شیوه‌های ارائه فرهنگ حسینی در عصر اطلاعات/ تبیین فرهنگ عاشورا مبتنی بر عقل باشد
کد خبر: 3758010
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۹

شیوه‌های ارائه فرهنگ حسینی در عصر اطلاعات/ تبیین فرهنگ عاشورا مبتنی بر عقل باشد

گروه معارف ـ عبدالحسین طالعی با اشاره به شاخص‌های عصر اطلاعات، به شیوه‌های ارائه فرهنگ حسینی در این عصر پرداخت و گفت: پیام سیدالشهدا یک پیام جهانی است و با همه عقول سر و کار دارد؛ اگر در تبیین حرکت حضرت گفتیم این حرکتی است که مطابق با عقل است راحت می‌توانیم آن را در هر فرهنگی ببریم، چون مبانی عقل مبانی مشترک بین تمام مردم از هر دین و فرقه و مذهب است.

شیوه های ارائه فرهنگ حسینی در عصر اطلاعات

عبدالحسین طالعی، نویسنده پژوهشگر و سردبیر مجله کتاب‌شناسی شیعه، در گفت‌وگو با ایکنا از خوزستان، درباره شیوه‌های ارائه فرهنگ حسینی در عصر اطلاعات با بیان اینکه عصر جدید اطلاعات و ارتباطات چند شاخص مهم دارد، گفت: یکی از شاخص‌های این دوران افزونی اطلاعات است. شاخص دوم، که نتیجه شاخص اول یعنی افزونی اطلاعات است، آلودگی اطلاعات است. در جامعه‌شناسی ارتباطات بحث‌های مفصلی مطرح است؛ زمانی که اطلاعات زیاد می‌شود و سیل اطلاعات هجوم می‌آورد، این سیل عظیم اطلاعات و سرعت شدید هجوم اطلاعاتی فرصت بررسی صحت و سقم این طلاعات را از ما می‌گیرد و دیگر قادر به تشخیص مناسب بودن اطلاعات نیستیم.  

وی ادامه داد: شاخص سوم عصر اطلاعات این است که عمق و عمر اطلاعات مرتب در حال کاهش است. در گذشته یک کتاب تا ده‌ها سال معتبر و قابل استفاده بود، اما با هجوم اطلاعات طول عمر مفید همان کتاب بسیار کم شده است و این به دلیل سرعت در مطرح شدن یافته‌ها و تئوری‌ها و مطالب جدید است. شاخص چهارم این عصر یک حالت بی‌ثباتی و ناآرامی در فکر، بیان، گفت‌وگو، یافته‌ها، رویکردها و خواسته افراد است که مدام در حال تغییر است.

طالعی درباره جایگاه آموزه‌های ثابت در دنیای متغیر با بیان اینکه شاخص پنجم عصر اطلاعات این است که انسان دائم در حال تغییر است، گفت: فضای اطلاعاتی برای این به وجود آمده است تا تمام دیوارهای قدیمی را تخریب کند؛ چه دیوار اطلاعات خرافی و فضای مطالب خرافه و همین طور دیوار اطلاعات مثبت مانند دیوارهای حیا، عفت، اخلاق، هویت و دیانت.

این پژوهشگر توضیح داد: مبانی دینی ما صدها سال و برخی از آن‌ها هزاران سال ثابت و بدون تغییر بوده‌اند. توحید ندایی است که هزاران سال قبل از حضرت آدم وجود داشته است. یک حقیقت است که ثابت بوده و هست و تا قیامت ثابت خواهد ماند. ما هستیم و یک دنیا پر از یافته‌ها و تغییرات و تنش و ناآرامی و نوآوری و از طرف دیگر قصد داریم فرهنگ دینی خودمان را عرضه کنیم که شامل آموزه‌های ثابتی است که ظاهراً هیچ تغییری در آن‌ها دیده نمی‌شود.

وی با طرح این سئوال که آموزه‌های ثابت در دنیای متغیر چه وضعی دارند؟ اظهار کرد: اهل تسنن یا مسیحیت هم دچار این چالش هستند مثلاً مسیحیت چطور دین خود را به جوانان مسیحی عرضه کند؟ مرزهای جغرافیایی از بین رفته است و اگر در گذشته یک آیین و روش یا رویکرد مدت‌ها زمان نیاز داشت تا از دنیای خارج به ما برسد، امروزه وضع این چنین نیست و کارها سرعت پیدا کرده و شهر و روستا در دنیای امروز اطلاعات به یک شکل هستند. به طور طبیعی بخشی از آموزه‌های دینی ما مربوط به فرهنگ حسینی هستند.

شیوه‌های ارائه فرهنگ حسینی در عصر اطلاعات
سردبیر مجله کتاب‌شناسی شیعه گفت: چگونه می توان این فرهنگ حسینی را که بنا بر مبانی و باورهای عقلی به آن‌ها معتقد هستیم به جوانان عرضه کنیم؟ ما با سونامی اطلاعات مواجهیم که در بینشان هم اطلاعات سست راه پیدا می‌کند و گفتیم که شک و تردید در تمامی هنجارها و آموزه‌ها و رویکردها و یافته‌ها به وجود آمده است و جزء شاخص‌های این سونامی اطلاعاتی است. همچنین گفتیم که آموزه‌های حسینی مانند آموزه‌های توحیدی جزء مسائل ثابت، دائمی و حقیقی هستند. 

جایگاه آموزه‌های ثابت حسینی در فضای دانسته‌های یکبار مصرف و زودگذر!
این نویسنده با بیان اینکه همچنان که ظرف‌های یکبار مصرف جزئی از زندگی روزمره شده اند، اطلاعات و ارتباطات و دانسته های یکبار مصرف هم جزء زندگی روزمره ما شده اند، اظهار کرد: حال جایگاه آموزه‌های ثابت حسینی در فضای دانسته‌های یکبار مصرف و زودگذر کجاست؟! گاهی با انگیزه شور جوانی و غیره و به واسطه محبتی که از اهلیت در دل‌ها ثابت و مستقر است کارهایی انجام می‌شود ولی این تمام مطلب نیست. تشکیک‌ها، تردیدها، سؤالات و ابهاماتی وجود دارد که می‌توانند مشکل‌زا باشند.

وی گفت: برای ارائه آموزه‌های ثابت و ضروری در بین ادیان و مذاهب تشیع بالاترین سرمایه و ابزار را در اختیار دارد. لازم است این آموزه‌های ثابت در هیچ شرایطی از رده خارج نشود، اما آنچه مهم است روش عرضه آن است که باید با استفاده از جدیدترین تکنولوژی‌ها و تغییرات فرهنگی باشد. لازم است تغییرات فرهنگی لحاظ شود و اگر متوجه شدیم مخاطب علاقه‌مند به روش تعاملی ارائه آموزه‌هاست، به همین روش عمل کنیم و اگر دیدیم کتاب و کاغذ جوابگو نیست از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنیم. می‌توانیم هنر را نیز به کار بگیریم، مانند سریال امام علی(ع) که بعد از پخش آن ثمرات آن را مشاهده کردیم حتی برخی از کشورها که به لحاظ سیاسی با ایران مناسباتی نداشتند، از سریال‌هایی مانند حضرت یوسف استقبال کردند و با استفاده از ابزار هنر یک خلأ فرهنگی را پر کردیم و این نیاز و خلأ فرهنگی بر مباحث سیاسی غلبه کرد.

وی با بیان اینکه دین ما احکام و مناسکی مانند حج و آیین های عاشورایی دارد و تمام این‌ها پشتوانه‌ای به نام اصول دین دارند، درباره امکان تبیین گفتمان حسینی در عرصه بین‌الملل اظهار کرد: گفتمان عاشورا و منطق حسینی برای همه مردم دنیا قابل تبیین است و علامتش هم این است که وقتی بحثی هر چند اندک از فرهنگ حسینی را بیان می کنیم، هر جایی از دنیا که این معارف به گوشش خورده را تحت تأثیر قرار داده است. پیام سید الشهدا یک پیام جهانی است و با همه عقول سر و کار دارد و هر جایی که انسان عاقلی از هر دین و مذهبی وجود دارد شامل پیام سید الشهدا می‌شود.

نمونه‌هایی از مرور عقلی آموزه‌های عاشورا
این محقق با تأکید بر لزوم مرور آموزه‌های عاشورا به عنوان آموزه‌های عقلی، اظهار کرد: آیه شریفه «لا اکراه فی الدین»، دربردانده یک بحث عقلی است. سیدالشهدا این مطلب را در شب عاشورا عملی کرد. این مطلب را مکرر شنیده‌ایم، اما همیشه به عنوان روضه گوش کرده‌ایم، بیایید این بار این مطلب را به عنوان یک آموزه عقلی مرور کنیم، تا شب عاشورا هنوز احتمالی بود که این تقابل به کارزار جنگ کشیده نشود اما در شب عاشورا قطعی شد که همه کسانی که اطراف سیدالشهدا هستند کشته خواهند شد و سیدالشهدا(ع) در آن شب گفت ای مردم! فردا هر کس در اطراف من باشد کشته خواهد شد. لذا اگر می‌خواهید بروید. من نمی‌دانم که چه کسی رفت، اما در تاریخ ماند که در عاشورا سیدالشهدا وعده‌ای به کسی نداد و جلوی کسی را نگرفت، پس به ما آموزش می‌دهد اگر به نام دین وارد شدی وعده بی‌جا به کسی ندهید!ا گر قرار است وارد دردسر شوید به اطرافیان بگویید ای کسانی که به دنبال من هستید! اگر می‌خواهید، به دنبال من بیایید و اگر نمی‌خواهید برگردید! من به عنوان پیشوای دینی دردسر را تحمل خواهم کرد و نه شما! پیشوای دینی به مردم دروغ نمی‌گوید.

وی افزود: نمونه دیگر جناب مسلم بن عقیل است که وارد منزل هانی می‌شود. ابن زیاد به عیادت هانی می‌رود، هانی به مسلم‌بن‌عقیل می‌گوید ابن زیاد دشمن شماره یک توست که به منزل من می‌آید اگر او را بکشی تمام سپاه او تار و مار می‌شود و دیگر فرصتی برای اعزام فرمانده جدید نیست، شما به پستو بروید و اگر من گفتم آب می‌خواهم شما وارد شوید و او را به قتل برسانید. جناب هانی چند بار تقاضای آب کرد و مسلم بیرون نیامد. وقتی ابن زیاد رفت هانی از مسلم‌بن‌عقیل پرسید چرا نیامدید؟ مسلم گفت ابن زیاد برای جنگ نیامده بود، برای عیادت آمده بود، این جوانمردی نبود که من با ابن زیاد که برای عیادت آمده است بجنگم. مسلم بن عقیل بسیار بزرگوار است. مسلم‌بن‌عقیل خودش را به کشتن می‌دهد اما اصول جوانمردی و اصول عقلی تعامل و تبادل را از بین نمی‌برد.

این پژوهشگر تأکید کرد: ما می خواهیم در این دنیای پر تغییر و پر تنش یک سری اصول ثابت و روشن و قطعی را بیان کنیم. اگر تنها به این نکته تکیه کنیم که همین آموزه اخلاقی را به عنوان یک شاخص در سبک زندگی در نظر بگیریم و بگوییم ما شاخصی در سبک زندگی داریم که بر اساس روایات مثلا  در بدترین حالت زندگی، طلبکار نباید از بدهکار انتظار داشته باشد که منزلش را برای ادای دینش بفروشد. این یکی از آموزه‌های عاشورایی است و اگر این را به عنوان یک اصل به دنیا ارائه کنیم، دنیا آن را می‌پذیرد.

دعوای ساختگی عقل و عشق و سرایت دادن آن به عاشورا 
سردبیر مجله کتاب‌شناسی شیعه در بخش دیگری از سخنان خود، درباره تبیین عقلی آموزه‌های عاشورا، بیان کرد: واقعیت قضیه این است که ما یک ماجرای مهمی داریم که در طول تاریخ اندیشه اسلامی، عقل به دلایل مختلف و اشکال مختلف مورد هجوم قرار گرفته است. این بحث خیلی وسیع است و جای تفصیل دارد. به یک بخش آن اشاره می‌کنم؛ عرفا یک دعوای ساختگی عقل و عشق ساخته‌اند و در این ماجرا حق را به عشق داده‌اند و گفته‌اند عقل مغلوب عشق شد. این موضوع را در دوران‌های مختلف و به شکل‌های مختلف گفته‌اند که اینجا قصد تفصیل آن را ندارم. این منطق مورد تأیید اسلام نیست.

طالعی با بیان اینکه در آموزه‌های دینی عقل وسیله عبادت است، گفت: عبارت «أفلا تعقلون» که قرآن می خوانیم مرتب می‌گوید چرا عقل را به کار نمی‌برید؟ همه‌اش به خاطر این است که بگوید عقل وسیله رسیدن به حقایق است. به نظر می‌آید آنچه در مکتب عرفان گفته می‌شود برای این است که صورت مسئله در مورد بعضی از تناقض‌ها پاک شود. تناقض‌هایی در آموزه‌های عرفانی پیش می‌آید و برای آنکه صورت مسئله را پاک کنند، عقل را محکوم می‌کنند، می‌گویند «باید عاشق شوید تا بفهمید» و تعابیری از این قبیل و دعواهای عقل و عشق که در منابع عرفانی خیلی زیاد است.

این عضو هیئت علمی دانشگاه قم گفت: این صورت مسئله نادرست را متأسفانه به ماجرای حضرت سیدالشهدا(ع) سرایت دادند و ماجرای سیدالشهدا(ع) را ماجرایی جلوه داده‌اند که در آنجا امام حسین(ع) به حرف عقل گوش نداد و به حرف عشق گوش داد و در اینجا تفسیر نادرست از عقل می‌کنند و آن را به عنوان مصلحت اندیشی‌های روزمره معنا می‌کنند. در حالی که عقل این نیست؛ خود اهل‌بیت(ع) عقل را یک بصیرت آینده‌نگر و دورنگر معنا کرده‌اند؛ بصیرتی که براساس آن فقط این لحظه را نبینند؛ فردا را هم ببینند. طبیعتاً بخش مهم فردا را دیدن آخرت است.

حقانیت دینمان را به کمک عقل می‌فهمیم 
وی ادامه داد: کل فقه مبتنی بر عقل است و این تفصیلی دارد که سر جای خود باید طرح شود. اگر در تبیین حرکت حضرت سیدالشهدا(ع) گفتیم این حرکتی است که مطابق با عقل است راحت می‌توانیم آن را در هر فرهنگی ببریم. چون مبانی عقل مبانی مشترک بین تمام مردم از هر دین و فرقه و مذهب است. حقانیت دینمان را به کمک عقل می‌فهمیم و اگر امروز مدعی پیدا شود و بخواهیم بگوییم باطل است به کمک عقل باید بگوییم باطل است. حقانیت خاتم‌الانبیاء(ص) را هم باید به کمک عقل بفهمیم. اگر به کمک عقل فهمیدیم، ثابت و استوار می‌مانیم؛ اما اگر به کمک عقل نفهمیدیم به هیچ جا نمی‌رسیم و دین ما سست و تقلیدی می‌شود.

حرکت سیدالشهدا(ع) از قدم اول تا قدم آخر مبتنی بر عقل است
این نویسنده افزود: این بحث خیلی مفصل است. باید برای تعامل با بشریت زبانی پیدا کنیم که مشترک با بشریت باشد و زبان مشترک با بشریت، عقل است؛ نه اینکه بخواهم توجیه بیخودی کنیم؛ واقعیت این است که حرکت سیدالشهدا(ع) از قدم اول تا قدم آخر مبتنی بر عقل است. در این جهت پایان‌نامه‌هایی نوشته شده است؛ برای مثال پایان‌نامه‌ای نوشته شده با عنوان «مبانی فقهی حرکت امام حسین(ع)» که در آن مبتنی بر مشترکات فقه تمام مذاهب اسلامی حرکت حضرت سیدالشهدا(ع) تحلیل شده است؛ چرا امام از مکه خارج شد؟ چرا از مدینه بیرون رفت؟ چرا به سمت کوفه رفت؟ چرا خانواده را همراه برد؟ چرا برای جلب نیرو ندای عام نداد؟ چرا شب عاشورا یاران را مرخص کرد؟ در این پایان‌نامه یکی یکی این مسائل تحلیل شده است.

طالعی ادامه داد: اگر ماجرا را بر یک مبنای فقهی خردپسندی که تمام عاقلان دنیا قبول کنند تبیین کردیم، آن وقت می‌توانیم بگوییم آقای سنی، آقای مسیحی، آقای بودایی و ... تو هم باید به حرکت امام حسین(ع) احترام بگذاری ولو اینکه امامت او را قبول نداشته باشی؛ این حرکت حرکتی متین و استوار است. اما اگر بگوییم امام حسین(ع) عاشق بود، چند نفر پیدا می‌شوند این سخن را بفهمند؟ و همانی می‌شود که ما امروز در بحث فرهنگ شهادت در یک تناقض گیر کرده‌ایم؛ از آن طرف می‌گوییم کسی شهید می‌شود که عاشق باشد؛ از این طرف امروز می‌گوییم مثلاً چرا علاقه به شهادت کمتر شده است؟ چطور عشق را ایجاد کنیم؟ یعنی در تناقض گیر می‌کنیم. در حالی که در یک فرهنگ عاقلانه مطلب آسان است؛ اولاً کسانی که رفتند از دین و کشور دفاع کردند عاقلانه عمل کردند (نمی‌گویم عاشقانه) دوماً امروز هم باید عاقلانه عمل کرد.

این مدرس دانشگاه افزود: در این صورت دفاع عاقلانه از انقلاب و کشور و ... منحصر به جبهه نیست؛ جهاد علمی اکنون کار بزرگی است و عاقلانه است. بر این اساس می‌توانم انتظار داشته باشم نه فقط از یک شیعه بلکه از یک مسیحی یا یهودی ایرانی که دفاع کند؛ چون یک کار عاقلانه است.

فرهنگ عاشورا را فرهنگ عشق کرده‌ایم، نه فرهنگ مبتنی بر عقل
سردبیر مجله کتاب‌شناسی شیعه تصریح کرد: فرهنگ عاشورا را فرهنگ عشق کرده‌ایم و می‌گوییم جوانان چرا نمی‌آیند؟ چون درک این مطلب منحصر به یک عده خاصی است. اما اگر بگوییم این مبتنی بر عقل است، می توانیم انتظار داشته باشیم که همه آن را بفهمند. این جمله که می‌گویند «شعور حسینی» در جامعه کم است، تا یک حدی راست می‌گویند. ما به شدت به معرفت نیاز داریم. می‌خواهم به یک جمله از مرحوم شهید اول در کتاب «دروس» استناد کنم، این کتاب بخشی تحت عنوان آداب زیارت دارد. آنجا می‌گوید: کسانی که می‌روند زیارت اگر می‌خواهند بدانند زیارت آنها مقبول شد یا نه، خود امتحان کنند. اگر کسی بعد از اینکه از زیارت برگشت توانست یک مورد از اخلاق زشت خود را رها کند و یک قدم اخلاقی به سمت جلو برداشت، این زیارت مقبول است. اگر یک قدم به سمت جلو برنداشت زیارتش مقبول نیست. این قاعده‌ای است که این فقیه بزرگ مبتنی بر روایات به ما می‌گوید که بعد از زیارت به اعمال و رفتار خودت نگاه کن، ولو یک  قدم جزئی؛ اما رو به جلو.

شور اربعینی ما چند درصد از پرونده‌های دادگستری را با رضایت دادن مختومه می‌کند؟
طالعی گفت: شور اربعین واقعاً قابل تقدیر است و به هیچ صورت قابل توصیف نیست؛ همه هم اتفاق‌نظر دارند که این شور اربعین، بی‌نظیر است؛ اما آیا یک تحقیق جدی شده است که شور اربعینی ما چند درصد از پرونده‌های دادگستری را با رضایت دادن مختومه می‌کند؟ می‌خواهم بگویم اگر توانستیم این کار را بکنیم و نشان دهیم این شور اربعین یک تعداد پرونده دادگستری را با رضایت مختومه کرد؛ مثلاً 100 نفر از این همه جمعیت بروند و به شکرانه سفر اربعین از شکایت خود بگذرند. خوب است این نکته فرهنگ‌سازی شود که 50 نفر، 100 نفر از یک جمعیت دو میلیونی از شکایت‌های خود صرف‌نظر کنند. در این صورت من می‌توانم اربعین را به طور عقلانی مطرح کنم.

به جای تبیین عقلی بیشتر به تحریک احساسی رو آورده‌ایم
این پژوهشگر افزود: الان در دنیا یک بحثی شده است که اگر بخواهید ببینید کاری حق است یا نه، نتیجه عملی آن را ببینید. به این صورت می‌توانم بگویم نتیجه عملی اربعین این بود که 50 پرونده با رضایت شاکی مختومه شد. آیا الان چنین آماری دارم؟ کسی هم به مردم نگفته است که می توان چنین کاری کرد، چرا؟ چون ما تنها جنبه احساسی عاشورا و اربعین را درست کردیم؛ همیشه احساس را تحریک کرده‌ایم، به سمت تبیین عقلی نرفته‌ایم. به جای تبیین عقلی بیشتر به تحریک احساسی رو آورده‌ایم؛ چون خواستیم تعداد اربعین روندگان را زیاد کنیم. از همین رو فیلم‌های احساسی زیاد می‌شود. اما تبیین عقلی نکرده‌ایم. اصلاً چرا باید برای اربعین رفت؟ چرا برای امام حسین(ع) گریه می‌کنیم؟ اینها پاسخ داده نشده است و تا وقتی پاسخ داده نشده ما گرفتاریم. گرفتار این هستیم که نسل جدید ما –نه که وارد این کارها نمی‌شود، می‌شود اما- ته دلش خیلی راضی نیست؛ کلی شبهه دارد، اما جایی که نسل جدید قانع شد دیگر از آن موضوع دست برنمی‌دارند.

این مدرس دانشگاه با تأکید بر اینکه تبیین عقلی این سؤالات خیلی لازم است؛ گفت: ماجرای گریه بر سیدالشهدا(ع) شعار توحید است که در جای خود باید بحث شود. بنده نوشته‌ای با نام «بیان در خدمت ترویج دین» تلخیصی از کتاب دکتر احمد وائلی خطیب عراقی ترجمه کرده‌ام که ایشان بحث عمده‌اش این است که تا زمانی که قصه سیدالشهدا(ع) را مصیبت شخصی تصور می‌کنیم و نه یک مبنای معرفتی جاذبه‌ای نخواهد داشت. چند تا پیرمرد و پیرزن اطراف ما می‌آیند نه بیشتر. اما اگر بیان کردیم درد حضرت سیدالشهدا(ع) درد دین بود و نه درد شخصی می‌توانیم آن را به درستی معرفی کنیم.

انتهای پیام

captcha