به گزارش ایکنا از خراسان رضوی دکتر هادی وکیلی دیشب، 14 آذر ماه، در سلسله جلسات عفاف با محوریت بررسی حجاب از منظر تاریخی که در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی برگزار شد، اظهار کرد: بخش زیادی از مسائل اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی جامعه ما که گاهی اوقات به سمت چالشها و گسلهای نسبتا بحرانزایی پیش میرود، از طریق گفتوگوهای عالمانه، روشمند و منصفانه قابل حل و تبدیل شدن به نوعی فرصت است و این گونه جلسات بسیار موثر خواهد بود.
وی افزود: آگاهیهای محدودی که از دورههای پیشاتاریخی در دست داریم که مبتنی بر اسطوره و آگاهیهای باستان شناسان است که در غارها، کوهها و در بعضی از نقش برجستهها دیده میشود؛ آنچه که در حال حاضر کشف شده و در اختیار داریم، نشان دهنده انسان پوشیده است؛ چه مرد و چه زن. البته به طور قوی اکثر نقاشیها و نقش برجستهها یا تصاویر گل، گیاه و حیوانات است و یا اگر سراغ انسانها بیاید قطعا مردها هستند و به ندرت تصویر زن دیده میشود اما مساله پوشش اختصاص به زن ندارد بلکه زن و مرد باید قاعده پذیرفته شده جامعه بشری که پوشش بوده را رعایت کنند و اکنون هم اینگونه است.
عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی عنوان کرد: آنچه که در دوره پیشاتاریخی در اختیار داریم، نشان دهنده این است که اگر تصویری از مرد و زن به جای مانده پوشیده بوده است. مفهوم پوشیده بودن در دنیای قدیم شامل سه لباس پوشش بوده است؛ لباس سر، لباس تن و لباس پا. عمدتا در آثار به جای مانده اینها دیده میشود که مردان و یا زنانی دارای پوشش سر، پوشش تن و سپس پوشش پای هستند.
وی تصریح کرد: با بررسی تاریخی اسناد، متوجه می شویم واقعیات نسبتا قابل قبولی مانند الواح، کتیبه و کتاب ها وجود دارد که نشان می دهد در اکثر دنیای متمدن از حدود 3000 سال پیش تا دوران معاصر افراد پوشش نسبتا کاملی داشتند و در ایران، هند، چین، مصر و اروپا افراد پوشش داشتند. اکثر تمدنهای ایرانی، چینی، هندی، اروپای هزاره اول و دوم میلادی و نیز عربستان پوشش داشتند؛ دوم اینکه تقریبا تمام ادیان بدون استثناء تقریبا دارای پوشش و عفاف بودند.
وکیلی بیان کرد: البته در دو مرحله نمونههایی از حداقلی بودن پوشش وجود دارد که یکی در بعضی قبایل غیرمتمدن دیده می شود و نمونههای دیگر نیز توسط بعضی از جامعه شناسان گمانه زنی شده که در جنگلهای آفریقا و آمازون و یا در بعضی از مناطق آسیایی احتمالا قبایلی بودند که پوششهای حداقلی داشتند. در حال حاضر هم در آن مکان ها هنوز هم ساختارهای اجتماعی، فرهنگ و تمدن به طور کامل شکل نگرفته است. همچنین در تمدن یونان باستان نمونههایی از مجسمههای عریان وجود دارد که نشان دهنده این است که این نوع از پوشش را بد و قبیح نمیدانستند؛ در عین حال در همان جامعه و در همان دوره هزاره قبل از میلاد، تصاویر انسان هایی وجو دارد که لباس سر، تن و پا دارند.
وی ادامه داد: اگر عفاف را روح حفاظت از ویژگیهای زنان و مردان بدانیم و حجاب را ابزار حفظ عفاف بدانیم، آن وقت مشخص می شود مساله عفاف برای تمدنهای پیشین مهم بوده است؛ در همان دوره ها نیز هر نوع عبور از خطوط قرمز روابط تعریف نشده جنسی به شدت قبیح تلقی میشد و در ایران باستان، چین، یونان، اروپا و ... مجازاتهای سنگینی برای این موضوع وجود داشت.
وکیلی اضافه کرد: در دوره هخامنشیان که اولین اطلاعات مستند از آن دوره است، مرد و زن ایرانی پوشش کامل داشتند؛ در واقع مرد و زن از لباس سر، تن و پا برخوردار بودند. البته عمده تصاویری که از دوره هخامنشی برای ما باقی مانده، تصویر مردان است؛ حتی اگر به سنگ نگاره های تخت جمشید بنگریمف متوجه می شویم که تصویر زن وجود ندارد. این مساله در دوره ساسانی نیز وجود دارد. با این حال برخی موزائیکهای بجا مانده، کتیبهها و سکهها آن دوره در خود نمونههایی از تصاویر زن در دوره هخامنشی و نیز ساسانی را جای داده است.
عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی خاطرنشان کرد: پژوهشهای زیادی انجام شده و کتابهای فراوانی هم در مورد پوشاک زن ایرانی در دوره باستانی نوشته شده است. با این حال در دوره معاصر رضاشاه دستور کشف حجاب داد؛ البته سخن دقیق این است که بگوییم رضاشاه کشف حجاب نکرد بلکه منع حجاب کرد؛ مهدی قلی خان هدایت که جزو تیم رضاشاهی بود در کتاب «خاطرات و خطرات» موضوع کشف حجاب را در کتاب خاطرات آورده «چادر و مُشکو(شنل بلندی است که زن و مرد پارسی بر دوش میانداختند) رسم ایرانیان بود و از آنجا ریشه داشت».
وی اظهار کرد: بنابراین پوشش زن و مرد پارسی و همه اقوام ایرانی ریشه در دوران هخامنشیان و دههها و سدههای بعد از آن دارد. بعد از سقوط هخامنشیان، به ندرت پوشش بینابینی در دوره سلوکیان دیده میشود و خیلی زود سلوکیان جذب فرهنگ ایرانی میشوند و مجددا فرهنگ و پوشش ایرانی بر آن ها غلبه میکند. در دوره اشکانیان نیز پوشش مرد و زن ایرانی، با اندکی تغییر، همچنان همانی است که در دوره هخامنشی وجود داشت.
در دوره ساسانی مردان و زنان نسبت به دیگر دورهها پوشیدهتر بودند
وکیلی گفت: در دوره ساسانی این پوشش قویتر و شدیدتر میشود و مرد و زن ایرانی پوشش کاملی دارند به طوری که قد لباسها بلندتر است و حتی انگشتان پا هم دیده نمیشود؛ تعداد آثار به جای مانده بیشتری از آن دوره باقی مانده که نشان می دهد مرد و زن ایرانی در دوره ساسانی پوشیدهتر از همه ادوار بودند.
وی عنوان کرد: عدهای گمان کردند که احتمالا به دلیل اینکه در دوره ساسانی آیین زرتشتی دین رسمی شد و در این آیین زن باید پوشش میداشت، وضعیت پوشش در این دوره شدیدتر شد.
وکیلی افزود: دین اسلام حجاب را برای مسلمانان اجباری و الزامی کرد. اگر فردی اسلام را قبول دارد، آیات قرآن، احادیث امامان معصوم و سنت دینی نشان میدهد که پوشش الزامی است؛ به عنوان مثال اگر من قبول کردم مسلمان باشم لازم است که پوشش خود را حفظ کنم و این پوشش در سورههای نور، حجرات و در احادیث هم فراوان مورد تاکید قرار گرفته است.
عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی خاطرنشان کرد: عربهای غیر مسلمان را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ عربی که اهل کتاب بود مانند یهودی، مسیحی و زرتشتی؛ این دسته از اعراب پوشش کاملی داشتند و گاهی اوقات یهودیان آن ها از پوشیه نیز استفاده می کردند اما عربهای بت پرست که اهل کتاب نبودند، پوشش عرفی عربی خود را داشتند که این پوشش دو ویژگی داشت؛ اول اینکه مانند یک عرب بیابان گرد بسیار ساده بود؛ باید توجه داشت عرب بیابان گرد زندگی بسیار سادهای داشت و کل خوراک آنها به 10 قلم نمیرسید. در دوره جاهلیت پوشش مرد و زن وجود داشت اما با پوشش اسلامی تطبیق نداشت؛ زن دوره جاهلی عمدتا سر خود را میپوشاند و لباس بلندی بر تن داشت. البته گاهی اوقات زنان دوران جاهلی سر خود را نمیپوشاندند و جلوی پیراهنشان تا حدی باز بود.
پوشش مورد نظر اسلام به پوشش دوره ساسانی بسیار نزدیک بود
وی بیان کرد: اسلام این موضوع را ساماندهی کرد و جهت و شکل آن را تنظیم نمود و تعریف میکند که کجای بدن بایستی پوشیده باشد. ایرانیها به تدریج در فاصله 4 قرن مسلمان شدند؛ هیچ اجباری در مسلمان شدن ایرانیان وجود نداشت. با این حال هنگامی که ایرانیان مسلمان شدند، آداب اسلامی را قبول کردند و مسجد ساختند، نماز خواندند و پوشش اسلامی را استفاده کردند چراکه پوشش مورد نظر اسلام به پوشش دوره ساسانی بسیار نزدیک بود؛ هیچ گزارش جدی از درگیری و چالش در مساله پوشش زن و مرد ایرانی در سدههای نخست در اختیار نداریم. عدهای معتقدند یکی از دلایل پذیرش زبان و یکی از علل تسهیل اسلام پذیری ایرانیان این بود که اسلام با بسیاری از آموزهها و حتی پوشش جامعه ایرانی سازگاری و هماهنگی داشت.
وکیلی تصریح کرد: در قرن هفتم مغول به ایران حمله میکند که این اقوام در پوشش طبعا قدری رهاتر بودند. حکومت ایلخانان در قرن هفتم تاسیس میشود که از این دوره تصاویری از زن مغولی مقیم ایران مانند ترکان خاتون وجود دارد که مطابق با اسلام پوشیده است. البته خیلی زود مغولان هضم در تمدن اسلامی ایرانی شده و خیلی از آنها مسلمان شیعه میشوند.
وی اضافه کرد: در دوره صفویه، افشاریه، زندیه و قاجار نیز زن ایرانی پوشش کاملی دارد؛ حتی پوششی که از دوره عباسیان تا دوره پهلوی ادامه یافته، گاهی با یکسری افزودههایی مانند نقاب، مقنعه و پوشیه همراه شده که این بسته به موقعیت آن زمان داشت.
عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی اظهار کرد: اواسط دوره قاجار زمزمههایی از حجاب گریزی و حجاب ستیزی به گوش میرسید؛ در نهایت تک نمونههایی پیدا شد که یک زن ایرانی کشف حجاب میکند. این جریانی است که وارد ایران میشود.
وی گفت: وقتی ما در قرنهای 19 الی 20در تمام ابعاد تحت تاثیر غرب قرار گرفتیم، پوشش ما تحت تاثیر قرار گرفت اما فقط پوشش نبود که تنها تحت تاثیر قرار گرفت بلکه خوراک هم همین تاثیر را پذیرفت. در حقیقت آداب زیست ما تحت تاثیر غرب تغییر کرد و هنگامی که این موج آمد، با خود خیلی چیزها را دستکاری کرد که پوشش هم مستثنی نبود.
وکیلی اضافه کرد: زن ایرانی در دوره رضاشاه مقاومت کرد و با حجاب ماند؛ در دوره پهلوی دوم خشونت به روشهای فرهنگی و نه به روشهای سرهنگی اتفاق افتاد تا اشاعه بی حجابی صورت گیرد. به طور کلی اطلاعات ما از دوره پهلوی دوم مبتنی بر این است که زنان به طور گسترده همچنان پوشش اصیل ایرانی خود را حفظ کردند و درصد زنان بی حجاب در دوره پهلوی دوم بسیار کم شد.
انتهای پیام