به گزارش ایکنا؛ یکی از بزرگترین اعیادی که میتوان برای مسلمانان شیعه برشمرد عید غدیر است که از آن با تعابیری نظیر عیدالله الاکبر در روایات ما نام برده شده است، در این روز رسول خدا (ص) امام علی (ع) را به عنوان جانشین خود معرفی میکند تا کاروان بشریت بتواند با تمسک به امام (ع) و ائمه (ع) بعد از ایشان، راه هدایت را از ضلالت تشخیص دهد و به رستگاری نهایی بار یابد.
به منظور آشنایی بیشتر با واقعه غدیر با حجتالاسلام والمسلمین سید محمدعلی ایازی، یکی از اساتید حوزه علمیه قم به گفتوگو پرداختیم. وی در ابتدا و ضمن ارائه تحلیل در زمینه خطبه غدیر بیان کرد: خطبهای که رسول خدا (ص) در این روز خواندند، بسیار طولانی است و توصیههای مختلفی در آن وجود دارد، اما برای شیعیان به دلیل گرایش مذهبی و کلامی که داشتند بیشتر بخش خاصی مورد توجه و تأکید واقع شده است، بخشی که پیامبر (ص) میفرماید «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ». البته به لحاظ تاریخی نیز این واقعه از ابتدا در این حد مورد توجه نبوده و تدریجاً به شکل یک مجموعه کلامی مدون شده است.
وی تصریح کرد: مرحوم علامه امینی که این خطبه را نقل میکند و سیر تاریخی را آن را گزارش میدهد، میبینید که از همه منابع بهره میبرد و حتی بجز محدثان و مورخان از شاعران و ادیبان و ... استفاده میبرد که هر یک به جنبههای مختلف آن توجه کردهاند، اما برای علامه امینی، چون اثبات این واقعه به لحاظ تاریخی مهم بوده، به دنبال اثبات گزارش آن از سوی طبقات مختلف مذهبی و ادبی و فرهنگی برآمده، تا قطعیت و غیرقابل تردید بودن آن را نشان دهد، به همین جهت این را واقعه از منابع مختلف نقل میکند، اما برای شیعیان صرف نظر از قطعی بودن مسئله، بحث کلامی آن مورد تاکید و توجه بوده است.
خطبه غدیر و رویکرد همدلانه با اهل سنت
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه بیان کرد: البته جمله «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» ابعاد دیگری نیز دارد، چنان چه طبق یک نگاه میتوان معنایی از آن ارائه کرد که منجر به دیدگاه همدلانهای با اهل سنت باشد، اهل سنت نیز معنایی ارائه میکنند که در آن توصیه به محبت و دوستی امام علی از سوی پیامبر (ص) است که آن معنا مورد توجه ما نیز هست، اما میتواند پایهای برای گفتوگو و تفاهم میان مسلمانان و فریقین قرار گیرد، بنابراین نباید فراموش کرد که اصل مسئله یک بحث است و تفاسیری که میان مسلمانان صورت گرفته، بحث دیگری است.
وی تصریح کرد: همچنین در میان عالمان گذشته و امروز شیعه نیز این مسئله به لحاظ تفسیر این کلام مورد بحث بوده که آیا منظور از مولا بودن علی (ع) چیست؟ آیا امامت و ولایتی که در خطبه غدیر مطرح شده به معنای مرجعیت دینی و مذهبی امام است و یا علاوه بر این ابعاد مرجعیت سیاسی را نیز شامل میشود که البته نظر مشهور عالمان شیعه مرجعیت دینی و سیاسی با هم است.
ایازی با اشاره به این نظر که در این خطبه مسئله امامت و مرجعیت دینی امام علی(ع) و تداوم مقام دینی نبوت و مسئولیت هدایت مردم مطرح شده است، گفت: شواهد و قرائنی نیز در جای خود برای این ادعا وجود دارد. پیامبر (ص) اینگونه پیش بینی کردند که بعد از وفاتشان کسی وجود داشته باشد که بتواند نیاز دینی مردم را از نظر علم و تقوا در قالب امامت تداوم دهد و اگر مردم مسئلهای دینی داشتند، امام به عنوان یک مفسر و شارح قرآن مسائل را حل و احکام را تبیین کند.
وی در ادامه افزود: بنابراین الزاما منظور پیامبر(ص) وصایت به امامت حضرت بوده و بحث مرجعیت سیاسی نبوده است، دلیلش نیز این است که امام علی(ع) در طول ۲۵ سال و بعد از آن مسئله هیچگاه برای اثبات صلاحیت زمامداری خود به حدیث غدیر استناد نکردند چنانکه فاطمه زهرا(س) نیز پس از فوت پیامبر(ص) به مظلومیت امام استناد میکند و نه داستان غدیر و اگر مسئله این بحث مبنای علمیت بود، روی آن تکیه میکردند، لذا امامت و مرجعیت سیاسی امام(ع) از جهات دیگری قابل اثبات است و آن هم مسئله لیاقت و افضلیت علم امام(ع) و صلاحیتهای اخلاقی و معنوی ایشان بوده است و پیامبر(ص) میخواستند امامت دینی را بیان کنند که از این حدیث و احادیث دیگر قابل استفاده است.
ایازی در پاسخ به این سؤال که به چه دلیل پیامبر(ص) روی مرجعیت سیاسی امام علی(ع) تأکید نکرده بیان کرد: در این زمینه تفاسیر مختلفی وجود دارد، مثلا کسانی مانند آقای مهدی حائری تحلیلش این است که باید ببینیم که قلمرو دین و نبوت چیست و اصولا پیامبران در طول تاریخ چه وظیفهای داشتهاند و قصد داشتند که چه نقشی را ایفا کنند. در طول تاریخ مسئولیت اصلی پیامبران هدایت و راهبری به امور معنوی بوده است.
قلمرو نبی منحصر در هدایت و راهنمایی مردم است
وی تصریح کرد: اگر بگوییم قلمرو نبی هدایت و راهنمایی مردم است، ممکن است که البته با سیاست نیز همراه باشد و یا نباشد، اما اکثر پیامبران بزرگ با سیاست همراه نبودهاند که میتوان به حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) اشاره کرد، فقط در مورد چند پیامبر مانند حضرت داوود(ع) و حضرت سلیمان(ع) و پیامبر اسلام را داریم، خود پیامبر(ص) نیز وقتی به مدینه آمدند، چون آنها در عقبه ثانی بیعت کردند و از ایشان زمامداری را درخواست کردند آن حضرت این درخواست را قبول کردند. همه افراد اعم از مسلمان و غیر مسلمان این امامت را با شرط بیعت قبول کردند که البته مربوط به شأن نبوت ایشان نبوده است.
استاد و محقق علوم قرآنی و نویسنده آثار بسیار تفسیری و قرآنی در این حوزه بیان کرد: مرجعیت شیعی نیز که وجود داشته و اکنون نیز وجود دارد در امتداد داستان غدیر است و به طور طبیعی عالمان ما روی مرجعیت دینی تکیه کردهاند.
ایازی در پاسخ به این پرسش که به چه دلیل این روز «عید الله الاکبر» نامیده شده، تصریح کرد: در کافی روایات زیادی داریم که امام(ع) میفرماید اسلام بر پنج چیز بنا شده است و آنچه به امامت بیان شده مانند دیگر فرائض نیست و زمانی که مسئله امامت مطرح میشود میگوید امامت نقش نهایی در تبیین دارد و به همین دلیل چیزی نمیتواند جایگزین آن شود، لذا روی مسئله امامت نیز تأکید شده و از این جهت تعابیر «عید الله الاکبر» و ... برای غدیر به کار رفته است.
پیامهای غدیر برای اقشار مختلف جامعه
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به پیامهای غدیر برای سطوح مختلف جامعه بیان کرد: امام باقر(ع) جملهای دارند که تقریبا این مسئله را روشن میکند و بین آن نوع امامت که اهل بیت(ع) گفتهاند با امامتی که غیر اهل بیت(ع) میگفتند که در آن روز امامت بنی امیه و بنی عباس بودند مرز بندی میکند، امام(ع) میفرماید «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَةَ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَتْ بِالسَّيْفِ وَ اَلْعَسْفِ وَ اَلْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ اَلتَّأَلُّفِ وَ اَلْوَقَارِ وَ اَلتَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ اَلْخُلْطَةِ وَ اَلْوَرَعِ وَ اَلاِجْتِهَادِ»، نمیدانند که امامت دو نوع است؟ یکی میخواهد از زور و سر نیزه و ترس و ارعاب استفاده کند و یکی هم میخواهد با منطق و اجتهاد و مدارا به هدایت مردم بپردازد، امامتی که امام علی(ع) و اهل بیت داشتند نیز در همین جهت دوم همراه با منطق و استدلال و دوستی و محبت و عشق بوده است.
وی در ادامه افزود: به همین دلیل است که در بخشهایی از نهج البلاغه، امام(ع) عدم رضایت خود را از کشورگشاییهایی که بعد از رسول خدا(ص) اتفاق افتاد اعلام میکنند و میگویند نمیخواستم که آنطور شود.
ایازی در پاسخ به این پرسش که چرا اینقدر زود فرمایش رسول خدا(ص) در مورد امام علی(ع) در آن جامعه فراموش شد و اقدامات دیگری صورت گرفت؟ بیان کرد: دو مسئله بسیار مهم مطرح بوده است، یک مسئله نظام قبیلگی بوده که نقشآفرین بود و نهادهای اجتماعی و مدنی که رسول خدا(ص) درست کرده بودند آنقدر تقویت نشده بود و در سقیفه بنی ساعده دسته بندیهای اوس و خزرج و ... به وجود آمد و این قبایل بودند که میخواستند تصمیم گیرنده باشند و خیلی از اتفاقات نیز در سایه همین مسئله نظام قبیلگی شکل گرفت.
جهل؛ ریشه بسیاری از مشکلات بشریت
وی تصریح کرد: نکته دوم این است که همه مسائل عقب ماندگی، فرصتطلبی و استبداد ریشه در جهل داشته است، خیلی از مشکلات و عوام فریبیها نیز ریشه در جهل و نادانی دارد، مثلا میخواهند در مورد یک کار علمی تدبیر کنند اما میبینید که چه اتفاقاتی میافتد، بسیاری از مشکلات بشریت نیز از همین مسئله ناشی میشود و اصلاح این رویه نیز باید به صورت تدریجی و در فرایند مرحله به مرحله باشد، بنابراین مردم در آن عصر از دانش و معلومات کافی برخوردار نبودند و همین مسئله نیز زمینه را برای سوء استفاده حاکمان فراهم کرد تا به نفع خود استفاده کنند.
یادآور میشود، آنچه در این گفتوگو منتشر شده به منزله تایید یا رد نیست و صرفا نظرات مصاحبهشونده است. خبرگزاری ایکنا گزارشی درباره بحث مرجعیت سیاسی در خطبه غدیر تهیه کرده است که به زودی منتشر میشود.
انتهای پیام
صبح ۲ شهریور ۱۳۶۵ امام خمینی ره: زنده نگه داشتن این عید نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده خوانی بشود و مداحی بشود، اینها خوب است، اما مسئله این نیست. مسئله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم... قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و الّا مقامات معنوی قابل نصب نیست یک چیزی نیست که با نصب آن مقام پیدا بشود؛ لکن آن مقامات معنوی که بوده است و آن جامعیتی که برای آن بزرگوار بوده است، اسباب این شده است که او را به حکومت نصب کنند و لهذا، میبینیم که در عرض صوم و صلوة و امثال اینها میآورد و ولایت مجری اینهاست. ولایتی که در حدیث غدیر است به معنای حکومت است، نه به معنای مقام معنوی.