علی مؤذنی، نویسنده دفاع مقدس، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با اشاره به این موضوع که ادبیات جنگ را مناسبترین واژه میداند، گفت: ادبیات جنگ جهان شمولتراز ادبیات دفاع مقدس یا ادبیات پایداری است؛ حتی عناوین دفاع مقدس و پایداری ذیل ادبیات جنگ قرار میگیرند. به هر حال در جنگ یک طرف حمله کننده و یک طرف دفاع کننده است. ما عنوان دفاع را انتخاب کردیم، چون مورد حمله واقع شده بودیم. ما در پوشش مفهوم دفاع، به جهان اعلام میکردیم که متجاوز کسی دیگر است و جای آن که تسلیم شویم، دفاع کردیم، اما دفاع کردن که مقدس نیست، وظیفه است.
وی ادامه داد: این که چرا دفاع ما مقدس شد، برای این است که به مفاهیم مذهبی آغشته و عاشورا به عنوان یک مفهوم تعیین کننده وارد این حوزه شد و سطح رفتار بسیاری از رزمندگان را ارتقا بخشید و دفاع را برای آنها به سلوکی عارفانه تبدیل کرد. ادبیات پایداری هم مترادفی برای دفاع است، منتهی با حذف صفت مقدس.
مؤذنی با اشاره به نقش ادبیات جنگ در ادبیات ایران گفت: ادبیات جنگ طی این چهل سال بخش مهمی را از نظر کمی به خودش اختصاص داده و فکر میکنم دورههای متفاوتی را از نظر کیفی طی کرده باشد. مثلاً دوره اول کیفی آن به دوره هیجانی و شعاری متصف میشود، چون این هدف را دنبال میکرد که هم رزمندگان شارژ روحی و روانی شوند و هم مردم عادی از طریق این نوع ادبیات توجهشان به جبههها جلب شود، به این معنی که یا حضور فیزیکی داشته باشند یا در پشت جبهه فعالیت کنند و یا دست کم این که موقعیت را دریابند و نق نزنند.
وی ادامه داد: دوره دوم کیفی وقتی است که جنگ تمام شده است، اما همچنان احساسات نیرومندی از دفاع مقدس در جامعه وجود دارد،. این دوره کار کیفی میطلبد و شعاری نوشتن مذموم میشود. این دوره، دوره واقع بینانه نگاه کردن به جنگی است که اتفاق افتاده است. طرح پرسشهایی از این دست که چرا جنگ را با فتح خرمشهر تمام نکردیم؟ چرا وارد خاک عراق شدیم و از این قبیل. این که ادبیات جنگ در دورههای کیفی چه مدارجی را طی کرده، به پژوهشی مفصل نیاز دارد و با مصاحبه و کلی گوییهای رایج به پاسخی در خور نمیرسیم.
این نویسنده دفاع مقدس با اشاره به معرفی جهانی ادبیات جنگ گفت: من همین قدر میدانم که تعدادی از این رمانها ترجمه شدهاند، اما این که آیا توانستهاند در کشورهای مقصد توجهی جلب کنند و تأثیری بگذارند، اطلاعی ندارم.
وی بیان کرد: هرچند از دفاع به شدت دفاع میکنم، اما معتقدم هر استعدادی هم که در جنگ فعال میشود، در جهت تخریب و از بین برنده نیروهای انسانی و طبیعی است و همیشه هر شروع کننده جنگی را نفرین میکنم. به هر حال این ادبیات باید قابلیت مخاطب پروری داشته باشد.
مؤذنی در پاسخ به این پرسش که آیا زبان ادبیات جنگ قادر به شرح موفقیتها بوده یا ناکامیها بوده است، گفت: در جریان روند کیفی و اثرگذاری ادبیات داستانی جنگ نیستم. تنها میتوانم تجربه شخصی خودم را عرض کنم. با بعضی خوانندگان آثار جنگی خودم که برخورد داشتهام، از قشرها و صنفهای مختلف، این جمله را مشترکاً شنیدهام که مثلا ما با جنگ مخالف بودیم و نگاه خوبی هم به رزمندگان نداشتیم، اما کتاب تو هر چند ما را با جنگ همدل نکرد، اما نگاهمان را نسبت به رزمندهها عوض کرد. حداقل این که آن بار منفی را از ذهنمان دور کرد. این از نظر من یک معیار است که ادبیات داستانی جنگ اگر توانسته باشد به خصوص مخالفان اصولی جنگ را همراه و همدل با دفاع کرده باشد، به نظرم موفق بوده است؛ در غیر این صورت شاهد موفقیتش نیستیم.
وی یادآور شد: توجه داشته باشیم که چهل سال در ادبیات یعنی عبور از یک نسل به نسل دیگر. به نظرم ارگانها و نهادهایی که در طی جنگ برنامه داشتند و دنبال تولید ادبیاتی بودند که تنور جنگ را گرم نگه دارند، برای بعد از جنگ برنامههای مدونی نداشتهاند که بتواند عاملی شود برای آن که وقایع جنگ چنان که شایسته است، داستانی شوند. فقط متمرکز شده اند روی چاپ خاطره.
این نویسنده دفاع مقدس در پایان تصریح کرد: فراموش نکنیم که ادبیات یک بحث کاملاً کیفی است نه کمی. این که ده هزار ده هزار کتاب چاپ کنیم، بی آن که سطح این ادبیات را یک نیم قدم جلو ببریم، یعنی این که نه درست سرمایه گذاری کردهایم نه درست برنامهریزی شده است. متأسفانه عموما نگاه کسانی که مسئول میشوند، کمی است نه کیفی و هنوز در دوره شعار به سر میبرند. فقط هم به دوره مدیریتی خودشان فکر میکنند نه به استمرار دورهها.
انتهای پیام