به گزارش ایکنا؛ بیگمان مهمترین پیام غدیرخم در خطبه غدیریه پیامبر اکرم(ص) جمله «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» است. اختلافی که میان شیعه و سنی وجود دارد، در همین موضوع است که «مولی» به چه معناست. اهل سنت قائل بر این هستند که «مولی» به معنای دوستی است و ما نیز اهل بیت(ع) را دوست داریم، اما شیعه قائل بر این است که «مولی» در اینجا به معنای اولی به تصرف و جانشینی است.
یکی از مهمترین ادلهای که شیعه برای اثبات معنای موردنظر از واژه «مولی»، دارد بحث احتجاجاتی است که به ماجرای غدیر وارد شده است. آخرین کسی که در این زمینه زحمات گذشتگان را جمعآوری کرد، مرحوم علامه امینی بود که ۲۴ مورد از مصادر اهل سنت درباره احتجاجات و مناشدات به حدیث غدیر را جمعآوری کرد.
از جمله این احتجاجات، احتجاج عبدالله بن عباس با معاویه است، او چنین نقل میکند که پیامبر(ص) در جنگ موته میفرماید: جعفر بن ابی طالب فرمانده لشگر باشد، اگر او شهید شد، زید بن حارثه و اگر او شهید شد، عبدالله ابن رواحه فرمانده باشد. ابنعباس به همین استناد میکند پیامبر(ص) راضی نشد آنان برای خودشان فرمانده انتخاب کنند، چطور ممکن است امتش را بیسرپرست رها کند؟
با این وجود، برخی از محققین شیعی با نادیده انگاشتن این مسئله، خطابه غدیر را تنها ناظر بر اعلام مرجعیت دینی و علمی امیرالمومنین(ع) میدانند. به عبارتی، در خصوص دلالت خطابه غدیر سه نظر مطرح است: نظر اهل سنت که خطابه را ناظر بر اعلام لزوم مودت و دوستی امیرالمومنین(ع) میدانند؛ نظر شیعه که مسئله غدیر را اعلام مرجعیت دینی و سیاسی حضرت میداند؛ نظر سومی که بر پایه دلالت خطبه غدیر بر اعلام مرجعیت دینی و نه مرجعیت سیاسی استوار است.
از جمله قائلان به این نظر حجتالاسلام سید محمدعلی ایازی است؛ وی در گفتوگو با ایکنا تصریح کرد: در میان عالمان گذشته و امروز شیعه این مسئله مطرح بوده است که آیا منظور از مولا بودن علی(ع) چیست؟ آیا امامت و ولایتی که در خطبه غدیر مطرح شده به معنای مرجعیت دینی و مذهبی امام است و یا علاوه بر این ابعاد مرجعیت سیاسی را نیز شامل میشود که البته نظر مشهور عالمان شیعه مرجعیت دینی و سیاسی با هم است.
ایازی با اشاره به این نظر که در این خطبه مسئله امامت و مرجعیت دینی امام علی(ع) و تداوم مقام دینی نبوت و مسئولیت هدایت مردم مطرح شده است، گفت: شواهد و قرائنی نیز در جای خود برای این ادعا وجود دارد. پیامبر(ص) این گونه پیشبینی کردند که بعد از وفاتشان کسی وجود داشته باشد که بتواند نیاز دینی مردم را از نظر علم و تقوا در قالب امامت تداوم دهد و اگر مردم مسئلهای دینی داشتند، امام به عنوان یک مفسر و شارح قرآن مسائل را حل و احکام را تبیین کند.
وی در ادامه افزود: بنابراین الزاما منظور پیامبر(ص) وصایت به امامت حضرت بوده و بحث مرجعیت سیاسی نبوده است، دلیلش نیز این است که امام علی(ع) در طول ۲۵ سال و بعد از آن مسئله هیچ گاه برای اثبات صلاحیت زمامداری خود به حدیث غدیر استناد نکردند چنانکه فاطمه زهرا(س) نیز پس از فوت پیامبر(ص) به مظلومیت امام استناد میکند و نه داستان غدیر و اگر مسئله این بحث مبنای علمیت بود، روی آن تکیه میکردند، لذا امامت و مرجعیت سیاسی امام(ع) از جهات دیگری قابل اثبات است و آن هم مسئله لیاقت و افضلیت علم امام(ع) و صلاحیتهای اخلاقی و معنوی امام(ع) بوده است و پیامبر(ص) میخواستند امامت دینی را بیان کنند که از این حدیث و احادیث دیگر قابل استفاده است.
طرح این ادعا که امیرالمومنین(ع) در طول ۲۵ سال برای اثبات خلافت خود هیچگاه به حدیث غدیر استناد نفرمودند، عجیب به نظر میرسد؛ چراکه مستندات این مطلب به دفعات در آثار علمای شیعه و اهل سنت نقل شده است. حتی اخیرا کتابی در مورد مناشدات حضرت به خطبه غدیر به قلم ابراهیم جواد، پژوهشگر فلسطینی که بهتازگی شیعه شده است با مقدمه آیتالله سید محمدرضا حسینی جلالی منتشر شده است.
حجتالاسلام رضا رفیعی، محقق و پژوهشگر علوم قرآن و حدیث و مؤلف کتاب «احتجاجات و مناشدات به حدیث غدیر از کتب شیعه و اهل سنت» که این اثر نیز بهتازگی منتشر شده است. وی با اذعان به اینکه طرح این ادعا اساساً نادرست است، عنوان کرد: در همین کتاب حدود ۱۵ مورد از احتجاجات و مناشدات حضرت علی(ع) به واقعه غدیر ذکر شده است. حتی مناشده «رحبه کوفی» از یازده منبع نقل شده است که اکثر آن از کتب اهل سنت است.
وی ادامه داد: مناشده «رحبه کوفی» درباره مناشدهای است که حضرت در میدان کوفه داشتند. وقتی برخی مردم در مورد خلافت ایشان دچار اختلاف شدند حضرت آنها را سوگند دادند و از حاضرینی که شاهد ماجرای غدیر بودند خواست از جای برخیزند. در آن هنگام برخی از افرادی که در غدیر حضور داشتند از جای برخاستند و به ماجرای غدیر اعتراف کردند.
وی خاطر نشان کرد: در موارد متعدد دیگری هم حضرت به خطبه غدیر استناد کردند؛ از جمله قبل از بیعت با خلیفه اول، روز بیعت با او، بعد از بیعت با او، زمانی که در شورای ششنفره حضور یافتند تا خلیفه سوم را انتخاب کنند، و حتی در زمان خلافت عثمان. بیش از ۱۵ مورد احتجاج به غدیر توسط امیرالمومنین(ع) نقل شده است، حدود ۴ مورد هم احتجاج به غدیر توسط حضرت زهرا(س) روایت شده است. مضاف بر آن، احتجاجات دیگری از سایر ائمه(ع) و برخی صحابه نیز نقل شده است. در مجموع حدود ۶۰ مورد مناشده در این زمینه نقل شده است. ما این مناشدات را از حدود ۸۰ مورد از مصادر قرن سوم تا پنجم هجری جمعآوری کردهایم.
رفیعی در ادامه به احتجاج حضرت زهرا(س) به خطبه غدیر اشاره کرد و عنوان کرد: وقتی حضرت زهرا(س) در مسجد خطبه فدکیه را خواندند و در مسیر بازگشت به منزل بودند یکی از صحابه خدمت ایشان رسید و گفت: اگر قبل از اینکه ما با ابوبکر بیعت کنیم علی(ع) این مطالب را به ما یادآوری میکرد ما کسی را با او برابر نمیدانستیم و با او بیعت میکردیم. حضرت زهرا(س) فرمودند: از من دور شو که پیامبر(ص) بعد از غدیر خم برای کسی حجت باقی نگذاشت.
وی در ادامه تصریح کرد: امکان ندارد کسی اهل تحقیق باشد و این احتجاجات را نادیده بگیرد. البته اگر کسی بخواهد حدیث را نپذیرد ممکن است صد دلیل اقامه کند تا در بحث سند، متن و دلالت روایات خدشه وارد کند. وقتی ۸۰ روایت از مهمترین منابع ذکر شده است و همه مضمون واحدی دارند جایی برای بحث باقی نمیگذارد.
حجتالاسلام رفیعی اضافه کرد: جامعترین اثر در خصوص مناشدات به حدیث غدیر، کتاب الغدیر علامه امینی است. مرحوم علامه امینی بود ۲۴ مورد از مصادر اهل سنت درباره احتجاجات و مناشدات به حدیث غدیر را جمعآوری کرد. بنده برای نگارش کتاب به نقل علامه بسنده نکردم و به مصادر ایشان مراجعه کردم. اگر روایات مورد استناد ایشان قبل و بعدی داشت که ایشان به دلیل اختصار حذف کرده، آن قبل و بعد را هم در این کتاب ذکر کردم تا بیشتر بر حقانیت حضرت دلالت کند.
وی در ادامه گفت: بهترین مناشده حضرت، روایتی است که از ناحیه امام صادق(ع) در منابع شیعی ذکر شده. طبق این روایت، امیرالمومنین(ع) در مجلسی خصوصی با ابوبکر از او سوال کرده است جانشین پیامبر(ص) باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟ وقتی ابوبکر فضائل را بر میشمارد، حضرت او را سوگند میدهد: این فضائلی که برشمردی در تو است یا در من؟ سپس حضرت فضائل خود را بر میشمارند و میفرمایند: من بودم که در روز غدیر به ولایت منصوب شدم. حضرت در پایان به نکته مهمی اشاره میکند و میفرماید: تو چگونه جرئت کردی در این جایگاه قرار بگیری در حالی از آنجا امت بدان نیازمند است تهی هستی! یعنی شما از نظر علمی پاسخگوی جامعه نیستی. خلفای ثلاث به طور پیوسته به هر مشکلی بر میخوردند به حضرت علی(ع) مراجعه میکردند.
سید احمدرضا خضری، عضو هیئت علمی گروه تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه تهران در گفتوگو با ایکنا در خصوص دلالت خطابه غدیر بر مرجعیت سیاسی حضرت علی(ع) توضیح داد و عنوان کرد: پیامبر اکرم(ص) در این خطبه دستورالعملی برای آینده جهان اسلام تعیین کرده است؛ یعنی به مردم آن جامعه گفته است هر نسبتی که من با شما دارم، همان نسبت را علی(ع) نسبت به شما خواهد داشت. در اینجا باید پرسید پیامبر چه نسبتی با مردم داشت؟ گرچه ایشان پیامبر بود، اما آیا هیچ نسبتی با جامعه نداشت؟ ایشان علاوه بر پیامبری، مدیریت و رهبری سیاسی جامعه را هم برعهده داشت؛ لذا وقتی میفرماید: هر کس من مولای اویم علی(ع) نیز مولای اوست، یعنی هر نسبتی من با جامعه دارم، علی(ع) نیز همان نسبت را با جامعه خواهد داشت و این یک برداشت صحیح است.
مشاور رئیس دانشگاه و مدیرکل حوزه ریاست و روابط عمومی دانشگاه تهران ادامه داد: افرادی که دنبال استفاده نادرست سیاسی از این واقعه هستند میگویند چرا پیامبر(ص) از لفظ و الفاظی استفاده نکرده است که بتواند این پیام را به صراحت نشان دهد؟ مثلا میگویند: چرا پیامبر(ص) نگفت علی(ع)، خلیفه، پادشاه، امیر و رئیس بعد از من بر شماست؟ جواب این اشکال این است که پیامبر(ص) در آن روزگار برای مردم پادشاه، رئیس، امیر و خلیفه نبود؛ اما در عین حال رهبری سیاسی و دینی را توامان عهدهدار بود و این وظیفه در قالب پیامبری و هدایتگری سیاسی تعریف میشد که با این خطبه این دو جایگاه را به امیرالمومنین(ع) واگذار کرد. (متن کامل این گفتوگو را
اینجا بخوانید).
گزارش از مصطفی شاکری
انتهای پیام
عید غدیر، انتصاب علی(ع) به مقام معنوی نیست، با این استدلال که مقام معنوی، انتصابی نیست! مقام معنوی اینگونه نیست که در یکروز با بالابردن دست شخصی او را به اوج معنویت برسانند؛ مقام معنوی برای افراد معمولی اینگونه است که باید سیر و سلوک کنند و برای اولیای خدا هم از قبل تثبیت شده است و طی مراحل خودش، رو به صعود است، لذا غدیر از این جهت چیزی بر حضرت علی(ع) اضافه نکرد و عظمت بزرگترین عید ما، منصوبشدن ایشان برای حکومت است.