حجتالاسلام غلامرضا زارع مهرجردی، رئیس دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، با بیان اینکه خرافات در تمام دورهها وجود داشته است، اظهار کرد: فرهنگ اسلامی هم از خرافات در امان نبوده و برخی افراد سادهاندیش بر این باور بودند که میتوانند با استفاده از خرافات در رواج دین و مذهب و برانگیختن احساسات مردم سودمند باشند و خواهند توانست با ایجاد خرافات مردم بیشتری را به دین دعوت کنند.
وی با بیان اینکه افراد با انگیزه دعوت مردم به دین خرافات را گسترش دادند، ادامه داد: اسلام از بدو ظهور با تمام قدرت و توان در مقابل خرافات ایستادگی کرده است و تمام سعی و تلاشش براین بوده تا افکار بشر را از خرافات و اوهامی که دست و پای بشر را گرفته و ذهن او را مشغول به خود کرده، پاک کند و جامعه بشری را به تفکر، تعقلگرایی، علم، آگاهی و منطق هدایت کند که از این نمونهها در تاریخ اسلام بسیار وجود داشته است.
ایجاد شبهه
حجتالاسلام زارع با تأکید بر اینکه در دیدگاه اسلام هر گونه عملی اعم از گفتار، رفتار و اعتقاد که بر خلاف مبنای دینی و عقلی باشد، جزو خرافات محسوب میشود، اظهار کرد: نمیتوان به برخی از مسائل با نردبان عقل به آن دست یافت ولی عقل نیز آن را انکار نمیکند؛ این را نمیتوان جزو خرافات دانست ولی اگر مسئلهای را که عقل نه تنها آن را ثابت نمیکند بلکه آن را انکار نیز میکند و یا مواردی که با مبانی دینی سازگاری ندارد را باید جزء خرافات محسوب کرد.
رئیس دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد با بیان اینکه کسانی که خرافات را با دین مرتبط میدانند یا دین را درست نشناختهاند و یا مغرضانه در مقابل دین ایستادگی میکنند، عنوان کرد: آنان میخواهند با ایجاد شبهه چهره دین را آلوده کرده و مردم را به شک و دو دلی بیندازند. در دین اسلام خرافات به قل و زنجیرهای تعبیر شده که دست و پای انسانها را گرفته و مانع از حرکت انسان به سوی رشد و کمال میشود؛ لذا این زنجیرها در واقع همان جهالت و خرافه پرستی است که انسان را به ورطه سقوط خواهد کشانید.
وی با اشاره به آیه 157 سوره اعراف «الذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ ... الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ همانان كه از اين فرستاده پيامبر درس نخوانده كه(نام) او را نزد خود در تورات و انجيل نوشته مى يابند پيروى مى كنند(همان پيامبرى كه) آنان را به كار پسنديده فرمان مى دهد و از كار ناپسند باز مى دارد، آنان همان رستگارانند»، گفت: هنگامی که دعوت پیامبر(ص) علنی شد، ایشان فرمود«ما شما را به توحید دعوت میکنیم اما لازمه وحدانیت و پرستش خداوند دست کشیدن از بتهاست»؛ لذا پیامبران مبعوث شده بودند تا مردم را از خرافات دور کنند زیرا هنگامی که فکر انسان بسته و در گروی قل و زنجیر خرافات باشد، دیگر قادر نخواهد بود که راه حق را از باطل جدا کند.
اسلام از خرافات در امان نبوده است
حجتالاسلام زارع با تأکید بر اینکه در همه دورهها اسلام از خرافه در امان نبوده، افزود: اسلام به خاطر اصول استوار، راه روشن و سیره و روش علمی و عملی پیامبر(ص) و معجزه جاودان که قرآن است، سبب شده تا دشمنان نتوانند آنطور که باید و شاید در دین اسلام نفوذ کنند و به کرار شاهد این موضوع بوده و هستیم که ائمه معصومین(ع) و بزرگان دین با استفاده از احکام راستین اسلام در مقابله این هجمه ها ایستادند و از مرزهای اسلام پاسداری کردند.
رئیس دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد ادامه داد: خرافه به دلیل ظاهر فریبنده و عوام فریبانه برخی مردم عوام و علمای ساده اندیش را راحت نگذاشته و در آنان ایجاد نوعی باور کرده است که امروز نیز شاهد اینگونه باورها در میان مردم هستیم که نمونههای آن را در عزاداریها و عید نوروز میبینیم.
وی با بیان اینکه در ادیان دیگر هم افسانه بافیهایی که رهبانان مسیحی در مورد پیامبران و راه و روش آنان درست کردند نیز از خرافات محسوب میشود، تصریح کرد: آنان در خصوص پیامبران خود و راه روششان افسانه بافیهایی کرده و آن باورها را نیز به مردم تزریق کردهاند؛ لذا با باورهای غیر منطقی خود دو دین آسمانی یهود و مسیحیت را به انحطاط کشیدند. امروز نسخههای زیادی از تورات و انجیل وجود دارد که با هم تفاوتهای گسترده دارد و این نشان از آن است که وحدت نظر در مسیحیت وجود ندارد.
حجتالاسلام زارع اضافه کرد: آنان معتقد هستند که اندیشههایی که در تورات و انجیل است، برگرفته ازاندیشههای حواریون حضرت عیسی(ع) و تراوشهای فکری حضرت بوده است؛ لذا وقتی به مسیحیت و تورات نگاه میکنیم، از این دست تفکرات خرافی بسیار دیده میشود همانند اینکه میگویند عیسی پسر خداست و یا جریان کشتی گرفتن خدا با حضرت یعقوب(ع) را مطرح میکنند.
علت اصلی گسترش خرافات
رئیس دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد با تأکید بر اینکه هر مساله علت و اساسی دارد، گفت: علت اصلی به وجود آمدن خرافات و گسترش آن عدم آگاهی و جهل است. اگرچه ورود خرافات در دین میتواند به دلیل جعل و انگیزههای تحریف دین باشد اما گاها جهل و عدم آگاهی ریشه اصلی در ایجاد خرافات است.
وی با بیان اینکه اصل عدم آگاهی، شناخت و بیداری مردم در دین زمینههای خرافه را ایجاد میکند، گفت: خرافاتی که امروز در عزاداریها میبینم، منشأ دینی، عقلی و حدیثی ندارد و هیچکدام از این سه منشأ آن را اثبات نمیکند بلکه عقل نیز آن را انکار میکند چرا که با هیچ منطقی سازگار نیست.
حجتالاسلام زارع با بیان اینکه یکی از راههای ایجاد و گسترش خرافات ناآگاهی است، اظهار کرد: 13 سالی که پیامبر(ص) در مکه بودند، تمام همت و تلاش خود را فقط صرف تربیت مردم کرده بودند و زمانی که به مدینه آمدند، تمام هم و غمشان مبارزه با خرافاتی بود که در جامعه ایجاد شده بود. یکی از همین خرافات مطرح شده در زمان پیامبر(ص) اختلاف بین قبایل و اینکه کدام قبیله از دیگری برتر و والاتر است؟ این در حالی است که اسلام ملاک برتری را تقوا قرار داده اما در میان اعراب جاهلیت، عرب بر عجم برتر میدانستند یا موضوع برتری مرد بر زن که از دیدگاه اسلام با اینکه مرد با زن تفاوت دارد ولی برتری ندارد.
رئیس دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد با بیان اینکه پیامبر(ص) در برنامهها و اقدامات مختلف سعی داشتند این خرافات را از بین ببرند، افزود: اما بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص) حاکمان ظلم، جامعه را به سمت و سوی کشاندند که جامعه از علم و آگاهی دور بماند. یکی از راههای عدم آگاهی مردم این بود که بعد از رحلت پیامبر(ص) خلفا نقل حدیث از پیامبر(ص) را ممنوع کرده و آن را جرم تلقی میکردند. این اتفاق در زمان ابوبکر اتفاق افتاد و در زمان عمر ادامه یافت، در زمان امیرالمومنین(ع) متوقف شد و در زمان عثمان نیز دوباره ادامه یافت.
وی با اشاره به اینکه علت ممنوع شدن نقل احادیث پیامبر(ص) از جانب خلفا گفت: آنان با این سخن که چون قرآن هنوز به طور کامل جمع آوری نشده است این نقلها با قرآن اشتباه گرفته میشود، مردم را از نقل احادیث و سخنان پیامبر(ص) محروم کردند. این تفکر و اندیشه، تفکر حزب اموی و ابوسفیان بود که با بنیان گذاری حزب اموی و بنی امیه این تفکرات در جامعه گسترش یافت. مردم در 25 سال بعد از رحلت پیامبر(ص) تا حکومت حضرت علی(ع) از سخنان پیامبر(ص) دور ماندند و این خود علتی شد بر عدم علم و آگاهی مردم نسبت به دین و شرایط جامعه.
ادامه دارد...
انتهای پیام