سبک زندگی اسلامی، حیات طیبه قرآنی است
کد خبر: 3773414
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۷

سبک زندگی اسلامی، حیات طیبه قرآنی است

گروه اجتماعی - عضو هیئت علمی و رئیس مرکز معارف اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان گفت: سبک زندگی اسلامی اسلامی مبتنی بر ایمان است و این مهم باعث تحقق حیات طیبه قرآنی می‌شود.

سبک زندگی اسلامی، حیات طیبه قرآنی است

 سبک زندگی اسلامی از جمله مفاهیم و ایده‌هایی برای ترسیم چشم‌انداز زندگی مطلوب و ایده‌آل در یک جامعه اسلامی محسوب می‌شود. اما تحقق این نوع سبک زندگی در جامعه آن هم در شرایطی که فرهنگ‌های دیگر نیز در برجامعه سیطره افکنده، مستلزم فراهم بودن زمینه‌های لازم و تعریف و تبیین دقیق الگوها و مفاهیم آن و از همه مهمتر سازگاری آن با اقتضائات روز است. خبرنگار ایکنا گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام محسن عمیق، عضو هیئت علمی و رئیس مرکز معارف اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان درباره موضوع سبک زندگی اسلامی داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

ایکنا: منظور از سبک زندگی اسلامی چیست و چه ابعادی را در بر می‌گیرد؟ آیا تعریف جامعی از سبک زندگی اسلامی وجود دارد؟
عمیق: سبک زندگی به انگلیسی ( Life Style) برای توصیف شرایط زندگی انسان استفاده می‌شود. سبك‌های زندگی مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها، شیوه‌های رفتار، حالت‌ها و سلیقه‌ها را در برمی‏‌گیرد‌. غربی‏ها بر اساس مبانی، رهیافت‌‏ها و نظام‏‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خودشان به مفهوم‌‏سازی سبک زندگی پرداخته‏‌اند؛ لذا تجویز نسخه‌های وارداتی غرب، جز تشبه به غرب، فایده و عایدتی نخواهد داشت. زیرا سبک زندگی در جامعه اسلامی قطعاً با مبانی که اسلام دارد و نظامی که برای جامعه و فرهنگ و اقتصاد تعریف کرده است، تعریف روشن و ویژه خود را برای سبک زندگی مسلمانان ارائه می‌دهد و ساختار اصلی آن را بر اساس ایمان چیده است‌.
از این رو در تبیین سبک زندگی ایمانی باید بر اساس آموزه‌‏های رفتارساز و حیات‏بخش اسلام نسخه پیچید. در یک تعریف روشن از سبک زندگی مدنظر قرآن کریم، می‌توان آن را همان عمل صالح تعبیر کرد که در قرآن بسیار به کار رفته است. در سوره نحل آیه 97 اثرات عمل صالح توأم با ایمان را حیات طیبه خوانده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» البته در معنای حیات طیبه میان مفسرین نظرات متفاوتی ارائه شده که برخی از آنها را مرحوم طبرسی در مجمع‌البیان ذکر کرده است: حیات طیبه را به رزق و روزی حلال، زندگی شرافتمندانه همراه با قناعت و خشنودی، بهشت پرطراوات و زیبا و زندگی خوش در آنجا و زندگی خوشبختانه در بهشت برزخی معنا کرده‌اند و یا مقصود روزی روز به روز است». اما شاید حیات طیبه، مفهومش آن چنان وسیع و گسترده است كه همه این‌ها و غیر اینها را در بر مى‏‌گیرد، زندگى پاكیزه از هر نظر، پاكیزه از آلودگی‌ها، ظلم‌ها و خیانت‌ها، عداوت‌ها و دشمنی‌ها، اسارت‌ها و ذلت‌ها و انواع نگرانی‌ها و هر گونه چیزى كه آب زلال زندگى را در كام انسان ناگوار مى‏‌سازد. ولى با توجه به اینكه در دنبال آن، سخن از جزاى الهى به نحو احسن به میان آمده، اینگونه استفاده مى‏‌شود كه حیات طیبه مربوط به دنیا است و جزاى احسن مربوط به آخرت.
جالب اینكه در روایتى از امیر مؤمنان على(ع) آمده است: وقتی از ایشان پرسیدند منظور از جمله «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» چیست؟ فرمود: قناعت است (نهج‌البلاغه،حکمت 227). از آنجا که ما در زندگی ایمانی خود سبک زندگی در نگاه قرآن را با عمل صالح همگون دانسته و نیازمندیم که سبک زندگی را به گونه‌ای تنظیم و مدیریت کنیم که منجر به عمل صالح شود تا در نتیجه به یک حیات طیبه‌ای که قرآن کریم وعده آن را برای انسان در سایه همان عمل صالح داده است، برسیم‌.
ایکنا: سبک زندگی اسلامی چه نوع تصویر و نمایی را ارائه می‌دهد؟ به نظر شما فرصت‌ها و چالش‌های پیش روی سبک زندگی اسلامی چیست؟
عمیق: قبل از هر چیز برای یافتن چنین تصویری از زندگی به نظر می‌رسد تأمل و تدبر در این سوره از قرآن کریم خالی از لطف نباشد که خداوند متعال در سوره عصر با طرح یک چارچوب کامل برای حیات انسان، او را از هر گونه ورشکستگی نجات می‌دهد که چارچوب اصلی حیات طیبه برای انسان را نیز می‌توان در این مورد خلاصه کرد و هر یک از آنها موضوعی برای بحث و بررسی دارد: برخورداری از ایمان و معرفت به حقایق (عقل نظری فردی)؛ انجام اعمال صالح و شایسته براساس تعالیم اسلامی (عقل عملی فردی)؛ تلاش در راستای معرفت‌زایی و توسعه جامعه ایمانی (توسعه عقل نظری اجتماعی)؛ تلاش برای ایجاد مدینه فاضله و روابط صحیح اجتماعی (توسعه عقل عملی اجتماعی).
با توجه به این اینکه بررسی سبک زندگی، الهام گرفته از تعالیم آسمانی و قرآنی است و سبک با عمل در ارتباط مستقیم می‌باشد؛ لذا برخی از مصادیقی که مستقیماً با عمل انسان و روابط اجتماعی او ارتباط دارد، مورد بررسی قرار می‌دهیم تا از این طریق با شناسایی مصادیق عمل صالح به‌ویژه مواردی که مورد نیاز جامعه کنونی ما بوده و از آسیب‌های جدی برخوردار می‌باشد و نیاز به ساماندهی و مدیریت فرهنگی و اجتماعی دارد. مصادیقی از عمل صالح که نیاز جدی به مدیریت و تصحیح در سبک زندگی‌های فردی و اجتماعی ما دارد تا شاید ما را در وصول به حیات طیبه رهنمون سازد. قرآن كریم در آیات متعددی، مسأله صداقت را مهمترین رکن شرافت و فضیلت انسانی بیان می‌فرمایند و همواره تأکید بر پایداری در صداقت و راستی کرده‌اند: «قالَ اللهُ هذا یومُ ینفَعُ الصّادِقینَ صِدقُهُمْ، لَهُم جنّاتٌ تجری مِنْ تحتِها الانهارُ خالِدینَ‌ فیها اَبداً،رَضِی اللهُ عَنهم و رَضوُا عَنْهُ، ذلِكَ الفَوزُ العظیم(مائده/119) و «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ‌« (توبه/119).
براساس این آیات شریفه، آنان كه مسئولیت و رسالت خود را انجام دادند و در دنیا، در گفتار و كردار صادق بوده و جز راه صدق و درستیی نپیمودند، از كار خود بهره كافی خواهند برد و به رستگاری بزرگ كه خشنودی خدای سبحان است، دست خواهند یافت. لذا می¬توان گفت که مهمترین سرمایه یك جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین چیزى كه این سرمایه را به نابودى مى‏كشاند دروغ و خیانت و تقلب است، و یك دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویى و ترك دروغ در تعلیمات اسلامى همین موضوع است و چون راستی از اهمیت بالایی برخوردار است، پیامدهای ارزشمند و نیكویی دارد و تا آنجا که در روایات اسلامی راستی و درستی شالوده دین و ایمان خوانده شده است و اگر کسی از این خصلت زیبا وحیاتی بركنار باشد در واقع دین در او بی ریشه است. امام علی (ع) ملاک دین را راستی و یقین معرفی فرموده‌اند:«شَیئانِ هُما مِلاكُ الدّین؛ الصِّدْقُ وَ ‌الْیقینُ».
بنابراین توصیه می‌شود در سبک زندگی مهمترین چیزی که باید حاکم باشد، صداقت و راستی است و به تعبیر دیگر انسان باید بداند که صداقت نخستین بخش كتاب عشق در زندگی است و صداقت را برهر چیزی ترجیح دهیم، حتی برهر نوع منفعتی که عائد آدمی شود. یکی از مواردی که شاید حیات طیبه انسان را به مخاطره می‌اندازد وجود برخی تسامحاتی است که انسان در زندگی دینی و معنوی خود بدان مبتلا می‌شود. فراموش نکنیم که قرآن کریم انسان را مسئول عملکرد خود دانسته است: «کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ؛ هر كسى در گروِ دستاورد خویش است»(مدثر/38). و از او مطالبه می‌کند که از فرمان الهی تبعیت کنند و در این زمینه هیچ تسامحی را از آنها نمی‌پذیرد. یا در آیه دیگر رأفت در دین خدا را منتفی دانسته و عمل به موازین شرعی و احکام الهی را از مومنین مطالبه می‌کند: «الزَّانِیَةُ وَ الزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لاَ تَأْخُذْکُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»‌ (نور/2). خدای متعال در آیاتی ازسوره مائده به اقتضائات مختلف تصریح دارد هر کسی که به حکم الهی عمل نکند سر از کفر و ظلم و فسق در می‌آورد از جمله در آیه «مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولٰئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ»‌ (مائده/44)؛ «مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (مائده/45) و «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»‌ (مائده/47).
حال با این وضعیت که ما شاهدیم که در سبک زندگی موجود در میان ما عموماً احکام الهی با جدیت دنبال نمی‌شود و در خیلی از موارد به نوعی به سراغ بهانه‌های واهی و روانشناسانه یا جامعه شناسانه می‌رویم که به نظر می‌رسد مبنایی جز مبانی اومانیستی را در آنها نمی‌توان جست، آسیب‌های فراوانی را در تربیت دینی داشته است که نیاز به بررسی فراوان در جای خود دارد. حیات طیبه زمانی برای ما تحقق پیدا می‌کند که بتوانیم با جدیت پایبند مقررات شریعت الهی و اخلاق و آداب اسلامی ‌باشیم و برای به دست آوردن خیر و منافع این دنیا و دنیای پس از مرگ به هیچ یك از رهنمودهای قرآن و سنت بی‌مبالات نباشیم و کوتاه نیاییم و آنها را به فراموشی نسپاریم. به‌ویژه در عرصه نظام خانواده و رعایت حقوق و مسائل ازدواج، عفت و حیا، پیشگیری از معضلات اخلاقی و جنسی... همه نیازمند به یک اهتمام جدی از سوی مؤمنین دارد که با اراده قوی در جهت پیاده شدن دستورات الهی گام بردارند. در منطق قرآن کریم تقلید کورکورانه‌ عبارت از نادیده‌گرفتن‌ انبیا و رُسُل‌ الهی‌؛ معطل‌ گذاشتن‌ قوّة‌ فکر و اندیشه‌ و بی‌توجهی به‌ آیات‌ و براهین‌ خداوند است و‌ سببی‌ برای‌ گمراهی‌ و کفر آدمی‌ است‌. قرآن از تقلید کورکورانه‌ به‌ عنوان‌ تعصب‌ و حمّیّت‌ جاهلی یاد کرده‌ است‌: «اِذ جَعَل‌َ الَّذین‌َ کَفَرُوا فی‌ قُلُوبِهِم‌ُ الحَمِیَّة‌َ حَمِیَّة‌َ الجاهِلِیَّة‌ِفَاَنزَل‌َ اللهُ سَکینَتَه‌ُ عَلی‌' رَسُولِه‌ِ وَ عَلَی‌ المُؤمِنین‌َ وَ اَلزَمَهُم‌ کَلِمَة‌َ التَّقوَی‌' وَ کانوا اَحَق‌َّ بِها وَاَهلَها»( فتح /26).
گفتنی است اگر در قرآن‌ هم سخن‌ از «اسوة‌ حسنة‌» و «تبعیت‌ از رسول‌اللّه‌» و «پیروی‌ محض‌ ازقرآن‌ و ما اَنزَل‌َ اللّه‌» است‌، تبعیتی‌ به‌ همراه‌ علم‌ و آگاهی‌ و تعقل‌ و اندیشه‌ است‌؛ و این‌ سیاست‌ کلی‌ الهی‌ در همه امور است‌ که‌ فرمود: «وَ لاتَقف‌ُ ما لَیس‌َ لَک‌َ بِه‌ِ عِلم‌ٌ» ( اسراء /36)، اگر هم‌ درفروع‌ دین‌ اجازه تقلید داده‌ شده‌، تقلید در آنجا به‌ معنای‌ رجوع‌ به‌ کارشناس‌ دین‌ است،‌ نه‌ تقلید کورکورانه‌؛ یعنی‌ در آنجا هم‌ باز علم‌ مطرح‌ است‌، گرچه‌ علم‌ اجمالی‌ است‌. امروزه تقلیدها و تعصبات جاهلی شکل نوینی پیدا کرده و به صورت‌های مختلف در زندگی مردم نمود داشته است که از جمله آنها می‌توان به وجود برخی چشم و هم‌چشمی‎هایی که به نوعی تقلید کورکورانه در سبک زندگی امروزی به حساب می‌آید و سبب مصرف گرایی و مادی‌گرایی انسان می‌شود، اشاره کرد. یا برخی روش‌هایی که دیگران و غالباً برخواسته از رویکرد رفاه‌طلبی انسان امروزی خبر می‌دهد در سقط جنین و امتناع از ازدواج و بی‌اعتنایی به داشتن فرزند و تربیت فرزندان.. در میان مومنین به وضوح دید که باز خود نشان از نوعی حمیت جاهلی است و سبب شده که از بسیاری کمالات انسانی او را محروم سازد.
یكی از اصول مهم اخلاقی و صفات برجسته و ضروری انسان صبر و استقامت است كه زمینه‌ساز آراستگی آدمی به فضیلت‌های بسیار می‌شود. اگر صبر نباشد سعادت و خوشبختی فرد وجامعه هیچ كدام میسر نمی‌گردد. بدون صبر نه دین پایدار می‌ماند و نه دنیا برقرار. بنابراین صبر، هم یك ضرورت دنیوی است و هم یك ضرورت دینی. چه در دنیا و چه آخرت، پیروزی و رستگاری جز در پرتو صبر میسر نیست. البته قرآن به صراحت بر این نكته تأكید می‌ورزد صبری مورد ستایش خداوند است كه انگیزه آن فقط جلب رضایت و خشنودی خداوند متعال باشد، نه اینكه شخص بخواهد به وسیله آن كسب شهرت كند یا با صبر و تحمل سختی‌ها و شكنجه‌ها درنظر دیگران به صورت قهرمان در آید.«وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ» (مدثر/ 7).
این طرز تحلیل قرآن در رابطه با صبر كه آن را مایه و پایه خوشبختی و رمز تكامل انسان می‌داند، نشان از یك حقیقت مهم دارد كه ویژگی اخلاقی قرآن است. در مكتب اخلاقی قرآن همه چیز رنگ خدایی و ربانی دارد. قرآن به رفتارهای قراردادی كه در ظاهر، اخلاق به حساب می‌آید و ریشه در معنویات ندارد و با جان و دل انسان سروكار ندارد، توجهی نكرده است. علاوه بر زندگی مادی، در زندگی معنوی نیز صبر وجود دارد. اگر انسان در برابر نفس سركش و هوا و هوس‌ها و زرق و برق دنیا و جاذبه‌های گناه ایستادگی نكند و در طریق معرفه الله و اطاعت فرمان او با مشكلات نجنگد، هرگز به جایی نمی‌رسد.
مسئله بعدی اصلاح نظام اقتصادی در زندگی است که طبق آیه: «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَ یُرْبِی الصَّدَقَاتِ» (بقره/276) خدا از [ بركتِ ] ربا مى‏كاهد، و بر صدقات مى‏افزاید در سبک زندگی، فرد صالح باید به دو نکته اساسی در نظام اقتصادی خود اهتمام داشته باشد اول اینکه از ربا و سود بدون کار خود را در امان نگه دارد و دیگر اینکه به انفاق و دستگیری از نیازمندان جامعه اهتمام بورزد. همانگونه که در قرآن کریم در آیات متعدد دیگری به هر یک از اینها تأکید فراوانی شده است.
در نزد خداوند مسئله ربا از حساسیت بسیاری برخوردار بوده و سرانجام خوبی برای رباخواران ندارد و قطعاً دسترسی انسان به حیات طیبه نیز در معیشت ربوی ناممکن خواهد بود. در آیه شریفه: «الَّذِینَ یَأْكُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلَّا كَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ»(بقره/275) پیرامون روش زندگى رباخواران است كه بر مبناى اختلال فكرى و انحراف از طریقه فطرت و خرد است و اینكه سود و زیان خود و اجتماع را درك نکرده از این نظر در داد و ستد بر خلاف انصاف از اموال مردم می‌گیرند و در آیه «وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا» (بقره/275) اندیشه رباخواران را تكذیب نموده و به مقتضاى فطرت بشر، داد و ستد را كه فعالیت اقتصادى عادلانه و پایه تعادل نظام اجتماع و توازن نیروى حیاتى است تجویز نموده ولى رباخوارى را كه سبب اختلال نظام مالى و تراكم ثروت نزد سرمایه داران می‌شود، حرام و از وسایل داد و ستد ندانسته و در معاملات ربوى هیچ یك از عوض و معوض (پول و كالا) به دیگرى انتقال نخواهد یافت.
در آثار رباخوارى، همین کافی است که بدانیم سبب فقر و نكبت و ناكامى اجتماعى و اقتصادى بوده و بذر اختلاف را در دلها مى‏‌افشاند و شئون حیاتى اجتماع را به خطر مى‏‌اندازد و رفته رفته صحنه زندگى آنان را به عرصه نبرد تبدیل می‌کند.
در آیات دیگری خدای متعال معیشت فرد صالح را توأم با اعطای سهمی از اموال خود به مواردی تعیین فرمودند: «ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‏ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساكِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ كَیْ لا یَكُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْكُمْ» (حشر/ 7) سهمى از اموال را براى طبقات مختلف ذكر کرده‌اند تا از خطر تمركز ثروت نزد سرمایه داران بکاهد و نیروى حیاتى و مالى اجتماع بطرف ثروتمندان رو نیاورد. در یک جمله اگر نظام اقتصادی اسلام را بخواهیم پیاده کنیم این است که اسلام به کار اهمیت فراوان داده و تشویق به ثروت‌زایی و فراهم کردن زمینه کار برای همه مردم دارد و برحذر داشته که مؤمنین به ثروت اندوزی و سود بدون کار راغب باشند و خود را دل‌مشغول دنیا کنند.
بنابراین حسن ذاتى انفاق و صدقات آن است كه موجب انتظام زندگى جامعه و تأمین مصالح عمومى و رفع نیازهاى اجتماعی مى‏‌شود و از آن جهت که ركن هر عمل اصلاحى و حیات طیبه و تأثیر آن وابستگی تام به دستورات شرع دارد. بنابراین در سبک زندگی توحیدی لازم است فرد، معیشت خود را براساس قانون الهی تنظیم کند.
مهمترین اصل طلایی اجتماعی همان‌طور که در قرآن کریم هم خداوند متعال بدان دستور می‌فرمایند اصل عدالت و انصاف است: «إنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ» (نحل/90) و از او خواسته است که :«وَ لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ» (اعراف/85) واز مردم چیزی کم مگذارید.
در متون روائی نیز بسیار تأکید شده است که هرکسی براساس حب نفسی که دارد، همان را که برای خود می‌پسندد برای دیگران نیز همان را بپسندد و هر آنچه که برای دیگران ناپسند می‌دارد برای خود نیز ناپسند دارد. از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمودند:« َ أَحْبِبْ أَخَاكَ الْمُسْلِمَ وَ أَحْبِبْ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لِنَفْسِكَ».
البته در مسیر زندگى انسان‌ها، مواقع حساسى پیش مى‏‌آید كه حل مشكلات به كمك اصل عدالت به تنهایى امكان‌پذیر نیست، بلكه نیاز به ایثار، گذشت و فداكارى دارد، كه با استفاده از اصل «احسان» تحقق می‌یابد. بدین جهت است که قرآن کریم امر به عدالت و احسان می‌کند. شاید امروزه بهترین نمود ایثار را در حوزه مدیریت اجتماعی و سیاسی در نوع مدیریت جهادی ببینیم که نیاز اصلی در جامعه است.
نکته مهم دیگری که در سبک زندگی اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است بحث اعتدال در مصرف و اجتناب از اسراف و تبذیر است. خداوند بر طبیعت و خلقت خود ناموس و قانونی دارد که ‌برطبق آن همه ‌این نعمت‌ها از تقدیر و اندازه و ظرفیتی مخصوص برخوردارند:«إِنَّا كلُ‏ شىَ‏ءٍ خَلَقْنَهُ بِقَدَرٍ »(قمر/49)
امروزه برهمگان ثابت شده است که منابع زیست محیطی و مواهب الهی موجود در زمین محدود است که استفاده بیش از حد برخی موجب محرومیت دیگران می‌شود.

نکته‌ دیگر این که انسان در خصوص چگونگی بهره‌مندی از نعمتها مسئول است را می‌توان به آیه «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ»(تکاثر/8) اشاره کرد.
حاصل سخن اینکه باید انسان صالح در بهره‌مندی خود از طبیعت و قوانین الهی حاکم بر آن اندیشه کنند و رفتارها و عملکردهای خود را به گونه‌ای تنظیم کند که در عین بهره‌مندی از آن، هیچ‌گونه آسیبی به نظام طبیعت وارد نسازند و چنین کاری نیازمند به یک سبک زندگی قرآنی در مصرف بهینه از نعمتهای الهی است. «ابان‌بن‌تغلب» می‌گوید: روزی امام صادق علیه السلام فرمود: «اموال همه از آن خداست که درنزد ما انسان‌ها ودیعه گذاشته شده است و اجازه تصرف در آنها به شرطی به انسان داده شده است که بخورند، بنوشند، بپوشند ازدواج کنند و سوار بر مرکب‌ها شوند اما مقتصدانه و معتدلانه و مازاد نیاز را به فقرا دهند و مقداری را نیز برای اصلاح امور زندگی و حل مشکلات ذخیره کنند. بنابراین هرکس چنین کند همه آنچه خورده و نوشیده و سوار شده و ازدواج کرده بر او حلال خواهد بود، در غیر این صورت بر او حرام می‌شود».
اصل دیگری که در تحکیم روابط اجتماعی نقش مهمی را ایفا می‌کند داشتن روح تعاون وهمکاری درمیان افراد جامعه است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ» (مائده/2) آنچه در آیه فوق در زمینه تعاون آمده یك اصل كلى اسلامى است كه سراسر مسائل اجتماعى، حقوقى، اخلاقى و سیاسى را در برمی‌گیرد، طبق این اصل مسلمانان موظفند در كارهاى نیك تعاون و همكارى كنند ولى همكارى در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و ستم، مطلقا ممنوع است، هر چند مرتكب آن دوست نزدیك یا برادر انسان باشد. جالب توجه این كه «بر» و «تقوا» هر دو با هم ذكر شده‏اند، كه یكى جنبه اثباتى داشته و به سازندگی‌ها اشاره دارد، و دیگرى نیروی بازدارندگی داشته و از آسیب‌ها جلوگیری می‌کند. به این ترتیب تعاون و همكارى باید هم در خوبی‌ها جریان داشته باشد و هم در مبارزه با بدی‌ها.
اگر این اصل در جامعه‌های اسلامى زنده شود و مردم بدون در نظر گرفتن مناسبات شخصى، نژادى، خویشاوندى و گروهی، با كسانى كه در كارهاى مثبت و سازنده گام بر مى‏دارند، همكارى كنند و از همكارى كردن با افراد ستمگر و سودجو در هر گروه و طبقه‌‏اى كه باشند، خوددارى نمایند، بسیارى از نابسامانی‌های اجتماعى سامان مى‏یابد.
براساس تعالیم اسلام، در عالم هستی هرکسی به فراخور حال خود از حقوقی برخوردار است. خداوند متعال حقوقی را برعهده‌ی انسانها نهاده است که روز رستاخیز آنها را مطالبه خواهد کرد. از جمله این حقوق، حقوق همنوعان و به تعبیر دیگر حقوق شهروندی است که در نظام زیست محیطی از اهمیت بالائی برخوردار است. محیط زیست انسان زمانی سلامت، شادابی، طراوت و آرامش خواهد داشت که در آن حقوق شهروندی رعایت شود.
دانستن حقوق مردم نسبت به یکدیگر و تاثیر آن در زندگی و حیات انسان به خصوص در جوامع امروزی که امور زندگی همه به یکدیگر گره خورده، مسئله بسیار مهمی است.
ایکنا: آیا سبک زندگی اسلامی نافی سبک زندگی مبتنی بر فرهنگ‌های دیگر است یا آنها را هم می‌پذیرد؟
عمیق: البته من نمی‌خواهم مطلقاً نافی فرهنگ‌های دیگر باشم، اما به نظرم هر چه دیگران دارند و حسن آنها حساب می‌شود ما یکجا همه قوانین احسن زندگی را داریم، اما ناکارآمدی ما در فرهنگ‌سازی و اجرای آنهاست و نیازمند به ابزارهایی دارد که لازم است روی ابزارهای فرهنگسازی کار کنیم، مثلاً بعضی از ملت‌ها این ابزارها را از طریق سیستم قوی اعمال می‌کنند و یا با اعمال قدرت بر ملتها تحمیل می‌کنند. همانطور که ذکر شد جدیت در مدیریت‌ها نقش بسزایی در فرهنگسازی دارد «الناس علی دین ملوکهم». و اعمال قانون الهی در جامعه و بین مردم و همه کارگزاران بهترین راه حلی است که فرهنگ صحیح را به‌ همراه خواهد آورد.
ایکنا: چالش‌ها و فرصت‌هایی که زندگی امروز پیش رو دارد چیست؟
عمیق: بنده چالش بزرگ را در زندگی امروزه بیشتر در غفلت از امر خانواده می‌بینم و آن جایگاهی که خانواده باید در جامعه داشته باشد، نمی‌بینم و هر چه جلوتر می‌رویم افول بیشتری را شاهدیم؛ لذا جای تلاش بسیاری دارد که اهمیت بدهیم و از هم گسیختگی مسئله خانواده جلوگیری کنیم، برای اینکه غالب رشد و کمالات انسانی در درون خانواده شکل می‌گیرد و آثارش در جامعه دیده می‌شود. البته این به معنای نادیده گرفتن فرصت‌های پیش آمده در جهان امروز نیست که در عین پیشرفت زمینه رشد هم در ابعاد مختلف انسانی فراهم شده و من معتقدم سطح معرفت انسان و آگاهی‌های او بسیار زیاد شده و بهتر می‌تواند در مدیریت زندگی خود موفق باشد.

انتهای پیام

captcha