مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و آیندهپژوه، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره تبعات و آثار واقعی تحریمهای جدید آمریکا بر کشور و ظرفیتهای داخلی و بینالمللی ایران برای کاستن از آثار تحریمها گفت: تحریمها به عنوان یک عامل بیرونی از محیط منطقهای و بینالمللی، با رهبری ایالات متحده آمریکا بر محیط درونی جامعه ما مؤثر است. لذا تحریمها به مثابه عامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امری یکسویه نیست، بلکه دوسویه است. به عبارتی ایجاد عمق نفوذ استراتژیک برای تحریمها نیازمند زمینههایی در داخل کشور است.
افزایش عمق استراتژیک تحریمها با ضعف درونی
وی ادامه داد: به بیان سادهتر تحریمها به عنوان عامل بیرونی مؤثر بر محیط درونی عمل میکنند و این عامل بیرونی با ضعف محیط درونی عمق استراتژیک بیشتری پیدا میکند. ولذا آنچه که حداقل به اندازه تحریمها اثر دارد ضعف درونی و شکاف سیستمی است. به نظر میرسد هم اکنون تحریمها در یک محیط درونی مناسب وارد عمل شدهاند. به این معنا که نیروهای پیشران دهگانه؛ حوزه اجتماعی، فناوری، رسانه، اقتصاد، زیستبوم، سیاسی، ارزشی ـ فرهنگی، نیروی انسانی، امنیت، حقوق و قوانین، دارای ضعفهای قابل تأملی هستند که عمق نفوذ تحریمها را در داخل شدت میبخشد.
مطهرنیا اظهار کرد: اگرچه به لحاظ سیاسی جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد که زمینههای کاهش سطح تأثیر تحریمها را فراهم کند و در مدیریت آینده کشور به کار گیرد اما به نظر میرسد این تلاشها تنها مسکنی برای جلوگیری از عمق اثرگذاری تحریمها باشد. جابجایی ارزش ریال طی مدت 3 ماه از کانال 3هزار تومان به 15 هزار تومان و تلاش زیاد دولت برای حفظ آن در کانال 15 هزار تومان، خود نشاندهنده همین امر است؛ چرا که اساسا ارزش ریال نسبت به حدود 5 ماه پیش، 5 برابر کاهش یافته است و این میتواند زمینهساز ایجاد فضای منفی برای همگرایی مردم با دولت شود. بنابراین در وضعیت کنونی جامعه ایرانی در یک بافت موقعیتی بسیار لغزان قرار دارد و تحریمها میتواند در این بافت موقعیتی وارد عمل شود.
امید به واگرایی اتحادیه اروپا و آمریکا؛ واهی یا واقعی؟
این استاد دانشگاه بیان کرد: نکته دیگر امید برخی در داخل به واگرایی و رو در رویی اتحادیه اروپا و آمریکا در مورد ایران است. اگرچه اروپاییها و به ویژه سه قدرت آلمان، فرانسه و انگلیس، تلاش دارند ایران در محدوده ارتباط اتحادیه اروپا و تحکیم ارتباط با آن در آینده به واسطه رقابت شدید اتحادیه اروپا با امریکا، برای شکلدهی به آینده نظم نوین جهانی، حفظ شده و قدرت و اهمیت بیشتری پیدا کند، اما در عمل باید پذیرفت که آمریکا به عنوان متحد اتحادیه اروپا در جبهه غرب از ابزارهای قدرتمند و ملزومات توانمندی برای تحت تأثیر قرار دادن اروپا برخوردار است.
وی یادآور شد: ایالات متحده آمریکا اگرچه به قولی در حال فروریزش است اما اکنون دارای قدرت است و تا فروریزش، توان ضربه زدن بسیار بالایی دارد. حتی اگر فرضیه فروریزش قدرت ایالات متحده را قبول کنیم، باید گفت هم اکنون آمریکا با وجود بدهیهای بسیار بالای اقتصادی، به همان اندازه از توان اقتصادی و تولید و بهرهروی بالایی برخوردار است که این بدهیهای اقتصادی در برابر آن چندان امری نگرانکننده نیست.
مطهرنیا با بیان اینکه آمریکا امروز خود را در اوج قدرت سیاسی و اقتصادی میبیند و به دنبال هژمونی اقتصادی و امنیتی بر جهان است، گفت: یکی از گرانیگاههای اصلی در مسیر این هژمونی، جغرافیای ایران به معنای نظامی است که به مثابه چالشبرانگیزترین مسئله در برابر آمریکا قد برافراشته است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ابراز کرد: با این اوصاف اتحادیه اروپا تلاش خواهد کرد تا سر حد امکان هم ایران و هم آمریکا را در مجموعه جوامع مخاطب خود حفظ کند و با هر کدام روابط خاص خود را داشته باشد اما در بزنگاه تاریخ اگر قرار باشد اتحادیه اروپا بین ایران و آمریکا یکی را برگزیند عقل معاش هم حداقل آنها را به سمت گزینش ایالات متحده سوق خواهد داد و این باعث میشود ایران بار دیگر در برزخ حمایتی در عرصه بینالملل قرار گیرد.
وی در ادامه با اشاره به موضع روسیه و چین در خصوص تحریمها گفت: نه پکن و نه مسکو هیچ گاه حاضر نبودهاند به خاطر ایران در مقابل آمریکا قد علم کرده و ایستادگی کنند. نشانههای بارزی در این زمینه هم اکنون پیش چشم ماست؛ قطع روابط بانک دولتی روسیه و بانکهای چین با ایران و سختگیری بر بازرگانان ایرانی در چین نمایانگر همین معناست.
مقاومت تنها با همگرایی داخلی
مطهرنیا تصریح کرد: اما آنچه که در نهایت باید به آن تأکید کرد این است که در صورت ایجاد یک فضای همگرایی میان دولت و ملت، دولت و حاکمیت و حاکمیت با هر دوی آنها، میتوان امید داشت که ظرفیتهای داخلی تنها عامل ایجاد ایستادگی و مقاومت در برابر تحریمها باشند و این نیز با توجه به سیگنالهای موجود در انحصارطلبی بعضی از نهادها، سازمانها، احزاب و فعالان سیاسی در عرصه عمل و کنش سیاسی چندان جای امیدواری برای آنانی که از منظر تحلیلی به قضیه مینگرند، باقی نمیگذارد.
مطهرنیا در خصوص چرایی این ضعف داخلی و فراهم نکردن بسترهای لازم در درون با توجه به مشخص بودن زمان آغاز تحریمها و اتفاقاتی ماند اعتراضات دی ماه سال گذشته گفت: تصمیمگیرندگان در یک زندگی گلخانهای به سر میبرند؛ یا اطلاعات دقیق به آنها نمیرسد یا اگر هم میرسد طبق عرف و عادت مألوف در یک زندگی آرام ادارهای، نمیدانند امواج بسیار سهمگینی در زیرلایههای حیات اجتماعی و مدنی ایران در حال خروش است و ایران از این منظر روی گسلهای بزرگی قرار دارد.
وی افزود: هنوز رئیس دستگاه دولت نمیخواهد بپذیرد که جامعه در حالت بحرانی و وضعیت متفاوت قرار دارد و در صحن علنی مجلس به راحتی بیان میکند هیچ بحرانی در کشور وجود ندارد. سیستمهای فرادولتی نیز به همین گونه و حتی بیشتر همه چیز را بسیار خوب و بهسامان در مقام اول در عرصه بینالمللی ارزیابی میکنند. گزارههایی مانند اقتصاد ایران یک اقتصاد شکوفا و در حال استقلال است، زیستبوم ما بهترین و زمینهساز پیشرفتهای عالی در آینده است و امثال آن، در محافل متفاوت و از زبان عدهای شنیده میشود و هر کسی خلاف آن بگوید در جبهه مقابل تعریف میشود.
این آیندهپژوه سیاسی اظهار کرد: در چنین فضایی به نظر میرسد این عده خواسته یا ناخواسته، نمیخواهند نسبت به واقعیتهای موجود در جامعه یک نگاه علمیتر یا حداقل یقینیتر را برگزینند.
مطهرنیا درباره ادعای دولتمردان در استفاده از نظرات نخبگان و اندیشمندان و واقعیت امر گفت: این اتفاق بسیار اندک رخ داده و به نظر میرسد بیشتر برای بهرهبرداریهای تبلیغاتی باشد چرا که بسیاری از افرادی که خود در رأس امور هستند خویش را صاحبنظر در همه مسائل میدانند و دیگرانی که رو در روی آنان قرار میگیرند یا نمیفهمند یا شاگردانی کوچک در مکتب آنها محسوب میشوند.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام