به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، به سراغ کارآفرینان استان میرویم که تا چالشها، نحوه نگرش و چگونگی برخورد با موانع و مشکلات را در آنها بررسی کنیم. چرا که این افراد شاید نسبت به سایرین زندگی متفاوتتری داشته باشند اما چه چیزی باعث میشود که زندگی متفاوتی داشته باشند؟ آیا این دسته از افراد دارای ژن برتر هستند؟
راضیه اعتصامی به عنوان یک بانوی کارآفرین در صنعت چرم در سال 90 کار خود را آغاز کرد. شاید تنها با اشتباه غیرعمدی دوستش سرنوشت راضیه تغییر کرد و به سمتی رفت که کمتر کسی جرأت قدم گذاشتن در راه پر فراز و نشیب کارآفرینی را نداشته باشد اما در این مسیر تنها نبود بلکه تک تک اعضای خانوادهاش همانند کوه ایستادند تا چرم اعتصامی جان گرفت.
اعتصامی از ایده کار خود میگوید که چگونه بستر کارآفرینی برای او فراهم شد. او اظهار میکند: من مدرک کاردانی خود را در رشته عکاسی گرفته و همه مباحث آن را یاد گرفته بودم. همه میدانستند که من «کنجکاو» هستم. دیگر چیزی باقی نمانده بود که به دنبالش در این رشته نرفته باشم. بنابراین به توصیه استادم، در کنکور کاردانی به کارشناسی در رشته گرافیک شرکت کردم و دوستم برایم انتخاب رشته کرد. درنهایت رشته گرافیت در دانشگاهی واقع در بندر انزلی قبول شدم.
این بانوی کارآفرین ادامه میدهد: با وجود تمام سختی راه و دور بودن این شهر نسبت به مشهد، خانوادهاش با تحصیل او در این دانشگاه موافقت کردند. مسافت زیاد و دوری از خانواده شاید گاهی برایم آزاردهنده بود اما با آن شهر خو گرفته بودم و سختیهایش را به جان خریده بودم.
پایاننامه سرنوشتساز
درحقیقت ایده کار از آن جایی شروع شد که پایاننامه راضیه در رابطه با طراحی کیف و کفش با نقوش ایرانی بود؛ او برای پایاننامه خود دست به قلم شد و کیف و کفشهایی را طراحی کرد اما در آن موقع نیز خبری از کارگاه چرم و دوخت محصولات چرمی نبود.
وی در این باره میگوید: طراحیهایم مورد استقبال استاد قرار گرفت اما بایستی چند نمونه از طراحیهایم را درست میکردم. با کمک یک کفاش یک کیف و کفش را درست کردیم تا به استاد ارائه دهم.
از کیف پایاننامه تا کیف کارگاه
داستان به اینجا ختم نمیشود؛ زمانی که اعتصامی از بندرانزلی به مشهد بازگشت، دورههای چرم در فنیوحرفهای برگزار میشد. به گفته وی، چون در دوره دانشجویی اطلاعاتی درباره چرم کسب کرده بود بنابراین در این دورهها شرکت کرد این در حالی است که یک قدم به جایگاه کنونیاش نزدیک شده بود.
او تصریح میکند: با توجه به اطلاعاتی که در این راستا جمعآوری کرده بودم با علاقه مهارت لازم را فراگرفتم اما قصدم تنها کیف درست کردن برای خودم بود. در این کلاسها با دو نفر دوست شدم و با خود گفتیم چرا تنها برای خود کیف تولید کنیم؟. بنابراین تصمیم گرفتیم که کارگاهی کوچک را به راه بیندازیم. از اتاق منزل خود شروع به کار کردیم به طوری که در سال 90 کار آغاز شد؛ در ابتدا هیچ انگیزه مالی در این شغل وجود نداشت.
کنجکاوی؛ از ویژگیهای یک کارآفرین
شاید یکی از ویژگیهای بازر در این دسته افراد آن باشد که حس واکاوی و کنجکاوی آنها همیشه آنان را به سمت جلو رانده است اما این ویژگی به تنهایی کاری از پیش نمیبرد چراکه باید پشتکار و همت را ضمیمه کار خود کنند و همیشه به دنبال یادگیری باشند.
راضیه میگوید: همیشه به دنبال مسائل جدید بودم و ذهن فعال من همیشه میخواهد از نکتهای ظریف به نتیجه و کاری جدیدی دست یابد.
به پایان عصر غیرتهای بیجای مردانگی نزدیک شدهایم
شاید عصر مردانی که مردانگی و قدرت خود را به زنان نمایش داده و گاهی تحمیل میکردند، به سر رسیده است چراکه گاهی زنان از برخی از مردان، مَردترهستند و پا به پای مردان کار میکنند اما این نیازمند یک پشتوانه از سوی خانوادههاست که در کنار فرزندان خود، چه دختر و چه پسر، آنها را تشویق کنند که بر روی پای خود بایستند و مانع آنها نشوند. به گفته اعتصامی «کار کردن عار نیست». هیچ فرقی در زن و مرد نمیبیند و او هیچگاه از سختی کار گلهای نکرده است.
او بیان میکند: هیچگاه خانوادهام مرا برای اینکه ممکن است کار اشتباهی در این راستا انجام دهم، سرزنشم نکرده و از من حمایت کردند تا بر روی پای خود بایستم به طوری که مرا محافظه کار بار نیاوردند.
زنان میتوانند از مردان مردتر باشنداما شاید همچنان نگاه جنسیتی در جامعه عرصه را برای زنان تنگ کرده و دیدگاهی که مرد برتری داشته، هنوز شاید به چشم میخورد. لذا باید بررسی شود آیا این مردان هستند که تنها مقصرند یا بانوان نیز به آنها اجازه چنین تفکری را میدهند؟ شاید گاهی برای مبارزه با این دیدگاه باید شمشیر از رو بست و نشان داد که مردان برتری ندارند و بانوان نیز میتوانند از هر مردی، مردتر باشند.
نگوییم نمیتوانیم
این بانوی کارآفرین اظهار میکند: زمانی یک زن در جامعهای به عنوان یک مدیر و یا مسئول کار میکند، نسبت به کارگرش ترحم بیشتر داشته و به خواستههای او بیشتر توجه میکند، صرف نظر از اینکه شاید آن کارگر از دلسوزی او سواستفاده میکند. گاهی برای خرید چرم به بازار میرفتم، هیچگاه ابایی از اینکه من یک زن هستم و نمیتوانم آن را بلند کنم، نداشتم و خودم آن طوقههای چرم را برمیداشتم. هیچگاه نمیگفتم «نمیتوانم».
همواره اگر خود ما زنان چنین ذهنیتی را ایجاد کنیم که نمیتوانیم و با بهانهتراشی، به سایرین نیز نشان دهیم که نمیتوانیم، آن ها نیز باور میکنند که زنان نمیتوانند کارهای دشوار انجام دهند. به عقیده اعتصامی، شاید یکی از دلایل نگاه جنسیتی اینچنین اقداماتی است که از سوی خود ما بانوان سرمیزند و برخی از آنها اعتماد به نفس کافی ندارند. در حقیقت باید این تفکر را در فرزندانمان ایجاد کنیم که هر کاری که اراده کنیم، ما «میتوانیم» آن را انجام دهیم و یک خودباوری را به وجود بیاوریم.
او میگوید که همواره باید یک کار مفید را انجام داد و نباید وقت خود را صرف کارهای بیهوده کرد. همیشه وقتی به برخی از بانوان ما گفته میشود که کاری را انجام دهند، میگویند «چه کار کنیم». این مساله ناشی از باور نداشتن به خودشان بوده چراکه همیشه کاری برای انجام دادن است. درنهایت به خود باور داشتیم و با قدرت موانع را کنار بزنیم زیرا همه دارای تواناییهای فوقالعادهای هستیم.
تنها با کمتر از 50 هزار تومان کار خود را آغاز کردم
به گفته وی، کارنشد ندارد. او از نحوه کار خود میگوید که چگونه فکر درآمدزایی به ذهنش خطور کرد. در پایان دوره فنیو حرفهای آزمونی تحت عنوان «ژوژمان» برگزار میشود. در این روز من کیف چرمی را درست کردم، همانجا فردی از کیف من خوشش آمد و آن را از من با قیمت 15 هزار تومان خرید. کار خود را با کمتر از 50 هزار تومان آغاز کردم؛ در ابتدا کار را با تنها با وسایلی که برای کلاس خریده بودم، شروع کردم.
در زمانی که به کلاس میرفت، به فکر اینکه یک کارگاه تولیدی چرم بزند، نبود اما با به فروش رساندن آن کیف، بستر ایجاد کارگاهی را فراهم کرده و کم کم خود را به بازار چرم نزدیک کرد و با خوش حسابی در بازار اعتبار کسب کرد به طوری که در حال حاضر به کارخانه مراجعه کرده، 10 تا 20 میلیون چرم خریداری میکند.
در این کارگاه زمینه اشتغال 8 نفر را فراهم کرده و از این تعداد 5 زن مشغول به کارند به طوری که کل مجموعه با این تعداد به کار خود ادامه میدهد. البته در این کارگاه سفارشات دیگری برای بیمارستان پاستور، فرهنگسرای بهشت و... تولید شده است. در توسعه کار خود در نمایشگاههای بسیاری شرکت کردند.
به گفته اعتصامی، در زمان شرکت در نمایشگاهها و ارائه محصول به مردم، خود او این امر را انجام میداد چراکه لازمه معرفی محصول، شناخت کامل به آن است. در حقیقت آن بازاریاب باید پاسخگویی تمام اطلاعات مراجعه کنندگان باشد و خود این امر موجب جذب مشتری خواهد شد.
این بانوی کارآفرین میگوید: تاکنون در نمایشگاهای بینالمللی شرکت نکردیم اما یکی از برنامههای ما در سال جاری شرکت در این نمایشگاه هاست اما هزینههای بالایی دارد البته قابل توجه است که این مردی که سفارشاتی برای دیگر کشورها به ما داده، در نمایشگاه هایی مانند صنایع دستی و... شرکت کرده است.
اعتصامی در خصوص حمایت دستگاه های اجرایی از مشاغل خانگی تصریح میکند: میراث فرهنگی تاکنون برای ما مفید بوده و در حال حاضر هیچ مشکلی با این دستگاه ها نداشته چراکه توقعی از آنها نداریم و تنها از خود توقع داریم که بتوانیم در کار پیشرفت کنیم. حمایتی که صورت گرفته، حمایت خوبی بوده است.
داستان صادرات محصولات چرم
در این کارگاه خانگی، محصولاتی تولید میشود که به کشورهای دیگر اعم از امارات و کره جنوبی نیز صادر میشود؛ از کیف مدارک چرمی که برای کارخانه خودروی «GENUIS» تولید شد، گرفته تا کیفی که در امارات به فروش میرسد. داستان این کیفها از جایی شروع میشود که راضیه اعتصامی به بانک رفته و مشغول انجام کارهای بانکی خود بود. در آنجا با مردی ملاقات کرد که از کیفهای چرم او خوشش آمد. در نهایت این مرد سفارش چندین کار را به او داد اما این کارها برای فروش در ایران نبود بلکه این مرد واسطهای شد که بستر صادرات آنها به کره جنوبی و امارات فراهم شود.
این بانوی کارآفرین در این باره خاطرنشان میکند: آن مرد از کارگاه ما بازدید کرد و آن کیفی را انتخاب کرد که مدتها بود به فروش نرسیده بود و سفارش داد. ما سفارشات وی را آمده کرده و پس از آن سفارش دیگری را برای ما آورد که آن سفارش، کیف مدارک خودروی «GENUIS» بود. از کره جنوبی همان چرم طبیعی که در داخل خودرو به کار رفته بود را ارسال کردند و ما نیز آن کیفها را تولید کردیم.
وی ادامه میدهد: در بازارهای صادراتی وقتی کیفهای ما به فروش میرسد، از ایرانی بودن آن نیز صحبت میشود. در دبی کیفهای چرم هندی و اسپانیا موجود هستند اما آن کیفیت چرم ایرانی را ندارند. از طرفی به صورت هفته ای 20 تا 30 کیف از چندین نوع تولید میکنیم تا به کشورهای دیگر برود.
درواقع نباید در برابر مشکلات سر خم کرد و بایستی ایستاد و برای آنچه که ارزش دارد، جنگید. اعتصامیهای بسیاری در سراسر کشور وجود دارند که میتوانند پیرامون خود و کشورشان را تغییر دهند. این چنین آدمهایی کارآفرینانی هستند که نه تنها آینده خود بلکه آینده بسیاری را دست خوش تغییر میکنند و دارای ژن برتر نیستند و تنها به خود باور داشتند، کافیست به خود باور داشته باشیم که ما «میتوانیم».
انتهای پیام