«تنگه ابوقریب» به نقطه‌های مغفول جنگ می‌پردازد /شخصیت‌پردازی، ضعف آشکار فیلم بهرام توکلی
کد خبر: 3739196
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۱
سعید مستغاثی:

«تنگه ابوقریب» به نقطه‌های مغفول جنگ می‌پردازد /شخصیت‌پردازی، ضعف آشکار فیلم بهرام توکلی

گروه هنر ــ یک کارشناس سینما و تلویزیون گفت: از نگاه من «تنگه ابوقریب» از آن دست آثاری است که به نقاط مغفول جنگ می‌پردازد، حوزه‌هایی که درباره آن کمتر حرف زده شده و مردم از آن بی‌اطلاع هستند.

سعید مستغاثی؛ منتقد و کارشناس سینما در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایکنا درباره فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب» چنین اظهار کرد: پیش از هر سخنی باید بگویم «تنگه ابوقریب» به دلیل پرداختن به نقطه مغفولی از جنگ قابل تقدیر است، زیرا درباره  چنین رویدادهایی تا به امروز در سینما کمتر سخن رانده شده است. برای همین تماشاگر وقتی فیلم را مشاهده می‌کند به برداشت‌هایی جدیدی از هشت سال دفاع مقدس دست پیدا می‌کند. درباره این فیلم به دو گونه می‌توان اظهار نظر کرد. ابتدا در حوزه فنی و سپس ارزیابی این کار به لحاظ مفهومی.

وی افزود: «تنگه ابوقریب» به نظر من از آن دست فیلم‌هایی است که به لحاظ فنی نباید از آن ایراد چندانی گرفت، چون فیلم در بحث سخت‌افزار جزو کارهای فاخر سینمای ایران محسوب می‌شود، اما به لحاظ معنایی فیلم دارای ضعف‌هایی است که تا حد بضاعت به آن خواهیم پرداخت. در گام اول باید گفت به دلیل توجه همه‌جانبه کارگردان به روی صحنه‌های جنگ و جلوه‌های ویژه، فیلم از شخصیت‌پردازی غافل مانده است، به نحوی‌که باید گفت «تنگه ابوقریب» از داشتن یک فیلمنامه خوب باز مانده است.

رئیس اسبق انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران ادامه داد: برخی معتقدند فیلم‌هایی که به روی ساختار و فرم تاکید دارند، عموماً کارهایی هستند که شخصیت‌پردازی در آن ملاک قرار نمی‌گیرد برای همین ضعف شخصیت‌پردازی در «تنگه ابوقریب» را، نقدی وارد نمی‌دانند! درصورتی‌که ما کارهای بسیار خوبی در سینمای جهان داریم که در کنار پرداختن به فرم به شخصیت‌پردازی هم توجه ویژه دارند. گواه بارز این ادعا را هم در فیلم «نجات سرباز رایان» به خوبی می‌شود مشاهده کرد.

کارگردان مجموعه مستند «راز آرماگدون» متذکر شد: حالا که از فیلم «نجات سرباز رایان» حرف زده شد باید بگویم در ایام جشنواره برخی‌ها «تنگه ابوقریب» را به لحاظ فرم با «نجات سرباز رایان» مقایسه می‌کردند، درصورتی‌که این قیاس زمانی برای فیلم امتیاز محسوب می‌شود که کار می‌توانست به لحاظ شخصیت‌پردازی هم با نسخه هالیوودی همانندی کند. در کلامی دیگر اگر بتوان در ظاهر و فرم از یک کار خارجی تقلید کرد امتیازی برای کار خود کسب نشده است، چراکه آنجا فیلم ارزش پیدا می‌کند که زیبایی بصری در کنار داشته‌های معنایی قرار گیرد. برای درک بهتر مثالی از سینمای جهان می‌زنم. زمانی‌که کوروساوا شاه لیر را بازسازی می‌کند تنها یک تقلید صرف را انجام نمی‌دهد، بلکه چیزی بر فیلم قبلی شاهکار شکسپیر می‌افزاید.

«تنگه ابوقریب» به نقطه‌های مغفول جنگ می‌پردازد / شخصیت پردازی، ضف آشکار فیلم بهرام توکلی

این داور اسبق جشنواره «فیلم فجر» با بیان اینکه آدم‌هایی «تنگه ابوقریب» تا حد زیادی به سمت تیپ شدن سوق پیدا کرده‌اند؟ گفت: درباره شخصیت‌پردازی این فیلم، شنیده‌ام که می‌گویند، کاراکترها کار از جنس واقعیت هستند. من این نزدیکی را از آنجا می‌دانم که نقش‌ها به سمت تیپ شدن سوق پیدا کرده‌اند، برای همین هم برای تماشاگر واقعی به نظر می‌رسند. از منظر دیگر چون همیشه شخصیت‌های تیپ‌محور در جامعه ما به وفور وجود دارند، برای همین کاراکترهایی که در آثار سینمایی به سمت تیپ بودم سوق داده می‌شوند شاید طبیعی به نظر برسند. برای همین نباید واقعی بودن نقش‌ها را برای این کار امتیاز دانست.

مستغاثی تاکید کرد: از نگاه من فیلمنامه این کار چفت و بست درست دارد و بیشتر می‌توان کار را یک کلیپ زیبا نامید، والا اگر غیر از این بود فیلم بیشتر درباره «تنگه ابوقریب» به تماشاگر اطلاع‌رسانی می‌کرد، البته باز هم باید تاکید کنم در شرایطی که سینمای ما تهی شده از کارهایی که در آن آرمان‌های انقلاب تبلیغ شده باشد من به فیلم نمره خوب و بالای 15 می‌دهم، اما به هر حال نقدهایی که بیان کردن را هم نسبت به فیلم دارم.

این کارشناس سینما ادامه داد: شاید این سوال در ذهن پیش آید که چرا کارگردانی که تا این حد توانسته فیلم خوبی را به لحاظ ساختار جلوی دوربین برد در بحث شخصیت‌پردازی ضعیف عمل کرده است؟ جواب روشن است. بهرام توکلی (کارگردان تنگه ابوقریب) تا به امروز فیلم بیگ‌پروداکشن جلوی دوربین برده است، برای همین هم برایش سخت بوده تا در کنار توجه به ظاهر به روی شخصیت‌پردازی هم دقت لازم را داشته باشد. این اتفاق در سینمای جهان نیز رخ داده است. برای مثال در فیلم سینمایی «بن هور» ساخته ویلیام وایلر صحنه ارابه‌رانی فیلم را سرجیولوونه کارگردانی می‌کند. این اتفاق در فیلم‌های فاخر ما نیز می‌تواند رخ دهد، اما متأسفانه چنین همکارهایی در سینمای ایران کمتر مشاهده می‌شود!

مستغاثی در پاسخ به این سوال که آیا این گفته که فیلمسازی که می‌خواهد درباره دفاع مقدس فیلم بسازد حتماً باید این حوزه را تجربه کرده باشد؟ اینگونه توضیح داد: این گفته به هیچ‌وجه درست نیست و بارها نیز ثابت شده در سینما چنین خط‌کشی‌هایی صدق نمی‌کند. گواه بارز این ادعا نیز فیلم‌های بسیاری است که در این ژانر تولید شده‌اند، اما فیلمساز آنها سابقه‌ای در این ژانر نداشته است. درباره «تنگه ابوقریب» هم باید بگویم بهرام توکلی همانند یک تکنسین در فیلم عمل کرده است. نتیجه این اتفاق هم در کار خوب از کار در آمده است، اما در مقایسه با فیلمساز مولفی چون ابراهیم حاتمی‌کیا باید بگویم که توکلی ضعف‌های خاص خود را دارد.

«تنگه ابوقریب» به نقطه‌های مغفول جنگ می‌پردازد / شخصیت پردازی، ضف آشکار فیلم بهرام توکلی

مستغاثی تأکید کرد: حالا که از ابراهیم حاتمی‌کیا حرف زدم شاید این پرسش در اذهان به وجود آید اگر این فیلمساز از توکلی در پرداختن به دفاع مقدس موفق‌تر است، چرا فیلمش (به وقت شام) در مقایسه با «تنگه ابوقریب» موفقیت کمتر داشته است؟ درباره بازخورد‌های مثبت و منفی این دو فیلم نمی‌توان به طور دقیق و علمی حرف زد، زیرا هر کس از دریچه نگاه خود به موضوع می‌نگرد، اما بازخوردهای مقطعی در جشنواره را نباید دلیل خوبی برای ارزیابی فیلم‌ها دانست. برای مثال از سینما جهان نمونه می‌آوریم. فیلم «دلیجان آتش» جان فورد در زمان خود (1939) با استقبال مواجه نشد، اما بعد سالها این کار امروز جزو 10 فیلم برتر سینمای جهان محسوب می‌شود.

وی در پایان گفت:عده‌ای فیلمسازی حاتمی‌کیا را ایدئولوژیک می‌دانند برای همین هم وی را نقد می‌کنند، درصورتی‌که برای من قابل درک نیست چرا که نباید به صرف داشتن یک اندیشه، فیلمسازی را محکوم کرد. آیا جیمز کامرون؛ جان فورد یا اسپیلبرگ در کارشان ایدئولوژی خاصی را دنبال نمی‌کنند؟!

گفت‌‌و‌گو از داود کنشلو

انتهای پیام

captcha