یادی از عالم بی نشان میرزاجواد آقاتهرانی
کد خبر: 3758846
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۳۹۷ - ۰۰:۳۳

یادی از عالم بی نشان میرزاجواد آقاتهرانی

گروه اندیشه ــ میرزا جواد آقا از اساتید حوزه مشهد و از چهره های برجسته مکتب تفکیک (موسس اولین موسسه قرض الحسنه) بود. از میرزا مهدی اصفهانی به عنوان مؤسس مکتب تفکیک نام برده می شود.

به گزارش ایکنا؛ در این متن و به بهانه سالروز درگذشت میرزاجوادآقاتهرانی مروری بر زندگی این عالم بزرگ شیعی داریم. میرزا جواد آقا از اساتید حوزه مشهد و از چهره های برجسته مکتب تفکیک (موسس اولین موسسه قرض الحسنه) بود. از میرزا مهدی اصفهانی به عنوان موسس مکتب تفکیک نام برده می شود. مکتب تفکیک به دلیل خاستگاه آن به مکتب خراسانی مشهور است هرچند یک پایه محکم این مکتب به قزوین نیز منسوب است (موسی زرآبادی، هاشم قزوینی، مجتبی قزوینی). میرزا مهدی اصفهانی، محمود حلبی، محمدباقر ملکی میانجی، میرزا جواد تهرانی، حسنعلی مروارید، موسی زرآبادی، هاشم قزوینی، مجتبی قزوینی، جعفر سیدان و محمدرضا حکیمی(صاحب کتاب مکتب تفکیک که برای آشنایی با این مکتب توصیه می شود) و به قولی آیت الله وحید خراسانی از جمله چهره های مکتب تفکیک اند.

 یادی از عالم بی نشان میرزاجواد آقاتهرانی

سیمای معرفت

مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، انسانی وارسته، با کوهی از معرفت و دانش بود. اندام نحیف و قامت بلندش را گذر روزگار کمانی کرده بود. رخسار گیرایش را هاله ای از روحانیت فراگرفته و در چهره آرامش، وقار به خوبی نمایان بود. چشمان پرفروغش از پس ابروان سیاه و انبوهش چون آتش زبانه می کشید و نگاه نافذش، پیکان محبتی آمیخته با هیبت و شکوه بر دل بیننده می نشاند. در سراسر عمرش لباس هایش به غایت ساده و همواره پاکیزه و تمیز بود.

ولادت

عالم مجاهد، فقیه پرهیزکار و عبد صالح خدا مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی در سال 1283 هجری شمسی در خانواده ای اصیل و مذهبی در تهران به دنیا آمد. پدر بزرگوارش مرحوم حاج محمد تقی و برادرش مرحوم حاج آقا رضا شاهپوری، هر دو از تاجران پرهیزکار و مورد اعتماد بازاریان بودند. برادر بزرگوارش حاج آقا رضا به انتخاب مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی، تا آخر عمر در سمت سرپرستی مسجد اعظم قم تلاشی مخلصانه و موفق داشت.

تحصیلات و هجرت

مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی، برای فراگیری علوم دینی، از تهران راهی قم شد. وی پس از چند سال که مقدمات و بخشی از سطوح را در حوزه علمیه قم فرا گرفت، رهسپار نجف اشرف گردید. او در مدت اقامت دو ساله خود در نجف، از محضر استادانی همچون آیت اللّه حاج شیخ مرتضی طالقانی، آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی و آیت اللّه حاج شیخ محمد تقی آملی بهره های علمی و اخلاقی فراوانی برد. او بر خلاف اینکه تصمیم داشت در نجف بماند و تحصیلاتش را ادامه دهد، با رسیدن نامه ای از مادر بزرگوارش که وی را به تهران فرا می خواند، به تهران بازگشت. ایشان تحصیل را واجب و اطاعت امر مادر را ضروری تر می دانست.

بازگشت از نجف

میرزا جواد آقا تهرانی، بعد از اینکه به درخواست مادرش از نجف به تهران عزیمت کرد، رهسپار مشهد مقدس شد. وی پس از پایان تحصیل سطح در محضر مرحوم آیت اللّه حاج شیخ هاشم قزوینی، در حوزه درس خارج فقه و اصول و معارف مرحوم آیت اللّه العظمی غروی اصفهانی حاضر شد و نزدیک ده سال از محضر وی مبانی اصولی مرحوم آیت اللّه میرزای نایینی، و فقه ومعارف اهل بیت علیهم السلام را فرا گرفت.

استادان

آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، همواره در پی کسب دانش و معارف اهل بیت علیهم السلام بود و از هیچ کوششی در این راه فروگذار نمی کرد. او از محضر بزرگانی چون آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی، آیت اللّه حاج شیخ مرتضی طالقانی، آیت اللّه حاج شیخ محمد تقی آملی، آیت اللّه حاج شیخ هاشم قزوینی و آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی استفاده کرد و از گوهر علم و کمالات آنها بهره جست. آیت اللّه میرزا جواد آقا، از لحاظ مشی علمی و سلوک معنوی، بسیار تحت تأثیر آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی بود و یکی از ارکان مکتب او به شمار می آمد.

پیرو مکتب استاد

مرحوم آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی، در حوزه علمیه مشهد از جمله استادان میرزا جواد آقا بود و میرزا نیز مانند استاد خویش، به «مکتب تفکیک» یعنی تحصیل در دو حوزه معارف عقلی و الهی گرایش داشت. ایشان کاملاً از این مکتب تأثیر پذیرفته بود و بعد از رحلت استاد، مروج و مدرس این مکتب شد و راه استاد را پی گرفت. ایشان معتقد بودند که انسان برای رسیدن به حقیقت، به ناچار باید به معرفت خالص و ناب و وحیانی روی آورد. از این رو برای رسیدن بدین مقصود، چاره ای جز تفکیک و جداسازی میان معارف نیست تا از این راه از خطر انحراف مصون ماند. این مکتب با چنین روش وحی مدارانه، سعی در پرورش عقلی و فکری شاگردان خود دارد.

بر کرسی تدریس

مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقاتهرانی، پس از رسیدن به درجات عالی علوم متعارف حوزه و کسب کمالات معنوی و اخلاقی از محضر اساتید خویش، خود نیز به تدریس پرداخت. وی سعی می کرد موضوعاتی را برای تدریس انتخاب کند که مورد نیاز جامعه و به صلاح مسلمانان و طلاب باشد. او سالیان دراز به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و معارف را براساس آموخته های مکتب استاد مرحومش، میرزای غروی تدریس می کرد. میرزا جوادآقا به درخواست طلاب، چند دوره به تدریس شرح منظومه سبزواری پرداخت. سپس بنا به اقتضای مصلحت، به تفسیر قرآن همت گماشت.

فضیلت ها و کمالات اخلاقی

احترام به علما

آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، در حین تدریس همیشه مراقب بود که به بزرگان علمی و دینی احترام بگذارد و اهانت به آنان را گناهی بزرگ می شمرد. ایشان شاگردانش را از تمسخر و بی احترامی به دیدگاه های علما باز می داشت و در این باره می فرمود: «شخصی کتاب وسیلة النجاة مرحوم آیت اللّه العظمی اصفهانی را از روی تمسخر و بی احترامی به کناری پرت کرد و در همان لحظه نعمت زبان از وی گرفته شد». میرزا جواد آقا همواره در نقد دیدگاه های دیگران برای پرهیز از پایین آمدن مقام آنها، نام فردی را به میان نمی آورد. هنگامی هم که نام یکی از علما را ناخواسته بر زبان می آورد، ابتدا وی را به بزرگی و عظمت علمی می ستایید، بعد در نهایت ادب وتواضع به نقد نظر او می پرداخت.

احترام به شاگردان

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، هم ردیف شاگرانش بر زمین می نشست و هیچ گاه برای خود جای خاصی را در نظر نمی گرفت. او با فروتنی تمام بر روی دو زانو می نشست و بدون اینکه به جایی تکیه کند، با تبسّم آمیخته با ادب و احترام درس می داد. همین احترام به شاگردان و حفظ شخصیت آنها، موجب رونق درسش می شد. هنگامی که یکی از شاگردان پرسشی بی جا می کرد و موجب خنده دیگران می شد، برای اینکه او را از شرمندگی درآورد، سخن وی را به وجهی پسندیده تعبیر می کرد و آن گاه پاسخی شایسته بیان می فرمود. این چنین بود که حوزه درس مرحوم میرزا، حلقه انس و محبت گشته بود.

ساده زیستی

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، با وجود جایگاهی که داشت، ساده زندگی کرد و از مال دنیا هیچ نیندوخت. لباس هایش غالبا از پارچه های ارزان و حتی گاهی نامرغوب، ولی همواره تمیز و بدون پارگی بود. او در دوران سکونتش در مشهد، بیش از دوازده خانه عوض کرد که همه آنها استیجاری بود. آخرین منزل وی هم، خانه ای کوچک متعلّق به پسر بزرگش بود. اطرافیان فراوان از او می خواستند در منزل بزرگ تری زندگی کند، ولی آن مرحوم هرگز این سخنان را نپذیرفت. آنچه بعد از وفات از آن بزرگوار باقی ماند، تنها همان لباس های ساده و اندک او بود.

فروتنی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «هر که برای خدا فروتنی کند، خدا او را بلندی می دهد و هر که تکبر ورزد، خدا او را پست کند». میرزا جوادآقا تهرانی نیز، انسانی وارسته بود که با کوهی از معرفت، چنان فروتن زندگی کرد که نمی توان لقبی جز بنده صالح و شایسته به وی داد.

چه بلند است مقام میرزا که با وجود علم و کمالات بی شمار، هرگز اجازه نمی داد کسی دست او را ببوسد یا او را آیت اللّه خطاب کند. یکی از روحانیون می گوید: روزی موفق به بوسیدن دست ایشان شدم و از اتاق بیرون رفتم و بازگشتم، میرزا فرمود: «چون تو دست مرا بوسیدی، من هم کفش های تو را بوسیدم». مرحوم میرزا جوادآقا هیچ گاه سخنان خود را در منزل به صورت امر و نهی بیان نمی کرد و با وجود کهولت سن، گاه در کنار حوض آب لباس های خود را می شست یا حیاط را جارو می کرد.

عشق به اهل بیت علیهم السلام

مرحوم آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، بلبل بوستان اهل بیت علیهم السلام بود و با ندای گرم مسیحایی خویش، تشنگان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام را سیراب می کرد. پرورشگاه و آموزشگاه مرتضوی در مشهد، شاهد عاشوراهایی است که او برای انبوه عزاداران عاشورا قرائت می کرد. او خاکساری را تا بدانجا رسانده بود که برای آرامش روح خود و اظهار ارادت به آستان سرور شهیدان و ترویج این فرهنگ در جامعه، در عاشورای حسینی مشک آب بر دوش می گرفت و سقای تشنه لبان می شد.

خدمات اجتماعی

با وجود اشتغالات علمی بسیار میرزا جوادآقا تهرانی، وی هرگز از توجه به مردم و مسئولیت های اجتماعی دور نماند. ایشان همواره به شاگردان و دوستان، رعایت تقوا و برآوردن نیاز مردم را یادآوری می کرد. نخستین خیریه درمانی درمشهد به نام درمانگاه خیریه بینوایان، با اشاره و کمک ایشان و جمعی از دوستان پزشک وی در سال 1334 تأسیس و راه اندازی شد. مرحوم میرزا که پرورده مکتب انسان ساز اسلام بود، هیچ گاه تنها به یک زمینه از دین و مذهب نمی پرداخت. او تکلیف الهی خود را افزون بر فراگیری علوم دینی، در حضور در جامعه می دانست. نخستین صندوق قرض الحسنه ایران در سال 1342، در مشهد با تأیید و همکاری این بزرگوار صورت گرفت. فروشگاه تعاونی و کتاب خانه این مؤسسه قرض الحسنه برای ارائه خدمات رفاهی و فرهنگی به مردم فعالیت چشم گیری دارد.

تألیفات

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، از چاپ هیچ کدام از آثار خود بهره مادی نبرد. آنچه در چاپ کتاب هزینه کرده بود، محاسبه و قیمت کتاب را بر اساس آن تعیین می کرد و برای خود هیچ بهره ای را منظور نمی فرمود. ایشان در آثار خود، نیاز و اقتضای زمان را در نظر می گرفت و در نوشتن، همواره تابع وظیفه دینی و مسئولیت شرعی و اجتماعی بود. آثار چاپ شده ایشان که برخی از آنها بارها به چاپ مجدد رسیده، بدین شرح است: آیین زندگی؛ میزان المطالب، کتابی دوجلدی در مباحث کلامی؛ بررسی در پیرامون اسلام در رد نظریات کسروی؛ فلسفه بشری و اسلامی که در رد کمونیسم و ماتریالیسم؛ و کتاب عارف وصوفی چه می گوید؛ بهایی چه می گوید.

حامی انقلاب

در طول مبارزات اسلامی ملت ایران بر ضد رژیم ستمشاهی، مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی از پیشگامان نهضت بود. اطلاعیه های انقلابی او به همراه دیگر آیات عظام در مشهد و حضور پی گیر او در مراسم راهپیمایی و اعتراض ها و تحصن ها، از خاطرات فراموش نشدنی وی در روزهای انقلاب در مشهد است. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره از بارزترین چهره های حامی انقلاب بود و چندین بار برای دیدن امام خمینی رحمه الله در فرصت های مختلف به تهران رفت. پشتیبانی های مکرر مرحوم میرزا از نظام جمهوری اسلامی در زمینه های مختلف و به ویژه حضور چند باره او در جبهه های جنگ، در آشکار ساختن حقانیت انقلاب سهم به سزایی داشت.

 

حضور در جبههیادی از عالم بی نشان میرزاجواد آقاتهرانیمیرزا جوادآقا تهرانی، در راستای پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی، در سال های آخر زندگی و با همان قدّ خمیده و کمانی، چهار بار در جبهه نبرد حاضر شد و لباس بسیجی به تن کرد. ایشان روزی چهارده گلوله خمپاره به نام چهارده معصوم شلیک می کرد که کاملاً به هدف اصابت می کرد. خود مرحوم میرزا جوادآقا نقل کرده است: «روزی قرار شد خمپاره بزنم. مجبور شدند به علت خمیدگی پشتم، چهار پایه ای بیاورند و من روی آن قرار گرفتم و یک نفر هم از پشت دو گوش مرا گرفت و من گلوله را در لوله آن انداختم». آری، به جبهه رفتن بنده صالحی مانند آیت اللّه تهرانی، صدها معنا داشت و چه بسیار، اشکالات واهی را جواب می داد و چه شک و تردیدها را برطرف می نمود و چه آثار خوبی برای رزمندگان به جا می گذاشت.

وصیت نامه میرزا جوادآق

گربگذری ز هستی، آرام جان بیابی گر خط کشی به عالم، خط امان بیابی

مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی، در وصیت نامه خود که بارها در تاریخ های مختلف آن را اصلاح کرده، نوشته است: «جسدم را در قبرستان عمومی خارج شهر یا محل مباحی خارج شهر ـ هرکجا باشد ـ دفن کنند، و به عنوان هفته و چهلم و سال مجلسی بر پا نکنند. هرکسی خواست برای من خودش در هر موقع طلب مغفرت می نماید، و من در این صورت راضی و خرسند هستم. و نیز فرزندانم را وصیت می کنم به رعایت تقوا و اطاعت خداوند در همه حالات زندگی شان. والسلام علی من اتبع الهدی».

وفات

شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود بار بربست و به گردَش نرسیدیم و برفت

بیماری کبد که مدتی میرزا جوادآقا تهرانی را بستری کرده بود، سرانجام در سحرگاه سه شنبه دوم آبان ماه 1368 شمسی، برابر با 23 ربیع الاول 1410 قمری او را از پای در آورد. روح بزرگش چنان آسوده و سبک بال به پرواز درآمد که به نگاهی پنهان شد.

پیکر پاک این فقیه مجاهد و زاهد وارسته، عصر همان روز، با شکوهی خاص تا مرقد امام رضا علیه السلام تشییع شد و آن گاه او را در بهشت رضا علیه السلام در کنار شهدای جنگ تحمیلی به خاک سپردند.

کسانی که موفق به زیارت مرقد این عالم وارسته در قبرستان بهشت رضا علیه السلام شده اند، ملاحظه کرده اند که مرقد این بزرگوار، فاقد سنگ قبر و مشخصات صاحب قبر است؛ گویا خود ایشان راضی به این امر نبوده اند. آری، مردان بزرگ همواره نشان در بی نشانی دارند.

پیام تسلیت رهبری

در پی رحلت آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، حضرت آیت اللّه خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی به گوشه ای از فضیلت های ایشان، چنین اشاره کردند: «آن عالم بزرگوار و پارسا، حقا از زمره انسان های والا و برجسته ای بود که عمر خود را در بندگی خدا و خدمت به خلق و مجاهدت در راه دین گذرانید و با بیان و قلم و قدم، در طریق جلب رضای الهی گام برداشت. سالیان دراز، حوزه علمیه مشهد را با درس فقه و تفسیر و عقاید رونق بخشید و طلاب و فضلای زیادی را مستفیض گردانید. در مقاطع گوناگون از سالیان مرارت بار نهضت اسلامی و به خصوص در حوادث دوران پیروزی انقلاب، پشتیبان و همراه مبارزین و مایه دلگرمی آنان بود. پس از پیروزی انقلاب نیز در صحنه های بسیار مهم و حساس با حضور مؤثر و با برکت خود، انقلاب را تقویت کرد و از جمله در سال های جنگ تحمیلی، مکرر لباس رزم پوشید و با وجود کهولت سن، در صحنه نبرد پیشوا و همگام جوانان مجاهد فی سبیل اللّه شد».

هرکجا باشد

در وصیتنامه اش نوشته بود: «جسدم را در قبرستان عمومی خارج شهر یا محل مباحی خارج شهر ـ هرکجا باشد ـ دفن کنند، و به عنوان هفته و چهلم و سال مجلسی بر پا نکنند». همین شد که سال ۱۳۶۸ پس از رحلت، پیکرش در حرم مطهر رضوی تشییع و در بهشت رضا، در کنار شهیدان جنگ تحمیلی به آنها ارادت خاصی داشت به خاک سپرده شد.

برگرفته از پایگاه اطلاع رسانه حوزه و قدس آنلاین

captcha