محمدمهدی جعفری در گفتوگو با ایکنا از اصفهان با بیان معنای تساهل و تسامح اظهار کرد: تساهل و تسامح هر دو از باب تفاعل و به معنای کار جمعی است، یعنی در دین باید آسان گرفت و گذشت داشت. تساهل به معنای آن است که انسان نباید در مسائل اعتقادی و اجتماعی سختگیر باشد، چنانکه خداوند در آیه 185 سوره بقره میفرماید: «... یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر... ؛ ... که خداوند برای شما حکم را آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته...» و بنابر آیه 286 سوره بقره، «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا؛ خداوند هیچ کس را مکلف و موظف به انجام امری نمیکند مگر اینکه بهاندازه توانش باشد.»
وی افزود: منظور از تساهل آسان گرفتن کارهاست، چه انجام آنها به وسیله خود شخص باشد و چه در ارتباط با دیگران و تسامح به معنای گذشت، فداکاری، سخاوت، بخشندگی، بزرگواری و جوانمردی است؛ به این معنا که انسان در اجتماع زندگی میکند و در زندگی اجتماعی ملازم با حقوق و تکالیف است. این حقوق و تکالیف در برابر هم قرار دارند؛ یعنی انسان حقی دارد و در برابر آن تکلیف و وظیفهای نیز دارد و هر انسانی که تکلیف و وظیفهای دارد، حقی نیز دارد. این امر در اجتماع موجب اصطکاک و برخورد حقوق با یکدیگر میشود؛ بنابراین اگر سماحت و تسامح در اجتماع وجود نداشته نباشد، انسان به راحتی و به خوبی نمیتواند زندگی کند. حتی در مقابل دشمنان نیز باید بزرگواری و بخشش و گذشت داشت.
این پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه با اشاره به حدیث نبوی «بُعِثْتُ بِالْحَنِیفِیةِ السمْحَةِ السهْلَةِ؛ من به آیین استوار و بدون انحراف و راحت و آسان مبعوث شدهام» اضافه کرد: همه پیامبران شریعتی میآورند که برای امتشان قابلاجرا باشد و سختگیری بیشازاندازه نمیکنند، ولی بنیاسرائیل با سختگیری به خود و تکالیف بیش از اندازهای که بر خودشان و اجتماع بار کردند، باعث شدند که این شریعت روزبهروز سختتر شود.
جعفری ادامه داد: قرآن به ما تعلیم میدهد که «... رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا...؛ پروردگارا بار سنگینی بر پشت ما مگذار چنانکه بر پشت کسانی که پیش از ما بودهاند گذاشتهای.» خداوند به اجبار این بار را بر پشتشان نگذاشته، بلکه خودشان با رفتار سختگیرانهای که به هم داشتهاند باعث شدند که تکالیف بیش از توانشان بر آنها تحمیل شود؛ به همین دلیل رسول خدا(ص) میفرماید که من شریعت سحله و سحمهای را آوردهام.
احکام اسلام در حد توان بشر وضع شده است
وی افزود: سحله و سحمه یعنی هم در توان بشر بوده و هم آسان گرفته شده است. هم عبادات فردی و هم وظایف اجتماعی در حد توان انسان بوده و سمحه هم هست، یعنی با گذشت، بزرگواری، جوانمردی و سخاوت همراه است. همه اینها در شریعت وجود دارد و چون شریعت اسلام ناسخ شریعتهای گذشته است و برای همیشه باید بماند، با شرایط زمان و مکان و افراد هماهنگ میشود؛ یعنی اگر در قرآن یا سنت رسول خدا حکمی درباره مردم آمده است، این حکم در شرایط مختلف به تناسب توان افراد تغییر پیدا میکند، یعنی هیچ تحمیلی در زمانهای مختلف به شکل قالبی و جزمی بر مردم نمیشود و تکالیف و وظایفشان به اندازه توانشان است و همه باید در قبال یکدیگر گذشت و بزرگواری داشته باشند.
این پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه با تأکید بر اینکه هیچ امر مطلقی وجود ندارد، گفت: برخی از احکام را خداوند تعیین کرده و کیفیت اجرای آن را برعهده بندگان گذاشته است، مثلاً عدالت در زمینه سیاسی و اقتصادی باید رعایت شود، ولی چگونگی و نحوه اجرای آن برعهده خود انسانهاست؛ بنابراین هر حکمی میتواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد، ولی این به عهده عاقلان و صالحان است که اجازه سوءاستفاده را ندهند.
وی بیان کرد: امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه میفرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي شَرَعَ الْإِسْلَامَ»، ستایش و سپاس مخصوص خداوندی است که اسلام را تشریع کرد، یعنی شریعتی به نام اسلام را پدید آورد و «فَسَهَّلَ شَرَائِعَهُ لِمَنْ وَرَدَه»، شریعت به معنای محل آب برداشتن رودخانه و چشمه نیز هست و کسانی که میخواهند از حقیقت دین استفاده کنند، خداوند راه آسانی در برابرشان باز کرده تا وارد این دریا و این رودخانه بسیار زندگیبخش شده و آنچه را میخواهند از آن برداشت کنند. همچنین در وصف پرواپیشگان میفرماید فرد پرواپیشه کارش این است که نه سختگیری برای خودش دارد و نه برای دیگران، ولی دینش در دژ استوار و محکمی قرار دارد. در مورد مؤمن نیز میفرماید: «خوی آن آسان گرفتن و سرشتش راه نرمی پوییدن است.»
جعفری اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) در پاسخ به این سؤال که آیا هر کاری بشر انجام میدهد، تحت تأثیر قضا و قدر الهی است، میفرماید: «قضا و قدر الهی این نیست که شما گمان کردهاید. اگر قضا و قدر الهی جبری بود و بر انسان باید تحمیل میشد، خداوند اصلاً نه وعده و وعید میداد و نه حکمی میکرد؛ حال آنکه خداوند هرگز تکلیف مشکلی برای انسان قرار نداده است. درباره تسامح نیز میفرماید: «حقها با نرمش و گذشت بازگرفته میشوند.» در حکمت 33 نهجالبلاغه میفرماید: «کُنْ سَمَحاً وَلَا تَکُنْ مُبَذِّراً وَکُنْ مُقَدِّراً وَلَا تَکُنْ مُقَتِّراً؛ سخاوتمند باش و در این راه اسراف مکن و در زندگى حسابگر باش و سختگیر مباش.» و خطاب به مالک اشتر در عهدنامه شماره 53 میگوید: «با اهل سخاوه و سماحه، یعنی با کسانی که اهل بخشندگی و بزرگواری و گذشت هستند تماس بگیر و از آنها به عنوان کارگزار و کارمند و همکار استفاده کن.»
جامعه ایران به شدت نیازمند تساهل و تسامح است
وی تصریح کرد: حد و مرز تساهل و تسامح همان توان انسانها، موقعیتهای اجتماعی و شرایط است. از هر چیزی حتی از توحید و دین نیز سوءاستفاده میشود، لذا آگاهی افراد باید افزایش یابد و شرایط اجتماعی نیز بهگونهای باشد که هم از سوی حاکمیت و هم از سوی مردم راه سوءاستفاده بسته شود.
این پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه با بیان اینکه علیرغم نیاز به تساهل و تسامح در شرایط فعلی، هیچ اهمیتی به آن داده نمیشود، گفت: دلیل بیتوجهی به این امر رفتار نامناسب مسئولان و ایجاد بیاعتمادی در مردم با بد معرفی کردن دین و تناقض میان گفتارها و رفتارهاست. برخی مردم بیاعتماد هستند و این دیوار بیاعتمادی روزبهروز بالاتر میرود. لذا تساهل و تسامح رعایت نمیشود، در حالی که نیاز شدیدی به آن داریم و این امر با نزدیکتر شدن حکومت و مردم به یکدیگر و شفاف کردن امور حاصل میشود.
انتهای پیام