به گزارش خبرنگار
ایکنا؛ ظهر امروز سهشنبه، ۱۵ آبانماه، در آستانه ۲۸ صفر؛ شهادت پیامبر اکرم(ص)، امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع)، مسجد دانشگاه امام علی(ع) واقع در ارتفاعات دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات میزبان مراسم سوگواره نبوی با حضور حجتالاسلام والمسلمین قرائتی و جمعی از دانشجویان بود. این مراسم همچنین به منظور افتتاح نمازخانه تازهتاسیس ساختمان علوم پایه این واحد بعد از نماز ظهر و عصر برگزار شد.
حجتالاسلام قرائتی در این مراسم و در جمع دانشجویان، سخنان خود را با انتقاد از وضع فارغالتحصیلان بیکار آغاز کرد و از عدم فایده وجود لیسانسها و فوق لیسانسها در کشور گفت و به این نکته اشاره کرد که هرچه باسوادتر میشویم، تواضع و بندگیمان کمتر میشود. مشروح سخنان وی را در ادامه میخوانید:
همه کشورها لیسانس و فوقلیسانس دارند، اما فایده جمهوری اسلامی با وجود اینها چیست؟ هدف همین پرسش است. بنده میخواهم بگویم میلیونها نکته وجود دارد که دنیا خواب است. مرحوم دکتر شریعتمدار که عضو شورای انقلاب فرهنگی هم بود، ۲ مدرک دکتری در دو رشته مختلف داشت. به ایشان گفتند در دنیای تعلیم و تربیت آیا راجع به لقمه حرام هم حرفی زده شده؟ ایشان گفت: ما از تعلیم و تربیت و روانشناسی علمی میگوییم و اصلا کلمهای درباره لقمه حرام گفته نمیشود. در حالی که قرآن روی این مسئله خیلی تاکید میکند: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ». کمفروشی نتیجهاش میشود خوردن لقمه حرام، کسی که لقمه حرام خورد فاسق میشود، کسی که فاسق شد فاجر میشود و فاجر کمکم کافر خواهد شد.
لقمه حرام در نسل اثر میگذارد؛ «کَسبُ الحَرام یُبَیِّنُ فِی الذُّرِّیَةِ». روز عاشورا امام حسین(ع) در سخنانی مقابل لشکریان دشمن فرمود: علتی که حرفهای من در شما اثر ندارد، این است که شکمهایتان از حرام پر شده است.
علم قدیم و جدید توامان باشند
در مسائل حقوقی هم همینطور است. اسلام آنقدر به نکات حقوقی توجه کرده که دنیا خواب است. یک کتاب درباره حقوق نوشتهام با عنوان «سیمای حقوق در قرآن» که ۲ هزار و ۶۰۰ نکته حقوقی از قرآن را در آن ذکر کردهام. من کسی نیستم. اسلام بسیار حرف دارد، در حالی که دنیا عقلش به اینها نمیرسد. دست روی هر چیز و هر جایی بگذاریم همین است. شما صدای ناقوس و صدای اذان را با هم مقایسه کنید، اذان با اللهاکبر شروع میشود و در ادامه تا انتها پیامهایی را منتقل میکند، اما ناقوس سنگی است که در اثر حرکت صدایی را تولید میکند، خوب فایده این چیست؟ اینجاست که میفهمیم پیامبر(ص) چه آورده و چه کرده است؟
ما چند حرف از دیگران بلد هستیم که البته باید هم بلد باشیم، ولی یادمان نرود خودمان هم کسی هستیم، دین خود را کشف کنیم. آیا برجسازان ما میتوانند گنبدی مانند گنبد مسجد شیخ لطفالله اصفهان بسازند؟ در طب هم همین است، ما باید طب قدیم را بلد باشیم و طب جدید هم به دانش خود اضافه کنیم. معماری قدیم و معماری جدید را توامان بلد باشیم.
ما در همه چیز اسراف میکنیم. برخی کشورها که کاغذ میفروشند از یک کتاب چندین بار کاغذ تولید میشود. آنوقت کتابهای ما یکبار مصرف است.
دکتر و آیتالله زیاد داریم، ولی جگر ندارند
در دانشگاههای ما لیسانس و فوقلیسانس فلجاند. اگر میخواهید تحقیق کنید، ریشه این دانشگاه را بکنید. مشکل مملکت ما این است که اکثر بیکارهای ما لیسانس هستند. یکوقتی آقای رهبر، رئیس سابق دانشگاه آزاد گفت: از یک فوقلیسانس کشاورزی پرسیدیم برگ چغندر بزرگتر است یا برگ شبدر؟ گفت: نمیدانم.
من فکر میکنم خیلیها خائن نیستند، خوابند. ما دکتر و آیتالله زیاد داریم، ولی جگر ندارند.
رئیسجمهور هم نمیتواند اوضاع را درست کند
یکسری درسها خوباند، اما قانع نشویم به ریلی که برای ما گذاشتهاند و ما مثل قطار روی آن حرکت کنیم. ببینید چه چیزی به درد این کشور میخورد، چشم بر هم میگذاریم و یک عالم لیسانس تربیت میکنیم که هیچکدام شغل ندارند. ۴۰ سال از انقلاب میگذرد، نتیجهاش میلیونها لیسانس و فوق لیسانس بیکار و بیمهارت است. هر کسی هم که رئیسجمهور شود نمیتواند این اوضاع را درست کند. چون این آقا اینطور تربیت شده که پشت میز بنشیند.
حریت در جامعه نایاب شده
مشکل مملکت ما این است که آدم حر در جامعه ما نایاب است، آدم جسور نداریم، آدمی که بگوید این اطلاعات چه حاصلی دارد، کارهای مذهبی ما چه حاصلی داشته. قرآن در بین ما اکسیژن است، ما نمیدانیم. مراسمهای شبی با قرآن برگزار میکنیم و تمام تمرکزمان روی تواشیح است. این تواشیح چی است؟ تهاجم شرقی و غربی کم بود، تهاجم مصری هم اضافه شد.
اساتید، معلمان، آموزشهایتان ۴ شرط باید داشته باشد اگر نه مراقب قیامت باشید؛ یا واجب باشد، اگر واجب نبود، مستحب باشد، یا مشکل جامعه را حل کند و یا مشکل گرفتاری را حل کند.
البته حوزه علمیه هم دست کمی از دانشگاه ندارد. آنجا هم حرفهای بیربط زیاد زده میشود. رفتم برای خبرگان امتحان بدهم، گفتند یک تحقیقی درباره گوشت خرگوش بکن، گفتم نه من گوشت خرگوش میخورم، نه پدر و مادرم خورده، نه شما میخورید. مشکل کشور این نیست.
کتاب عربی دبیرستان را باز کردم دیدم نوشته: یقفز الطائر؛ گنجشک پرید. خوابید یا خائن؟ میخواهی عربی بنویسی، بنویس: «فقاتلوا ائمة الکفر»: رهبران کفر را بکشید. میگویند اگر این را بنویسیم چریک تربیت میشود. یک چیزی بنویسیم که اینها فقط مدرک گرفته باشند. آموزش و پرورش، حوزه و دانشگاه نیاز به تحول دارند. همه مدرک میگیرند، نمرهها ۲۰ است، ولی مشکلی را حل نمیکند.
آخوندهای بیمهارت، فلجاند
چند وقت پیش نامهای به آقا نوشتم و گفتم طلبههای ما خیلیهاشان فلجاند. ۱۰ سال، ۲۰ سال درس خواندند، ولی اگر بروند به یک دبیرستان و یا یک دانشگاه مهارت حرف زدن ندارند، شبههای القا شود، آماده جواب نیستند. مهارتها را نمیدانند. گریاندن و خنداندن مهارت است. تفسیر نیمدقیقهای هم یک مهارت است. ایشان هم دستور دادند به همه حوزهها که حرفهای قرائتی حرف نیست، ضروری است.
یکوقتی یک استاندار پیش من آمد و گفت: شما آخوندها برای ساختوساز فقط گفتهاید مستراح رو به قبله نباشد. نورگیر، پذیرایی، مصالح، جهت ساختمان، نقشه و اشراف ساختمان چه؟ درباره اینها چه گفتهاید؟ گفتم نمیدانم. بعد گفت: میدانید ما یک میلیون مهندس داریم. ۶۰۰ هزار مهندس در نظام مهندسی شغل دارند و ۴۰۰ هزار نفر هم در این رشتهها مشغول تحصیل هستند. یک سوم پول مملکت هم خرج ساختمان میشود. چند تا کتاب برای ساختمانسازی نوشتید؟ با این حرفهای او به غیرتم برخورد. کتابی نوشتم درباره ساخت و ساز در اسلام.
حجتالاسلام قرائتی در ادامه سخنرانی، به ذکر خاطره خود از نخستین روزهای حضور و برگزاری جلسات تفسیر در مسجد دانشگاه تهران و نوشتن آیه «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» بر روی تخته سیاه مسجد این دانشگاه اشاره کرد و اینکه در جمع دانشجویان، اساتید و بعضا استاد تمامهای دانشگاه تهران که این آیه را ساده میانگاشتند ۱۹ نکته اخلاقی از این استخراج میکند:
از من دعوت شد تا در روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه در دانشگاه تهران سخنرانی کنم. گفتم به شرطی میآیم که تفسیر هم بگویم. گفتم تفسیر ۵ دقیقهای، نشد ۳ دقیقه، نشد ۱ دقیقه. تا گفتم یکدقیقه، خندیدند. گفتم حالا که خندیدید، تفسیر نیم دقیقهای میگویم؛ در قرآن چند بار گفته «کلوا»؛ یعنی بخورید. کلوا انفقوا، کلوا اطعموا، کلوا لاتسرفوا، کلوا و اعملوا الصالحات، در قرآن هر کجا دستور خوردن آمده، کنارش یک مسئولیتی محول شده. این هم تفسیر نیمدقیقهای.
وقتی به من گفتند بیا دانشگاه تهران و پذیرفتند تفسیر هم بگویم، گفتند پس علمی صحبت کن، اینها استاد دانشگاه و استاد تماماند. بعد برای اینکه فکر این فرد را تکان دهم در یک جلسه یک آیه را روی تخته سیاه نوشتم: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً». آیه از این آسانتر شاید نباشد و یا کم باشد، ولی در این جلسه ۱۹ نکته از آن گفتم که برخی از آنها را برای شما هم میگویم:
گفته «و بالوالدین ...»؛ بـ در ادبیات عرب به معنای الصاق یا پیوست است. احسانت به پدر و مادرت بچسبد. یعنی خودت او را دکتر ببر، آژانس نگیر که راننده او را ببرد. خودت لقمه دهان آنها بگذار. اگر پیر شدند در خانه خودت پیر شوند. درباره والدین بارها در قرآن آمده عندک، عندک. کیلومتر ۲۰ سطل زباله میگذارند، بعد تو پدر و مادرت را میبری کهریزک؟
گفته «و بالوالدین ...»؛ به هر دوی آنها؛ پدر و مادر احسان کنید.
نگفته «و بالوالدین مومن ...»؛ یعنی اگر کافر هم باشند به آنها احسان کن.
نگفته «و بالوالدین انفاقا ...»؛ خیلی وقتها پدر و مادر پول نمیخواهند، محبت وعاطفه میخواهند.
نگفته «وبالوالدین حی ...»؛ پدر و مادر زنده باشند یا از دنیا رفته باشند، باید به آنها احسان کنید.
نگفته «وبالوالدین الاحسان ...»؛ اگر احسان در این آیه الف و لام بگیرد، معرفه میشود و این یعنی تو میتوانی انتخاب کنی که چگونه به آنها احسان کنی. مادرت بگوید انگور میخواهم و تو به او سیب بدهی. این نه. هر چه او میگوید، هر چه او انتخاب میکند.
نگفته «وبالوالدین عدل و احسان ...»؛ عدل برقراری تعادل است، به نوعی مقابله به مثل است. در برابر سایر مردم این کاربرد دارد؛ «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ». پدر و مادر، اما اگر تو را کتک هم زدند، به آنها نباید بیاحترامی کنی.
نگفته «و امر ربک ...»، «و حکم ربک ...»، «قال الله ...»، گفته «وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» قضاوت خدا این است و قابل تغییر نیست.
این عبارت ۴ بار در قرآن تکرار شده است. ما بعضی آیات قرآن را میفهمیم، بعضی را نفهمیدهایم و بعضی را هم خیال میکنیم فهمیدهایم. در دانشگاه تهران ۱۹ نکته از این آیه را روی تخته سیاه نوشتم و بعد از اساتید حاضر پرسیدم آیا اینها را میدانستید؟ گفتند نه.
علت مرگ بر آمریکا گفتن
حجتالاسلام قرائتی در بخشی از سخنرانی خود، از چند دانشجو درخواست کرد قرآنهای مسجد را بین دانشجویان تقسیم کنند و همگی سوره حشر را نگاه کنند و دلایل اینکه پس از نمازهای یومیه و در راهپیماییها میگوییم مرگ بر آمریکا را توضیح داد:
قرآن میگوید مومن ۴ ویژگی دارد: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا». رکوع و سجود داریم، اما دو مورد اول را نمیپذیریم. در واقع ۵۰ درصد مسلمانیم.
آمریکا فکر میکرد لانه جاسوسی به این دلیل که نامش سفارتخانه است، هیچکس نمیتواند نگاه چپ به آن کند. خودشان هم فکر میکردند سفارتخانه تحت حفاظت است. ما هم همین فکر را میکردیم. اما آیه ۲ سوره حشر میفرماید: «هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِنْ دِیَارِهِمْ لأوَّلِ الْحَشْرِ»؛ خداوند کفار و اهل کتاب را از دیار و خانههایشان بیرون کرد، چه زمانی؟ روز حشر. البته مصداق این آیه آمریکا نیست، اما به آمریکا و زمان ما میخورد.
در ادامه آیه میفرماید: «مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا ۖ. وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ»، شما گمان نمیکردید اینها بیرون بروند، خودشان هم گمان میکردند همین که در قلعه و دژی هستند آنها را بیمه میکند. نه شما فکر میکردید اینها ذلیل شوند نه خودشان این فکر را میکردند.
بعد میگوید: «فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ»، اما از جایی که برنامهریزی و فکر نمیکردند رعب و ترس بر آنها حاکم شد. «یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ»؛ همه اسنادی را که خودشان تنظیم کردند از بین بردند. «فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ»؛ عبرت بگیرید که خدا چطور کسی را که خود را عزیز میپنداشته خوار میکند.
ثمره علم باید بندگی خدا باشد
چه کسی گفته این ریل را بگذارند و روی آن حرکت کنید؟ تابع دانشگاه نباشید. چه کسی گفته پنج شنبهها دانشگاه تعطیل باشد؟ دور هم جمع شوید و پنج شنبهها به دانشگاه بروید و کلاس درس خصوصی برپا کنید. مدرک را بگیرید، اما دلتان را به اینها خوش نکنید.
در دنیا هر کشوری که دانشگاهش بیشتر است، جنایتهایش هم بیشتر است. مهم نیست در چه دانشگاهی درس میخوانید، مهم این است که بعد از تحصیل نتیجه تحقیقات شما بندگی خدا باشد؛ «ثمره العلم العبودیه». اما الان برعکس است، دبستانیها احترامشان به پدر و مادر بیشتر از راهنماییهاست و همینطور تا دانشگاه. هر چه باسوادتر میشویم، بندگی و تواضع کمتر میشود. خاک باغچه باید عوض شود.
از ۴۰ سال پیش تا به الان به من میگویند چطور موفق شدی؟ گفتهام من خلاف جهت حرکت کردم. همه آخوندها مردم را به گریه میاندازند، من میخندانم. آخوندهای دیگر باید دعوت شوند تا به جایی بروند من بدون دعوت هم میروم.
ذلتآفرینی با مسجدی در بام دانشگاه
یکی از قسمتهای حاشیهای سخنرانی این مفسر قرآن انتقاد از ساخت مسجدی با نام امیرالمومنین، علی(ع) در مرتفعترین قسمت واحد علوم و تحقیقات بود که باید دانشجویان با کمک چندین پلهبرقی به محدوده آن دسترسی پیدا میکردند. وی این مسجد را که با پول دانشجو در این ارتفاع بلند ساخته شده، مایه ذلت خواند:
مسجد ساختن سر کوه که با پلهبرقی بیایید این بالا فایده ندارد. فیلم اینجا را به من نشان بدهند، بنده از دیدن این ارتفاع خیس عرق میشوم. این مسجد باعث عزت نشد، باعث ذلت شد. پول بچههای مردم را میگیرند که این مسجد ساخته شود؟ این دانشجو میگوید پول ندادم این مسجد ساخته شود، پول میدهم لیسانس فیزیک بگیرم. ما، چون نانخور هستیم جگر نداریم طومار بنویسیم و بگوییم نمیخواهیم این را. ساختمان میرود بالا و دین میآید پایین؛ «رَفَعَ الطِّینَ وَ وَضَعَ الدِّینَ».
با برگزاری این مجالس به جایی نمیرسید، مثل چاهی میماند که خشک است و هر از چند گاهی در آن سطل آبی بریزید. اگر میخواهید علوم و تحقیقات آبدار شود، جلسات تفسیر ۵ دقیقهای یا ۱۰ دقیقهای قبل یا بعد نماز برپا کنید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
گزارش از مریم روزبهانی
انتهای پیام