روایت عروج مادر و فرزند شهید قزوینی
کد خبر: 3762437
تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۱
تولدت مبارک‌ ای شهید/۱۲

روایت عروج مادر و فرزند شهید قزوینی

گروه اجتماعی ــ شهیده «طاهره کبابیان» تنها ۶ ماه بعد از شهادت فرزندش جام شهادت را سر کشید و با پا گذاشتن در مسیر شهادت خود را به فرند شهیدش رساند.

روایت مادر و فرزند شهید قزوینی/ شهادت «حیات»، «افتخار» و «سعادت» به انسان می‌دهد

به گزارش ایکنا از قزوین، تکریم و تعظیم شهیدان، این اسوه‌های ایثار و شهامت شکر نعمت به شمار می‌رود چرا که شهدا حق بزرگی بر گردن یکایک ما دارند در سال جاری استان قزوین میزبان بزرگ‌ترین رخداد فرهنگی یعنی برگزاری کنگره ملی ۳ هزار شهید است. در همین راستا در نظر داریم تا به معرفی تعدادی از این شهدا بپردازیم تا به این بهانه ره‌توشه‌ای از باغ معرفت و بصیرت شهدا را برای خود به ارمغان آوریم.

شهید متولد امروز: شهیده طاهره کبابیان 49 ساله، مادر شهید
طاهره کبابیان، نوزدهم آبان ۱۳۱۷، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش حسین و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. خانه‌‌دار بود. ازدواج کرد و صاحب سه پسر و چهار دختر شد. نهم مرداد ۱۳۶۶، در مکه مکرمه هنگام شرکت در راهپیمایی برائت از مشرکین توسط عوامل رژیم سعودی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. ایشان در صف اول راهپیمایی برائت از مشرکین قرار می‌گیرد و به جهت هجوم سربازان آل سعود، بر اثر استشمام گازهای سمی و ضربه مغزی به شهادت می‌رسد.

روایت مادر و فرزند شهید قزوینی/ شهادت «حیات»، «افتخار» و «سعادت» به انسان می‌دهد
جمعه خونین مکه روزی است که بیش از 150 هزار زائر که در خیابان‌های مکه برای شرکت در مراسم برائت از مشرکین حرکت می‌کردند، مورد ضرب و شتم مأموران دولت سعودی قرار گرفتند و در حالی که مأمورین مجهز به انواع اسلحه سرد و گرم، باتون و گاز اشک‌آور و خفه‌کننده بودند، با مسدود نمودن محور اصلی حرکت جمعیت، به سرکوب و کشتار و ضرب و شتم تظاهر‌کنندگان بی‌پناه پرداختند. همچنین قطعات بزرگ سنگ، بطری و تکه‌های سیمانی از ساختمان‌های مرتفع اطراف بر سر و شانه و پشت مردم بی‌گناه فرود می‌آمد و آن‌ها را به زمین می‌انداخت.

14 شهید قزوینی فاجعه جمعه خونین مکه 

در این تظاهرات 402 نفر (275 ایرانی، 85 عربستانی از جمله نیروی پلیس و 45 تن از حاجیان دیگر کشورها) به شهادت رسیده و 649 نفر (303 ایرانی، 145 عربستانی و 201 نفر از دیگر ملل) نیز زخمی شدند.
در این بین شجاعت برخی از زنان واقعاً ستودنی بود. زنانی که قبل از این هم از پاره دل خود گذشته و او را در راه اسلام داده بودند و حالا خودشان هم ترسی از شهادت نداشتند. چون تنها شهادت بود که آن‌ها را به فرزندشان می‌رساند.
در آن حادثه، استان قزوین 14 شهید داشت. شهیده «صفیه گنجه» مادر شهید «علی‌اکبر هنر‌خواه»، شهیده «رقیه مردانی» مادر شهید «سید محسن جباری»، شهیده «سیده عذرا باب» مادر شهید «محمدمهدی میرزامحمدی‌ها»، شهیده «طاهره کبابیان» مادر شهید «ناصر انجرانی»، شهیده «زهرا دادرسان» مادر شهید «اکبر مهدیخانی» و شهیده «زهرا صادق‌زادگان» مادر شهید «علی مکاری»، مادران شهدایی از استان قزوین بودند که در این مراسم با شهادت به‌سوی فرزندانشان شتافتند.
این مادر دل سوخته که بعد از شهادت فرزندش در بهمن 1365 روح بی‌قرارش بی‌قرارتر شده بود و دعای شب و روزش به شهادت و ملحق شدن به خیل شهیدان تبدیل شده بود در نهایت در مردادماه 1366 در مکه مکرمه توسط شقی‌ترین و نادان‌ترین دشمنان اسلام، وهابیون به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت رسید. مزار شهیده «طاهره کبابیان» در گلزار شهدای زادگاهش قزوین قرار دارد. پیکرش درست در قطعه بالای سر فرزندش شهید «ناصر انجرانی» که 6 ماه قبل از شهادت مادر به شهادت رسیده بود، دفن شد.

روایت مادر و فرزند شهید قزوینی/ شهادت «حیات»، «افتخار» و «سعادت» به انسان می‌دهد
شهید بزرگوار «ناصر انجرانی» بیست و چهارم مهر ۱۳۴۲ در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش نقی، حلبی‌ساز بود و مادرش طاهره کبابیان (شهادت ۱۳۶۶) نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد. به‌عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شکم و پاها، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

پروردگارا! من با تو عهدی بسته‌ام که در دنیا به‌فرمان تو باشم
این شهیده بزرگوار در وصیت‌نامه خویش چنین نگاشته است:
«وصیت‌نامه‌ی این جانب طاهره کبابیان، فرزند حسین، دارنده‌ی شناسنامه‌ی شماره‌ی ۷۶۶، صادره از قزوین. حمد و سپاس خدایی را که به راستی «بازگشت همه به سوی اوست» و پیوستن به او چه زیباست.
با عرض ادب به پیشگاه اقدس حضرت مهدی(عج) و درود بر رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی -این قامت ایستاده- که مانند جدش حسین(ع) در برابر ظلم و ستم مستکبران بزرگ ایستاده است و یک‌قدم به عقب بر نمی‌گردد و درود بر امت شهیدپرور ایران، که با حضور همیشگی خود در همه‌ی صحنه‌های نبرد حق علیه باطل، اسلام و امام را یاری می‌کنند و با آرزوی پیروزی کامل رزمندگان ایثارگر جبهه‌های نبرد داخل و خارج و عظمت و موفقیت روحانیت متعهد و عظیم‌الشأن انقلاب و جمهوری اسلامی.
بارالها! تو آفریننده‌ی آسمان‌ها و زمینی و تو بخشنده و مهربانی. شهادت به یگانگی و توحید تو می‌دهم و اقرار می‌کنم که محمد(ص)، بنده و فرستاده توست، که از جانب تو -به حقّ- به رسالت برگزیده شد و این‌که بهشت و جهنم، حق‌اند و روز رستاخیز -که هیچ شکی در وقوع آن نیست- قطعاً فرا می‌رسد و تمام خفتگان بیدار شده و به‌حساب آن‌ها رسیدگی می‌شود و دوازده تن از اوصیای بر حق رسول‌الله(ص)، امامان معصوم می‌باشند.
پروردگارا! من با تو عهدی بسته‌ام که در دنیا به‌فرمان تو باشم. چه رسا در قرآن کریم آمده است: «...و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله...»؛ چه زیباست در راهش هجرت کردن؛ هجرت و جهادی که به حق شهادت می‌آفریند و شهادت، حیات، افتخار و سعادت به انسان می‌دهد و کشته شدن در راه او انسان را به تکامل می‌رساند. از خدای بزرگ طلب مغفرت می‌نمایم و می‌خواهم این قربانی ناچیز را در راهش بپذیرد. به راستی که اسلام، تنها راه نجات بشریت و تنها راه آزادی و آزادگی است. خون شهدای این مکتب در تاریخ شاهد حماسه‌ها، جانبازی‌ها و شهادت‌ها بوده است؛ هم چنان‌که خون امام، انقلاب حسین(ع) را به وجود آورد، امیدوارم خون ناقابل من نیز تداوم‌بخش انقلاب اسلامی ایران باشد.
خدای من! فردای قیامت -که میان بندگانت داوری می‌فرمایی- مرا به دیدار خود شاد گردان و در زمره‌ی اولیا و خاصان خویش قرار ده. خدایا! من در این مدت -که در زمان حیات بودم- موفق نشدم آن‌گونه که می‌خواهی باشم؛ ولی با نثار خونم نشان دادم که طالب تو هستم، پس تو هم به وعده‌ی خود وفا کن.»
روحشان شاد و راهشان پر رهرو
انتهای پیام

captcha