به گزارش خبرنگار ایکنا؛ امروز بیستم مهرماه، روز بزرگداشت حافظ شیرینسخن، خواجه شمسالدین محمد بن بهاالدین حافظ شیرازی، شاعر بزرگ سده هشتم و از شاعران نامدار ایرانی است. این شاعر بلندمرتبه علوم و فنون را در محفل درس استادان زمان فراگرفت و در علوم ادبی پایهای رفیع یافت. به ویژه در علوم فقهی و معارف الهی تأمل بسیار کرد و قرآن را با چهارده روایت گوناگون از بر داشت. دیوان حافظ مشتمل بر حدود ۵۰۰ غزل، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه و تعدادی رباعی است و با چندین تصحیح به زبانفارسی و دیگر زبانهای جهان منتشر شده است. در همین راستا با عباسعلی وفایی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)، گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه از نظر میگذرد؛
وی در ابتدای گفتوگو درباره جنبه اجتماعی اشعار حافظ گفت: شاعران زبان فارسی از حیث محتوایی اشعار به چند دسته تقسیم میشوند؛ یکی اینکه شعرهایشان را در حوزه مدح، تملق، چاپلوسی و تحمیدیه قرار دادهاند و دوم اینکه شعر را برای خود گفته و مخاطب خودشان بوده و درباره احساسات درونی خود شعر گفتهاند. سوم اینکه دغدغههای فرهنگی ــ اجتماعی در آنها منجر به سرودن شعر شده است.
حافظ؛ شاعر دغدغهمند مسائل فرهنگی ــ اجتماعی
وی افزود: اگر بخواهیم حافظ را در این سه حوزه قرار دهیم، بیشتر اشعار وی در حوزه سوم قرار دارد، یعنی غالب اشعار حافظ جنبه اجتماعی دارد. وقتی شعر جنبه اجتماعی یافت و دغدغه زمان خود را مورد توجه قرار داد، دیگر آن شعر همهزمانی میشود، به ویژه وقتی شعرها جنبه اخلاقی و انسانسازی پیدا میکنند و به معنویات و درونیات انسان توجه دارند، آن موقع دیگر همهزمانی خواهند شد؛ به همین دلیل بیشتر شعرهای حافظ به صورت تمثیل به کار رفته و در اجتماع کاربرد بیشتری دارد و یکسری از مشکلات دورههای مختلف زندگی آدمی در آن بیان شده است.
وفایی ادامه داد: وقتی در یک شعر موضوع اخلاق و انسان مطرح باشد و چگونه بودن و چگونه زیستن در آن اهمیت داشته باشد، همهزمانی است. اگر این گونه نباشد، با مرگش فراموش خواهد شد و همه چیز تمام میشود و شعرش هم میمیرد. از سوی دیگر در ادبیات فارسی در دوره سامانیان، غزنویان و سلجوقیان شاعران بسیاری بودند که اکنون اسمی از آنها نیست و اگر هم اسمی هست، فقط در میان متخصصان و تحصیلکردگان ادبیات فارسی است. اما شاعرانی که با روح انسان سرو کار دارند و به نیاز انسان پاسخ میگویند، مانند حافظ، سعدی، مولوی و سنایی در همه اعصار زندهاند؛ مثلاً شاعران دیگری هم همزمان با حافظ بودهاند که شعرشان در نهایت شاعرانگی بوده است، اما اینکه شعر را در آن زمان برای ممدوح گفته و هدفشان مطامع مادی بوده، اکنون شعرشان جایی در میان شعردوستان ندارد، اما شعر حافظ فرازمانی است و به همین جهت ماندگار شده است.
حافظ؛ شاعری فرازمانی
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) درباره اینکه آیا حافظ فقط برای روح شاعرانه خودش شعر میسروده بیان کرد: نمیتوان هیچ شاعری را نسبت به این موضوع مستثنا کرد. مهم غلبه و اکثریت محتوای شعری و مضمون بیانی شعرهای یک شاعر است. حافظ را میتوان هم در دسته اول، هم دوم و هم سوم دید، اما در جزء سوم کلیتی وجود دارد که حافظ را مستثنا قرار داده است. در شعر شاعران دیگر هم همان طور که اشاره شد، کلیت و غلبه با جنبههای دیگر است.
وی ادامه داد: ممکن است مشکلاتی که اکنون در جامعه ما وجود دارد، در جامعه حافظ نیز به شکل دیگری بروز کرده باشد. حافظ از انسانیت و معرفت و جنبههای آرمانی، که انسانها به دنبال آن هستند، سخن میگوید و به همین دلیل ماندگار بوده است.
وفایی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا براساس شعرهای حافظ، که بیشتر هم از آیات قرآن الهام گرفته شده، میتوان به ذات زمانه حافظ پی برد که آنها چه اندازه با قرآن مأنوس بودهاند، گفت: قطعاً همین گونه است، اما اینکه ابزاری برای سنجش چنین مطلبی داشته باشیم وجود ندارد. برای اینکه از میان توده مردم آثاری نداریم، اما انعکاس قرآن از شعرهای حافظ بیانگر توجه مردم به این حوزه است و یا شاعران و تحصیلکردگان و دانشمندان و علما به این موضوع توجه داشتهاند و در آثار منثور آنها نیز بسیار به کار رفته است. به هر حال یکی از رمز و رموز ماندگاری او نیز همین است و این تأثیر قرآن در شعرهایش بیش از سایر شاعران بوده و خود نیز به صراحت اشاره کرده است که «عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ/ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت» وی در حیات خود هر چه یافته از دولت قرآن بوده است.
وی در ادامه بیان کرد: جوامع ساده و جوامعی که با مشکلات امروزی درگیر نبودهاند، طبیعتاً انس و الفت آنها با قرآن و مسائل روحانی و معنوی بیش از امروز بوده و به گذشته که برمیگردیم انسانها سادهتر و در محیطی آرامتر زندگی میکردند و در این صورت است که انسان به فطرت اصیل خود و به روحانیات و معنویات توجه بیشتری دارد.
نیاز به بررسی علمی شگردهای هنری شعر حافظ
وفایی در ادامه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه پژوهش درباره شعرهای حافظ با چه رویکردی مورد نیاز جامعه علمی ماست و این خلأ وجود دارد، تصریح کرد: هر چه درباره حافظ صحبت کردهایم، در حوزه مسائل محتوایی، مضمونی و معنایی است و آثار فراوانی هم در این زمینه وجود دارد، اما از رویکرد هنری آثار بسیار کمی وجود دارد، به ویژه اهل فن که میتوانند به آن توجه کنند و جای خالی آن محسوس است؛ اینکه چرا شعر حافظ برتر از شعر دیگران و جایگیرتر و دلپذیرتر از اشعار دیگران است، باید گفت که مؤلفههای معنایی نمیتواند باعث این امر شود. قطعاً شگردهای هنری نیز در این زمینه مؤثر بوده که به این حوزه کمتر توجه کردهایم و آنچه هست کلیگویی و با یک نگاه منطقی و مبتنی بر اندیشه و نظریه خاصی نیست و نیازمند این هستیم که با دقت و شیوه علمی به این حوزه بپردازیم.
وی گفت: البته من این کار را با توجه به حوزه مطالعاتی خودم آغاز کردهام، اما زمانبر است و میخواهم در این حوزه به ویژه در حوزه زبانی در مورد اشعار حافظ و برخی از شاعران دیگر تحقیق کنم. به هر حال احساس میکنم فن خاصی که موجب تفرق شعری حافظ شده و این موضوع همچنان مغفول مانده، شگرد زبانی است که این انسجام و سختگی را در زبان حافظ به وجود آورده و این موضوع نیاز به پژوهش دارد.
شعر حافظ؛ بیتالغزل معرفت و عرفان
وی در ادامه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا تفأل به دیوان حافظ در دوره معاصر رواج بیشتری دارد یا از دورههای گذشته نیز مرسوم بوده است، بیان کرد: خیر، از دورههای گذشته نیز بوده و چه بسا بیشتر از امروز هم رایج بوده است. اگر نگاهی به تاریخ ادبی و توجه گذشتگان به دیوان حافظ بیندازید، در زمان حافظ نیز شعر او را بیتالغزل معرفت و زبان معرفت و عرفان میدانستند و در گذشته آثار متعدد و شروحی در این زمینه نگاشته شده است. در دوره ما تفأل به دیوان حافظ کمرنگتر شده و در گذشته الفت مردم با شعرهای حافظ بیش از جامعه معاصر بوده است، حتی به بهانه تفأل زدن به شعرهای حافظ. از این رو این موضوع سابقه طولانی دارد و نسل امروز به دلیل اینکه این گونه موضوعات را از دایره منطق و خرد دور میدانند و نگاه روشنفکری دارند، کمتر به این حوزه توجه میکنند.
وی در پایان سخنان خود یادآور شد: امیدوارم حافظ الهامبخش بسیاری از شاعران امروزی باشد، امروز بیش از سایر زمانها نیازمند توجه به شاعران کلاسیک از جمله حافظ هستیم و این نگاه که برخی متأسفانه ناآگاهانه و یا آگاهانه و تعمدی میخواهند شعر حافظ و همردیفان او را یله و رها کنند و تنها به شعر معاصر توجه کنند، خیلی منطقی نیست.
وفایی تصریح کرد: شعر معاصر زاده گذشته ماست و فرهنگ ما و سنت ادبی امتدادی دارد و یکباره به وجود نمیآید؛ از این رو شاعرانی که بازتاب فرهنگ و ادبیات ما هستند، حتی در سطح جهان نماینده فرهنگی و ادبی ما بودهاند. به همین دلیل باید به آنها توجه کنیم و مبادا نسل امروز به سعدیها، حافظها و مولویها، سناییها و فردوسیها بیتوجه باشند. در روز حافظ باید گره محکمی با اندیشه حافظ زده شود و همواره محل توجه و الهامبخش ما در آفرینشهای ادبی باشد.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام