به گزارش ایکنا از اصفهان، به نقل از روابط عمومی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری اصفهان، همایش «سواد رسانهای و اطلاعاتی» با رویکرد خانواده به همت فرهنگسرای رسانه وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان و با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان برگزار شد.
محسن حاجی زین العابدینی، عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید بهشتی با حضور در این همایش گفت: امروز بسیاری از کارشناسان حذف فضای مجازی را توصیه میکنند، اما من معتقدم چنین کاری نه ممکن است و نه ضرورت دارد.
وی ادامه داد: فضای مجازی بخش مهمی از زندگی ما است. تلفن همراه ما ابزاری مهم و ضروری برای پیشبرد کارهاست و دیگر نمیتوان حذف آن از زندگی را به مردم توصیه کرد. به ویژه آنکه فضای مجازی نقش مهمی در افزایش قدرت مغز اجتماعی ما دارد و حذف آن طبعا قدرت این بخش از فعالیت مغز را کم خواهد کرد.
این استاد دانشگاه کنترل نحوه استفاده از فضای مجازی را تنها راهکار مقابله با آسیبهای آن دانست و اظهار کرد: امروز تنهایی ناشی از طردشدگی و اجتماع زدگی و همچنین تنهایی خودخواسته دو نوع خطرناک از تنهایی است که منشا هردو آنها عدم استفاده صحیح از فضای مجازی است.
وی با تاکید بر اینکه تعامل و روابط اجتماعی نیاز ضروری همه انسانها است، اظهار کرد: تعامل نباید جای خود را به فضای مجازی بدهد، هرچند که برخی از افراد در فضای مجازی حضور بهتر و مفیدتری نسبت به فضای واقعی دارند، اما نباید تاکیدشان بر حضور بیمارگونه در فضای مجازی باشد.
او افزود: عنوان «انگشت مغز» به افرادی گفته میشود که مغزشان توسط انگشتشان بر روی صفحه موبایل هدایت میشود و افسار فکرشان به دست انگشتشان است.
حاجی زین العابدینی در ادامه تاکید کرد: کسانی که بیش از حد معمول و عادی در فضای مجازی حضور دارند به اعتیاد دچار شدهاند و باید تحت رژیم رسانهای قرار بگیرند. آنها باید ساعات حضور خود در فضای مجازی را محدود و محدودتر کرده تا زمانی که بتوانند بر آن مسلط شده و اختیار حضور یا عدم حضورشان در این فضا را خود به دست بگیرند.
وی تفکر انتقادی را مولفهای مهم در مقابله با اعتیاد رسانهای دانست و اظهار کرد: تفکر انتقادی به این معنا نیست که ما در برابر هر موقعیتی زبان به انتقاد و نکوهش گشوده و فقط بر روی کاستیها و کمبودها انگشت بگذاریم، بلکه این مفهوم به معنای قدرت تجزیه و تحلیل موقعیتهای مختلف است. اینکه بتوانیم بپرسیم چرا باید این لباس را بپوشم؟ چرا باید چنین عقیدهای را بپذیرم و یا چرا باید با فلان گروه در برخورداری از یک اعتقاد همراهی کنم؟
انتهای پیام