به گزارش ایکنا از اصفهان، آیتالله مظاهری در رساله نوضیحالمسائل خود درباب غیبت نوشتهاند: مسئله 141- غيبت- يعنى عيب كسى را در غياب او به ديگران منتقل نمودن- از گناهان بزرگ است و قرآن شريف آن را به منزلۀ خوردن گوشت مردار انسان دانسته است:
«وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَيُحِبُّ احَدُكُمْ انْ يَأْكُلَ لَحْمَ اخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُموُه»[1]«و بعضى از شما، غيبت بعضى ديگر را نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ (در حالى كه) از آن كراهت داريد.»
و فرقى نيست كه آن عيب مستور و پوشيده باشد يا غير مستور، و همچنين فرقى نيست كسى كه غيبت او میشود راضى باشد يا نه، و همچنين فرقى نيست كه غيبت با گفتار باشد و يا كردار نظير اشاره و نوشتن و امثال اينها و همين مقدار كه به عنوان تنقيص و ضربهزدن به شخصيّت كسى عيب او را در غياب او به ديگرى منتقل كند، غيبت و از گناهان كبيره است و اگر كسى كه غيبت او میىشود راضى باشد كه از او غيبت شده، علاوه بر اينكه غيبتكننده گناه نموده است، كسى كه راضى به آن گناه بوده است نيز گناهكار است.
مسئله 142- اگر عيب كسى را كه گوينده و شنونده هر دو میدانند، بگويند، غيبت محسوب شده و حرام است، زيرا اسلام نخواسته است كه مسلمانى به بدى ياد شود.
مسئله 143- غيبت از فردى كه شنونده نمیىشناسد، گرچه غيبت و حرام نيست، ولى موجب قساوت قلب است و مسلمان واقعى از اینگونه چيزها پرهيز مىیكند، مگر اينكه آن فرد مجهول، محصور در چند نفر باشد- كه احتمال شناختن وى میرود- كه در اين صورت جايز نيست.
مسئله 144- غيبت از يك جمعيّت نظير غيبت از طايفهاى يا ملّتى غيبت و حرام نيست، در صورتى كه مراد گوينده و شنونده بعضى از آن جمعيّت باشد، امّا چون موجب قساوت قلب است، بهتر است پرهيز شود، ولى اگر مراد گوينده و شنونده همۀ جمعيّت باشد، غيبت و گناه آن نيز مضاعف میشود.
مسئله 145- اگر انكار فضيلتى از فضائل و خوبيها كند نظير اينكه بگويد فلانى مجتهد نيست يا عادل نيست يا با انصاف نيست، چنانچه آن انكار فضيلت موجب تنقيص و شكستن شخصيّت او شود، غيبت و حرام است.
صفحه 415
مسئله 146- توبه و كفّارۀ غيبت نظير ساير گناهان است، كه اگر از آن عمل زشت پشيمان شده و خود را اصلاح كند، پروردگار عالم او را مىآمرزد، مگر اينكه آن غيبت به گوش كسى كه غيبت از او شده رسيده باشد كه در اين صورت بايد از او حليّت بطلبد، ولى اگر ممكن نباشد، نظير اينكه دسترسى به او نيست يا حليّت طلبيده ولى راضى نشده، استغفار براى او كفايت مىكند و به هر تقدير دعا و استغفار براى كسى كه از او غيبت شده لازم است، همانگونه كه اگر بتواند جبران خسارت كند و آن ضربهاى را كه به شخصيّت او وارد نموده است جبران نمايد، نيز لازم است، نظير اينكه امتيازها و فضائل او را در ميان مردم متذكّر شود.
مسئله 147- چنانکه غيبت نمودن حرام و از گناهان بزرگ در اسلام است، شنيدن غيبت نيز حرام و از گناهان بزرگ است، و اگر شنونده مىتواند بايد دفاع از كسى كه غيبت او میشود بنمايد، و اگر نمیتواند بايد از مجلس غيبت بيرون رود، و اگر نمیىتواند بايد توجّه به گفتار غيبتكننده نداشته باشد، و اگر گفتار او را به طور ناخواسته شنيد، بايد ترتيب اثر ندهد.
مسئله 148- اگر شنونده بتواند وجه صحّتى براى گفتۀ غيبتكننده پيدا كند، گرچه دفاع از كسى كه غيبت او میىشود لازم نيست، ولى شنيدن آن غيبت حرام است و بايد مجلس را ترك كند و اگر مقدور نيست بايد توجّه نكند و اگر بهطور ناخواسته شنيد، بايد ترتيب اثر ندهد.
[1]. حجرات، 12.
انتهای پیام