به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کارگاه آشنایی با نسخ خطی نهجالبلاغه، امروز یکشنبه 2 دیماه به مدرسی رسول جزینی؛ مدرس دانشگاه و نسخهپژوه در دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد.
وی در ابتدای این کارگاه با اشاره به اینکه هدف از برپایی این کارگاه، صرف آشنایی مقدماتی با مقوله نسخههای خطی نهجالبلاغه است، گفت: مطالعات فراوانی در این زمینه در یک قرن اخیر صورت گرفته است که از جمله بزرگترین نسخهپژوهان در امر نهجالبلاغه میتوان به مرحوم سیدعبدالعزیز طباطبایی و مرحوم عزیزالله عطاردی اشاره کنم که به ویژه مرحوم عطاردی در قالب چند سفری که به هندوستان داشت، نسخ کهن نهجالبلاغه را جمعآوری کرده و با تصحیح دقیق آن را به جامعه پژوهشگران ارائه کرد.
وی ادامه داد: در حوزه مطالعات جدید در حوزه نهجالبلاغه میتوانم به سیدجواد مصطفوی و محمدحسین جلالیحسینی اشاره کنم که در کتابهایی به فهرستبندی نهجالبلاغه پرداختهاند.
جزینی تصریح کرد: از جمله موضوعات مهم در زمینه نهجالبلاغه مبحث اجازات است، به این معنی که در فرایند بازگویی نسل به نسل، برخی از نهجالبلاغهشناسان با اجازه شیخ استاد خود سعی در نقل محتوایی این مصحف شریف داشتند که حسن بروجردی و حسن انصاری در این مورد مقالات مهمی را به رشته تحریر درآوردهاند، اما به طور ویژه در این زمینه میتوان به کتاب «درآمدی بر شناخت نسخههای نهجالبلاغه» نوشته محمدکاظم رحمتی اشاره کنم که چند مقالهای نیز در مورد نسخ نیشابوری نهجالبلاغه نیز به رشته تحریر درآورده است.
این مدرس دانشگاه در ادامه گفت: مشخصاً اشخاصی همچون «محمد عبده» و «صبحی صالح» از اهالی مصر موجب شناخته شدن نهجالبلاغه در میان اهل سنت شدند، هرچند که نسخههایی که آنها را تصحیح و ارائه کردهاند، کامل نیست و اغلاطی در آن مشاهده میشود، اما در دوره معاصر بهترین تصحیح نهجالبلاغه را «شیخ قیس بهجتالعطار» انجام داده است.
جزینی با اشاره به اینکه کار جدی در زمینه نهجالبلاغه به تازگی از سوی دارالحدیث قم در حدود 3 نسخه در حال جمعآوری است، گفت: در مورد نهجالبلاغهای که سیدرضی، متوفی به سال 406 ه. ق آن را جمعآوری کرده است، مهمترین بحث، طریقه روایت آن منبعث از کتب قدیمی است و به طور مشخص ما میتوانیم به راویان طراز اولی در طول تاریخ در بازگویی محتوای نهجالبلاغه اشاره کنیم که از آن جمله عبارتند از: ابن قدامه، محمد الطوانی، سیده نفیسه، جعفر بن محمد دوریستی، حسن بن یعقوب نیشابوری، ابنالاخوة و ابن شهر آشوب که در مورد شیوه روایی نهجالبلاغه براساس آنچه که به آن اشاره شد و سینه به سینه اتفاق افتاده است، مطلب جالبی وجود دارد که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد.
وی اظهار داشت: قرائت استماع، مهمترین شیوه نقل نسل به نسل نهجالبلاغه از آغاز تاکنون بوده است، به این شکل که فرد کاتب نهجالبلاغه، اثرش را در پیشگاه یکی از شیوخ با اصل کتاب مستدل و مورد اعتماد نهجالبلاغه به قلم قُدما مقابل میکرده است و خط به خط با یکدیگر پیش میرفتهاند تا آنجا که پس از اتمام خوانش و مقابله هر صفحه در کنار آن از واژه «بَلَغَ» استفاده میشده است و مثلاً در برخی از نسخ خطی نهجالبلاغه شاهد هستیم که بالغ بر 40 حاشیهنویسی شده است، به این معنی که فرد در ظرف 20 روز و هر روز در دو جلسه مجزا، به مقابل کردن اثرش با اصل کتاب پرداخته است.
این مدرس دانشگاه در ادامه گفت: زیدیههای یمن تازه از قرن ششم است که با چیزی به نام نهجالبلاغه آشنا میشوند و آن هم از طریق ایران؛ اساساً باید گفت که شیوه غالب رواج نهجالبلاغه در میان بلاد اسلامی حتی اهل تسنن از درگاه ایران بوده است.
وی تأکید کرد: سیدرضی در گردآوری نهجالبلاغه بدون آنکه گرایشات مذهبی و تعصبی به کار بگیرد، به شیوهای کاملاً اعتدالی به موضوعات پرداخته است و لذا این کتاب شریف مورد وثوق و منبع بسیار متقنی برای استفاده اهل تسنن در کنار کاربردی است که جامعه شیعیان از آن دارند.
جزینی در ادامه گفت: اما مهمترین نسخه خطی به نگارش درآمده از نهجالبلاغه را ابورضا راوندی نوشته است، همه ما او را با قطب راوندی اشتباه میگیریم، اما هر چند که او معاصر با قطب راوندی است، اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مقام و مرتبه علمی حتی بالاتر از قطب راوندی داشته است و بسیاری از نسخهنویسان برای مقابل کردن نسخه نهجالبلاغه خود عموماً به نسخه او مراجعه میکردند.
این مدرس دانشگاه افزود: معمولاً در مواجهه ابتدایی با یک نسخه خطی در زمینه نهجالبلاغه، ابتدا به سراغ «انجام»(انتهای) آن میرویم که منظور از انجام امضاء و تاریخ و مشخصاتی که فرد نسخهنویس پایان کار خود آن را نگاشته است و البته در مورد مقابل کردن نسخ تازه نگارش یافته، معمولاً این نسخ با نسخه فردی به نام «ابن نازویه» قیاس میشده است که از جمله معتبرترین نسخههای نهجالبلاغه را در طول تاریخ شیعی نوشته است.
وی ادامه داد: سیدرضی؛ گردآورنده نهجالبلاغه، نگارش این کتاب شریف را سال 400 به پایان برده است؛ یعنی چیزی حدود 6 سال پیش از تاریخ وفاتش، اما سیدرضی در پایان هر کدام از بخشهای کتاب خود اعم از خطبهها، نامهها و کلام قصار چند صفحهای را سفید وامیگذارد، به این خاطر که اگر مطلب جدیدی پیش آمد، به مجموعه نوشتههایش اضافه کند. به همین دلیل است که ممکن است تا پیش از اتمام نگارش کامل نهجالبلاغه که مطمئناً او مواردی را در همان صفحات سفید اضافه کرده است و براساس نقلی مشهور 6 خطبه، یک نامه و 18 کلام قصار به آن اضافه میشود، کسانی که به کار نسخهنویسی نهجالبلاغه پرداختهاند، به این موارد اشاره نداشته و این همان وجه اختلافی است که میان نسخ نهجالبلاغه وجود دارد.
جزینی در پایان گفت: اما در پایان شاید پرسیده شود که فایده طرح این مباحث چیست؟ من باید بگویم که طرح این مباحث حتی به شکل مقدماتی کمترین مورد استفادهاش این است که ما در زمینه تصحیح نهجالبلاغه که این روند همچنان ادامه دارد، میتوانیم به این نکته توجه داشته باشیم که باید چه نسخهای را مبنای کار خود قرار داده و آن را انتخاب کنیم.
انتهای پیام