به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «رسوم دارالخلافه؛ نقش آئینهای ایرانی در نظام خلافت اسلامی» اثری ترجمه ـ تألیفی استاد محمدرضا شفیعی کدکنی که از سوی انتشارات کارنامه چاپ و منتشر شده است، شامگاه روز گذشته چهارشنبه 30 آبان و در آخرین شب از ویژهبرنامه «پنج شب، پنج شخصیت، پنج کتاب» که به همت سازمان اسناد و کتابخانه ملی به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی برگزار شد، رونمایی قرار گرفت.
در ابتدای این نشست طاهری؛ منتقد ادبی با اشاره به سرفصلهایی از این کتاب که استاد شفیعی کدکنی در ساحتهای مختلفی پیرامون موضوع آن به گردآوری و ترجمه برخی منابع پرداخته است، گفت: ایشان همواره وقتی قصد اظهارنظری حول یک محور موضوعی را دارند آن را با نگاه چندساحتی مورد بررسی قرار داده که در این کتاب نیز چنین رویکرد کاملاً مشهود است.
وی ادامه داد: دلایل تاریخی، عرفانی، سبکشناسی و نقد ادبی از جمله ساحتهایی است که در پرداختن به این موضوع کتاب مورد توجه استاد قرار گرفته است تا آنجا که با حساسیت و وسواس بالایی که نزد ایشان وجود دارد، آن را تبدیل به اثری مرجع و قابل تأمل کرده است.
این منتقد ادبی همچنین گفت: باید اینجا از مرحوم محمد زهرایی؛ مدیر فقید انتشارات کارنامه نیز یادی کنیم که او نیز همپای این وسواس و ظرافتهای استاد شفیعی کدکنی به پیش رفت تا آنجا که با وجود آنکه مقدمات تألیف این کتاب از سال 69 آغاز شده بود اما خروجی آن تا به امسال به طول انجامید.
در ادامه این نشست علی بهرامیان؛ عضو هیئت علمی دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در سخنان به زیرعنوان این کتاب یعنی «نقش آئینهای ایرانی در نظام خلافت اسلامی» پرداخت و گفت: ابتدا خوشحالم که پس از مدتها کتاب در شکل و شمیالی که هم مورد رضایت استاد شفیعی کدکنی است و هم مورد دغدغه مرحوم زهرایی بود، به طبع رسید و در اختیار علاقه مندان قرار گرفت و سپس همین بس در مورد شخصیت استاد شفیعی کدکنی که او از جمله دانشمندان برجستهای است که آثارش از اهمیت بالایی در شناخت تاریخ و فرهنگ ایران نقش بسزا و تعیین کنندهای دارد.
وی ادامه داد: هر کدام از ما اگر با تاریخ ساسانی آشنایی داشته باشیم قطعاً با این موضوع روبرو بوده و هستیم که قسمت عمدهای از اطلاعات مربوط به این سلسله متکی به مجموعه مآخذی است که از آنها تعبیر به «تاج نامه» می کنند که البته در عصر برخی نویسندگان متأخرتر این عنوان به سیاستنامه تغییر کرده است.
بهرامیان تصریح کرد: در این کتابها که البته هیچگاه کاربرد تاریخی نداشته و روایتگری در آنها در اولویت نیست، موضوع روابط میان رعیت و پادشاه ارجحیت دارد و اینکه هر دوی آنها در مقابل هم چه رفتاری داشته و رفتار متقابل ایشان با یکدیگر چگونه بوده است که البته این گونه آثار تلویحاً رعیت را در انجام اموری که به آن اشاره میکنند موظف میدارند اما در عین حال پادشاه چندان تکلیفی برای انجام رفتاری که در آین کتابها به آن توصیه شده است ندارد و فیالمجلس هرگونه که صلاح میداند، رفتاری از خود بروز میدهد.
این منتقد ادبی افزود: زمانی که عربها به ایران آمدند و البته توانستند به سرحدات روم هم لشکرکشی کنند از آنجا که هیچگونه اطلاعاتی در مورد امور کشورداری نداشتند، لذا با استناد به همین کتابها و تألیفات در قالب تاجنامه سعی در اشراف بر امور کشورداری داشتند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: نخستین کارگزاران و دولتمردان حکومتهای اموی و عباسی دیوانسالارن ایرانی بودند که البته بسیاری از آنها یا مربوط به دوران پیش از اسلامی میشدند و یا به تبعیت از اصول حکمرانی آن زمان امور خلافت اموی و عباسی را اداره میکردند و البته مشهور است که در دوران عباسی بسیاری از آنها از اهالی خراسان بودند که اساس حکومت عباسی بر مبنای مبانی نظری آنها پایهگذاری شد.
بهرامیان گفت: بیجهت نیست که گفته میشود نقش عنصر ایرانی در خلافت اسلامی بیش از پیش هویداست و براساس تلاش دیوانسالاران در این دوره آنها پا جای پای ساسانیان گذاشتهاند و در امور حکمرانی میراثداران حکومت ساسانی هستند و در این کتاب مطالبی در این زمینه عنوان شده است که تا چه اندازه به تأسی از کتابهای «تاجنامه» و یا بهتر بگویم «سیاستنامه» امور مملکتداری در دوران خلفای اسلامی تعیین شده است، بدون آنکه اساساً از اصل آن مکتوبات دیگر اثری باقی مانده باشد.
این منتقد ادبی با اشاره به اینکه خلاقت عباسی تا آنجایی که ممکن است خود را دنبالهروی ساسانیان میداند، اظهار کرد: در اینکه اساساً کتاب «تاجنامه» را چه کسی تألیف کرده باشد اطلاعات درستی در دست نیست و آن را منسوب به فردی به نام جاهز میکنند اما چون منبع تدوین سیاستنامهها و چگونگی ارتباط و رفتار میان پادشاه و رعیت است بسیار اهمیت دارد و به ویژه بنیعباس خود را در رجوع به این کتاب و اصول برداشت شده از آن جانشینان ساسانی میدانند.
وی در پایان سخنان خود به زمینههای انحطاط سیاسی حکومتها در ایران اشاره کرد و گفت: برخی از منتقدان مهمترین دلیل بروز این اتفاق را توصیههایی میدانند که دیوانسالاران در این کتاب، مردم و رعیت را به رعایت اصول آن میکنند اما در عوض چندان تقید و اجباری برای پادشاهان به منظور رعایت اصول عنوان شده در این کتاب وجود ندارد.
این گزارش حاکی است، هادی خانیکی؛ استاد علوم ارتباطات دیگر سخنران این مراسم بود و در مورد شخصیت استاد محمدرضا شفیعی کدکنی از منظر علوم ارتباطی و جامعهشناسی مطالبی را ایراد کرد و گفت: گشودگی میان سنت و تجدد، میان سیاست و شعر از جمله ویژگیهای ایشان در طول دوران فعالیت و مجاهدت ایشان در عرصه علوم انسانی است.
وی با اشاره به اینکه هر خراسانی حداقل چندین بار نام ایشان را شنیده است، گفت: من نیز خراسانی هستم اما زمینه آشنایی من با این استاد دانشمند به شکلی دیگر و جامعتر اتفاق افتاد و باید بگویم به واسطه سالها آشنایی و قرابت با این فرد فرزانه نگاه متعهدانه و مسئولانه او را نسبت به جامعه پیرامونش بارها دیدهام و اگر بخواهم تعبیری از ایشان داشته باشم، استاد شفیعی کدکنی را باید جهانی فرض کنم که در درون این جهان نیز جهانهای فراوانی نیز وجود دارد.
خانیکی تصریح کرد: راز دنیای شفیعی و مواجهه خاص او با دنیای پیرامون، ویژگی منحصر به فرد اوست و اینکه او دیدگاهی با ساحتهای مختلف به هر پدیده در پیشگاهش دارد و از توانش ارتباطی بالایی در مواجهه با هر پدیدهای برخوردار است. در عین حال باید گفت با توجه به ژرفا و عمق دیدگاهی که او نسبت به جهان پیرامون خود دارد اما در کمتر محفل ادبی و علمی می تواند دقایقی ویژگیهای شخصیتی او را برشمرد چرا که اساساً استاد انسانی است که چندان اهل تعریف و تمجید نیست و خود را وارسته از هر نوع تقیدات دولتی و سازمانی میداند و به همین واسطه است که او را در کمتر محفلی به ویژه محافلی که به بزرگداشت و نکوداشت خود او اختصاص دارند میتوان یافت.
این استاد علوم ارتباطات افزود: از آنجا که استاد خود به حوزه شعر اشراف فراوانی دارد لذا معتقد است در ایران هر کس شعر را نشناسد قادر به ارتباط گرفتن با تاریخ، فرهنگ و جامعهاش نیست؛ او مسحور تاریخ و فرهنگ است و یادم هست زمانی عکسی از سر در دانشگاه برلین را به من نشان داد که در آن تندیسی از 17 کتاب که روی هر کدام نام یکی از کسانی که جامعه آلمان امروز را ساختهاند حک شده بود.
وی در ادامه تأکید کرد: شاید امروز هر کدام از ما آلمان را با صنعتی بود و تفکر ماشینی و انضباط رباتیک آن بشناسیم اما از منظر استاد شفیعی کدکنی آلمان را در وهله نخست ولفگانگ گوته ساخته است و حتی برای امثال هگل و دکارت نیز مقامی پایینتر از گوته قائل است که البته نام همه آنها در تندیس سر در دانشگاه برلین موجود است.
خانیکی دنیای چند وجهی در زندگی را برساخته از نگاه چند وجهی فرد نسبت به دنیای پیرامونش خواند و گفت: شفیعی کدکنی نیز از این دست آدمهاست و لذا ممکن است امروز هر کدام از پرورش یافتگان او که ارادت خود را به مقام استاد نشان میدهند تنها در عرض ارادت به او هم عقیده باشند و در برخورد با یکدیگر افکار و عقایدشان در تعارض باشد.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود و با اشاره به فصلی از این کتاب گفت: چیزی که به نظر استاد موجب آن شده است که ما تا قرن چهارم در حوزه فرهنگ، تاریخ، ادبیات و علوم اسلامی به اوج شکوفایی برسیم، آزادی خرد بوده است؛ یعنی همین میزان که هر فرد بتواند دستاوردهای خود رد هر زمینهای را حداقل جرئت و جسارت داشته باشد که عیان کند بدون آنکه ترس از هجمه مخالفانش داشته باشد، به همین دلیل است که تا پیش از پایان این قرن، فردوسی شاهنامه میسراید، ابن سینا به تمام اصول طی و علمی مقتضای زمان خود اشراف پیدا کرده و آنها را بیان میکند و امثال ابوریحان بیرونی نیز در حوزه نجوم سرآمد زمان خود در سطح جهان میشوند.
وی در پایان گفت: اما آنچه که شرایط نابسامان را در حوزه علم، ادب، عرفان و بسیاری دیگر از حوزهها حاکم کرده است از دیدگاه استاد تبدیل شدن گزارهای عقلانی به گزاره های گمانی و ظنی است و چون هیچ فرضیهای حتی به غلط با صلابت و استوار از سوی جامعه علمی نقل نمیشود تا مورد نقد منتقدان قرار گرفته و در نهایت پذیرفته ویا رد شود لذا در روزگار کنونی در حال در جا زدن هستیم.
این گزارش حاکی است در ادامه این مراسم، فیلم مستندی با عنوان «آینهای در برابر صداها» ساخته سیدجواد میرهاشمی که به زندگی استاد شفیعی کدکنی میپردازد برای حضار در مراسم پخش شد و البته قبل از آن حسن نیک بخت به نمایندگی از سازنده این فیلم توضیحی در مورد مختصات آن ارائه کرد.
همچنین پیش از نمایش فیلم، اشرف بروجردی؛ مدیر سازمان اسناد و کتابخانه ملی سلسله نشستهای « پنج شب، پنج کتاب، پنج شخصیت» را در آشنایی مردم با مفاخر فرهنگ، ادب و تاریح این سرزمین مثبت ارزیابی کرد و گفت: امروز دیپلماسی فرهنگی میتواند جای دیپلماسی سیاسی را گرفته و به عنوان زبانی مشترک در عرصه بینالملل موجب آشنایی جهان با فرهنگ غنی ایران اسلامی شود.
وی با اشاره به اینکه کتابخانه ملی، خانه علاقهمندان به علم و فرهنگ و اصحاب اندیشه است گفت: قصد داریم تا چنین برنامههایی علمی و فرهنگی را نه در هفته کتاب بلکه در تمامی ایام سال نیز برگزار کنیم.
گزارش از امیرسجاد دبیریان
انتهای پیام