جدیدترین شماره «مشرق موعود» منتشر شد
کد خبر: 3765610
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۷

جدیدترین شماره «مشرق موعود» منتشر شد

گروه اندیشه ــ شماره چهل‌وششم از سال دوازدهم فصلنامه علمی ـ پژوهشی «مشرق موعود» به صاحب امتیازی مؤسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدویت) به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «مشرق موعود» مقالاتی با عناوین «نقد و بررسی دیدگاه احمد اسماعیل بصری درباره متشابه بودنِ کل قرآن» به قلم مرتضی کریمی، نصرت‌الله آیتی؛ «مقایسه دیدگاه اسلام و لیبرالیسم درباره عدالت (با تاکید بر اندیشه قرارداد اجتماعی واندیشه مهدویت)» نوشته علی ملکی؛ «بررسی سندی ـ فقه الحدیثی احادیث «رایات سود» و حضور مهدی موعود در سپاه خراسانی در منابع اهل سنت» به قلم «مجید معارف و فرشاد منائی؛ «نقش سیاسی و فرهنگی حسین بن روح نوبختی در بازه زمانی غیبت صغری» تالیف «مجید احمدی کچایی؛ «مستندات تاریخی ولادت امام زمان (ع)» نوشته سیدعبدالله هاشمی؛ «تحلیل نظریه لزوم خلیفه و تطبیق آن بر امام مهدی (ع) از دیدگاه آیت الله بلادی بوشهری» به قلم فتح الله نجارزادگان، حامد دژآباد و علی اندیده؛ «تحلیل تاریخی روایات علائم ظهور (قیام سیدحسنی)» نوشته بی بی زینب حسینی، ابوالحسن بختیاری و طاهره ایزدی؛ «موانع درونی امت اسلامی، پیش روی حضرت مهدی (ع) پس از ظهور» نوشته سیدمسعود پورسیدآقائی و مسلم زمانیان منتشر شده است.

همچنین مقالات «بررسی اثربخشی آموزش مهدی باوری در ارتقاء امیدواری، کاهش اضطراب و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان (مطالعه طولی)» نوشته اشرف‌السادات شکرباغانی؛ «نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی» تالیف احمدرضا مفتاح، ناصر محمدی؛ «مهدویت در تاریخ نگاری عصر صفویه» به قلم حمیدرضا مطهری، سعید نجفی‌نژاد؛ «کاربست آموزه مهدویت در سپهر سیاسی انقلاب اسلامی ایران» نوشته رضا شجاعی‌مهر، نجف لک‌زایی؛ «پیامدشناسی تاویل گرایی بی ضابطه در جریان‌های انحرافی مهدویت به قلم محمدعلی فلاح علی‌آباد و عباس کلانتری؛ «اعتبارسنجی روایات اقتدای مسیح به مهدی در منابع روایی اهل سنت» نوشته محمد امیری قوام، مهدی یوسفیان؛ «انکار مهدویت با رویکرد کارکردگرایانه و پاسخ علمای اهل سنت به آن» تالیف حسین الهی‌نژاد و محمدرضا ثقفی از دیگر مقالات این شماره هستند.
در چکیده مقاله «نقد و بررسی دیدگاه احمد اسماعیل بصری درباره متشابه بودنِ کل قرآن» می‌خوانیم «جریان احمد الحسن بصری، یکی از جریان‌های خطرناک در موضوع مهدویت است و بعضی ویژگی‌ها مانند استناد به بعضی روایات، خواب و استخاره، آن را از سایر مدعیان دروغینِ مرتبط با آموزه مهدویت متمایز می‌کند. در چند سال اخیر، فعالیت‌های تبلیغیِ این جریان چه به صورت مجازی در پالتاک و وب سایت‌های مختلف و چه به صورت چهره به چهره افزایش یافته است. این نکات، ضرورت نقد و بررسی این جریان و نشان دادن اشکالات آن را دو چندان می‌کند. احمد الحسن بصری، که مدعی است امام، مهدی اول و یمانی موعود است، خود را همانند دیگر امامان، بهره‌مند از علم الهی و مصون از هرگونه اشکال و اشتباه می‌داند. بر این اساس، اثباتِ حتی یک اشکال در کتاب‌های وی برای رد تمام ادعا‌های او کافی است. اشتباهات احمد الحسن را می‌توان در موضوعات مختلف مانند قرآنی، حدیثی، کلامی، ادبی، فقهی و تاریخی دنبال کرد. مسئله اصلیِ این مقاله، نقد و بررسی دیدگاه احمد الحسن بصری درباره متشابه بودنِ کل قرآن است که به شیوه توصیفی، تحلیلی و انتقادی، نشان داده خواهد شد. احمد الحسن معتقد است تمام آیات قرآن متشابه است و بدون روایات، نمی‌توان معنای آیات را فهمید. در این مقاله، نخست، عبارات متناقضِ احمد الحسن در این ارتباط نشان داده می‌شود، سپس چهار دلیلِ قرآنی و روایی برای رد این دیدگاه ارائه و در پایان، استدلال وی به یک روایت، نقد و بررسی می‌شود».
در چکیده مقاله «مقایسه دیدگاه اسلام و لیبرالیسم درباره عدالت (با تاکید بر اندیشه قرارداد اجتماعی و اندیشه مهدویت)» آمده است «عدالت یکی از دغدغه‌های مهم همه باورها، ادیان و مذاهب است که از جنبه‌های مختلف نظری، فلسفی و جامعه شناختی قابل بررسی است. در این نوشتار به مقایسه دیدگاه دو مکتب اسلام و لیبرالیسم درباره مبنای عدالت می‌پردازیم و در این راستا دو اندیشه قرارداد اجتماعی و مهدویت را که هر دو تاملی نظری و ادعای جهان شمولی در این مورد دارند، بررسی می‌کنیم. سوال اصلی آن است که مبنای عدالت در اسلام و لیبرالیسم چه تفاوتی دارد و بر اساس آن، چه اندیشه‌ای درباره عدالت شکل گرفته است؟ نگارنده با روش تحلیلی و مقایسه‌ای این فرض را مطرح می‌کند که، عدالت در لیبرالیسم به دلیل ابتناء بر نظریه قرارداد اجتماعی، امری نسبی و مبتنی بر آراء شهروندان است و در نتیجه مبنای ذاتی و نفس‌الامری برای عدالت وجود ندارد. رضایت اکثریت در هر امری، عادلانه تلقی می‌شود و الگوی عملی آن، نظام سیاسی آمریکاست. اما در اسلام و اندیشه مهدویت، بر اساس بینش توحیدی، مبنای عدالت، بر اموری ذاتی و نفس‌الامری بنا شده، آفرینش و نظام هستی بر اساس عدالت شکل گرفته است و انسان با فطرت خود آن را شهود می‌کند. عدالت مهدوی بر اساس اندیشه مهدویت، با ظهور حضرت مهدی (عج) در همه زمینه‌ها اجرا می‌شود و، چون امری فطری است با رضایت عمومی همراه است. این مسئله می‌تواند مهم‌ترین مشکل جوامع امروزی را که نارضایتی از عدالت است حل کند».
نویسنده مقاله «بررسی سندی ـ فقه‌الحدیثی احادیث «رایات سود» و حضور مهدی موعود در سپاه خراسانی در منابع اهل سنت» در طلیعه مقاله خود آورده است «روایات متعددی در منابع روایی اهل سنت وجود دارد که برخی اتفاقاتی که پیش از ظهور مهدی موعود (عج) رخ می‌دهد را بیان می‌کند و وقایعی که در آستانه ظهور اتفاق می‌افتد را تبیین می‌کند. ذیل همین دست روایات، لازم است به تعدادی از روایات که معروف به روایات «رایات سود» (پرچم‌های سیاه) هستند توجه شود. در برخی از احادیث «رایات سود» مطلبی بدین مضمون آمده است که «پرچم‌های سیاهی از جانب خراسان خارج می‌شوند که وقتی این پرچم‌ها را دیدید به سمت آن‌ها بشتابید، زیرا خلیفه خدا، مهدی در آن سپاه است».
این دسته از احادیث بین خراسانی، که اندکی پیش از ظهور مهدی موعود از ناحیه خراسان، خروج می‌کند، با مهدی موعود (عج) که از مکه خروج می‌کند، خلط کرده‌اند و ممکن است این شبهه را القا کند که مهدی موعود (عج) در سپاه خراسانی است و از جانب خراسان ظهور می‌کند. پس از بررسی رجالی این روایات، مشخص می‌شود که این دسته از روایات از نظر سندی، فاقد اعتبار لازم هستند و نمی‌توانند مورد قبول واقع شوند و بر فرض تسامح نسبت به ضعف سندی این روایات، اشکالات متعدد فقه‌الحدیثی نیز بر این احادیث وارد است که از جمله این اشکالات فقه‌الحدیثی می‌توان به وجود احادیث صحیح‌السند دال بر ظهور و خروج مهدی موعود (عج) از مکه مکرمه، وجود قسمتی محذوف در متن احادیث «رایات سود» و احتمال وقوع تصحیف در متن حدیث، نقش مقدماتی و بسترسازی قیام خراسانی برای مهیا کردن شرایط حکومت مهدی موعود (عج) و تصریح علمای اهل سنت به منفک و جدا بودن قیام خراسانی با خروج مهدی موعود (عج) اشاره کرد. با توجه به این مطالب، نتیجه نهایی بدین صورت حاصل می‌شود که احادیثی که دلالت دارد که مهدی موعود (عج) در سپاه خراسانی است و از ناحیه خراسان خروج می‌کند، از نظر سندی و فقه‌الحدیثی قابل اعتماد نیستند و نمی‌توان به این احادیث استدلال کرد و آن‌ها را برای ارائه مطلب در زمینه مهدویت، مستند دانست».
همچنین در چکیده مقاله «نقش سیاسی و فرهنگی حسین بن روح نوبختی در بازه زمانی غیبت صغری» آمده است «جایگاه شایسته حسین بن روح نوبختی ۳۲۶ ق. به عنوان یکی از حلقه‌های وصل میان شیعیان و امام غائب شان و عملکرد وی در دوره وکالتش از اهمیت به سزایی برخوردار است به طوری که توان مدیریتی وی در دوره پر اختناق غیبت صغری و زمانه‌ای که بسیاری از گمانه‌زنی‌های درباره غیبت امام به پایان نرسیده و همچنین روی کارآمدن مدعیان پرقدرت وکالت و نفوذ ایشان در دستگاه حاکمه همگی حکایت از شخصیت و زمان ویژه وی دارد، این پژوهه بر آن است، دوره وکالت حسین بن روح و چگونگی رفتار وی در مواجهه با بحران‌های پدید آمده را واکاوی کند».
نویسنده مقاله «مستندات تاریخی ولادت امام زمان (ع)» در چکیده مقاله «یکی از نشانه‌های شیعیان دوازده امامی، به ویژه در دوران حاضر، عقیده به امامی زنده است که قرن‌های متمادی از زندگی غایبانه ایشان می‌گذرد. این عقیده باعث پیدایش پرسش‌هایی از سوی موافقان و مخالفان گشته و هرچه تاریخ به پیش رفته این بحث‌ها داغ‌تر و جدی‌تر و باعث آشکار شدن معارف بیشتری در باب مهدویت شده است. یکی از این بحث‌ها مسئله ولادت امام زمان (عج) و بحث از صحت و سقم گزارش‌های موجود در این زمینه است. آنچه در پی می‌آید در حقیقت پاسخ به یک شبهه است که توسط یکی از مدعیان روشنفکری طرح و ترویج شده و بر اساس آن، منکر ولادت امام زمان (عج) شده است. در این نوشتار و در سه بخش سعی شده پاسخی عالمانه به این شبهه داده شود. در بخش اول گزارش‌های ولادت امام در قالب پنج روایت معتبر و پنج گزارش تصحیح نشده بررسی شده و در بخش دوم گزارش‌های دیدار با امام، شامل دو گزارش معتبر و شش گزارش تصحیح نشده، گنجانده شده است و در بخش سوم به روایات دیگری که به صورت ضمنی دلالت بر ولادت امام زمان دارند اشاره می‌شود».
انتهای پیام
captcha