به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نمایش بزرگ میدانی «رسول» که اجرای خود را از 6 آبان ماه در مجتمع فرهنگی ــ گردشگری عباسآباد(بوستان نوروز) به نویسندگی حمیدرضا نعیمی و کارگردانی سعید اسماعیلی آغاز کرده است، شب گذشته پنجشنبه 17 آبان ماه نیز میزبان مخاطبان مشتاق نمایشهای دینی و مذهبی بود.
افراد سرشناسی همچون عزتالله ضرغامی، حجتالاسلام محمدرضا زائری و اصغر همت، مخاطبان اجرای پنجشنبه شب «رسول» بودند، اجرایی که با وجود برودت بیش از حد هوا در محوطه بوستان نوروز اما به واسطه گرمای حضور مخاطبان و همچنین اجرای درخور توجه گروه نمایشی بر همه مشکلات حاکم بر آن غلبه کرد و موجب شد که ساعتی مخاطبان یک نمایش میدانی از تماشای اثری که در آن با تغییر و تحول شخصیت اصلی نمایش یعنی «رسول» در جریان ارادت به ساحت اباعبداللهالحسین(ع) همراه شده و دقایقی را از طریق اجرای این نمایش علاوه بر توسل به خاندان عصمت و طهارت(ع)، دلشکسته چشمان خود را در ساعات پایانی ماه صفر نمناک از اشکی سازند که زنگار از روح و روان آنها خواهد شست.
اما «رسول» عنوان نمایشی است که نویسنده آن را براساس داستانی با عنوان «باران فصل پنجم» نوشته محمد ساداتاخوی که به شرح احوال شخصیتی در دهههای 20 و 30 میپردازد به رشته تحریر درآورده است؛ رسول دادخواه خیابانی تبریزی که روزگاری در زمره اراذل و اوباش تهران نظر به مال و ناموس مردم داشت اما بر اثر وقوع اتفاقی متحول شده و یکی از ارادتمندان و عشاق راستین حسین بن علی(ع) میشود و...
با تماشای این نمایش صرف نظر از فرهنگسازی که اینگونه نمایشها در تصویر کردن برخی از وقایع تکاندهنده دینی دارند و در پیشگاه مخاطب قادر هستند تا اثر سازنده او را در کمترین زمان ممکن به جای گذاشته و تا مدتها نیز ماندگار شوند، نکاتی هم مثبت و هم منفی به ذهن متبادر میسازد که در ادامه در قالب چند بند به آنها اشاره خواهد شد:
1 ـ تولید نمایشهای میدانی در وسعت فراوان و با استفاده از جلوههای ویژه میدانی که به شکل واقعی برخی از مقاطع حساس تاریخی را در اذهان مخاطب تداعی میکند تمهیدی سنجیده و اثرگذار در فرهنگسازی به ویژه در حوزه مقولات دینی و ارزشی است اما با تماشای «رسول» به این نکته میتوان به جرئت اذعان کرد که تولید و اجرای نمایشهای شخصیتمحور در چنین قالبی چندان مؤثر و کارساز عمل نمیکنند و باید همچنان از این قالب نمایشی انتظار داشت که به شکل آئینی و رویدادمحور به برهههایی از تاریخ معاصر و یا قدیمی اشاره کند. همچون نمایش «فصل شیدایی» و «فصل وصل»؛ کارهای قدیمیتر این گروه که در آنها شرح یک رویداد ملاک نظر بود. «رسول» از جمله نمایشهای شخصیتمحوری است که مخاطب توقع دارد رویاوریی مستقیم و نزدیکتر با هر کدام از اشخاص آن قصه را داشته باشد تا سیر تحولی در چهره و سیمای آنها را دنبال کند، به تعبیری دیگر که شاید بتوان آن را تعبیری سینمایی قلمداد کرد، مواجهه مخاطب با چنین نمایشی باید در قابی حداقل مدیوم با شخصیت نمایش صورت گیرد در حالیکه به جهت وسعت صحنه نمایش و فاصله زیاد مخاطب با صحنه، عملاً بسیاری از ویژگیها و قابلیتهای بازیگر نمایش در استفاده از زبان بدن و میمیک صورت قابل رؤیت نبود.
2 ـ به جهت شخصیتمحور بودن نمایش «رسول» بده بستانهای شخصیتهای نمایش با یکدیگر به ویژه در حوزه کلام و دیالوگ بسیار بود و باز به دلیل وسعت صحنه و آیند و روند شخصیتهای بسیار در صحنه عملاً ادای دیالوگ سر صحنه میسر نبود و در اجرای این نمایش شاهد بودیم که صدای شاهدی در طول روایت قصه از طریق باندهای صدا برای حضار پخش میشد و شخصیتها تنها ملزم بودند در جای خودشان و در زمان پخش صدای ضبط شده خود لب بزنند؛ درست مثل شیوهای در انیمیشنسازی که صدای شاهد با توجه به حال و فضای روایت ابتدا در استادیو ضبط میشود و پس از آن گروه انیماتور براساس صدای شاهد، کنش نمایشی و حرکات لب کاراکترهای خود را طراحی و اجرا میکنند. این کار شاید در زمینه دیالوگهای ادا شده در نمایش «رسول» تا حدود زیادی درست و بجا از کار درآمده است و اصطلاحاً بازیگران با صدای خود لیپ سینک هستند اما در اجرای برخی از افکتها و آمبیانسها مورد نیاز در صحنه که در اتاق فرمان و باید در لحظه حساس و مورد نظر اجرا و سوئیچ شود در برخی از مقاطع به درستی اجرا نشده و لذا چه بهتر بود که عوامل در اجرای این نمایش از نسخه نمایشی که دارای کمترین دیالوگ و مناسب با شرایط حاکم بر صحنه بود استفاده میکردند.
3 ـ ساخت صحنه و اجرای آن با توجه به اینکه به هر حال محوطه محصور شده بوستان نوروز برای اجرای یک نمایش تعبیه نشده است، جزء نقاط قوت این نمایش به حساب میآید. صحنهآرا و سازنده دکور با استفاده از مواد و متریالی چشمنواز سعی در اجرای مناسب و کاربردی آن برای کنش و واکنش بازیگران نمایش کرده است اما نکتهای که تا حدود زیادی در نگاه مخاطب اصطلاحاً به ذوق میزند، بکگراندی است که در قسمت انتهایی صحنه وجود دارد و نمایی از شهر و ساختمانهای مرتفع اطراف محوطه اجرای نمایش است که با توجه به نورپردازی، جلوه بصری دکور و صحنه نمایش را تا حدود زیادی تحتالشعاع خود قرار داده است و باید مسئولان اجرای دکور برای پوشاندن آنها تمهیداتی میاندیشیدند و مثلاً با نصب پرده سفید تا آن میزان که میدان دید مخاطب قادر به رؤیت آن است، فضای نمایش را از فضای شهری اطراف محوطه نمایش مجزا میساختند تا ابتکار طراحان صحنه و سازندگان دکور بیش از پیش برای مخاطب دلنشین و باورپذیر می نمود.
4 ـ از آنجا که این نمایش شخصیتمحور است نقص عمده دیگر نمایش «رسول» نورپردازی آن بود؛ به نظر میرسد که نور تخت چندان مناسب اجرای چنین نمایشی با وسعت زایدالوصف صحنه آن نباشد و به جای آن گروه نورپردازی نمایش باید از تاباندن نورهای موضعی بر روی سوژههای نمایش خود استفاده میکردند و یا حداقل اگر قرار بر تابیدن نور تخت بر کل فضای نمایش است با استفاده از یک نور اسپات به شکل پرتابل، نور تابیده شده بر روی شخصی که مشغول ادای دیالوگ و یا انجام کنش و واکنشی است را قوی تر از نور تخت و عمومی صحنه اجرا میکردند تا به این وسیله مخاطب که فاصله زیادی از شخصیتهای نمایشی داشت، در لحظه متوجه میشد که باید تمرکزش بر کدام شخص و اشخاص باشد که البته این اتفاق را در طول اجرای صحنهای نمایش «رسول» شاهد نبودیم و نتیجه اینکه بازیگری که مشغول به ادای دیالوگ در صحنه بود مجبور بود برای جلب توجه بیشتر به حرکات اغراق شده بدن و تکان دادن مکرر دستهایش متوسل شود که این امر تا اندازه زیادی غیرعادی و غیرواقع بود.
5 ـ نکته دیگر که البته شاید از جمله نکات مثبت این نمایش بتوان به آن اشاره کرد همراهی گروه نمایشی که معمولاً در قالب مرکز هنرهای نمایشی انقلاب اسلامی(مهنا) فعالیت میکنند، با بدنه حرفهای و کارکشته تئاتر بود. اینکه حمیدرضا نعیمی به عنوان چهره شناخته شده و آکادمیک تئاتر که حداقل در سالهای اخیر نمایشهای فاخری همچون «سقراط»، «ترور» و «ریچارد» را نویسندگی و کارگردانی کرده است با این گروه همراه شده است نویدبخش روزهای خوب و درخشان در حوزه نمایشهای میدانی بزرگ است همچنانکه در جای جای نمایش «رسول» که حاصل قلم فرسایی او و مشاورهاش با کارگردان بود و البته خود نیز نقش اصلی این نمایش را ایفا کرد، شاهد بودیم که روایت نمایشی شسته و رفته به شکلی ساده و خطی حالات شخصیتی را بازگو میکند که در یک سیر منطقی و بدون گرهافکنیها و پیچیدگیهای معمول نمایشهای حرفهای که شاید ممکن است موجب سردرگمی مخاطب عام نمایش شود، تماشاچیان را با خود همراه کرده که این خود به قرابت بیشتر مردم با تئاتر و انس آنها با هنرهای نمایشی خواهد انجامید.
6 ـ نکته دیگر در مورد انتظاراتی است که از نمایش «رسول» و سایر نمایشهای مشابه آن میرود که حداقل در جریان تماشای این نمایش محقق نشد و آن اینکه به هر حال نمایشی که در چنین سطحی وسیع آن هم در محوطهای با گنجایش بالغ بر 4 هزار صندلی اجرا میشود، ابتدا به ساکن به عنوان یک تئاتر مردمی که در آن مخاطبان بدون هیچ دغدغه و زحمتی بتوانند به تماشای آن بنشینند مطرح میشود و در جریان اجرای نمایش «رسول» با بلیط 50 هزار تومانی در همان وهله اول مانعی بر سر راه افرادی که علاقهمند به تماشای این نمایش هستند اما بضاعت مالی کمی دارند ایجاد میشود. به نظر میرسد که مخاطب عام نه در جریان اجرای چنین نمایشی سهیم هستند و نه در جریان اجرای نمایشی لاکچری همچون «بینوایان» که قرار است از دو روز دیگر میزبان جماعتی از ما بهترون باشد. «رسول» و امثال این نمایش ها باید در خدمت مردم باشند بدون در نظر گرفتن هیچ کسوت، مقام و مرتبهای اما باز در جریان اجرای این نمایش شاهد هستیم که همان مناسبات تشریفاتی و منزجرکننده بسیاری از رویدادهای فرهنگی و هنری در جریان اجرا حاکم است، محوطه اجرای نمایش به سه قسمت مجزا تقیم میشود، یکی برای مخاطبی که بلیط تهیه کرده است و دیگر بخش VIP که مربوط به میهمانان و افرادی است که دعوتنامه در دست دارند و بخش سوم که مربوط به رجل سیاسی، فرهنگی و افراد سرشناسی است که حتی در مواجهه با ازدحام جمعیت و در شرایطی که بعضاً افراد با زن و فرزند در سرمای هوا برای تماشای نمایش آمدهاند اجازه نشستن روی صندلی آنها را ندارند حتی اگر این صندلیها تا پایان نمایش هم به جهت عدم مراجعه فلان فرد شخیص خالی بماند و البته سر آخر نمایش با دقایقی تأخیر و زمانی که مخاطبان اغلب به دلیل برودت هوا کلافه شدهاند اجرا میشود و علت تأخیر و سر ساعت اجرا نشدن نمایش هم این است که فلان میهمان ویژه نمایش، کمی دیرتر به جمع مخاطبان ملحق خواهد شد.
7 ـ به هر حال تولید و اجرای نمایشهایی همچون «رسول» از جمله الزامات روزگار کنونی ماست و آن چیزی که به آن اشاره شد یعنی بهرهگیری جمعی از مسئولان فرهنگی خارج از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از افراد کارکشته و پیشکسوت حوزه هنرهای نمایشی از جمله دیگر ملزوماتی است که باید بیش از پیش به آن برای ارتقای سطح کیفی این تولیدات به کار گرفته شود، با این وجود باید به فکر افزایش کمی تولیداتی از این دست بود آن هم به بهانه مناسبتهای دیگر که شاید این افزایش کمی منجر به این نکته شود که مسئولان به فکر بهبود شرایط زیرساختهای نمایشی باشند و اینگونه نباشد که مکانی نامناسب را برای اجرای نمایشی مناسبتی بهسازی و مهیا سازند که اگر قرار بر اجرای مکرر نمایشهایی از جنس «رسول» با توجه به استقبال چشمگیر مخاطبان از آن باشد، نیاز به ایجاد یک مکان دائمی با شرایط مناسب و با احداث ساختمان برای آن حس میشود.
یادآور میشود، نمایش بزرگ میدانی «رسول» امشب، 18 آبان ماه آخرین اجرای خود را در بوستان نوروز واقع در میدان آرژانتین، ابتدای بلوار آفریقا تجربه خواهد کرد.
به قلم امیرسجاد دبیریان
انتهای پیام