به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ حجتالاسلاموالمسلمین میرزامحمدی، 20 شهریورماه مصادف با شب دوم محرمالحرام در مراسم عزاداری هیئت حضرت علی اکبر(ع) مسجد المصطفی(ص) یزدانشهر قم گفت: دیشب مقدمهای در مورد عظمت و جایگاه مجالس و محافل مذهبی از منظر روایات سخن گفتیم که برگزاری این جلسات دستور صریح حضرات معصومین(ع) بود و چون وجود نورانی معصومین(ع) در دوران حیات خودشان مبسوط الید نبودند و به صراحت و آزادی و امنیت کامل نمیتوانستند اقامه عزا بر سالار شهیدان کنند، لذا این رو بهعنوان دستور تربیتی و در حقیقت بهعنوان یک تاکتیک به شیعیانشان آموزش دادهاند.
وی بیان کرد: یکی از کسانی که به محضر نورانی امام صادق(ع) رسیده و از شعرا و مرثیهخوانان دستگاه اهل بیت(ع) بود، میگوید من محضر امام رسیدم اشعار کمیت بن زید اسدی را که در رثای حضرت سیدالشهدا(ع) سروده بود خواندم، امام قبل از اینکه من مرثیهام را اجرا کنم بلند شدند و پردهای بین ما زدند و به اهل و عیالشان امر کردند که جمع شوید و بر جد غریبم امام حسین(ع) اقامه عزا کنیم؛ من شروع کردم اشعاری را در قالب مرثیه خواندم، حضرت گریه کردند و بعد در میان گریهها امام دو مرتبه اشاره کردند، الباب الباب یعنی مراقب درب منزل باشید. خود حضرت تشریف آوردند دیدند جمعیتی حاضر شدند، امال بنی العباس هم آمدهاند و به امام دارند میگویند چه خبر است؟ از درون منزل صدای زجه و ناله میآید. این همان امام صادقی است که ما میگوییم چهار هزار شاگرد تربیت کرده است. همان امامی است که ما در منابر میگوییم تأسیس دانشکده کرد و این همه شاگرد تربیت کرد اما برای اقامه عزا در اندرون منزل مبسوط الید نبود.
میرزا محمدی ادامه داد: حضرت فرمودند کودکی از ما از دنیا رفته یا به نقل دیگری کودکی از ما بیهوش شده است و زنها دارند زجه میزنند. امام صادق(ع) که در بین همه ائمه شیخالائمه است و فرصت امامت و طول عمر شریف ایشان از همه ائمه بیشتر بوده است در اندرون منزل نمیتواند برای اجداد طاهرینش اقامه عزا کند. لذا، به دوستان و شیعیانشان فرمودند که شما این جلسات را تشکیل دهید که این جلسات مایه احیای امر ما اهل بیت(ع) میشود.
وی عنوان کرد: وقتی از حضرت رضا(ع) پرسیدند، مراد از احیای امر شما اهل بیت(ع) چیست که اجدادتان و خودتان سفارش کردید، «فَرحم الله مَن اَحیاء اَمرنا»، امام فرمودند «یَتعلم علومنا» علوم ما اهل بیت(ع) را یاد بگیرند و این معارف را به سمع و نظر مردم برسانند «لَو عَلموا محاسن کلامنا لتبعونا» اگر مردم از زیبایی کلام ما اهل بیت(ع) مطلع شوند یک نفر هم با ما اهل بیت(ع) مخالفت نمیکند. همه سر سفره ما اهل بیت(ع) متنعم هستند. لذا، برقراری این جلسات عاملی است برای احیای امر مقدس امامت که دیشب حدود تقریبا به شش ویژگی از فواید برگزاری این جلسات از لسان روایات اشاره کردیم.
این استاد حوزه گفت: هفتمین ویژگی که در لسان مبارک امام رضا(ع) به آن اشاره شده؛ این است که شرکت در این جلسات که موضوع سخن معارف نورانی اهل بیت(ع) است مایه حیات قلوب میشود. این قلبی که دو سال گذشته هم پیرامونش در همین مسجد چند شبی را صحبت کردیم؛ به تعبیر برخی از بزرگان هدف از انزال کتب و ارسال رسل همین قلب است که تمام اینها بر قلب نازل میشود و رسالت انبیاء بالاخص پیغمبر اکرم(ص) مدیریت بر این قلوب است که قرآن هم بر قلب پیامبر(ص) نازل شد و ما در قرآن 155 آیه در مورد قلب داریم؛ امام رضا(ع) فرمودند که این قلب یک اماته و یک حیات دارد.
میرزامحمدی افزود: اماته قلب در بیان نورانی امام سجاد(ع) ذکر شده است که از قرآن هم میشود الهام گرفت. قرآن چند نوع قلب را معرفی میکند که امام سجاد(ع) در مناجات خمسه عشر، اولین مناجات، به اماته قلب و عامل این اماته اشاره میکند که گناه و کثرت گناه باعث اماته قلب میشود «وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي» و بعد هم نسخه احیای آن را فرمودند «فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ منک علیه». توبه از گناه، اماته قلب را تبدیل به حیات قلب میکند. امام رضا(ع) فرمودهاند که شرکت در محافل و مجالس ما اهل بیت(ع) موجب حیات قلوب میشوند «مَن جَلسَ مَجلس یُحیا فی اَمرنا لَم یَمُت قَلبه یَومَ تَموتُ القلوب». با نگاهی به آیه 24 سوره انفال، میتوان الهام گرفت که این محافل و مجالس که علوم و معارف اهل بیت(ع) در آن بیان میشود در حقیقت نوعی از اجابت دعوت خدا و رسول(ص) است. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ» اجابت دعوت خدا و رسول هم موجب حیات حقیقی شماست، شرکت در این محافل و مجالس هم به تعبیر حضرت رضا(ع) همین ویژگی را دارد.
وی اظهار کرد: وقتی در سیره عملی پیغمبر اکرم(ص) ملاحظه میکنیم، متوجه میشویم که متأسفانه مورخان و سیرهنویسان به این گوشه تاریخ حیات نبوی جفا کردهاند و آن را کمرنگتر بیان کردهاند. یکی از سیرههای مستمر پیغمبر اکرم(ص) را در مورد همین ارادت و محبت خالصانه و خاص به سیدالشهدا(ع) و اقامه عزا بر سالار شهیدان میبینم؛ پیغمبر اکرم(ص) نه تنها اخبار از غیب میدهند و پیشگویی میکنند که در آینده، در سرزمینی به نام کربلا حسینم را میکشند، بلکه خود بهعنوان یکی از عزاداران سالار شهیدان اهل بکاء و اقامه عزا هستند.
کارشناسی دینی عنوان کرد: حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودند که یک روزی من با پیغمبر اکرم(ص) قدم میزدم. اول صبح ما با هم آمدیم بیرون مدینه، مشغول قدم زدن بودیم، جبرئیل نازل شد، وقتی خبر شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) را بر پیغمبر اکرم(ص) آورد، پیغمبر دست من را گرفت و من با پیغمبر مدت مدیدی در آن روز مشغول گریه بر حسین بودیم تا اینکه جبرئیل برای بار دوم نازل شد و پیغمبر اکرم(ص) را به صبر و آرامش، دعوت کرد. لذا، در سیره عملی پیغمبر اکرم(ص) هم میبینیم. سلسله جلیله انبیاء را که دیشب اشاره کردیم از حضرت آدم ابوالبشر(ع) اولین خلیفه الله این بستر شروع میشود تا وجود ملکوتی آخرین منجی عالم بشریت که ناظر بر همین اقامه امر مقدس است.
وی گفت: در آن رساله رجعتی که علامه مجلسی دارند و جدا هم چاپ شده است، آنجا روایتی از امام صادق(ع) میآورند، اولین کسی که از خاندان عصمت و طهارت در رجعت مهدوی حاضر میشود، حضرت سیدالشهدا(ع) است؛ که آنجا کیفیت ظهور اینگونه است، با بدن بیسر حضرت سیدالشهدا(ع) در رکاب مهدوی میآید و بعد مادرشان صدیقه طاهره، که تا چشمشان به این رگهای بریده میرسد، زجه و ناله میزند. مرحوم علامه امینی در کتاب «سیرتنا و سنتنا»، مجالس پیغمبر اکرم(ص) در مورد حضرت سیدالشهدا(ع) را به صورت مستند ذکر میکنند. در سفر، در هزر، در جمع مهاجران، در جمع انصار، در اندرون، در نزد همسرانشان، در نزد صحابه، در لابلای خطبهخوانی پیغمبر اکرم(ص)، بارها و بارها مشاهده شد، از ابتدای ولادت حضرت سیدالشهدا(ع) تا لحظهای که پیغمبراکرم(ص) خواستند از دنیا بروند.
میرزامحمدی ادامه داد: در لحظه ولادت حضرت سیدالشهدا(ع) وقتی قنداقه را محضر پیامبر(ص) آوردند، ایشان به این بچه تازه به دنیا آمده، نظری کردند و با گریه فرمودند «عزیز علی یا اباعبدالله» که آنجا تعدادی از زنان حضور داشتند، زن عموی پیامبر(ص) میگوید من تعجب کردم که حضرت روز اول ولادت به چه گریه میکنند! ابن عباس میگوید حضرت سیدالشهدا(ع) آمدند روی سینه پیامبر قرار گرفتند، پیامبر به حالت بکاء چند مرتبه فرمودند من را با یزید چه کار، و بعد هم مشغول گریه شدند. پس اقامه عزا در حقیقت اقتدا به سیره پیغمبر اکرم(ص) است، چون پیغمبر از لحظه ولادت تا لحظهای که از دنیا رفتند، یعنی تا هفت سالگی امام حسین(ع)، هفت سال تمام به هر بهانهای برای سیدالشهدا گریه کردند.
وی بیان کرد: ادای حقوق امام چقدر مهم است که بعضی از بزرگان ما کتابی جداگانه نوشتهاند. بکاء بر حضرت سیدالشهدا(ع) راه را برای ادای حقوق امام نزدیک میکند، امام صادق(ع) فرمود «فقد ادّا حقنا» یعنی با یک گریه بر امام حسین(ع)؛ در حقیقت این عظمت و منزلت بهخاطر اشک ما نیست بلکه بهخاطر صاحب آن است که اشک ما منتسب به اوست، صاحب این اشک به قدری بزرگ و بلندمرتبه است که خداوند به اشکی که در مورد آن حضرت ریخته میشود، عنایت کرده و حق ما ادا میشود.
خطیب هیئت حضرت علیاکبر(ع) گفت: وقتی در عزاداریها به سیره و سنت نبوی اقتدا شود یعنی دیگر بدعت نیست و ما با همین اقامه عزا میتوانیم جواب مخالفان و فرقههای ضاله در مورد عزاداریها را بدهیم که آنها میگویند این مراسم بدعت است. ابن عباس میگوید آنقدر پیغمبر(ص) راجع به ماجرای حضرت سیدالشهدا(ع) سخن گفتند که نُقل همه محافل ما صحابه، ماجرای شهادت امام حسین(ع) بود و هر وقت حضرت سیدالشهدا(ع) در جمعی حاضر میشدند ما ایشان را تعظیم و تجلیل میکردیم.
وی بیان کرد: در فلسفه و چرایی عزاداری همین بس که شیعه دارد به سیره ائمه معصومین خودش عمل میکند؛ عمل به سیره و سنت آنها یعنی عمل به سنت نبوی نه بدعت. حضرت صدیقه طاهره(ص) نیز به حضرت امیرالمؤمنین(ع) سفارش میکند که بر من گریه کن، بر بچه یتیمها هم گریه کن و اما در گریه کردن بر یتیمان، حسین من را فراموش نکن.
سیدمحمدمهدی مؤذن
انتهای پیام