به گزارش ایکنا از خراسانجنوبی، ملت ایران روزی با دستهای خالی و تنها با داشتن ایمان از آنچه تمام موجودیت آنان را تشکیل میداد و برای حفظش خونهای پاکی ریخته شده بود دفاع کرد.
این ملت به خاطر همدلیها و ایمان با عظمتش شایسته ستایش است. مردم ایران در دوران هشت سال دفاع مقدس با فعالیت در جبههها و در پشت صحنه جبهه از آرمانهای خود دفاعی جانانه کردند.
خاطرات این مردم باید هر روز زمزمه و مرور شود تا تاریخ پرفراز و نشیب این ملت و روزهایی که با انسانیتها جاودانه شد یادمان نرود.
اما یکی از حوزههای حضور مردم در جبههها حوزه بهداشت و درمان بود که در واقع شاهرگ حیاتی جنگ بود. با یکی از افراد امدادگر در زمان جنگ همکلام شدم. او اکنون به طبابت مشغول است و بیماران را با مهر و عطوفت در مطب سادهاش در بیرجند درمان میکند.
روایت اعزام به جبهه
غلامرضا ارجمندی، پزشکی در خراسانجنوبی، در گفتوگو با ایکنا اظهار کرد: زمانی که جنگ آغاز شد در دوره راهنمایی مشغول به تحصیل بودم.
وی با اشاره به حملههای صدام به شهرها و اعلام آژیر قرمز و خاموشیهای مکرر که باعث دلهره میشد، افزود: در زمان جنگ تحمیلی، پایگاههای بسیج افراد را برای قرارگیری در موقعیتهای سخت در مدارس و مساجد آموزش میدادند.
این پزشک بیرجندی با اشاره به اینکه من در این مقطع در پایگاه بسیج شهید رجایی در مسجد مرتضوی بیرجند آموزشهایی را فراگرفتم، تصریح کرد: سال 63 در حالی که 16 ساله بودم برای اولین بار عازم جبهه شدم.
ارجمندی بیان کرد: با نحوه امدادگری آشنا نبودم، اما به علت اینکه میدیدم تعداد مجروجان در جبهه زیاد بود و بیشتر آنان به علت عدم رسیدگی به موقع شهید میشدند، در سال 66، چس از اخذ دیپلم، در هلال احمر دوره یک ماهه امدادگری را فراگرفتم.
وی افزود: با اینکه در طول سال تحصیلی، چند نوبت و هر بار سه یا چهار ماه در جبهه بودم اما تمام درسهایم را با نمرههای خوب قبول شدم و این امر نشان داد که در شرایط سخت هم میشود به ایدهآلهای خود رسید.
این پزشک بیرجندی بیان کرد: سال 66 که به جبهه اعزام شدم، سردشت بمباران شیمیایی شد و همراه تیمی به آن شهر اعزام شدم. از دیدن حال و هوای مردم، غمی که بر شهر حاکم بود و ظلمی که به مردم شده بود بسیار منقلب شده بودیم، اما در عین حال باید به مجروحان رسیدگی میکردیم.
وی با بیان اینکه بعد از ترک سردشت، به منطقه میرآباد برای کمک به مجروحان رفتیم، اظهار کرد: در آن سالها سپاه پاسداران و بسیج ساماندهی بسیار خوبی برای رسیدگی به مجروحان داشتند.
این پزشک بیرجندی تصریح کرد: حتی در مناطق کوهستانی که دسترسی وجود نداشت امکاناتی را برای انتقال مجروحان پیشبینی کرده بودند و مجروحان را با قاطر به محل امنی میرساندند. برای نمونه در عملیات والفجر 9 این کار انجام شد.
وی تصریح کرد: سپاه پاسداران به این نتیجه رسیده بود که در هر رسته یک امدادگر وجود داشته باشد تا اگر مجروحی وجود داشت، اقدامات اولیه را برای او در همان محل انجام دهند تا به محل امن منتقل شود.
نفاق دشمن و همدلی ایران
ارجمندی با اشاره به اینکه در آن زمان امکانات تخصصی ویژهای نداشتیم و بیماران به کشورهای خارجی اعزام میشدند، اظهار کرد: متأسفانه کشورهای غربی بیشترین کمک را به صدام میکردند و از سویی دیگر چراغ سبزی را به ایران نشان داده بودند تا ایران مجروحان جنگی خود را به این کشورها بفرستد.
وی ادامه داد: به عبارت دیگر این کشورهای غربی هم برای درمان مصدومان شیمیایی و هم برای تولید بمب شیمیایی درآمدهای بسیاری کسب کردند و همزمان از انجام فعالیتهای تحقیقاتی برای پیشرفت بیشترغافل نبودند.
این پزشک بیرجندی با اشاره به همدلی مردم برای پشت سر گذاشتن آن روزهای سخت، یادآور شد: اگر همدلی مردم ایران نبود، ایران قسمتهایی از خاکش را از دست میداد.
آری؛ ایران عزیز توانست با همدلی و ایمان خود را از چنگال اهریمنان نجات دهد و این رمز پیروزی است که تا ابد بر تارک تاریخ خواهد درخشید.
زهرا حمیدی
انتهای پیام