هادی نورالدینی، متولد ۱۳۵۸ در شهر مقدس بوده و مقطع کارشناسی ارشد را در زمینه حقوق خصوصی گذرانده است. وی از بسیجیان فعال، مسئول عقیدتی و عضو شورای حوزه شهیدان حصیری ناحیه امام رضا(علیه السلام) است. کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ در نشسستی صمیمی به سراغ او رفت تا شناخت بیشتری نسبت به وی و روحیاتش حاصل شود. متن گفتوگو از نظر میگذرد:
کانون نبأ ـ در ابتدا بفرمایید، علاقۀ شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟
علاقه بنده به ادبیات از دوران کودکیام شروع شد.
کانون نبأ ـ از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟
شعر گفتن از دوران دانشجویی برایم جدی شد.
کانون نبأ ـ نظر خانواده درباره شعر گفتن شما چه بود؟
اولین مشوقم در زمینه شعر در خانواده، مادرم بود.
کانون نبأ ـ به غیر از غزل در قالبهای دیگری هم شعر میگویید؟
بله، اغلب در قالبهای دو بیتی و در مواردی هم قصیده میسرایم.
کانون نبأ ـ آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه میکنید و در سرودن تحت تأثیر کدام شاعر هستید؟
حضرت حافظ و شیخ اجل سعدی.
کانون نبأ ـ موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر چیست؟
بیشتر در قالبهای مذهبی، اجتماعی و در مواردی هم سیاسی میسرایم.
کانون نبأ ـ به نظر شما شعر گفتن قابل یادگرفتن یا ذاتی است؟
به نظر بنده شعر گفتن استعداد ذاتی میخواهد اما راه و رسمش نیاز به یادگیری دارد.
کانون نبأ ـ در بین شاعران پیش رو در جریان انقلاب اسلامی و ادبیات انقلاب، کدامیک را موفقتر میدانید؟
استاد معلم از شعرای انقلابی است.
کانون نبأ ـ وضعیت شعر جوان کشور به نظر شما چگونه است؟
شعر جوان بسیار غریب است.
کانون نبأ ـ از نظر شما بزرگترین آسیبی که شعر جوان را تهدید میکند، چیست؟
نداشتن پشتوانه مالی جوان است.
کانون نبأ ـ چه شد که به این نتیجه رسیدید تا سرودههایتان را چاپ کنید؟
انگیزهام از به چاپ رساندن، به جا ماندن آثاری از خودم هست.
کانون نبأ ـ به عنوان یک شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟
افقم پر رنگ شدن فرهنگ انتظار است.
کانون نبأ ـ درچه جشنوارههایی برگزیده شدهاید؟
در برخی جشنوارههای ادبی دانشجویی رتبههایی را کسب کردهام.
کانون نبأ ـ ازدواج چه تأثیری در رویکرد اشعار شما داشته است؟
ازدواج باعث شد شعرهایم رنگ بوی تازگی بگیرد.
کانون نبأ ـ تاکنون چند شعر برای همسرتان سرودهاید؟
با عرض شرمندگی به ۲ الی ۳ شعر میرسد.
کانون نبأ ـ آیا برای اهل بیت(علیهمالسلام) هم شعر گفتهاید؟
بله، الحمدلله توفیق این را داشتهام که برای هر یک از چهارده معصوم(علیهم السلام) شعری بسرایم.
کانون نبأ ـ در پایان از شعرهایتان برایمان بخوانید:
بار سنگینی از امانت میکشم
از خودم گویی خجالت میکشم
بار الها کن به حالم نظری
وقتی از دل تنگم با خبری
چون نبودم بندهای ثابت قدم
یا که از یاد بردم روز عدم
چون شکستم عهد و پیمانهای خود
کاش بیگانه بودم ز خواهشهای خود
چون نبودم شاکر الطاف تو
تیرهساز فطرت شفاف تو
چون که غرقم غرق در گناه
عاقبت گشتم بیپشت و پناه
چون بریدم اتصالم را زحق
آتش دوزخ شد برایم مستحق
***
آنقدر مست بودم از آمدنم
عاقبت غافل شدم از رفتنم
این عمر گران میرود از دست
نیست دیگه فرصت برگشتنم
یک اسیر خسته در این کالبد
چون نباشد قوت پریدنم
کولهبار لحظههایم گشته خالی
ترسم از آن لحظه جان کندم
احساس غریبیست اکنون مرا
هنگام قیامست نه نشستنم
بر عرشه کشتی طوفانزده
چه امید ست به زنده ماندنم
بنده هرچند پشیمانم ولی
بیعشقت آقا لایق سوختنم
کانون نبأ ـ با تشکر از شما که وقت خود را در اختیار این خبرگزاری قرار دادید.
بنده هم از شما کمال تشکر و سپاسگزاری را دارم.
حجت شعبانی
انتهای پیام
کدام شهر مقدس؟
ماشالله خدا حفظتون كنه
بسيار عالي
به این جوان ولایی