حجت‌الاسلام اکبرنژاد: اصول فقه شما لیبرال است/ آیت‌الله اراکی: از این اصول فقه نظام سیاسی و اقتصادی استنباط می‌شود
کد خبر: 3772308
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۴
در بخش پرسش و پاسخ نشست «فقه نظامات» مطرح شد:

حجت‌الاسلام اکبرنژاد: اصول فقه شما لیبرال است/ آیت‌الله اراکی: از این اصول فقه نظام سیاسی و اقتصادی استنباط می‌شود

گروه حوزه علمیه ــ در هفتمین نشست هم‌اندیشی فقه حکومتی با محوریت «فقه نظامات» حجت‌الاسلام اکبرنژاد بیان کرد که عقلانیت در اصول شما به شکل کارآمد منقح نشده و به تعبیری فقه لیبرال است. آیت‌الله اراکی نیز در پاسخ تصریح کرد که در این اصول فقه عالی‌ترین تنقیحات مربوط به مسائل عقلی وجود دارد و اصول منضبطی مطرح است که می‌توان از آن فقه نظام سیاسی و اقتصادی استنباط کرد.

به گزارش ایکنا؛ هفتمین نشست هم‌اندیشی فقه حکومتی با محوریت «فقه نظامات» پنج‌شنبه، 22 آذرماه، با سخنرانی آیت‌الله محسن اراکی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و حضور تعدادی از فضلای حوزه علمیه، با همکاری پژوهشگاه فقه نظام و دبیرخانه هم‌اندیشی فقه حکومتی در مرکز همایش‌های غدیر واقع در شهر مقدس قم برگزار شد.

این جلسه شامل دو بخش بود که در بخش اول آیت‌الله اراکی به تبیین نظریه خود درباره فقه نظامات پرداخت که مشروح این سخنان در خبری با تیتر «اختلاف ما با شاه بر سر «فقه نظام» بود نه «فقه فردی» بیان شد. وی در بخش دوم این مراسم برخی از حاضران در جلسه به ذکر پرسش‌های خود پرداختند که آیت‌الله اراکی به هریک از این سؤالات پاسخ داد.

حجت‌الاسلام نعیمیان، یکی از حاضرانی بود که اظهار کرد: برای اداره جامعه تنها نظریه‌ای که می‌تواند مورد عمل قرار بگیرد، نظری است که ولی امر دارد، مگر اینکه در جایی و بخشی خودتجویزی کند و از فقه‌النظر دیگران استفاده کند، آیا معنا دارد در اینجا برای رسیدن به فقه نظام یا بخشی از آن، از فتاوای دیگران استفاده کنیم؟ به نظر می‌رسد این حجیت ندارد، مخصوصاً اگر کارکرد این نظریه این باشد که قرار است راهنمای ولی امر و دولت اسلامی قرار گیرد. همچنین معتقدم در بحث نظام بین نظامی که استنباط می‌کنیم با نظامی که در بیرون تحقق می‌بخشیم، نسبتی باید برقرار شود. مخصوصاً در الگوی عملی برای طراحی نظام فقط ولی امر شرکت نمی‌کند و این را در تجربه جمهوری اسلامی مشاهده کرده‌ایم، سؤال من این است که استنباط ولی امر چگونه باید با استنباط دیگران تلفیق شود؟

آیت‌الله اراکی در پاسخ به این سؤال بیان کرد: یک حجیت شأنی داریم و یک حجیت فعلی. مرحوم شهید صدر در آن دوران که می‌خواست اثبات کند می‌توان از فقه اسلام یک نظریه جامع برای نظام استخراج کرد، حجیت بِالشّأن را مدنظر داشت، یعنی مستند به نظر فقیه و آن هم از روش‌های مقبول استنباط، آن نظامی که از مجموعه احکام استنباط می‌شود، می‌تواند حجیت داشته باشد آن هم حجیت شأنی؛ حالا اگر بخواهیم به حجیت فعلی برسیم، آن موقع بحث حکومت اسلامی نبود و بحث نظری و مجادلات کلامی صرفاً مطرح بود.

وی در ادامه افزود: در آن دوران ارائه یک نظریه برخوردار از حجیت شأنی برای این منظور کفایت داشت، اما امروز نظام داریم، اینجا باید چه کار کنیم؟ لذا اگر فقیهی آمد و مجموعه احکامی را در یکجا استنباط کرد و به حکمی رسید که این حکم با سایر احکام از لحاظ زیربنایی منسجم نیست، تعارض پیش می‌آید که باید آن را حل کنیم. این تعارض را اگر بتوانیم از روش‌های حل تعارض استفاده کنیم، یعنی بتوانیم خود ادله احکام در سایر موارد قرینه بر تعبیر دلیل وارد بر این حکم خاص، که منشأ یک اجتهاد متفاوت شده است، بدهیم. اگر بتوانیم جمع عرفی کنیم مشکل حل می‌شود.

اراکی تصریح کرد: اگر نتوانیم اینکار را بکنیم، اینجا برای ما این مجموعه فتاوایی که متعارض‌اند با فتوا، حجیت این فتوا را ساقط می‌کند، یعنی ادله این فتوا را از اماریت می‌اندازد مادامی که ادله آن فتاوا، ادله شرعیه‌ای هستند، مثلاً فرض کنید فقیهی آمده 20 فتوا بر مبنای استدلال و یک دلیل شرعی استنباط کرده، این ادله با همه‌شان با دلیلی که این حکم فقهی استفاده می‌شود در تعارض است، این دلیل را از کاشفیت می‌اندازد، از کاشفیت بیفتد از اماریت می‌افتد و از اماریت که افتاد، دیگر دلیل و حجیت شاملش نمی‌شود، چون دلیل و حجیت زمانی شاملش می‌شود که این دلیل و حجت امکان اماریت داشته باشد. این مطلبی است که به نظر ما قابل توجه است.
این استاد دروس خارج فقه و اصول یادآور شد: اما در مورد نظام مستنبط و نظام تحقق‌یافته؛ نظام تحقق‌یافته نظام کارشناسان است، فقیه نظری می‌دهد و کارشناسان از نظر فقهی الگوسازی می‌کنند و حق ندارند در نظر فقیه دخالت کنند، آن الگویی الگوی مشروع و حجت خواهد بود که علما و دانشمندان فن می‌دهند، الگویی که با نظریه فقیه انسجام نداشته باشد از حجیت می‌افتد. یعنی اقبال به آن الگو اصلاً شرعیت ندارد. آن الگویی موفق خواهد بود که با نظریه فقیه سازگار باشد، فرض کنید فقیهی نظرش عوض شود، این موضوع دیگری است اما فقیه توانست فقه کلان را استنباط کند باید کارشناسان مطمئنی به کار گیرد. طوری طراحی کنند که با اصول اجتهاد سازگار باشد.
حجت‌الاسلام زرگر یکی دیگر از پرسش‌کنندگان بود که گفت: این مکلف کلان کلی که می‌سازد کل حقیقی است. با این تعریف خیلی از کل‌هایی که می‌شناختیم حقیقی می‌شوند. افرادی که عملشان مکمل همدیگر می‌شود، اگر کل به هر صورت شکل بگیرد آیا واقعاً احکامی داریم که مکلفش کلان باشد یا اینکه همه احکامی‌اند که اشاره به دایره مسائل اجتماعی می‌کند، مربوط به یکسری احکام فردی می‌شود، یعنی تک‌تک شما مردم در نماز جمعه شرکت کنید و امام جمعه باید بیاید نماز جمعه را بخواند، یعنی نتیجه نهایی ما در دایره وقوع می‌شود احکام فردی؟ یا اینکه یک کل داریم و ثواب و عقاب و حکم جداگانه دارد؟ نکته دیگر هم اینکه بعضی‌ها شبهاتی مطرح کرده‌اند که فقه نظام نداریم و شما با متانت پاسخ دادید، واقعاً می‌شود گفت حیرت‌آور است، تمام فرمایش شما در یک بحثی است که تصور می‌کنم برای جمع ما بدیهی است و پذیرفته‌ایم که یک فقه جامع، فقه برای بانک، فقه برای بیمه و ... باید داشته باشیم، سؤالی که ما از اساتید داریم این است که چگونه فقه بانک بسازیم؟ آیا با روشی که شیخ انصاری استنباط می‌کرده است، بنشینیم می‌توانیم فقه بانک و فقه بیمه بسازیم؟ چه کسی می‌خواهد شرح دهد که فرآیند تأمین مالی اسلامی در جامعه چگونه باید باشد؟ فرآیند ضمانت ریسک در جامعه اسلامی چگونه باید باشد؟ اصلاً اسلام حرفی در این زمینه دارد یا فقط کلیات را داریم.
آیت‌الله اراکی در پاسخ به این مسئله اظهار کرد: قانون کلی علیت اثبات می‌کند هرجا اثر واحدی از یک مجموعه بربیاید معلوم می‌شود وحدتی بین آن مجموعه وجود دارد، حالا این وحدت چیست؟ هرچه می‌خواهید اسمش را بگذارید. این وحدتی که بین مؤثر وجود دارد اگر این مؤثر انسانها باشند و اگر این وحدت، وحدتی باشد که بین افعالی باشد که بین افعال انسان‌ها انجام می‌گیرد اینها وحدتی پیدا می‌کنند، آیا این حکم دارد یا حکم خاصی ندارد؟
وی در ادامه افزود: به هر حال اثر که اثر مختلفی است یعنی فرض کنید اگر همه مردم هر کسی به استقلال برای خودش یک روش اقتصادی خاص در بازار پیش گیرد، جمعی از مردم بگویند می‌خواهیم سوسیالیست باشیم، بخشی از جامعه بگویند می‌خواهیم اقتصاد سرمایه‌داری داشته باشیم، این جامعه به هم می‌ریزد. بنابراین یک فعل اجتماعی واحد و هماهنگ داریم، چگونه این‌ها را هماهنگ کنیم؟ بر سبک اقتصاد سرمایه‌داری هماهنگ کنیم یا با سبک اقتصاد سوسیالیستی هماهنگ کنیم؟
اراکی تصریح کرد: معتقدیم سبک سومی برای هماهنگ‌ کردن فعالیت‌های اقتصادی مردم داریم توجه کنیم که مردم در یک اقتصاد سرمایه‌داری بر وفق یک سیستم دارند عمل می‌کنند، روی هوا که عمل نمی‌کنند، آیا روال جایگزین اسلامی داریم یا همان گونه که آن‌ها رفتار می‌کنند باید باشیم؟ ما می‌گوییم داریم، اسمش را هر چه میخواهید بگذارید. بگویید فقه حکومتی، سیستم یا اصلاً اسمی برای آن اختراع کنید. ما به محتوا کار داریم و بر مبنای آنچه رواج دارد کلمه نظام را در مورد آن به کار می‌بریم. همین می‌شود مکلف کلان، یعنی اگر مکلفان بخواهند با همدیگر یکسان عمل کنند، می‌شود مکلف کلان.
وی ادامه داد: در مورد مطلب دومی که بیان کردند، ما با همان شیوه فقه جواهری پیش می‌رویم. شیوه همان شیوه فقه مکاسبی است. در این زمینه مطالبی نوشته‌ایم که حداقل سه جلد آن چاپ شده است و در آن بر مبنای آیه و روایت و استنباط اصولی کار کرده‌ایم، جلد اول تا سوم را با فقه نظام ارائه کرده‌ایم، بروید بخوانید. البته مسائل جدید پیش آمده است، امروز با نظام تولید مواجه هستیم، تولید یک مقوله جدید است، کجای مکاسب از اصول تولید صحبت کرده است؟ تولید، بیع نیست، کشاورزی نیست، حصیربافی نیست اما همه اینها را در برمی‌گیرد، چون یک مقوله کلان اجتماعی است، فقه نظام به این پرسش که اصل تولید چیست پاسخ بگوید، آن چیزی که به این پرسش می‌تواند پاسخ بدهد، فقه نظام است نه فقه‌البیع، نه فقه‌المضاربه، نه فقه‌الشرکة، نه فقه‌الاجاره، البته هر یک از این‌ها به نوعی در ارائه پاسخ نقش دارند اما به تنهایی کافی نیستند.
حجت‌الاسلام محمدی نیز در این نشست مطرح کرد: سؤال من در خصوص تفکیکی است که شهید صدر بین مکتب و علم انجام دادند، این جزو مهم‌ترین تفکیکاتی است که ایشان انجام داده و بحث اسلامیت را هم ذیل مکتب برده است، ایشان معتقد است ما مکتب اقتصاد اسلامی داریم اما علم اقتصاد اسلامی نداریم، سؤال من این است که آیا حضرتعالی حجیت این شیوه را قائل هستید؟ همچنین نگاهی که ایشان به توصیف دارد، به امضاکردن حجم زیادی از علوم انسانی مدرن می‌انجامد.
آیت‌الله اراکی در پاسخ گفت: خیلی در این زمینه بحث داریم، اولاً یک مطلبی عرض کنم، مرحوم شهید صدر نمی‌گوید علم اقتصاد اسلامی نداریم، ایشان شیوه متفاوتی برای استخراج آن مطرح می‌کند، ایشان میگوید برای استخراج علم اقتصاد اسلامی ابتدا باید یک جامعه اسلامیِ عمل‌کننده داشته باشیم تا بیاییم روابط حاکم بر چنین جامعه‌ای را کشف کنیم. اول باید جامعه‌ای داشته باشیم که این جامعه به اقتصاد اسلامی عمل کرده چون علم چکار می‌کند؟ علم، قوانین مربوط به هست‌ها و روابط حاکم موجود را توضیح می‌دهد، اول باید جامعه را مبتنی بر روابط اقتصادی اسلامی شکل بدهیم وقتی این جامعه شکل گرفت بعد بیاییم قوانین این جامعه را به عنوان قوانین علم اقتصاد اسلامی وضع بکنیم.
وی در ادامه تصریح کرد: ما اینجا یک عرضی داریم، اینکه گفته شد یک شیوه است و شیوه دیگری هم داریم، ما ملزم نیستیم که حتماً اول جامعه اسلامی داشته باشیم تا اقتصاد اسلامی در آن پیاده شود و بعد، از روابط حاکم بر آن جامعه علم اقتصاد اسلامی را کشف کنیم، کلیاتی در دین ما، هم در اقتصاد و هم در جامعه‌شناسی و روانشناسی وجود دارد که این کلیات به طور مستقیم قوانین علمی را تبیین کرده است.
اراکی با اشاره به آیه «وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِبا لِيَرْبُوَ فِي أمْوَالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُو عِنْدَ اللهِ» بیان کرد: این یک قانون علمی است، ما دو جور افزایش ثروت داریم، یک مدل، افزایش ثروت ربوی است که با مال مردم، یک ثروت را افزایش می‌دهید، نتیجه‌اش این است که عدم توازن اقتصادی در جامعه به وجود می‌آید و رشد حقیقی نیست. یک مدل دیگر هم پرداخت زکات است که قرآن، آن را موجب رشد مال می‌داند. لذا عرض ما این است که دو جور علم الاقتصاد داریم، یکی برپایه جامعه اسلامی و از روابط حاکم بر آن جامعه کسب می‌شود، دیگری هم قبل از برقراری جامعه اسلامی است. اما در مباحث توصیفی اجتماعی مرحوم شهید صدر نظری می‌دهد که با نظر امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و آقای منتظری متفاوت است. در مسائل اجتماعی قانون علمی قطعی که بتواند پیشگویی کند نداریم. ایشان می‌گوید که اساساً قانون علیت بر اراده بشر حاکم نیست.
حجت‌الاسلام اکبرنژاد یکی دیگر از حاضران در این نشست بود که بیان داشت: حضرتعالی فرمودید از آنچه در جوامع از قوانین، مثلاً نظم برای شکل‌گیری اجتماع وجود دارد، این را به منزله یک حقیقت می‌فرمایید و می‌گویید این اعتبار نیست. این مطلب به نظر می‌رسد از زاویه‌ای درست و از زاویه‌ای دیگر درست نیست، توضیحش اینکه تصوری از کلمه اعتبار وجود دارد که مثل پول بدون پشتوانه است، «اعتباری است» یعنی ضمنی است و حقیقتی ندارد، در حالی که «اعتبار» علی‌الاصطلاح و براساس فرهنگ بین فلاسفه‌‌ای که دنبال اصول بودند، لزوماً به معنای صرفاً انتزاعی و بدون پشتوانه است و از باب اینکه می‌خواهیم بگوییم نظم یک حقیقت و هویتی در بیرون دارد و ذواثر است. پس اعتبار نیست حقیقت است.
وی تصریح کرد: بیان حضرت آیت‌الله مصباح و جوادی در این زمینه همین است، یعنی نیازی نیست بگوییم آنچه در جامعه قوام می‌بخشد ضرورتاً خود حقیقت است، می‌تواند اعتبار باشد اما اعتبارات مبتنی بر حقیقت، لذا دغدغه‌ای که شما دارید درست است اما تقریری که داشتید، درست به نظر نمی‌رسد. اما بحث اصلی من؛ ببینید وقتی ما سراغ فقه نظام می‌رویم، مسئله‌های جدیدی را مطرح می‌کنیم. یکی از ویژگی‌های فقه نظام این است که معادلات چندمجهولی می‌شود و دیگر مثل معادلات فقه فردی، تک‌مجهولی نیست، مثلاً مسأله‌های فقه نظام به این بساطت نیستند که در آن بپرسیم: خوردن گوشت سنجاب، حلال است یا حرام.
اکبرنژاد بیان کرد: یک بحث مهمی وجود دارد که چه عاملی باعث پیدایش منطق‌ها می‌شود، آنکه باعث پیدایش منطق‌ها می‌شود مسأله‌هایی است که پیش‌روی انسان متفکر قرار می‌گیرد، فقهایی مثل شیخ مفید(ره)، سید مرتضی، شیخ طوسی و ... که منطقی را برای اجتهاد تبیین کردند، دغدغه‌هایشان از جنس دغدغه‌های ما نبوده است، چطور می‌شود در جمهوری اسلامی با اینکه قبول داریم جنس مسائل متحول و پیچیده شده، بگوییم با همان منطق علمایی که دغدغه ما را نداشتند، می‌توانیم به سؤال‌ها پاسخ بگوییم؟ یا مثلاً تکلیف عقلانیت، همان چیزی که عملاً در اصول ما جایگاهی ندارد، چیست؟
وی در ادامه افزود: عقلانیت در کجای اصول به شکل بیّن و کارآمد منقّح شده است؟ نکته آخر هم اینکه نفرمایید ما به این‌ها جواب داده‌ایم، جواب ‌دادن مهم نیست، چگونه جواب ‌دادن مهم است. اصول فقه شما برائتی است و به تعبیر من فقه لیبرال است. کدام پدیده پیدا شده است که فقه شما توانسته در مقابل آن بایستد؟ هرچه از غرب تولید شده، پذیرفته‌ایم این‌ها نشانه مشکلات جدی در روش استنباط است که باید در فرصت مناسب درباره آن صحبت کرد.
آیت‌الله اراکی در پاسخ به حجت‌الاسلام اکبرنژاد اظهار کرد: اینکه می‌گویید اعتبار دو اصطلاح دارد، ما به هرحال سه جور مسائل ذهنی داریم، تصورات ذهنی که از امور خارجیه حکایت می‌کند که گاهی از این تصورات، تصورات حقیقی تعبیر می‌شود، یک تصوراتی هست که از امور خارجیه حکایت نمی‌کند بلکه وجود آن‌ها فقط و فقط در ذهن وجود دارد، یک سنخ سومی داریم که اعتبار نفس‌الامریه می‌گویند، یعنی اعتباریاتی است که این اعتباریات کشف از یک امور وراء ذهنی می‌کند که آن امور، ضروری‌الوجود است نه اینکه وهمی باشد. اما ما به ازای خارجی عینی و محسوس ندارد. قانون علیت وجود دارد یا نه؟ تصور حقیقی هست یا نیست؟ قانون علیت وجود دارد و اگر وجود نداشته باشد که همه علم زیر سؤال می‌رود.
وی تصریح کرد: مطلب دوم اینکه من خیلی تعجب می‌کنم از صحبت‌های شما، آقاجان! منطق ماده دارد و صورت، صورت منطق عوض نمی‌شود اما ماده آن عوض می‌شود، هزار سال هم بگذرد صورت منطق همان است، یک قاعده مربوط به صورت منطق را کسی توانسته است در این هزار سال عوض کند؟ حرف ما هم نیست، چیزی است که همه فلاسفه و منطق‌دان‌های دنیا می‌گویند. منطق، صورةُالاستدلال است نه مادّةُ‌الاستدلال.
اراکی ادامه داد: اما در مورد منقح‌ نبودن عقلانیت در اصول که ادعا می‌کنید؛ اتفاقاً در اصول فقه ما عالی‌ترین تنقیحات مربوط به مسائل عقلی وجود دارد، مرحوم شهید صدر بسیار مفصل به بحث عقل در اصول پرداخته است، خود ما بحث عقل را مفصل مطرح و اصول استدلال عقلانی را تبیین کرده‌ایم. هیچ چیز مبهم وجود ندارد. من خواهش می‌کنم شما کار کنید روی این مسئله، باید همه درس بخوانیم تا بتوانیم اظهارنظر کنیم، تعارف هم ندارد. این‌ها مبنا دارد. شما یک دوره مباحث اصولی مرحوم صدر را مطالعه و مباحثه کنید. بعد ببینید چقدر شرایط عوض می‌شود. یکی از افتخارات ما اصول ماست که می‌توانیم در دنیا مدعی باشیم، به خدا قسم که دنیا را گشته‌ام، من کسی نیستم که در قم نشسته باشم و فقط از حوزه قم اطلاع داشته باشم، 10 سال در دانشگاه‌های خارج فعالیت کرده‌ام، علم اصولی که داریم از عالی‌ترین قله‌های تفکر بشری است. البته عرض ما این نیست که قابل نقد نیست، قابل نقد است اما نقدهایی که مطرح می‌شود اکثراً نقد خُرد است و معمولاً هر چند قرنی که می‌گذرد یک نقد کلانی هم می‌توان پیدا کرد. اصول ما اصول منضبطی است و می‌توانیم از آن فقه نظام سیاسی و اقتصادی استنباط کنیم.
گزارش از مرتضی اوحدی و مجتبی اصغری
انتهای پیام

 

مطالب مرتبط
captcha