به گزارش ایکنا از کهگیلویه و بویراحمد، به نقل از تسنیم، اسمش زهرا است، 13 سال دارد و امسال قرار است در کلاس ششم درس بخواند. پدر زهرا کارگر ساختمان است و آنگونه که زهرا میگوید هر روز صبح لباس کارش را درون کیسه خالی برنج میگذارد و کنار خیابان میایستد تا اینکه شاید کارفرمایی او را برای انجام کارهای ساختمانی و یا خالی کردن بار با خود ببرد.
زهرا به روزهایی اشاره میکند که پدر تا شب به خانه برنمیگردد و با بغضی که انگار سالهاست در گلویش مانده، میگوید: شب هم که بر میگردد آنقدر خسته است که دیگر نای صحبت کردن با ما را ندارد و زود خوابش میبرد. سختی روزگار، زهرای 13 ساله را پخته کرده است، از حرفهایش مشخص است که بیشتر از سنش میفهمد، میگوید: «روزیِ من و خانوادهام دست خداست، ما از خدا میخواهیم که پدرم هر روز کار پیدا کند تا بتواند مخارج زندگی ما را تأمین کند.»
زهرا یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خودش هم دارد. از او میپرسم تا حالا شده معلم سر کلاس از تو بپرسد شغل پدرت چیست؟ چند لحظهای به گوشهای خیره میشود و بعد با نگاه حسرتآلودی جوابم میدهد: بله، این سؤالی است که من به خاطرش همیشه ترس دارم که اول مهر سر کلاس بروم، حتی یک سال هم روزهای اول سر کلاس نرفتم به خاطر اینکه جلوی همکلاسیهایم از شغل پدرم خجالت نکشم، آخه خیلی از دوستانم شغل پدرشون با شغل پدر من فرق دارد پدر دوستم یاسمن، مهندس است.
فرهنگ غلطی که سالهاست بین معلمان مدارس و حتی در دانشگاهها مرسوم است این است که در روزهای نخست شروع سال تحصیلی، تک تک دانشآموزان را از جا بلند میکنند و اولین سؤالی که حتی گاهی قبل از معرفی دانشآموزان پرسیده میشود این است که شغل پدرت چیست؟ گرچه خجالت کشیدن از معرفی شغل والدین خیلی هم به سن و سال ربط ندارد، اما این مشکل برای کودکان و نوجوانانی که در سنین حساستری هستند، مشکلات و تبعات بیشتری ایجاد میکند.
هرچند اطلاع مدرسه و معلم از شغل پدر و این که پدر او در قید حیات است یا نه یا تنها با مادر یا با ناپدری زندگی میکند مفید بوده و به شناخت معلم از وضعیت روحی و اخلاقی دانشآموز کمک میکند، اما این اطلاعات جای دیگری ثبت شده و معلمان و مدیران مدرسه میتوانند با تهیه یک لیست از اسامی دانشآموزان و شغل پدرشان این معما را آسانتر کنند.
این که کودک یا نوجوان در حضور دیگران برخیزد و بگوید پدرش میوهفروش است یا پزشک، پیمانکار است یا راننده تاکسی یا بیکار شده اصلا توجیهپذیر نیست چون ممکن است به خاطر شغل پدر یا بیکاری او در معرض قضاوت دیگران قرار گیرد بی آن که نقشی در شغل یا وضعیت او داشته باشد و بچهها به جای ارزش قائل شدن برای مشاغل آنها را تفکیک میکنند. این در حالی است که پرسیدن این سؤال هیچ ضرورتی ندارد.
معلمان محترم به جای این پرسش میتوانند خود نقش اساسی در معرفی مشاغل و جایگاه و ارزش هر کدام از این شغلها داشته باشند و آنها را طوری معرفی کنند که حتی سبب شوند کودکان به والدین خود افتخار کنند، چه بسا که آینده بسیاری از دانشآموزان را همین مشاغل رقم بزند.
اما گاهی همین سؤال اول مهر کافی است که تا آخر سال و شاید برای همیشه کودک و یا نوجوان جلوی هم کلاسیهایش سرشکسته شده و احساس حقارت به او دست دهد و حتی علاوه بر تاثیر روحی و روانی، بعضا سبب افت تحصیلی به واسطه مقایسه موقعیت خود با هم کلاسیهایش شود، چرا که این موضوع ممکن است ابزاری شود برای تمسخر و تحقیر کردن آن دانشآموز از سوی هم کلاسیهایش و این امری طبیعی است که آرامش روانی دانشآموزان تاثیر مستقیمی بر نتایج درسی کودکان میگذارد و درواقع، دانشآموزی که از آرامش فکری بیشتری برخوردار است شادتر زندگی میکند و توان فکری او برای درس خواندن از دانشآموز افسرده و گوشهگیر به مراتب بالاتر خواهد بود.
یکی دیگر از راهکارهایی که ممکن است تاثیرگذار باشد این است که حل این فرهنگ غلط و نادرست کوچک شمردن بعضی از مشاغل، نیاز به فرهنگسازی دارد و اینجاست که باید از خودمان شروع کنیم در هر خانواده والدین میتوانند جایگاه واهمیت هر شغل را از همان دوران کودکی به فرزندان خود آموزش دهند که باید در همین سنین پایه به کودک بیاموزیم جامعه به همه شغلها نیاز دارد. در واقع باید با همان زبان ساده و کودکانه به فرزندانمان یاد دهیم هر شغلی در جامعه، مشکلی از مشکلات ما را حل میکند و در نتیجه هیچ شغلی بهتر یا بدتر از شغل دیگر نیست.
برای این کار میتوانیم با آوردن مثالهایی با زبان کودکانه، نونهالان را از اهمیت مشاغل مختلف آگاه کرد. مثلا اگر پاکبان نباشد شهر ما کثیف و زشت و چندشآور است. و یا گفتن این جملات که اگر مریض شویم باید به دکتر برویم و اگر کفشهایمان خراب شد باید به کفاشی برویم، پس هم دکتر و هم کفاش به ما کمک میکنند تا راحتتر زندگی کنیم. به کودک یاد میدهیم هم دکتر و هم کفاش به ما کمک میکنند تا راحتتر زندگی کنیم و با اینگونه مثالها میتوانیم کودک را طوری آموزش دهیم که نهتنها هیچ شغلی را مسخره نکند، بلکه به همه مشاغل احترام بگذارد و به نوعی قدردان زحمات همه کارگران، کارمندان و کشاورزان باشد.
اگر محصلی در مدرسه به شغل پدر یا مادرش جلوی دوستانش به اصطلاح پز میدهد، ریشه این رفتار را هم باز باید در نوع آموزش و تربیت کودک در سنین پایه و در خانواده جستجو کرد. همه رفتارهای ما از همان ابتدا در ذهن کودک نقش می پذیرد و درواقع جایگاه وخوب وبد بودن را خودمان مشخص میکنیم.
پرسیدن این سوال در کلاس به دانشآمور آسیب وارد میکند
آقای عباسی که معلم و مدیر یک مدرسه ابتدایی است معتقد است که پرسیدن این سوال در جمع کلاس ممکن است به دانشآموز آسیب وارد کند و میگوید به خاطر وضعیت تحصیلی و مالی دانشآموز نیاز است معلم بداند که شغل پدر دانشآموز چیست اما میتوان این سوال را در خفا و یا از خود اولیا در همان ابتدای شروع سال تحصیلی پرسید و اینکه علنا پرسیده شود به نظر کار درستی نیست.
وی افزود: متاسفانه فقر مالی و همین طور فرهنگی در هم گره خوردهاند و گریبانگیر جامعه ما شده است و همین امر سبب آسیب شدید به برخی از دانشآموزان میشود.
عباسی گفت: به طور کلی من با این کار موافق نیستم و بهتر است اطلاعات دانشآموز به صورت غیر مستقیم یا از خود اولیا پرسیده شود و این درحالی است که خیلی از معلمان این سوال را سر کلاس درس میپرسند.
این فرهنگ غلط ما را رها نمیکند
مریم.ر که دانشجوی کارشناسی است در این باره میگوید: از همان سالهای گذشته در مقطع ابتدایی لحظاتی که وارد مدرسه میشدیم اول صبح سر صف از دانشآموزان خواسته میشد که یکی یکی خود را معرفی کنند و بگویند شغل پدرشان چیست. در چنین مواقعی تا لحظهای که نوبت به من میرسید آنقدر به من استرس وارد میشد که حتی به اندازه یک سال برایم طولانی به نظر میرسید. دوست داشتم از صف کلاس بیرون بروم و یا آنکه از کلاس خارج شوم چون جلوی دوستانم احساس حقارت میکردم و به نوعی نمیخواستم جلوی دوستانم سرخورده و یا ضایع شوم که اطلاعات خانوادگی من را بدانند.
وی با بیان اینکه در آن زمان تمام فکر و ذکر من این بود که دنبال کلمهای بگردم که مثلا کشاوز و یا کارگر را از آن حذف کنم، میافزاید: این فرهنگ غلط هنوز ما را رها نکرده و حتی تا دانشگاه ما را همراهی میکند، سوالی که برخی از اساتید هنوز از دانشجویان میپرسند. این دختر دانشجو معتقد است با اینکه ممکن است خیلی از دانشجویان از لحاظ شخصیتی و فرهنگی با هم متفاوت باشند، با این حال ممکن است شخصیتشان به واسطه شغل پدرشان قضاوت شود.
انتهای پیام