جنگ روانی اقتصادی از منظر قرآن/ اقتصاد، مایه قوام اجتماع و تحقق آسایش بشر است
کد خبر: 3758514
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۷

جنگ روانی اقتصادی از منظر قرآن/ اقتصاد، مایه قوام اجتماع و تحقق آسایش بشر است

گروه معارف - در طول تاریخ بشریت، غیر از ابلیس بسیاری دیگر از دشمنان انسان و انسانیت، از جنگ اقتصادی برای سلطه‌گری خویش بهره برده‌اند؛ زیرا اگر اقتصاد، مایه قوام اجتماع و تحقق آسایش بشر است، سلب یا تضعیف اقتصاد به معنای ایجاد ناتوانی و سلب آسایش از او خواهد بود.

جنگ روانی اقتصادی از منظر قرآن/ اقتصاد، مایه قوام اجتماع و تحقق آسایش بشر است

به گزارش ایکنا از استان مرکزی، یکی از عوامل تخریب‌کننده یا تضعیف‌گر اقتصاد مقاوم، جنگ روانی علیه ثبات و امنیت اقتصادی است. ایجاد شایعات نادرست، احتکار، اختلاس از بیت‌المال و دیگر روش‌های سلب اعتماد از نظام سیاسی ولایی و نشان دادن ناکارآمدی نظام اقتصادی اجتماع، از مهم‌ترین ابزارهای جنگ روانی در حوزه فعالیت‌های اقتصادی است که از دیرباز مورد استفاده دشمنان داخلی یعنی منافقان و دشمنان خارجی قرار گرفته است. حال نگاهی گذار به نقش جنگ روانی دشمن در ایجاد بی‌ثباتی اقتصادی از منظر قرآن می‌پردازیم.

اقتصاد؛ مهم‌ترین بستر فعالیت دشمنان
دشمنان انسان و انسانیت، راه‌های گوناگونی را در پیش می‌گیرند تا به اهداف شوم و نابکارانه خود دست یابند. از زمانی که ابلیس به‌ صراحت علیه خلافت الهی انسان موضع‌گیری و تمرد کرد، می‌توان رد پای جنگ اقتصادی را شناسایی و ردگیری کرد؛ زیرا ابلیس با استفاده از نقاط ضعف انسان از جمله نیازهای اقتصادی، خواسته‌ها و اهداف خویش را پیش برده است؛ از همین‌رو، با بهره‌گیری از مسئله تغذیه، خواسته خویش را تحقق بخشید و موجبات هبوط حضرت آدم(ع) را فراهم آورد.(طه، آیه ۱۲۰؛ اعراف، آیات ۲۰ تا ۲۲) البته ابلیس در این راه از ابزارهای جنگ روانی نیز به خوبی سود برده است. به طوری که با ایجاد یک جو روانی، بستری را برای فریبکاری و همراهی آدم و حوا برای ارتکاب گناه و خوردن از درخت ممنوع فراهم آورد. ابلیس با سوءاستفاده از احساسات حضرت آدم(ع) مسیری را نشان می‌دهد که به ظاهر، آدم سریع‌تر و آسان‌تر به مقاصدی چون جاودانگی و پادشاهی و مالکیت ثابت دست می‌یابد.(طه، آیه ۱۲۰) پس حتی به مقدسات حضرت آدم(ع) به عنوان یک ابزار پیشبرد اهداف شوم خویش نگاه می‌کند و با استفاده از سوگند دروغین به فریب او پرداخته و او را به سمت و سویی هدایت می‌کند که از پیش برنامه‌ریزی کرده است. خدا درباره جنگ روانی ابلیس و تحریک او برای مخالفت با قوانین و احکام الهی می‌فرماید: وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَر بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا؛ و براى آن دو سوگند یاد کرد که من قطعا از خیرخواهان شما هستم؛ پس آن دو را با فریب به سقوط کشانید، چون آن دو از میوه آن درخت ممنوع چشیدند، برهنگى‏‌هایشان برای آنان آشکار شد.(اعراف، آیات ۲۱ و ۲۲)
از این آیات به دست می‌آید که دشمنان در جنگ روانی از همه ابزارهای حق و باطل برای دست‌یابی به مقاصد شوم خویش بهره می‌گیرند؛ از همین رو، با قیافه حق به جانبه و نوعی دلسوزی خیرخواهانه به مردم فریبی رو می‌آورند تا ایشان را با خود همراه سازند و پس از سقوط به آنان بخندند و بر ایشان مسلط شوند. در این راستا دشمنان همواره در جنگ روانی و نرم، به جای تندخویی، بدگویی، درشت‌گویی و مانند آنها، به نرمی سخن می‌گویند و نوعی همدلی و همراهی را به شنونده و مخاطبان خود القا می‌کنند. البته در این راه حق و باطل را به هم می‌آمیزند و چنان باطل را تزیین می‌کنند که ظاهری موجه و حق داشته باشد؛ زیرا برهنگی باطل به طور طبیعی ‌اشئمزازآفرین است و موجب واگرایی و وازدگی انسان از آن می‌شود.
در طول تاریخ بشریت، غیر از ابلیس بسیاری دیگر از دشمنان انسان و انسانیت، از جنگ اقتصادی برای سلطه‌گری خویش بهره برده‌اند؛ زیرا اگر اقتصاد، مایه قوام اجتماع و تحقق آسایش بشر است، سلب یا تضعیف اقتصاد به معنای ایجاد ناتوانی و سلب آسایش از او خواهد بود. در همین راستا، فرعون و فرعونیان نیز از ابزارهای اقتصادی برای سلطه استفاده می‌کردند؛ زیرا نخستین نیاز بشر، مسائل و نیازهای اقتصادی است، به طوری که فقدان آن به معنای احساس بدبختی و فقدان خوشبختی است.
از نظر قرآن، ترس روانی از گرسنگی و فقدان رفاه حتی اگر واقعی و فعلی نباشد بلکه توهمی و خیالی باشد، رفتارهای انسان‌ها را از حالت تعادل خارج می‌کند و رفتارهای خطرناک و غیر قابل پیش‌بینی را موجب می‌شود. خدا بیان می‌کند که چگونه ترس از فقر و گرسنگی یا از دست رفتن رفاه نسبی موجب می‌شود که فرزندان خویش را بکشند یا زنده به گور کنند؛ در حالی که همگی می‌دانند که روزی‌ها تقسیم و از پیش تعیین شده است(زخرف، آیه ۳۲؛ حدید، آیه ۲۲) و حرکت‌ها و فعالیت‌های اقتصادی انسان تنها اسبابی برای کسب و دسترسی آسان به آن یا فراتر از آن یعنی فضل الهی است.(مزمل، آیه ۲۰)
پس این ترس روانی، عاملی اساسی است که انسان را به سوی خلافکاری و رفتارهایی خلاف مشیت و حکمت الهی و سنت‌های خداوندی سوق می‌دهد. بنابراین، خدا برای زدودن این ترس وهمانی و روانی و ایجاد ثبات روحی و روانی به این نکته توجه می‌دهد که روزی هر کسی بر اساس قسمت تعیین شده است و نباید ترس فعلی یا واهی انسان را به اموری چون قتل فرزندان سوق دهد: وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ؛ و فرزندان خودتان را از روی فقر خوراکی و فقدان رفاه مکشید؛ زیرا شما و آنان را ما روزی می‌دهیم.(انعام، آیه ۱۵۱) و در جایی دیگر می‌فرماید: وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیَهً إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرًا؛ و از بیم تنگدستى و احتمال از دست رفتن رفاه، فرزندان خود را مکشید. ماییم که به آنها و شما روزى مىبخشیم. آرى کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است. (اسراء، آیه ۳۱)
به هر حال، اقتصاد به سبب آنکه مایه قوام اجتماع و ستون اصلی خیمه اجتماع است، باید استوار باشد تا مردمان را زیر خود گرد آورد.(نساء، آیه ۵) همین امر مهم اجتماعی، مهم‌ترین ابزار دشمنان برای سلطه و نابودی اجتماع است؛ زیرا دشمنان با بهره‌گیری از مسائل اقتصادی و نیازهای مردم در این عرصه بر آن می‌شوند تا سلطه خویش را گسترش دهند. از همین رو با برپایی جنگ اقتصادی در قالب تحریم‌ها و جنگ روانی اقتصادی برای رسیدن به اهداف سلطه‌گرانه خویش اقدام می‌کنند.

شایعات اقتصادی؛ جنگ نرم علیه مردم
یکی از فعالیت‌های دشمنان در راستای سلطه‌گری، بهره‌گیری از همه ابزارهای جنگ نرم از جمله جنگ نرم و روانی در فعالیت‌های اقتصادی است.
شایعه، خبر یا رازی است که نباید در جامعه شایع شود؛ زیرا صحّت و نادرستى آن معلوم نیست. از همین رو خدا، از ‌اشاعه فحشاء در هر شکلی از جمله بیان اخبار آن منع کرده است؛ زیرا موجب آثار زیانباری چون آبروریزی، هتک حرمت، افتراء، غیبت، تهمت، هنجارشکنی و بی‌ارزش‌سازی ارزش‌ها و مانند آنها می‌شود.(نور، آیات ۱۱ تا ۱۹)
برخی از این اخبار و شایعات به سبب تاثیر شگرف در اجتماع به عنوان «ارجاف» یاد می‌شود؛ زیرا رجف به معنای لرزه است(اعراف، آیات ۹۱ و ۱۵۵؛ مزمل، آیه ۱۴) از همین رو روز قیامت را «راجفه» گفته‌اند.(نازعات، آیه ۶) و اخباری که موجب می‌شود تا بنیادهای اجتماع متزلزل شود و مردم در حالت شورش قرار گیرند، به عنوان اخبار ارجافی یاد شده است. (احزاب، آیه ۶۰)
قرآن هشدار می‌دهد که برخی از افراد اجتماع از جمله منافقان و سست ایمان‌های بیماردل، با بیان شایعات و اخبار نادرست از منابع غیرموثق اقدام به ایجاد جنگ روانی و تزلزل در اجتماع می‌کنند و مردم را به هول و ولا می‌افکنند.
وظیفه امت و نظام ولایی سیاسی آن است که در برابر این افراد بایستند و سختگیری داشته باشند و برای تنبیه و مجازات، آنان را تعبید کرده و به عنوان ملعون از جامعه طرد نمایند. البته از نظر قرآن در صورت تکرار و ارتکاب مجدد چنین اعمال مخرب و زلزله‌افکن در اجتماع، نظام سیاسی ولایی مجاز است که حتی آنان را به قتل برساند و اعدام کند.(احزاب، آیه ۶۱) از نظر قرآن این سنت و قانون الهی حاکم بر همه جوامع بشری است و در گذشته و آینده نیز باید اجرایی شود.(احزاب، آیه ۶۲) پس هیچ‌گونه تبدیل و تحویلی در این سنت و قوانین حاکم الهی بر جامعه بشری راه نمی‌یابد.
از نظر قرآن هر گونه اخبار و شایعاتی که موجب اضطراب در جامعه و سلب آرامش از مردم می‌شود، از نظر شرعی گناه و از نظر حقوقی و کیفری جرم است و مجرم باید در همین دنیا مجازات شود؛ چنانکه در آخرت نیز به عذاب الهی دچار خواهد شد. این نوع رفتار تنها یک رفتار ضد هنجاری و ضد اخلاقی نیست، بلکه یک رفتار مجرمانه است که حکم کیفری آن مجازاتی از جمله محرومیت از حقوق شهروندی، تبعید و در نهایت اعدام و قتل است.
خدا در قرآن ضمن تبیین شیوه برخورد با اخبار و شایعات نادرست و غیر موثق، به آثار چنین اخبار و شایعاتی توجه می‌دهد و بیان می‌کند که چگونه چنین شایعات و اخباری می‌تواند آرامش و امنیت اجتماعی را سلب کند و مردم را به هرج و مرج و شورش سوق دهد و زمینه برای عصیان و فرار از اطاعت از رهبر جامعه را فراهم آورد. خدا می‌فرماید: وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ‌اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلَّا قَلِیلًا؛ و چون خبرى حاکى از ایمنى یا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند؛ و اگر آن را به پیامبر و اولیاى امر خود ارجاع کنند قطعا از میان آنان کسانى‏‌اند که مى‏ توانند درست و نادرست آن را دریابند؛ و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز شمار اندکى از شیطان پیروى می‌کردید. (نساء، آیه ۸۳)
خدا در آیات پیشین از جمله ۸۱ سوره نساء و نیز آیات نخست سوره صف تبیین می‌کند که چگونه افرادی از اجتماع به جای آنکه در قول و فعل تابع رسول‌الله بوده و از وی در اوامر و نواهی اطاعت کنند، به ظاهر مدعی اطاعت می‌شوند ولی در عمل خلاف قول و وعده خویش عمل می‌کنند که موجب خشم بسیار خدا می‌شود.
اصولا منافقان به عنوان ستون پنجم دشمن، در اجتماع حضوری پر رنگ دارند و حتی کاتولیک‌تر از پاپ ظاهر می‌شوند و در مقام تملق، سلام و تحیتی را می‌دهند که خدا هم، چنان نمی‌گوید؛ ولی وقتی در مجالس شبانه(نساء، آیه ۱) و اندیشکده‌های خود توطئه و دسیسه می‌روند نجوایی جز مخالفت با رسول‌الله ندارند: آیا کسانى را که از نجوا منع شده بودند ندیدى که باز بدانچه از آن منع گردیده‏‌اند برمى‏ گردند و با همدیگر به منظور گناه و تعدى و سرپیچى از پیامبر محرمانه گفت‌وگو مى کنند و چون به نزد تو آیند تو را بدانچه خدا به آن شیوه سلام نگفته سلام مى‏ دهند.(مجادله، آیه ۸)
به هر حال، بحران سازی و بحران آفرینی در اجتماع از طریق شایعات و اخبار فتنه‌آمیزی که حق و باطل در هم آمیخته و شبهه سازی و متشابه سازی، یکی از فعالیت‌های دشمنان در جنگ نرم از جمله جنگ نرم اقتصادی است.

احتکار؛ ابزاری برای جنگ روانی اقتصادی
از جمله ابزارهایی که در جنگ روانی اقتصادی به کار گرفته می‌شود، احتکار است. احتکار در لغت از ریشه حکر گرفته شده که به معنای ظلم، عسر، سوء معاشرت آمده است. از نظر حقوقی احتکار، عبارت است از اینکه کسی کالای مورد احتیاج و ضروری عامه را زیاد از مصرف خود داشته و برای جلوگیری از فروش به دولت یا مردم پنهان کند.
شکّی نیست که احتکار اگر به قصد اضرار به مسلمانان و یا موجب اختلال در نظام زندگی اجتماعی آنان شود حرام است. البته این حرمت نه به عنوان احتکار، بلکه به عنوان ثانوی که همان حرمت اضرار به مسلمانان یا حرمت ایجاد اختلال در نظام زندگی آنان است. از این جهت فرقی در حرمت بین موارد احتکار مواد غذایی چون گندم، جو، خرما، کشمش و روغن و غیر آن نیست. سخن از احتکار در جایی است که موادّ غذایی مذکور به قصد گران شدن قیمت آنها در عین نیاز داشتن مردم بدون رسیدن به حدّ اضطرار انبار شود.
بر همین اساس باید گفت احتکار سکه و ارزهای خارجی برای افزایش یا ایجاد زیان اقتصادی به مردم حرام و گناه است. البته اگر این احتکار به فساد اقتصادی و بحران در آن بینجامد به عنوان مفسد فی الارض نه تنها گناه و جرم بلکه از گناهان و جرم‌های بزرگ است؛ زیرا چنین فسادهایی اساس و ستون‌های اساسی اجتماع را تهدید می‌کند و خطری است که موجب مشروعیت زدایی از نظام سیاسی ولایی و مقبولیت آن می‌شود.
ایجاد شایعات در راستای فراهم‌آوری بسترهایی برای احتکار و ایجاد تزلزل و اضطراب و تشویش اساسی در اجتماع نیز از مصادیق چنین رفتار ضد اجتماعی و اقتصادی است که به سبب اختلال در امنیت اجتماع احکام چندگانه طرد اجتماعی، تبعید و اعدام شامل آن خواهد شد.
به هر حال، از نظر قرآن هر گونه فعالیت‌های ضد اقتصادی از سوی دشمنان داخلی و خارجی، باید از سوی نظام اسلامی ومردم مورد توجه و اهتمام قرار گیرد و اجازه داده نشود که دشمنان از طریق جنگ روانی اقتصاد امت و نظام ولایی را تضعیف کنند و یا موجبات نابودی اقتصادی را فراهم آورند.
یادداشت از علی عقیلی
انتهای پیام

captcha