غلامعلی طاهری؛ هنرمند پیشکسوت نقاشی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا گفت: شخصاً معتقدم که در دوره معاصر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی عرصه هنر مجال و فرصت بیشتری برای پرداختن به واقعه عاشورا پیدا کرد لذا باید هنر عاشورایی را به دو حوزه پیش و پس از انقلاب اسلامی تقسیم کرد که عرصه نقاشی نیز تبلور خوبی در این زمینه در هر دو مقطع داشته است.
وی ادامه داد: پیش از انقلاب اسلامی به طور جدی نقاشی به وجه حماسی و رزمی مرتبط با واقعه عاشورا به شیوه قاجاریه و قهوهخانهای پرداخت و اوج هنر نقاشی ویژه این واقعه را در آن دوره داشتیم و این سیر همزمان با پهلوی اول و ممنوعیت فعالیتهای مذهبی در تمام شئون ازجمله فرهنگی و هنری دچار افول شد.
طاهری تصریح کرد: چنین اتفاقی نقاشی عاشورایی را بیش از پیش به انزوا کشاند و پیگیری این نوع نقاشی که دیگر به نقاشی قهوهخانهای شهره شده بود بیشتر به خدمت برپایی مجالس نقالی و پردهخوانی آن هم به شکلی که تنها برای قشر محدودی و به شکل محلی به اجرای برنامه بپردازد، درآمد هر چند که بخش عمدهای از این سیر نقاشی به مجالس بزمی و رزمی برگرفته از داستانهای شاهنامه اختصاص پیدا کرد و گاه به شکل تلفیقی مقایسهای میان واقعه عاشورا با جنگهای روایت شده در شاهنامه صورت گرفت.
این نقاش پیشکسوت افزود: پس از انقلاب اسلامی و با توجه به احیای مفاهیم و ارزشهای دینی و مذهبی و لزوم بازیافت هنری که ریشه در باورهای ملی و دینی ایرانیان داشت، هنرمندان رویکرد متفاوتی را دنبال کردند و ضمن بهرهمندی از ریشههای هنرهای قدیم به موضوع عاشورا پرداختند که قطعاً نقاشی نیز در چنین فرایندی تأثیر پُررنگ و فراوانی در تبیین شکل خاصی از پرداخت هنری به عاشورا داشت.
طاهری تأکید کرد: هرچند که در غالب اوقات این رویکرد جدید در عرصه هنر مذهبی و به ویژه نقاشی، قالب آبستره(انتزاعی) و مدرن به خود گرفت و مخاطب کمتری را نیز به سمت خود به جهت فضای ناشناختهای که دارد جذب کرد و نقاشی موسوم به نقاشی سقاخانهای که مفهوم هنر برای هنر را دومرتبه بر سر زبانها انداخت اما به هر حال این شکل متفاوت در پرداختن به نقاشی عاشورا سبب اعتبار و ماندگاری آثار در برههای از تاریخ انقلاب اسلامی شد.
این کارشناس و مدرس دانشگاه در مورد لزوم پرداختن به هنر مذهبی و عاشورایی در قالبهایی متنوع گفت: در هنر مذهبی و عاشورایی قطعاً باد از قالبی استفاده کنیم که بتواند نگاه فرهنگی و معنوی و روحانی ما را به عاشورا نشان دهد و از طرف دیگر با توجه به اینکه اثر هنری بیانگر یک اتفاق بزرگ تاریخی است لذا باید در فرم اجرایی نیز از شیوهای فاخر و شکوهمند استفاده کنیم که بتواند موجب جذب مخاطب شود.
طاهری اظهار کرد: به نظر میرسد بهترین شکل پرداختن به واقعه عاشورا در عرصه هنر نقاشی در روزگار کنونی، نقاشی فیگوراتیو باشد، سبک و شیوهای از نقاشی که در مقابل شکل انتزاعی و غیر واقعی قرار دارد و در آن بر عناصر واقعی واقعه با تکیه به روایت تاریخی تکیه دارد.
این هنرمند نقاش با اشاره به اینکه ظرفیت بسیار مناسبی در میان نقاشان معاصر در پرداختن به نقاشی فیگوراتیو وجود دارد، گفت: متأسفانه به دلیل تزریق برخی اندیشههای روشنفکرمآبانه و سیطره فضای نقاشی وارداتی غرب و البته بازار داغی که در پرداختن به سوژههای نقاشی برمبنای روایات داستانهای غیرایرانی وجود دارد، خلق آثار نقاشی مبتنی بر فرهنگ ایرانی و برگرفته از روایت مذهبی و اعتقادی در اولویت پایینتری قرار دارد و در این عرصه شاهد خلق آثاری به ندرت چشمگیر هستیم که این روند نیاز به آسیبشناسی دارد تا کمبودها و ضعفهای به وجود آمده در فضای حرفهای تا حدود زیادی مرتفع شود.
وی تصریح کرد: گسست فرهنگی و هنری پدید آمده به دلیل آنچه از آن به نگاه شبهروشنفکری یاد شد و موجب غفلت هنرمندان نقاش به ویژه نسل جوان و مستعد از داشتههای فرهنگی خودمان شده است، موجب خواهد شد که در آینده نیز نتوان امید به رونق این عرصه در آینده نیز داشت.
طاهری در پایان افزود: تجربه تاریخی نشان داده است هر جا که شاهد رونق و رویکرد مناسب و چشمگیر در عرصه هنری به مقولات مذهبی و دینی باشیم قطعاً علاوه بر عزم و اراده جامعه هنری، حمایتهای نهادهای حکومتی نیز دخیل بوده است. عرصه هنر در قوام و گسترش تمدنهای دنیا بسیار دخیل بوده است و اگر به فکر قوام و گسترش تمدن اسلامی در سطح جهان هستیم نیز باید تا فرصت باقی است خلأهای موجود را پر کرده و با توجه به ارادتی که هم در میان هنرمندان و هم مخاطبان به ساحت ائمه اطهار(ع) وجود دارد از این ظرفیت به نحو شایستهای در نضج و بالندگی هنر مذهبی و عاشورایی استفاده کنیم.
انتهای پیام