بازخوانی اندیشه شریعتی در افق اکنون ایران
کد خبر: 3766838
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۰

بازخوانی اندیشه شریعتی در افق اکنون ایران

گروه اندیشه ــ بیش از چهل پژوهشگر دینی و علوم اجتماعی در همایش یک‌روزه «بازخوانی اندیشه شریعتی و آینده تفکر در ایران» به ارائه چکیده مقالات و طرح بحث خود درباره اندیشه دکتر علی شریعتی پرداختند؛ برگزار‌کنندگان این همایش ضمن بازخوانی اندیشه شریعتی در افق اکنون ایران، می‌کوشند با رویکرد نقادانه به آثار شریعتی، راهی را برای بهره‌گیری نسل جدید از پیام اندیشه این متفکر معاصر بگشایند.

رد نشود/// بازخوانی اندیشه شریعتی در افق اکنون ایرانبه گزارش ایکنا؛ همایش «بازخوانی اندیشه شریعتی و آینده تفکر در ایران» شنبه، سوم آذرماه، یک روز پس از هشتاد و پنجمین زادروز دکتر علی شریعتی، با حضور پرتعداد پژوهشگران دینی و علوم اجتماعی و شخصیت‌هایی همچون سیدجواد میری، بیژن عبدالکریمی، حسن محدثی و ... در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

سخنرانان در این برنامه که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با همکاری انجمن جامعه‌شناسی ایران و گروه جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی برگزار شد، به ارائه چکیده مقاله خود درباره محورهای گوناگون اندیشه شریعتی پرداختند؛ محورهایی همچون: شریعتی و زنان، شریعتی و اگزیستانسیالیسم، شریعتی و پروتستانتیسم اسلامی، شریعتی و علوم انسانی و ... عنوان برخی از مقالات بود که هیئت داوران این همایش متشکل از سیدجواد میری، بیژن عبدالکریمی، رحیم محمدی، حمید تنکابنی، آتنا غلام‌نیارمی و زهرا حاجی‌شاه‌کرم، به ارزیابی و داوری آن می‌پردازند.

شاخصه‌های مکتب وجودی در اندیشه شریعتی

الناز پروانه‌زاد، دکترای اندیشه سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگر علوم انسانی یکی از سخنرانان این همایش بود که به بیان شاخصه‌های مکتب وجودی در آثار شریعتی و مقایسه آن با اگزیستانسیالیسمِ «کی‌یرکگور» پرداخت؛ وی با بیان اینکه علاقه شریعتی به اگزیستانسیالیسم از منظرهایی قابل درک است، گفت: شریعتی ذاتاً به فلسفه‌های انسان‌شناختی علاقه داشت و شیفته فاعلیت انسان بود که به همین دلیل، شاهدیم بر جایگاه «امام» در ساخت جامعه تأکید می‌کند، نکته دوم این است که او خود را برای تبدیل سنت دینی به ایدئولوژی، ملتزم می‌دانست و در این مسیر مهم‌ترین مانع، تقلیدهایی بود که تأکید بر مکتب وجودی می‌توانست این راه را تسهیل کند. نکته سوم هم این است که شریعتی با کویریات می‌خواست خود را بشناسد.

این پژوهشگر با بیان اینکه شریعتی به یک «اگزیستانسیالیسمِ خداباورِ مدرن» دست یافته بود، اظهار کرد: شریعتی با قدم‌گذاردن در این چارچوب فکری، در تلاش بود تشیع علوی را به تشکل انسانی بدل کند.

شریعتی و پروتستانتیسم اسلامی

عباس نعیمی، دکترای جامعه‌شناسی و پژوهشگر تاریخ معاصر، سخنران دیگر این همایش بود که با ارائه تاریخچه‌ای تفصیلی از جنبش‌های اجتماعی دوره رنسانس در اروپا، در تلاش برآمد تا اثبات کند اصلاحات اجتماعی در اروپا، تک‌الگو نبوده است و آنچه که شریعتی از آن به عنوان «پروتستانتیسم اسلامی» یاد می‌کند، لزوماً برگرفته‌شده از پروتستانتیسم کالونی نیست.

این پژوهشگر در ادامه به بیان اشتراکات پروتستانتیسم مسیحی و اسلامی پرداخت و گفت: مواردی همچون بازگشت به متن مقدس، صلاحیت همگانی در تفسیر متن مقدس، آزادی ایمان، ارتباط مستقیم با خدا، تفکیک نهاد دین و حکومت، تقویت دنیاگرایی و توسعه مدنی و نقد رسمی نهاد دین از اشتراکات پروتستانتیسم مسیحی و پروتستانتیسم اسلامی است، با این تفاوت که شریعتی در ذیل پروتستانتیسم اسلامی خود، همزمان به نقد سنت و مدرنیته، می‌پردازد. همچنین شریعتی بر خلاف وبر، معتقد است پروتستانیزم واجد روح دنیاگرا و فارغ از زهد بسته دنیوی بوده و همین را از عوامل رنسانس در اروپا محسوب می‌کند.

نعیمی همچنین اظهار کرد: می‌توان گفت، میراث سیدجمال‌الدین اسدآبادی در جهان اسلام، به دو نحله «اصلاح دینی ضدمدرن» و «اصلاح دینی مدرن» تقسیم می‌شود، در اصلاح دینی ضدمدرن، شخصیت‌هایی همچون رشیدرضا، سیدقطب و نواب صفوی را مشاهده می‌کنیم، در حالی که علی شریعتی در نحله اصلاح دینی مدرن، کنار شخصیت‌هایی همچون محمد عبده، عابدالجابری، طالقانی و ... قرار می‌گیرد.

وی همچنین دو نقد عمده را در ذیل پروتستانتیسم اسلامی به شریعتی وارد دانست؛ نخست اینکه او معتقد است شریعتی، مؤلفه‌هایی خارج از چارچوب پروتستانتیسم اسلامی را برای تحول نادیده می‌گیرد و دیگر اینکه نظام سیاسی برآمده و مورد انتظار او از این پروتستانتیسم، نامشخص است.

شریعتی و بازگشت به قرآن

مجتبی اصغری، پژوهشگر قرآنی نیز در این همایش با بیان اینکه شریعتی با تأیید شعار «بازگشت به قرآن» به دنبال بازگشت به یک دوران تاریخی خاص نبود و اکتفای به نص به شیوه اوانجلیست‌ها را دنبال نمی‌کرد، گفت: شریعتی در بررسی ریشه‌های رنسانس به این نتیجه رسید که جریان اصلاح دینی در اروپا، حاصل از تماس فرهنگی اروپاییان با مسلمانان در دوران مهاجرت‌های صلیبی بود، چراکه اروپائیان قرون وسطی به واسطه همزیستی با مسلمانان، روحیه تضارب آراء، گفت‌وگو، نفی ظلم‌پذیری، علم‌پذیری و ... را فراگرفتند. یکی از دلایل وجود این روحیات در مسلمانان، وجود قرآن بود که متنی زنده، تفسیرپذیر و تأویل‌پذیر است. شریعتی این تجربه را پیش‌روی مسلمانان قرار داد که می‌توانند با مواجهه‌ای بدون پیش‌فرض، مسئله‌مند و روش‌مند به قرآن رجوع کنند و با تحولی درون‌زا، رشد بیافرینند.

این فعال قرآنی در ادامه اظهار کرد: شریعتی، قرآن را همچون داروخانه‌ای می‌داند که اگر بیمار همه داروهای آن را ببلعد، می‌میرد! به همین جهت شریعتی معتقد است قرآن از «تنزیل تدریجی»، «مُکث» و «اقضای وحی» سخن می‌گوید تا هر آیه‌ای در موقعیت مناسب خود بنشیند و نیازی خاص را پاسخ گوید. ما نیز امروز باید با مسئله‌مندی و پرسش‌محوری به سراغ متن برویم و سپس برای استخراج پاسخ‌های مورد نیاز دینی از دریای قرآن، روش داشته باشیم. شریعتی این روش را در دو اثر عمده قرآنی خود، «زمینه شناخت قرآن» و «روش برداشت از قرآن» توضیح می‌دهد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به تشریح روش شریعتی برای مواجهه با قرآن پرداخت؛ روشی که بنابر پرسش مخاطب و ظرفیت وجودی سؤال‌کننده، به سطوح قرائت، ترجمه، تفسیر(تأویل)، روح و نور تقسیم می‌شود.

شریعتی روشنفکر، شریعتی جامعه‌شناس

امیررضا نوشین، دکترای ادیان و عرفان از دیگر سخنرانان پرتعداد همایش یک روزه «بازخوانی اندیشه شریعتی و آینده تفکر در ایران» بود که به بیان تأثیر وجوه متمایز روشنفکری و جامعه‌شناسی بر تعریف شریعتی از دین پرداخت. نوشین معتقد است وقتی از شریعتی و تعاریف ارائه‌شده از سوی صحبت می‌کنیم باید مشخص کنیم درباره کدام شریعتی صحبت می‌کنیم، چون زندگی شریعتی، رویکردها و برهه‌های مختلفی داشته است. او گاهی در مواجهه با دین، رویکرد روشنفکری سیاسی، گاهی روشنفکری فرهنگی و در برهه‌ای رویکرد جامعه‌شناختی اتخاذ می‌کند. شریعتی در قامت روشنفکر فرهنگی دین را با ایمان‌گرایی علمی توضیح می‌دهد که نقدهای مهمی به او در این زمینه وارد است.

وی پخته‌ترین نظرات دینی شریعتی را مربوط به رویکرد جامعه‌شناختی او می‌داند که موجب می‌شود در مواردی، نظراتی بسیار متفاوت از دیگران اتخاذ کند؛ به اعتقاد این پژوهشگر شریعتی هر دو قرائت موجود از توحید، یعنی قرائت خدای متشخص و قرائت وحدت وجودی را نقد می‌کند و می‌گوید مراد از توحید، فنای در جمع و بقای در جمع است.

شریعتی و مناسبات دین و علوم انسانی

مالک شجاعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی نیز در این همایش به بیان تفاوت علم، فلسفه و ایدئولوژی در اندیشه شریعتی پرداخت تا از این رهیافت، به شریعتی و مناسبات دین و علوم انسانی با او بپردازد.

شجاعی با این مقدمه، اظهار کرد: ما برای بازخوانی مناسبات دین و علوم انسانی با تأکید بر میراث مرحوم شریعتی، باید امر دینی را در چهار سطح: تجربه زیسته، معرفتی، نهادی و گفتمانی تفکیک کنیم. بررسی آثار دکتر شریعتی نشان می‌دهد که برای او، مواجهه دین و علوم انسانی بیش از آن‌که ناظر به سطح کلامی و معرفت‌شناسانه باشد، متوجه سطوح سه‌گانه دیگر بود.

این پژوهشگر فلسفه تصریح کرد: شاید تقویت و توسعه امکانات مواجهه وی در طرح مناسبات دین و علوم انسانی بتواند به طرحی معاصر برای عبور از پاردایم‌های سه‌گانه اروپامحور در علوم انسانی: پوزیتیویستی، هرمنوتیکی و انتقادی مدد برساند.

پیام‌های شریعتی برای جهان امروز

یکی دیگر از سخنرانی‌های این همایش که مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت، سخنان مهران صولتی، دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی دانشگاه علامه‌طباطبایی بود که به شرح «پیام‌های شریعتی برای جهان امروز» پرداخت.

وی با بیان اینکه دنیای امروز و ایران از چهار مشکل عمده رنج می‌برد، گفت: شکاف‌های بزرگ اقتصادی، شکاف‌های قومی، ملی‌گرایی افراطی، افزایش تضادهای جنسیتی، روابط غیرانسانی حاکم بر جهان که نظام اجتماعی مبتنی بر پول-قدرت را شکل داده است وافزایش مخاطرات زندگی در دنیا همچون بحران آب و تغییر اقلیم، بزرگترین مشکلات امروز بشر هستند.

این پژوهشگر در ادامه افزود: اندیشه شریعتی می‌تواند برای امروز ما حاوی پیام‌هایی باشد تا در برابر این مشکلات منفعل نباشیم؛ شریعتی پیش از هر چیزی به ما می‌آموزد که باید اقتصاد را جدی گرفت. او همچنین به ما می‌آموزد که طردشدگی و حاشینه‌نشینان را از یاد نبریم و برای این معضلات چاره‌ای بیندیشیم، از این روی، او چهره‌ای حاشیه‌نشین در تاریخ اسلام یعنی ابوذر را از دل تاریخ بیرون می‌کشد تا نشان دهد نسبت به طردشدگان حتی طردشدگان تاریخ بی‌تفاوت نیست.

صولتی تصریح کرد: شریعتی به ما می‌آموزد در زمانه‌ای که سرمایه‌داری به روایت هژمون دنیا تبدیل شده است، می‌توان مطالبه‌گر بود و تغییر جهان را مطالبه کرد، چراکه این نظم فعلی جهان، نظم محتوم نیست. شریعتی همچنین به ما می‌آموزد که تغییر جهان از راه تغییر انسان ممکن است. او انقلاب را به معنای تمنای محال در نظر می‌گیرد و پروژه اصلی خود را استخراج منابع فرهنگی برای تغییر انسان قرار می‌دهد.

انتهای پیام

captcha