احمد رضا ریحانی یساولی، متخصص ارتوپدی، جراحی استخوان مفاصل و ستون فقرات؛ پزشک بدون مرزی که در حج، اربعین، عراق پس از حمله آمریکا، لبنان پس از جنگ 22 روزه، بم بعد از زلزله، منطقه ثلاث باباجانی کرمانشاه بعد از زلزله، ورزقان بعد از زلزله و دهها منطقه محروم ایران سالها خدمت داوطلبانه انجام داده است، در گفتوگو با ایکنا؛ به این سؤال ما پاسخ داد؛ چرا؟
وی عنوان کرد: رشته ارتوپدی را انتخاب کردم چون این آگاهی را داشتم که کشور به این تخصص نیاز دارد، خودم هم فردی عملیاتی هستم. نذر و نیتم هم از همان سال 82 این بود که در مناطق محروم کار کنم. به فاصله کوتاهی پس از فارغ التحصیلی یعنی حدود دو ماه پس از اینکه مطبم را باز کردم زلزله بم رخ داد. معتقد هستم خداوند زود انسان را آزمایش میکند، من نیتم این بود که پس از فارغالتحصیلی در مناطق نیازمند باشم و خدا امتحانم کرد. پس از زلزله بم به سرعت به این شهر رفتم و مشغول کار داوطلبانه شدم.
خدمت در عراق و لبنان؛ فکر میکردم وضعیت بهداشت و درمان کشور خوب است
ریحانی در ادامه از اقداماتی که خارج از کشور برای محرومان انجام داده است گفت و عنوان کرد: تفکری که داشتم این بود که وضعیت بهداشت و درمان در کشورمان خوب است و مردم نیازهای درمانی خود را دریافت میکنند به همین دلیل بیشتر تمرکز خودم را در کارهای داوطلبانه به خارج از کشور اختصاص دادم و در زمان جنگ عراق و آمریکا به مناسبتهای مختلف با هلال احمر در عراق مستقر میشدیم، بعد از جنگ 22 روزه حماس و اسرائیل هم در بیمارستان شهرهای بعلبک، رقه و دره بقاع شمالی و مرکزی لبنان خدمت کردم. تصور من این بود که مشکلات شدید در کشورهای اطراف کشور ما است، تا اینکه به یکی از همکلاسیهایم (دکتر شاهوردیانی) توصیه کردم که در سفر عراق با ما بیاد که وی به من گفت با پزشکان موسسه ملی ندای سلامت (مرهم) عازم مناطق محروم ایران است. ایشان هم از من دعوت کرد با گروه همراه شوم و من پذیرفتم.
مگر مناطق محروم جزو ایران نیستند؟!!
وی از تعجب و اندوه خود از دیدن مناطق محروم ایران گفت و اظهار کرد: وقتی رفتم و شرایط مناطق محروم ایران را دیدم، سفرهای رایگانم را به اطراف ایران آغاز کرده و با گروههای مختلف طی سه سال اخیر نزدیک به 20 سفر رفتم از ویزیت های 48 ساعته ایلام، کرمانشاه، جنوب و جنوب غرب و شرق کشور گرفته تا اعمال جراحی در آبادان، بندر دیلم، چارک، بندرعباس و ... و جاهایی از این سرزمین را دیدهام که بسیار تعجب کرده ازخود پرسیدهام: مگر اینجاها جزو ایران نیست؟
این عضو مؤسسه ملی مرهم در پاسخ به این سؤال که آیا پزشکان دیگر وضعیت را میدانند و کاری نمیکنند یا نمیدانند؟ گفت: واقعیت این است که چنین جاهایی رفتن یک جور پرواز است و به همین سادگی چنین عنایتهایی را به هر کسی نمیدهند. نمیخواهم بگویم چون من میروم فرد خاصی هستم، نه؛ من هم هنوز باید چکش کاری شوم. این لطف الهی است که نصیب من شده است و من به این حرف اعتقاد دارم.
داستان مرد و فرشته؛ ما لبیک گرفتهایم
وی ادامه داد: فردی سالها عبادت میکرد و یا رب میگفت روزی شیطان آمد و گفت تو این همه یارب گفتهای چه چیزی به دست آوردهای؟ آیا بعد از این همه نماز شب لبیکی میشنوی؟ آن فرد فکر کرد لبیکی نشنیده است. آن شب را خوابید و برای نماز شب بیدار نشد. در خواب دید که فرشتهای آمد و پرسید چرا بیدار نشدهای؟ پاسخ داد میترسم مقرب نباشم این همه سال یا رب میگویم و لبیکی نشنیدهام. فرشته پاسخ داد: یا رب گفتن تو لبیک ما است همینکه اجازه دادهایم هر شب بلند شوی و خدا خدا بگویی این را خدا به تو اجازه داده. پس تو منتظر لبیک نباش قبلاً تو لبیک را گرفتهای.
روی دیگر سکه زندگی لذتی اعتیادآور دارد
این متخصص ارتوپدی کشورمان افزود: کاری که ما در مناطق محروم انجام میدهیم کار کوچکی است و مَنِ پزشک این را میدانم اما از نظر آن مردم، کار ما بزرگ است. حال اگر کسان دیگری این کار را نمیکنند من نمیدانم چه باید بگویم ولی اگر واقعاً آدمها با روی دیگر این سکه زندگی آشنا شوند و لذتی که این کار دارد را بچشند میفهمند که این لذت اعتیادآور است. من به اعضای جدید مؤسسه مرهم میگویم که این سفرهای خیریه شدیداً اعتیادآور است و شدیداً وابسته میشوید. این را در مدرسه سازی، مسجد سازی و ... هم داریم و میبینیم.
خداوند شرف حضور به پزشکان خیر مناطق محروم داده است
وی تصریح کرد: آنچه من به فهم آن رسیدهام این است که خداوند باید به تو اجازه دهد که بیایی و در چنین جاهایی خدمت کنی و من فقط اینگونه به خودم میبالم که چنین اجازهای پیدا کردهام و باور دارم خداوند شرف حضور به پزشکان خیر مناطق محروم داده است. من سال 92 به عنوان پزشک حج عازم مکه شدم چون جنب و جوشم زیاد است مسئولان حج تمایل داشتند باز هم به این سفر بروم اما گفتم کافی است یکبار حاجی شدهام بس است کسان دیگری بروند. اما در مناطق محروم نیاز را میبینم و مدام میروم.
ثلاث باباجانی برای من یک عبادتگاه است و کمتر از سفر حج معنوی نیست
این پزشک خیر کشورمان از دعاهای خیر مردم هم گفت و عنوان کرد: خیلی وقتها بیماران من در مناطق محروم به من میگویند: «پسرم خدا خیرت بده هر چی از خدا میخوای ان شاء الله بهت بده. که من میگم مادر داده که اینجام، میتونستم جای دیگهای باشم ولی اینجام». این تفکر را که با خدا بنشیتی معامله کنی که فلان کار را من کردم ببینم خدا در قبال کارم کجا به من چه چیزی در زندگی شخصیم میدهد را ندارم. فکر میکنم اجازه حضور بزرگترین خیر است. همین که آبرودار هستیم کافی است و شرف حضور برای من مقدس است. ثلاث باباجانی برای من یک عبادتگاه است و کمتر از سفر حج هم برای من جنبه معنوی ندارد.
ریحانی از طرح خود برای ایجاد بیمارستان پرتابل(چابک) در دانشگاههای علوم پزشکی گفت و توضیح داد: من سفرهای زیادی به مناطق زلزله زده داشته و دیدهام که هر منطقه با توجه به اقلیم خود آسیبهای خاص خود ایجاد میکند که در ارائه خدمات به این مناطق باید این اقلیم و شرایط خاص دیده شود. مثلاً در بم مردم زیر خاک خفته شده بودند در حالی که در کرمانشاه تیرآهن و آوار آنها را له کرده بود. از سوی دیگر باید سرعت در انتقال تجهیزات داشته باشیم و با تجهیزات کامل برویم. به همین دلیل طرحی ارائه کردهام که بر اساس آن به تعداد دانشگاههای علوم پزشکی در استانهای کشور ما بیمارستان پرتابل خواهیم داشت که شامل سه اتوبوس مجهز به تجهیزات مهم است. این اتوبوسها در شرایط بروز حادثه میتوانند به سرعت عازم مناطق نیازمند شوند. بین زلزله رودبار تا زلزله بم 10 سال فاصله بود که در ایران زلزله پر خسارتی نیامد. ما باید 10 سال بیمارستان میساختیم. اگر طرح من اجرا شود به سرعت 30 بیمارستان قابل حمل خواهیم داشت که در مناطق آسیب دیده مستقر میشوند.
خدمت در تنگه احد/ احدیها بعد کربلایی شدند
پزشکان حقیقی این سرزمین، طبیبان جان، مرهم گذاران دل، روزتان مبارک.
زهرا ایرجی
انتهای پیام