همچون «الجامع علی الرافضة» و «الرد علی هشام فی التشبیه» تالیف کرده بود. او هم چنین با هشام بن حکم متکلم نامور امامیه و سلف فکری فضل بن شاذان مناظره داشته است که برخی با تعبیر «بلی بمناظره هشام بن الحکم» از آن یاد کرده‌اند.

آن چیزی که مخالفت‌های شیعه و حتی برخی از معتزلیان را علیه او برانگیخته بود سخنان وی علیه امیرالمومنین (ع) بوده است اصم بسیاری از اقدامات امیرالمومنین (ع) را تخطئه می‌کرد و در مقابل، رفتار‌های معاویه را بر صواب می‌دانسته است؛ قاضی عبدالجبار معتزلی می‌گوید: اصم بی‌انصافی‌های بزرگی را در حق امیرالمومنین (ع) روا داشته است.

این رویکرد خصمانه اصم موجب شد، بعضی از علما او را در زمره ناصبیان برشمارند از این‌رو بسیاری از متکلمان امامیه در رد دیدگاه «اصم» آثاری تالیف کردند که کتاب «الرد علی الاصم» فضل بن شاذان نیشابوری یکی از آنهاست، به نظر می‌رسد فضل نیز سخنان جنجال‌برانگیز راجع به مسئله امامت او را بر نتافته و این اثر را در این باره نوشته است. نمی‌دانیم میزان نفوذ اصم معتزلی در خراسان به چه میزان بوده است، ولی به هر روی فضل بن شاذان به عنوان عالم پر آوازه شیعیان خراسان علیه نظرگاه کینه توزانه اصم نسبت به امام علی (ع) با نگارش چنین کتابی واکنش نشان داده است.

به نظر می‌رسد کتاب فضل بن شاذان یکی از نخستین ردیه‌نگاری‌های شیعیان علیه اصم بوده است، پس از فضل بن شاذان نیز عالمان شیعی در رده دیدگاه اصم کتاب‌های را تالیف کردند که در این زمینه می‌توان به کتاب «الرد علی ابی بکر الاصم فی الاصول» ناصر اطروش (م ۳۰۴ ق) از رهبران زیدیه و کتاب «نقض کتاب الاصم فی الامامه» شیخ مفید (م ۴۱۳ ق) اشاره کرد.

گفته می‌شود، به دلیل سخنان خصمانه اصم نسبت به امیرالمومنین (ع) برخی از معتزلیان او را از جرگه خویش بیرون کردند (ابن ندیم، بی تا، ۲۱۴) هم چنین بشر بن معتمر از بنیانگذاران مکتب کلامی معتزله بغداد (ابن مرتضی، بی تا، ۵۲) که به افضلیت امیرالمومنین (ع) اعتقاد داشت (ابن صلاح شرفی، ۱۴۱۵، ۲: ۵۲) نیز در رد وی دو کتاب به نام‌های «الرد علی الاصم فی الامامه» و «الرد علی الاصم» را نوشت.

۲ ـ. کتاب «النقض علی الاسکافی فی تقویه الجسم» شیخ طوسی از این کتاب با نام «النقض علی الاسکافی فی الجسم» یاد کرده است اثر یاد شده یکی از مهمترین آثار فضل بن شاذان در نقد افکار معتزلیان می‌باشد، او این کتاب را در رد دیدگاه ابو جعفر محمد بن عبدالله سمرقندی اسکافی (م ۲۴۰ ق) از رهبران نامدار معتزله بغداد نوشته است. آنچه که از عنوان این کتاب برمی‌آید این است که فضل بن شاذان نظرگاه کلامی وی پیرامون جسم را به چالش کشیده است. گفتنی است که اسکافی معتزلی جسم را متشکل از دو جز می‌داند، ولی دقیقاً نمی‌دانیم که فضل بن شاذان این تعریف اسکافی از جسم را مورد نقض قرار داده یا در مساله جسم نقد دیگری بر اسکافی داشته است. افزون بر این به نظر می‌رسد فضل این کتاب را در رد کتاب «الرد علی هشام» اسکافی نوشته باشد احتمالاً اسکافی در آن کتاب هشام بن حکم از مشایخ فکری فضل را مانند سایر معتزلیان به تجسیم متهم کرده بود که فضل بن شاذان در مقام دفاع از استادش هشام بر آمده و ضمن نقد آن اثر، از جسم گرایی اسکافی سخن به میان آورده است.

۳ ـ. کتاب «الوعد و الوعید» و کتاب «الوعید» به احتمال زیاد فضل بن شاذان این دو اثر را در رد معتزلیان نگاشته است؛ چه آنکه مسئله وعید یکی از اصول پنچ گانه معتزلیان به شمار می‌رود که اکثر اندیشمندان امامیه دیدگاه وعید معتزلیان را برنمی‌تافته و آن را رد می‌کردند.

نگارنده در پایان و در مقام نتیجه گیری آورده است در این پژوهش با تکیه به آثار ردیه نگاری‌های متکلمان امامی از حضور و فعالیت‌های گسترده و پر رنگ فرق و نحل اسلامی و غیر اسلامی در جهان اسلام در عصر حضور ائمه (ع) به آگاهی خوبی دست یافتیم.

کلام‌ورزان امامیه در این برهه زمانی با تالیف آثار مهم و متعددی در صدد نقد اندیشه‌های انحرافی این گروه‌ها برآمدند و گاه نخستین ردیه‌ها مانند رد بر ارسطو و رد بر مانویان در میان جامعه اسلامی را متکلمان امامی نگاشته‌اند و از این رو در نقد سایر نحله‌های فکری پیشگام بودند.

متکلمان امامی عصر حضور همانگونه که اندیشه اختیار عنان گسیخته انسان را به عنوان اندیشه معتزلی به نقد کشیده، نسبت به اندیشه جبرگرایان نیز اهتمام داشته‌اند، همچنان که اندیشه مرجئه در ایمان از سوی آنان به چالش کشیده شده، اندیشه ناصحیح خوارج را نیز مورد تاخت‌وتاز قرار داده‌اند.

متکلمان امامیه نه‌تن‌ها نسبت به اندیشه‌های انحرافی جریان‌های اسلامی حساس بوده و واکنش نشان داده‌اند، بلکه آبشخور و سرچشمه‌های این اندیشه که بیرون از تفکر اسلام بودند را نیز نقد کرده‌اند.

انتهای پیام

captcha