محمدعلی حضرتی، شاعر و پژوهشگر در گفتوگو با ایکنا از قزوین، ضمن اشاره به جریانات ادبی پس از دوره صفویه گفت: شعر دوره قاجار و اساساً جریان ادبی پس از دوره صفوی به دلیل ارجاع به سنّتهای ادبی گذشته، دوره بازگشت نامیده میشود که در آن عموماً شاعران تلاش میکنند از روشهای سخنوری اساتید سبک خراسانی و عراقی تقلید کنند که در غزل و قصیده و مثنوی و قالبهای متعارف شعر این دوره بهوضوح مشهود است.
وی تأکید کرد: تنها حوزهای که از تقلید عبور کرده و توانسته فضایی را برای نوآوری فراهم کند و مقدمهای برای ظهور ادبیات مشروطه باشد، ادبیات عاشورایی است.
حضرتی با اشاره به نوآوری شاعران در پرداختن به واقعه عاشورا عنوان کرد: در تمامی عرصههای ادب عاشورایی در دورهٔ قاجار با نوآوری در فرم، محتوا، درونمایه و نگرشهای شاعران به واقعهٔ عاشورا مواجه هستیم.
وی اظهار کرد: بهطورکلی در ادبیات مربوط به واقعه عاشورا دو نوع شعر متفاوت وجود دارد، یکی شعر عاشورا که مستقیماً به ماجرای عاشورا میپردازد و دیگری شعر عاشورایی که به تحلیل واقعه عاشورا اشاره میکند و نیاز جامعه ما به شعر عاشورایی است.
این شاعر و پژوهشگر تصریح کرد: در این حیطه شاعر بهعنوان کسی که از جریانات اجتماعی روزگار جلوتر است باید به درجهای از قدرت تحلیل تاریخی- اجتماعی و زبانآوری برسد که با عبور از شعر عاشورا، بهوسیله شعر عاشورایی جامعهای را با خود همراه کرده و فارغ از تکرارها به دریای شعر عاشورایی قطرهای بیفزاید.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری قزوین با اشاره به آسیبشناسی ادب عاشورایی عنوان کرد: آسیبشناسی ادب عاشورایی کار شاعران فرهیختهای است که از ظاهر عاشورا عبور میکنند تا به ذات، پیام و درونمایه آن برسند؛ شاید بتوان گفت از اولین کسانی که رفتار عزاداران حسینی را نقد و آسیبشناسی کرد مولانا بود و نگاه او در قرن دوازدهم توسط بیدل دهلوی تکامل یافت.
حضرتی افزود: یکی از موضوعات مهم در ادبیات عاشورایی این است که ما باید بین شعر آیینی و شعر هیئتی تفاوت قائل شویم؛ هر شعری که مضمون مذهبی داشته باشد لزوماً آیینی نیست؛ مشکل شعر آیینی روزگار ما این است که شاعران نگاهی کلی به یک واقعه مذهبی ندارند.
وی تأکید کرد: شاعر باید با یک تفسیر محوری با اتفاقات روبهرو شود؛ شاعران ما نهتنها در حوزه شعر آیینی بلکه در حوزه آزاد هم همین ضعف را دارند؛ آنها فاقد جهانبینی و نگرش فلسفی به هستی در شعر هستند و نمیتوانند هر واقعهای را با فلسفه خودشان تفسیر کنند.
این شاعر افزود: به همین خاطر است که عمدتاً شعرها سطحی و شبیه به هم و نیز فاقد عناصر لازم برای گنجیدن در حیطه شعر آیینی هستند.
انتهای پيام