به گزارش ایکنا؛ مراسم سوگواری امام حسین(ع) با سخنرانی سیدمجتبی حسینی، پژوهشگر دین و اخلاق در دبیرستان صدیقین برگزار شد.
وی در ابتدا با اشاره به داستانی از ابوبصیر بیان کرد: ابوبصیر همسایهای داشت که به به دستگاه خلافت بنی عباس وابسته بود و اهل هرگونه فسق و فجوری هم بود، هرچقدر هم که او را نصیحت میکردند که دست از این کارها بردارد متنبه نمیشد. یک وقت ابوبصیر تصمیم گرفت به مکه برود و علاوه بر این که حج بجا آورد با امام صادق(ع) نیز دیدار کند.
حسینی تصریح کرد: وی قبل از این که عازم شود با دوستانش خداحافظی کرد، از جمله سراغ این همسایه هم رفت، این همسایه به ابوبصیر گفت که اگر نزد امام صادق(ع) میروی از رفتار من هم برای او تعریف کن و بگو که من چنین شخصی هستم. ابوبصیر نیز این کار را انجام میدهد و وقتی از مکه بازمیگردد به آن همسایه میگوید که با امام این مسائل را مطرح کرده است.
وی در ادامه افزود: ابوبصیر به این همسایه گفت که امام صادق(ع) فرمودند به آن شخص بگویید دست از این کارها بردارد تا ما هم در آن دنیا برایش جبران کنیم و به کمک او برسیم، این فرد همسایه که اهل فسق و فجور بود متنبه شد و تصمیم گرفت شخص دیگری شود، از طرفی به ابوبصیر گفت تمام اموال من از طریق حرام به دست آمده است و از طلب لباس و غذا کرد.
حسینی بیان کرد: ابوبصیر هم به او کمک کرد و از طرفی دوستانش نیز رهایش کردند تا این که این فرد در بستر بیماری و احتضار افتاد، ابوبصیر میگوید که برای آخرین بار که بر بالین وی حاضر شدم دیدم که برای آخرین بار نیم خیز شد و گفت «السلام علیک یا جعفر بن محمد الصادق»، سپس به ابوبصیر گفت آقای شما به عهدش وفا کرد و سپس جان سپرد.
وی بیان کرد: این داستان برای همه ما وجود دارد، از این دنیا که برویم همه ما دستمان خالی است و خوش به حال کسانی که در لحظه جان دادن سرشان به زانوی امام حسین(ع) است، این نیز جزء ویژگیها سیدالشهدا(ع) است. گویی هر کس که قرار مقام بالایی داشته باشد باید سرش روی زانوی امام حسین(ع) باشد، از زمان رسول خدا(ص) نیز همینطور بوده است و وقتی خود حضرت داشتند از دنیا رحلت میکردند حسنین به بالینشان آمدند و ایشان را در آغوش گرفتند.
این پژوهشگر دین تصریح کرد: وقتی که آمدند تا حسنین را از روی سینه رسول خدا(ص) بردارند حضرت فرمود به آنها کاری نداشته باشید، میخواهم آنها را ببویم و میخواهم از آنها توشه بگیرم و اینطور از دنیا رفتند، امام علی(ع) نیز اینطور بود اما قضیه حضرت زهرا(س) بماند.
حسینی بیان کرد: شهدای کربلا نیز اینطور بودند و سیدالشهدا(ع) بر بالینشان حاضر شد و سرشان را به زانو گرفت، امام حسین(ع) همان کاری را که با علی اکبر(ع) کرد با «جون» نیز انجام داد و صورت به صورتش گذاشت و چقدر برخی از یاران با صفا بودند که جلوی تیرها میایستادند تا به امام اصابت نکند، اما وقتی که به لحظات آخر میرسیدند به امام میگفتند آیا به عهد خودمان وفا کردیم؟ خدا کند ما نیز طوری زندگی کنیم که در لحظه آخر عمر بتوانیم بگوییم که آیا به عهدمان وفا کردیم؟ وفای به عهد نیز عبارت از اصلاح رفتار و گفتار و خواندن نماز و ...، لذا این وفای به عهد در ذات ائمه(ع) وجود دارد اما در سیدالشهدا(ع) به طور خاص نمایان است.
این پژوهشگر دین در ادامه تصریح کرد: بنابراین ما با این عبارت دهه را ترک میکنیم که میدانیم ائمه(ع) وفای به عهد دارند و واقعا با این اعتقاد که میدانیم اینها ما را تنها رها نمیکنند و آن زمانی که هیچ کسی دور و اطراف ما نیست دستمان را خواهد گرفت.
حسینی در ادامه به ذکر داستانی از شیخ عباس قمی مولف مفاتیح الجنان پرداخت و بیان کرد: وقتی که شیخ عباس قمی از دنیا رفت، کار کفن و دفن ایشان قدری طول کشید و حدودا ساعت 4 بعد از ظهر ایشان را به خاک سپردند، فرزند ایشان نقل میکند که حوالی ساعت 12 شب در خواب دیدم که پدرم بسیار خوشحال و با سر و وضعی آراسته است، به ایشان گله کردم که ما اینجا ناراحت هستیم اما شما خوشحالید؟ شیخ عباس به فرزندشان گفته بودند که چرا ناراحت باشم در حالی که از زمانی که من را دفن کردهاند سه بار من را نزد امام حسین(ع) بردهاند، این اتفاق برای ما نیز میافتد اما به شرط اینکه به عهد خودمان وفا کنیم.
یادآور میشود این سخنان در تاریخ 29 شهریورماه، مصادف با شب یازدهم محرم الحرام ایراد شده است.
انتهای پیام