«دین مناسکی» منشا بروز تناقض‌هاست
کد خبر: 3750201
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۱
محسن آرمین در نشست «نقد اجتماعی آیین‌های عاشورایی» عنوان کرد:

«دین مناسکی» منشا بروز تناقض‌هاست

گروه اندیشه ــ محسن آرمین ضمن ارائه توضیح در زمینه آیین‌ها بیان کرد: بزرگترین خطر این است که دین در حال مناسکی شدن است و شاهد این هستیم که این مناسک روز به روز به صورت پر حجم تولید می‌شود و از جمله آفات دین مناسکی این است که ما تزویرها و دروغ‌ها را در کنار راستی‌ها و درستی‌ها توأمان می‌بینیم و این تناقض‌ها به وجود می‌آید.

به گزارش ایکنا؛ نشست «نقد اجتماعی آیین‌های عاشورایی» با سخنرانی محمدرضا کلاهی و محسن آرمین، عصر روز گذشته دوم مهرماه در خیابان وصال شیرازی، باشگاه اندیشه برگزار شد.
آرمین در این نشست بیان کرد: آنها که عاشورا را نقد کردند و معتقد هستند عاشورا تحریف شده بحث آنها روایتی است که از عاشورا شده است، نه آیین های عاشورا. شهید مطهری نیز همین کار را کرده است، بیشترین نقد در مورد روضه‌خوانی‌ها و ... است که به عنوان رخداد تاریخی نقل می‌کنند که سندیت تاریخی ندارد.
وی در ادامه افزود: آیین چیز دیگری است، دسته و سینه زنی و .. را آیین می‌گویند، اما شهید مطهری مطالبی که در زمینه تعداد کشته‌شدگان توسط امام حسین(ع) در روز عاشورا است را نقد می‌کنند، نه این که آیین‌ها را نقد کنند.
آرمین تصریح کرد: گفتمان علمی در تبیین آیین‌ها داریم، مانند مجله مکتب اسلام و ... که از آیین‌های دینی سعی می‌کردند تبیین علمی به دست دهند، اما اینها گفتمان حاشیه‌ای است و به ایران نیز مربوط نیست و مبنای آن در مصر بوده است که بعد هم از بین رفت. حداقل وقتی در مورد آیین‌های دینی صحبت می‌کنیم باید توجه کنیم که این گفتمان علمی در حوزه آیین فرعی است و فکر نمی‌کنم بشود در مورد آن بحث جدی کرد.
این قرآن پژوه در ادامه بیان کرد: مسئله، مسئله علم و دین نیست، بلکه دین و واقعیت است، آیا گزاره‌های دینی واقع‌گرا هستند؟ آیا آنها کاشف از امر واقع هستند یا خیر؟ این با بحث نسبت علم و دین متفاوت است. باید تعریف ما از دین روشن باشد، آیا همه دین در ساحت خیال و تخیل است؟ این نگاه البته وجود دارد، به ویژه در دانش امروز که دین را تقلیل می‌دهند به حوزه شخصی در حد سرگرمی‌های شخصی که در کنار هنر و ورزش و ... قرار می‌گیرد، اما این قابل نقد است و این اول الکلام است و باید در ابتدا تعریفمان را از دین روشن کنیم و بعد ببینیم دین جنبه‌های عقلانی نیز دارد یا ندارد.
ساحات دین نیازمند تفکیک است
آرمین در ادامه افزود: باید ساحات دین را تفکیک کنیم. عرصه ایمان عقاید و احکام را باید تفکیک کرد و بعد نسبت هر یک را با عقل و عقلانیت سنجید. البته ایمان یک امر درونی است و مربوط به حوزه فردی است، اما بخش عقاید کاملا می‌تواند مورد ارزیابی عقلانی قرار گیرد و در حوزه عمومی نیز وجود داشته باشد، عبادات نیز در بخش آیین‌ها قرار می‌گیرد.
وی بیان کرد: نکته دیگری که می‌خواهم بگویم این است که اساسا به صورت کلی آن طور که بنده آیین را می‌فهمم و فکر می‌کنم، در جامعه‌شناسی نیز مطرح است این‌که ما دین بدون آیین نداریم، البته که دین بدون شریعت داریم. فرضا بودیسم دین بدون شریعت است، اما ادیان همیشه با آیین‌هایی همراه بوده‌اند، این امر نیز مورد توجه قرآن است که از آن با عنوان شعائر و مناسک یاد کرده است.
نقد آیین‌ها باید با لحاظ کارکردهای آن باشد
این قرآن پژوه در ادامه تصریح کرد: از نظر قرآن، آیین لازمه هر دینی است، اما سؤال این است که کارکرد آیین‌ها چیست؟ آیین‌ها کارکرد بازتولید باورها و اعتقادات را دارند، برخی از آنها به نوعی عقاید ما را بازتولید می‌کنند، برخی از آیین‌ها کارکرد آموزشی دارند و در قالب آن آیین افراد و پیروان آن دین با تعالیم آن دین آَشنا می‌شوند، اگر قرار است آیین را نقد کنیم باید بر اساس این کارکردها نقد کنیم.
وی بیان کرد: بنده معتقد هستم که اگر قرار است آیین را نقد کنیم، باید بر اساس این کارکردها باشد. نقش آیین‌ها در اینجا نقش پوسته‌ای است که بر گِرد یک حقیقتی است، دین یک گوهری دارد و آیین‌ها نقش حافظ این گوهر دین را دارند، لذا اگر قرار است نقدی باشد، باید با توجه به کارکردها باشد.
آرمین تصریح کرد: مثلا هسته اسلام توحید است و اگر حج را نگاه کنید، می‌بینید که کاملا آیین توحیدی است، در تاریخ سابقه‌ای ندارد که کسی حج را نقد علمی کرده باشد، روزه نیز همین طور است، آیین‌ها جنبه‌های نمادینی هستند که ما را به آن مدلول گوهر دین متوجه می‌کنند، یا از طریق بازآفرینی عقاید یا از طریق جنبه‌های اجتماعی و یا جنبه‌های روانشناختی آن این کار را می‌کنند و به همین دلیل باید اینها تفکیک شوند.
نقش آیین نقش تشبیه و تمثیل است
وی در ادامه بیان کرد: اگر بخواهیم مثالی بزنیم، باید بگوییم نقش آیین نقش تشبیه و تمثیل است، یک مثل را نمی‌توانیم بگوییم که غلط است یا صحیح است، اگر یک مطلبی را در قالب یک تمثیل بیان کردید، نمی‌توانید آنها را مورد قضاوت حقیقت و غیر حقیقت قرار داد، قضاوت فقط می‌تواند از این جهت باشد که اگر تاثیری که از مثل مد نظر است، بتواند اجرا کند. می‌گوییم درست است و در غیر اینصورت می‌گوییم باطل است که با گزاره‌های علمی متفاوت است. مثل و قصه را نمی‌توانید بر اساس مطابقت با واقع یا غیر واقع نقد کنید بلکه باید بر اساس کارکرد آن ارزیابی کنید.
آرمین گفت: لذا آیین‌ها کارکردهایی دارند، نقش آیین مانند ضرب‌المثل است و باید بر اساس کارکردها نقد شوند، اگر می‌گوییم حج یک دوره آموزشی اعتقادی توحیدی است، آیا واقعا این کارکرد را دارد یا ندارد، اگر داشت، می‌گوییم درست است و اگر نداشت می‌گوییم درست نیست.
این قرآن‌پژوه تصریح کرد: نکته دیگر این‌که عاشورا به عنوان یک واقعیت تاریخی است، چون برخی از آیین‌ها معطوف به اسطوره است و برخی نیز ناظر به واقعیات تاریخی است و باید این دو را تفکیک کنیم. اگر آیینی هم بر گرد عاشورا شکل گرفته، معطوف به این واقعیت تاریخی است، این واقعیت تاریخی یک پیام‌هایی دارد، بازیگران آن یک اهدافی داشتند، بر اساس یک منطقی عمل کرده‌اند، چه قبول کنیم اینها اولیاء خدا بودند یا نپذیریم، در هر حال اینها اهدافی داشتند و آیین‌های عاشورایی بر این اساس شکل گرفته‌اند.
وی در ادامه افزود: اگر این آیین‌های عاشورایی توانستند معطوف به آن حقایقی باشد که نقش‌آفرینان واقعه عاشورا مد نظرشان بوده، می‌گوییم این آیین‌ها درست است، اما اگر با آن اهداف و آرمان‌هایی که بازیگران عاشورا به دنبال آن بودند، بیگانه باشند آن را قبول نمی‌کنیم و می‌گوییم این آیین‌ها با عاشورا بیگانه هستند و از این نظر می‌توانیم آیین‌های عاشورا را نقد کنیم.
آرمین بیان کرد: اگر در پیام عاشورا عزت را دیدیم و اگر فکر کردیم پیام عاشورا برای من این است، اگر آیینی به نام عاشورا داشتیم که پیام ذلت می‌دهد، می‌گوییم نسبتی با عاشورا ندارد و می‌توانیم آن را نقد کنیم، لذا در مورد عاشورا بردن مسئله آیین در فضای تخیل که مربوط به یکسری آرمان‌های سرکوب شده انسان می‌شود که انسان در عالم خیال سعی می‌کند یکسری مسائل را جبران کند، فکر می‌کنم در نقد آیین‌های عاشورایی باید از این فضا بیرون آییم. این آیین‌ها ناظر به یک واقعیت تاریخی است و بر آن اساس شکل گرفته است.
مناسک دینی با دین مناسکی متفاوت است
این پژوهشگر دینی اظهار کرد: اما یک نکته را عرض می‌کنم و آن اینکه مناسک دینی با دین مناسکی فرق دارد، ما مناسک دینی داریم، کارکرد مناسک نیز این است که از آن گوهر دین بتواند حراست کند و آن آموزه‌ها را بازتولید و تقویت کند، همان کارکردهای آموزشی و ... را داشته باشد.
آرمین در ادامه تصریح کرد: اگر قرار باشد که دین تبدیل به دین مناسکی شود و هر چه هست، همین پوسته شود و محتوا فراموش شود و آن قدر این مناسک بال و پر پیدا کند و روی آن تاکید شود که دیگر آن حقایق مغفول واقع شود و به آن توجه شود، با دین و حقیقت دین سازگار نیست.
وی بیان کرد: بزرگترین خطر این است که دین دارد دین مناسکی می‌شود، این قدر این مناسک پرحجم شده‌اند و دائما هم تولید می‌شوند، مانند روز جهانی‌ها و ... و فقط به خاطر این که نظام یک نظام دینی است و متکفل حل مشکل مردم نیز هست و ناتوانی و ناکامی در حل مشکلات مردم نیز موجب می‌‌شود که نظام به سمت ظواهر و تقویت ظواهر و مناسک دینی برود و نتیجه این کار نیز این می‌شود که اگر گوهر دین تحت الشعاع مناسک قرار گیرد و مناسک اصل شود، آن وقت دین می‌شود مجموعه مناسک.
آرمین گفت: این بدان معناست که وقتی در مناسک شرکت می‌کنیم، این احساس کاذب به ما دست می‌دهد که واقعا به مسئولیت دینی خود عمل کرده‌ایم و یک احساس کاذب اقناع دینی پیدا می‌کنیم. گویی قرار بوده امام حسین(ع) شهید شود تا ما عزاداری کنیم و ثواب ببریم و احساس کاذب ایمان کنیم.
وی در ادامه افزود: وقتی این طور شد در مناسک دینی که تجلی تمام‌نمای دینداری می‌شود، آن وقت دروغ و تزویر و ریا در کنار حقیقت و راستی قرار می‌گیرد و اصلا کسی تعجب نمی‌کند. ریاکاری و دروغ و تزویر هست و حتی آبروی مومن را نیز می‌بریم، کسی هم تعجب نمی‌کند.
این پژوهشگر دینی تصریح کرد: این اتفاق که افتاد، از خودتان سؤال می‌کنید که مگر قرار نبود این مناسک ما را دین‌دارتر کند؟ ولی وقتی ارزیابی می‌کنیم دهه محرم می‌رود، اما این مناسک در مردم هیچ تاثیری نمی‌گذارد، چون وقتی دین مناسکی شد، قرار نیست گوهر دین بازتولید شود. دین یعنی همین مناسک و سینه زدن و ...، بدتر از این ابزار دست قدرت و مطامع و خواسته‌هایی که نسبتی با دین ندارند. لذا امور متناقض در کنار هم قرار می‌‌گیرند و بعد هم می‌گوییم گریه‌ای کردیم و این احساس کاذب که ایمانمان تقویت شده است.
انتهای پیام

captcha