به گزارش ایکنا؛ حسن انصاری، عضو هيئت علمی مؤسسه مطالعات عالی پرينستون و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی چندی است به تحقیق درباره اعتقاد به تحریف قرآن در میان علمای شیعه میپردازد. یکی از اتهاماتی که همواره بر علیه علمای شیعی مطرح شده این است که ایشان معتقد به تحریف قرآن هستند. گرچه در برخی آثار، عباراتی یافت میشود که میتواند به عنوان مؤید مورد بهرهبرداری قرار بگیرد اما نظریه عمومی علمای شیعی همواره بر پایه قول به عدم تحریف قرآن کریم استوار بوده است. چنانکه انصاری اشاره میکند، به اعتقاد سیدمرتضی مخالفت شماری از محدثان که فاقد سطح لازم برای فهم امور نظری هستند در این مسئله اهمیتی ندارد.
انصاری در این یادداشت ضمن رد این ادعا به بررسی گواهی سیدمرتضی در این زمینه پرداخته است و در ادامه متن آن از نظر میگذرد؛
«فارغ از احادیثی که در شماری از منابع امامیه نقل شده که میتواند برای عقیده به تحریف قرآن به کار آید و البته بسیاری از آنها تنها اشاره به تأویل است و نه تحریف در لفظ قرآن و یا نهایتا در حد اختلاف قرائات است؛ در مقابل باید گفت داوری یکی از بزرگترین پیشوایان و مراجع مطلق امامیه یعنی شریف مرتضی در کتابهایش و از جمله در «طرابلسیات اولی» که به زودی در دسترس قرار خواهد گرفت به روشنی نشان میدهد که امامیه و دست کم متکلمان قدیم امامی به هیچ روی اتفاق نظری در این زمینه نداشته و یا مخالف عقیده تحریف بوده و یا ابدا متعرض بحث تحریف نفیا و یا اثباتا نشده بودند.
بنابراین ادعای شماری از محققان جدید که عقیده به تحریف قرآن را عقیده غالب امامیه تا عصر آل بویه میدانند به کلی نادرست است و با گواهی شریف مرتضی در تضاد است. روشن است که در اینجا داوری شریف مرتضی از نقطه نظر تاریخی اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که اولا بیشتر آثار متقدم امامیه در اختیار ما نیست اما در اختیار او حتما بوده و بنابراین گزارش او از نقطه نظر تاریخی اولویت دارد و ثانیا او نمیتوانسته در پاسخ به عقیده مندان به تحریف قرآن که در مسئله دهم طرابلسیات اولی بدانان پاسخ میدهد خلافگویی کند و به خلاف اظهار دارد که امامیه چنین اجماعی بر وقوع انواعی از تحریف ندارند.
علاوه بر این شریف مرتضی در همینجا به عنوان یک کارشناس برجسته حدیث و تاریخ ابراز میدارد که اخباری که مشعر به تحریف است اخبار آحاد است و از لحاظ اصالت و سندیت مشکل دارند. کتابهایی مانند آثار سیاری از نقطه نظر تاریخی مردودند و برای اثبات تحریف در قرآن و انتساب عقیده تحریف به شیعه قابل استناد نیستند. عقیده شیعه و متکلمان قدیم شیعه را باید در گواهی شریف مرتضی دید.
بنابر گزارش او موافقان با اندیشه تحریف قرآن از میان امامیه معتقد بودهاند که امامیه در این موضوع اجماع دارند و در مقابل شریف مرتضی قویا این ادعای آنان را رد میکند. در اینجا یک فایده مهم که از کلام او بر میآید این است که نه تنها اندیشه تحریف قرآن اجماعی امامیه نبوده بلکه جز محدثان اخباریگرا که آنان را شریف مرتضی به سبب عدم تخصص در فهم موازین صحت و اصالت و حجیت اخبار سرزنش میکند و قول آنان را ناچیز میشمارد، محصلان امامیه و به تعبیر او اهل تحصیل و متکلمان آنان مخالف این عقیده بوده و یا دست کم نفیا و اثباتا چیزی در این موضوع نگفتهاند.
بدین ترتیب عقیده به تحریف قرآن نه تنها عقیده اجماعی و یا قول غالب نبوده بلکه به نظر شریف مرتضی نمایندگان اصلی امامیه که همانا متکلمان بودهاند مخالف این نظر بودهاند. از همین رساله و از دیگر آثار شریف مرتضی (و اگر کسی با آثار او انسی داشته باشد این مطلب را تصدیق میکند) کاملا روشن است که او اساسا نمایندگان اصلی و متولیان مذهب را متکلمان و به تعبیر خودش محصلان میداند و برای او اجماعی که حجت است البته با عنایت به بحث کاشفیت از قول معصوم اجماع متکلمان است و اهل تحصیل و نظر.
برای او مخالفت شماری از محدثان که آنان را فاقد سطح لازم برای فهم امور نظری میداند اهمیتی ندارد. بنابراین در رساله طرابلسیات اولی نه تنها شریف مرتضی وجود چنین اجماعی را بر قول به تحریف رد میکند بلکه وجود سابقه قول به تحریف را در میان متکلمان امامی که به نظر او تنها نظرهای آنان اهمیت دارد به کلی انکار میکند و این چنانکه گفتیم شهادت مهمی است از سوی شریف مرتضی درباره موضوع تحریف قرآن».
انتهای پیام